_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________
" کانون ایران قلم"
iran-ghalam@hotmail.com
چطور مانع از پناهندگی و انتقال افرادمان شویم؟
مجاهدین
مونیتور، یازدهم فوریه 2013
این مطلب نگاهی مستند به اقدامات تشکیلاتی رