_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

iran-ghalam@hotmail.com

www.iran-ghalam.de

فرقه رجوی در باتلاق لیبرتی گیر کرده است‏

 

 

علی جهانی
04.02.2013
 

بعد از سقوط صدام پدر خوانده رجوی و یتیم گشتن وی سران فرقه مجاهدین برای حفظ و بقای سازمان و ادامه حیات خفیف و خائنانه رجوی دست به هر کاری زد و مستمر به کرنش وعقب نشینی در مقابل آمریکا دست زد و بعد هم که دیدیم امریکا این ببر کاغذی بقول رجوی تبدیل به دوست سازمان شد و رجوی سیاست بقول خودش موازی با امریکای جهانخوار را که شما بخوانید سیاست نوکری و چاپلوسی پیشه کرد و بعد هم به دنبال این سیاست مزدوری بود که مجبور شد به یک سلسله عقب نشینی هایی دست بزند که ازجمله این عقب نشینی ها ترک سلاح و ترک خاک بود .


لذا سازمان با اجبار پذیرفت که نیروها اشرف این پایگاه استراتژیکی فرقه مجاهدین را ترک کنند و به کمپ موقت لیبرتی منتقل گردند . حال با انتقال نیروها به لیبرتی و شروع مرحله انتقال انها به کشورهای پناهنده پذیر سران فرقه و بطور خاص رجوی ها احساس خطر کرده اند چرا که با خروج نیروها از لیبرتی تشکیلات استالینی رجوی که بصورت فرقه ای اداره می شود بطور کامل از هم می پاشد و بدتر از همه اینکه چهره کریه رجوی در دنیا بیشتر افشاء می گردد و این برای رجوی به مثابه یک کابوس هست و رجوی بهتر از هرکس دیگری از عواقب این کار با خبر هست و بخوبی می داند که چطوری در باتلاق لیبرتی گیر کرده است و نه راه پیش دارد و نه راه پس و به همین دلیل دچار یک سردرگمی و گورگیجه شده است .


لذا ما شاهد هستیم یک روز مریم رجوی در پی ولگردی هایش به این طرف و آنطرف خواستار به رسمیت شناخته شدن لیبرتی به عنوان یک کمپ پناهندگی می گردد و از بکار بردن کلمه کمپ موقت لیبرتی وحشت دارد و روز دیگر آنجا را بخاطر داشتن دیوار های بلند زندان می نامد و از طرف دیگر تحت عنوان اطلاعیه های شورای دست سازش به بهانه گیری و کارشکنی در امر پیشرفت مرحله و ریل پناهندگی نیروها مشغول هست و در این راستا ما شاهد هستیم که یک روز می گوید آنجا را آب فرا گرفته و ما را به اشرف برگردانید و روز بعد می بینیم به دنبال موج رو به افزایش فرار نیروها از لیبرتی و مصاحبه آنان با مقامات سازمان ملل در عراق و افشاگری علیه سازمان و عملکرد فرقه گرایانه اش به ترس و وحشت افتاده و این را توطئه حکومت ایران می داند که در آخرین اطلاعیه شورای فرمایشی و دست سازش چند روز پیش آورده بود . بنابر این می بینیم که فرقه رجوی بد جوری توی باتلاق لیبرتی گیر کرده است و به همین دلیل دست به تلاش های مذبوحانه ای زده و می زند تا از این باتلاق خودش را بیرون بکشد . لذا در این رابطه ما شاهد هستیم به اقداماتی نظیر:ادامه دادن به بهانه گیری و بهانه جویی های گذشته ؛ کار شکنی در امر پیشبرد ریل پناهندگی نیروها و عدم همکاری با مقامات سازمان ملل و دولت عراق در این زمینه ؛ ایجاد فشار وسرکوب شدید نیروها وجلوگیری آنها از فرار و مراجعه فردی به نیروهای سازمان ملل ؛ تهمت زدن به نیروهای سازمان ملل و ابراز ترس و وحشت شدید از فرار نیرو ها از لیبرتی و مراجعه فردی آنان به مقامات سازمان ملل در عراق که اطلاعیه کذایی اخیرشان به نقل از شورای دست سازشان آمده است و این واقعیت را وارونه جلوه داده و آنرا توسط دستگاه توطئه پرداز و توطئه شمارشان توطئه حکومت ایران نامیده اند .


اما علی رغم همه این تلاشهای مذبوحانه فرار افراد همچنان ادامه دارد و تجربه هم نشان داده است که سران فرقه با این تلاشهای مذبوحانه خودشان راه به جایی نمی برند و نمی توانند جلوی این روند روبه جلو را بگیرند و نمی توانند با این ترفندها جلوی فروپاشی سازمان فرقه گرا را بگیرند . واکنون رجوی که بدینوسیله در باتلاق لیبرتی گرفتار گشته است و هر شب و روز کابوس های وحشت ناک فروپاشی سازمانش و اندیشه فرقه گرایانه اش را می بیند چاره ای جز این ندارد که خود را از آن سوراخ موش بیرون بکشد و در مقابل این اعمالی که تا بحال به سبب این عملکرد فرقه گرایانه اش علیه مردم ایران و مردم عراق و نیروهای معترض و مخالف در سازمان مرتکب شده است پاسخگو باشد که البته رجوی چه بخواهد و چه نخواهد آنروز فرا خواهد رسید .


به امید آنروز
و به امید رهایی همه نیروهای گرفتار در لیبرتی

 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نامه سرگشاده علی جهانی به دبیر کل سازمان ملل متحد

درخواست برسمیت شناختن کمپ موقت لیبرتی به عنوان کمپ پناهندگی حیله جدید رجوی است

 

 

علی جهانی
18.01.2013
 

حضور محترم عالیجناب بان کی مون دبیر کل سازمان ملل
با سلام و عرض ادب اینجانب علی جهانی فرد که یکی از قربانیان سازمان مجاهدین هستم که حدود بیست سال از بهترین دوران زندگی ام ، یعنی دوران
جوانی ام را در این سازمان که توسط مسعود و مریم رجوی بصورت فرقه ای اداره می شود هدر دادم و اکنون خوشبختانه از این فرقه جدا شده و در دنیای آزاد هستم و جهت آزادی کسانی که هنوز در این سازمان فرقه گرا گرفتار هستند تلاش می کنم.
جناب رئیس
سران فرقه مجاهدین و بطور خاص رجوی ها اینروزها بدنبال این هستند که کمپ موقت لیبرتی را مثل پایگاه اشرف به یک پایگاه و زندان برای افراد تبدیل کنند و لذا در این راستا از شما در خواست کرده اند که آنجا را به عنوان یک کمپ دایم پناهندگی به رسمیت بشناسید تا بتوانند بدین طریق کنترل کامل آنجا را به زندانی برای افراد تبدیل کنند و از آزادی افراد و خروج شان از عراق جلوگیری کنند . لذا از شما در خواست دارم که جلوی این امر را بگیرید تا سران این سازمان نتوانند با اجرای این پروژه به اهداف خودشان برسند و جلوی رهایی افراد را بگیرند.
جهت اطلاع جنابعالی در سازمان مجاهدین افراد به سبک اردوگاههای کار اجباری روزانه بیش از پانزده ساعت بدون هیچ دستمزدی به بیگاری گرفته می شوند تا فرصت فکر کردن نداشته باشند و بعد هم هر شب توسط نشستهایی بنام عملیات جاری و غسل هفتگی مغز شویی می شوند و افراد به دستور مسعود و مریم مجبور به طلاق اجباری شده و بچه ها از والدین خود جدا شدند و بدین وسیله افراد تحت بیشترین فشارهای روحی و جسمی قرار دارند و ما شاهد مرگ افراد هستیم که بر اثر این فشارهای طاقت فرسا صورت می گیرد.
جناب رئیس
در این سازمان افراد ناراضی زندانی می شوند و کلا با افراد بصورت زندانی برخورد می شود وزندانیان در این سازمان بدون هیچ پشتیبانی حقوقی و مدنی از کمترین حقوق اولیه انسانی مثل حق مالکیت و حق ازدواج و حق ملاقات و تماس تلفنی با خانواده و فرزندان محروم هستند.
جناب رئیس
در چنین شرایطی از شما در خواست دارم که با به رسمیت شناختن هر فرد این چتر اختاپوسی سازمان را از روی تک تک افراد برداشته تا افراد بتوانند در فضای آزاد تصمیم بگیرند.
از شما در خواست دارم که در آمد حاصل از فروش اموال سازمان در اشرف بین نیروها تقسیم شود چون سران این سازمان این اموال به اسم این افراد بفروش می رسانند ولی خرج اهداف خودشان می کنند و به افراد چیزی نمی دهند.


با تشکر از زحمات شما
وبا احترام
علی جهانی فرد
 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نگاهی به اطلاعیه های شورای دست ساز فرقه رجوی در مورد لیبرتی‏

 

 

علی جهانی
14.01.2013
 

اگر مروری داشته باشیم به گذشته نه چندان دور می بینیم که سران فرقه مجاهدین با انواع و اقسام بهانه جویی ها و بهانه تراشی ها قصد داشتند که قلعه اشرف را ترک نکنند و در این رابطه تحت عنوان اطلاعیه های رنگارنگ شورای دست ساز شان هر روز یک بهانه ای می تراشیدند مثلا برای مثال یک روز می گفتند آنجا مار و افعی دارد و روز بعد می گفتند آنجا زندان هست و یا می گفتند فاضلاب توالت هایش گرفته و استاندارد نیست و یا مقامات سازمان ملل و از جمله جناب آقای مارتین کوبلر را متهم به همکاری با دولت ایران می کردند و هزاران بهانه های پوچ و بی اساس و واهی و بنی اسرائیلی دیگرتا برای اینکه از ترک اشرف خودداری کنند و جلوی راه حل مسالمت آمیز برای انتقال نیروها به کمپ موقت لیبرتی سد و مانع ایجاد نمایند.
ولی خوشبختانه سران فرقه با انواع و اقسام ترفند ها موفق نشدند که مطامع شیطانی خود را به اجراء در بیاورند و انتقال نیروها با ابتکار عمل و درایت و همکاری تنگاتنگ مقامات عراقی و سازمان ملل و تلاشهای خستگی ناپذیر و شبانه روزی جناب آقای مارتین کوبلر که قابل تقدیر هست با موفقیت انجام شد و اکنون نیروها درحال گذراندن ریل پناهندگی و در انتظار پذیرفته شدن توسط کشورهای ثالث هستند . ولی اکنون در چنین شرایطی که مقامات سازمان ملل در تلاش هستند که کشورهای پناهنده پذیر را متقاعد کنند که این نیروها را به عنوان پناهنده بپذیرند سران فرقه نه تنها در این زمینه همکاری نمی کنند بلکه کارشکنی هم می کنند .
در این رابطه با نگاهی به اطلاعیه هایی که از قول شورای دست سازش می بینیم که چطور به بهانه تراشی ها و کارشکنی مشغول هستند .شورای دست ساز رجوی چند روز پیش در اطلاعیه هایی که تحت عنوان لیبرتی صادر کرده که شماره این اطلاعیه های کذایی و پوشالی اکنون به شماره شصت و هفت رسیده است از یک طرف گفته که کمپ موقت لیبرتی را بر اثر بارندگی آب فرا گرفته و مقامات عراقی مانع از تخلیه آب می شوند و از طرف دیگر می گوید فوت افراد در لیبرتی بخاطر ممانعت مقامات عراقی از رساندن نفرات بیمار به بیمارستان هست که در این راستا یک اطلاعیه ای صادر کرده بخاطر مرگ بهروز رحیمیان از قول پزشکان لیبرتی که بخوانید همان جلا دان رجوی در اشرف که نیروهای مخالف را در سازمان سر به نیست می کردند و مترجم این بیماران که همان نفر همراه و جاسوس و مراقب بیمار تا مبادا از تخت بیماری به فکر فرار بیفتد . و از طرف دیگری علیه جناب آقای مارتین کوبلرو تلاشها و اقدامات شبانه روزی و بی وفقه و قابل تقدیر ایشان که برای تسریع روند ریل پناهندگی نیروها انجام می گیرد به لجن پراکنی و دروغپردازی می پردازند که بیشتر لایق خودشان هست . و در اینجا این سئوال پیش می آید که خوب زمانی نیروها در اشرف بودند سران فرقه بهانه تراشی می کردند تا مانع انتقال نیروها به کمپ موقت لیبرتی بشوند ولی حالا دیگر چرا به بهانه جویی های واهی و پوشالی خودشان ادامه می دهند ؟
به نظرم جواب در یک کلام اینست که سران فرقه نمی خواهند که این ریل پناهندگی نیروها انجام گیرد و نیروها به کشورهای ثالث منتقل گردند . لذا ما شاهد این هستیم که سران فرقه و بطور خاص رجوی ها در این روزها به یک سردر گمی و سرگیجه آشکاری دچارگشته اند که آنهم ناشی از ضربه مهلکی هست که بر اثر ازدست دادن قلعه اشرف این پایگاه و دژ مستحکم و استراتژیکی و ظرف فرقه گرایی می باشد که گریبانگیرشان گشته و آنها را به هذیان گویی و پرت وپلا گویی و تناقض گویی های آشکار در مورد لیبرتی وا داشته است .
در این رابطه به تناقض آشکار مریم عضدانلو اشاره می کنم که چندی پیش در پی ولگردی های خودش که به اسپانیا رفته بود خواهان به رسمیت شناخته شدن لیبرتی به عنوان کمپ پناهندگی از طرف سازمان ملل شده بود و سران فرقه بعد از اینکه موفق نشدند جلوی راه حل مسالمت آمیز انتقال نیروها به لیبرتی را بگیرند پیوسته خواهان این بودند که آنجا را کمپ دایم تلقی کنند و از لفظ کمپ موقت استفاده نکنند و اینها همه اش در حالی هست که همواره خود همین خانم مریم عضدانلو همواره برای جلوگیری از انتقال نیروها به لیبرتی می گفت آنجا دیوار های بلند دارد و مثل زندان هست . اما از آنجائی که دروغگو کم حافظه هست ایشان آن اراجیف را فراموش کرده اند و اکنون خواهان به رسمیت شناخته شدن این به قول خودش زندان به عنوان کمپ پناهندگی از طرف سازمان ملل می شود .
بله سران فرقه مجاهدین در تلاش هستند که اکنون که با ترک قلعه اشرف شیشه عمر ننگین شان ترک خورده است با تبدیل کمپ لیبرتی به اشرف آنرا ترمیم کنند و به عملکرد فرقه گرایانه خودشان ادامه دهند و نیروها را همچنان در اسارت خویش و مناسبات تار عنکبوتی خودشان نگه دارند . چون رجوی ها بخوبی می دانند که اگر نیروها از لیبرتی خارج شوند و پای شان به خارجه برسد چهره سیاه و کثیف رجوی را افشاء خواهند نمود و بساط فرقه گری رجوی برچیده خواهد شد .و همچنین رجوی خیلی خوب و بهتر از هر کس دیگری می داند که شیشه عمرش که اکنون با انتقال نیروها از قلعه مخوف اشرف ترک برداشته است با خارج شدن نیروها از کمپ موقت لیبرتی بطور کامل خواهد شکست و رجوی بدینوسیله از اوج قله بلاهت به ته دره هلاکت نقل مکان خواهد نمود . لذا به همین خاطر تمام سعی خودش را معطوف داشته است که نه تنها با مقامات عراقی و سازمان ملل در راستای حل و فصل ریل پناهندگی و انتقال نیروها به کشورهای پناهنده پذیر همکاری نکند بلکه با انواع و اقسام مانع تراشی ها و بهانه جویی ها تحت عنوان اطلاعیه شورای کذایی و دست سازش جلوی تسریع روند ریل پناهندگی را بگیرد . اما باید در اینجا به سران فرقه و به طور خاص این زوج رجوی یاد آور شوم که همانطوریکه انواع و اقسام بهانه تراشی های واهی شما مانع از انتقال مسالمت آمیز نیروها به لیبرتی نشد حالا هم نمی توانید با این کارت سوخته و ترفند های بر ملا شده جلوی انتقال نیروها به کشورهای ثالث را بگیرید . بنابراین بهتر است بجا ی این اطلاعیه سازی های پوشالی و بهانه جویی ها و تناقض گویی ها و به جا ی اینکه نقش اپوزیسیون دولت منتخب مردم عراق را بازی کنید بهتر هست مسعود خان کم کم بفکر ترک سوراخ موش باشد و همچنین بهتر است بفکر پاسخگویی در قبال این همه جنایاتی که در طی این سالیان مرتکب شده اید باشید
و آنروز هم دیر نیست
به امید آنروز
و به امید رهایی همه نیروها در کمپ موقت لیبرتی
 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

خانم مریم عضدانلو ایران ، سوریه نیست

چرا به سوالات خبرنگار اسپانیایی جواب ندادی ؟

 

 

علی جهانی
31.12.2012
 

در خبرها آمده بود که مریم قجر رئیس جمهور برگزیده شوهر فراریش مسعود رجوی در ادامه سورچرانی ها و پارلمان گردی هایش ) البته بخوانید سالن های اجاره ای در حاشیه پارلمانها ) به اسپانیا رفته است .ایشان در این سورچرانی هایی که در آنجا ترتیب داده بود افاضاتی کرده اند بسیار مضحک و خنده دار هست که در زیر به نکاتی از این اراجیف اشاره می کنم


یکم:
ایشان گفته اند که من از جانب مردم و مقاومت ایران آمده ام ؛ که باید از این خانم پرسید کدام مقاومت همان مقاومتی که رهبرش فراری و در سوراخ موش قایم شده و رئیس جمهور برگزیده این رهبر هم در اروپا به خوشگذرانی مشغول هست و نیروهایش هم در بیابانهای عراق منتظر دریافت پناهندگی از کشورهای اروپایی هستند ؟
و باز از این خانم می پرسم از جانب کدام مردم همان مردمی که به آنها خیانت کرده اید وهمان مردمی که نه تنها حامی شما نیستند بلکه به شدت مورد انزجار شان هستید ؟


دوم:
ایشان در این اراجیف خود دم از حقوق مردم ایران زده اند؛ باید به این خانم گفت شما که اولیه ترین حقوق را نسبت به نیروهای خودتان در مناسبات قرون وسطایی خود رعایت نمی کنید با چه رویی دم از حقوق مردم ایران می زنید ؛ مردم ایران نیاز به قیم ندارند و خودشان بلد هستند که چطوری از حقوق شان دفاع کنند.


سوم :
ایشان گفته اند که طرفدار برابری زن و مرد و رهایی زنان هستند که واقعا باید به این درجه از شیادی و دروغپردازی و وارونه گویی های این خانم احسنت گفت؛ چرا که ما شاهد بودیم که چگونه تحت عنوان رهایی زن زنان را از مردان جدا کرده و برای شوهر فراری خود حرمسرا باز کرده و هر زنی هم که مقاومت کرده او را سر به نیست کرده اید و شما نقش خانم رئیس را برای مسعود بازی می کردید و در این باره بهتر هست به افشاگری های زنان جدا شده بخصوص خانم میرباقری که از زنان کاندیدای شورای به اصطلاح رهبری تان بوده است نگاهی بیندازید تا روشن گردد که شما چقدر طرفدار رهایی زنان هستید .


چهارم:
همچنین ایشان از کثرت گرایی صحبت کرده اند که این در حالی هست که نه تنها هیچ گروه دیگری را قبول ندارند بلکه همه را ضد انقلاب می نامند و خودشان را تنها آلتر ناتیو می دانند و در بین گروهها هم از هیچ جایگاهی برخودار نیستند و همه گروهها این فرقه را یک گروه انحصار طلب و خودخواه می دانند و خود شما که بدون هیچ انتخاباتی به ریاست جمهوری برگزیده شده اید و مثل صدام معدوم و قذافی که به هلاکت رسید و مبارک که سرنگون شد و بشار اسد که مادام العمر هم هستید گواه خوبی بر این مدعا هستید


پنجم:
هم چنین ایشان دم از جامعه ای بر اساس حقوق بشر زده اند این در حالی هست که به بدترین کارهای ضد انسانی و ضد حقوق بشری در مناسبات مخوف شان علیه نیروهای ناراضی دست می زنند ؛ کارهای ضد انسانی مثل : کشاندن نیروهای زیر هیجده سال با فریب و نیرنگ به اشرف و عراق و استفاده از آنان در عملیات نظامی ؛ راه اندازی طلاق اجباری و جدا کردن بچه های خردسال از پدر و مادر شان و فرستان آنها به خارج کشور ؛ راه اندازی زندان و شکنجه و اعدام در سازمان ؛ ممانعت از دیدار خانواده ها با فرزندانشان؛ ایجاد سانسور و خفقان و سرکوب شدید ؛ راه اندازی نشستهای مغزشویی تحت عنوان نشستهای عملیات جاری و غسل هفتگی ؛ و جنایات بی شمارتان در عراق از مغزشویی تا پول شویی گرفته واز سرباز کشی تا کردکشی که اخیرا پارلمانترهای سوئدی هم آنرا تائید کرده و محکوم کردند.


ششم:
ایشان در حالی دم از تصمیم به لغو اعدام می زنند که خودشان در مناسبات استالینی خودشان زنان و مردان ناراضی را اعدام می کردند.


هفتم:
همچنین ایشان خواستار آن شده اند که سازمان ملل کمپ موقت لیبرتی را از موقعیت کمپ پناهندگی برخوردار نماید ؛ میگویند آدم دروغگو کم حافظه هست ایشان انگار فراموش کرده اند که می گفتند لیبرتی زندان هست ؛حالا چی شده که خواهان این هستید آنجا را سازمان ملل به عنوان یک کمپ پناهندگی به رسمیت بشناسد و آنجا بمانید ؟ حتما لابد به اتفاق شوهر فراری تان تصمیم گرفته اید که این قربانیان فرقه تان را همچنان در آنجا در اسارت نگه دارید تا شما به مسافرتها و خوش گذرانی های تان در کشور های اروپایی ادامه دهید.

هشتم :
و اما مهمترین چیزی که این خانم در این سورچرانی که راه انداخته بودند در خواست کرده اینکه این فرقه را همانند اپوزیسیون سوریه به رسمیت بشناسید که دیگر واقعا خیلی مضحک و خنده دار هست ؛ چون از یک طرف می گویند تجربه سوریه این است که یک اپوزیسیون آلتر ناتیو ندارد و از طرف دیگردر یک خیال بافی ابلهانه خود را آلتر ناتیو می پندارند وخواستار به رسمیت شناخته شدن مثل اپوزیسیون سوریه می شوند و می گویند ما را به رسمیت بشناسید و موانع را از سر راه ما بردارید که این اسم مستعار ش این است که ما را همانند اپوزیسیون سوریه مسلح کنید تا به اقدامات تروریستی خود همانند گذشته ادامه دهیم


نهم:
باید به این خانم و آن شوهر فراریش بگویم که اولا اینرا هر آدم غیر سیاسی هم می تواند تشخیص بدهد که وضعیت ایران با کشور سوریه زمین تا آسمان فرق دارد و شما نمی توانید شرایطی را که در سوریه حاکم هست برای ایران در نظر بگیرید و ثانیا اصلا کی گفته که شما اپوزیسون هستید ؛ مگر شما در بین مردم ایران و اپوزیسیون داخل و خارج کشور جایی دارید ؟ ومگر کشورهای اروپایی شما را به عنوان اپوزیسیون قبول دارند ؟ نه اینها فقط توهمات ابلهانه شما و آن شوهر فراری تان هست ؛ و بهتر هست شما بجای این کار ها بیایید جواب این همه جنایاتی که تا بحال مرتکب شده اید را بدهید و شما بیایید لطف کنید موضع خودتان را در قبال افشاگریهای خانم زهرا میرباقری و دیگر زنان جدا شده از مناسبات فرقه ای خود در مورد تجاوزات جنسی را بدهید که اکنون بعد از گذشت مدت طولانی هنوز خفه خون گرفته اید و سکوت پیشه کرده اید .

نکته آخر اینکه چرا حتی نمی توانی در یک کنفرانس مطبوعاتی با خبرنگاران مواجه شوی و به سوالات آنها پاسخ دهی، راستی چرا به سوالات خبرنگار اسپانیایی جواب ندادی؟!!
البته دیر یا زود مجبور می شوید که به مردم ایران پاسخگو باشید و آنروز هم دیر نیست.
به امید آنروز
و به امید رهایی همه اسیران گرفتار در لیبرتی و اشرف
 

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد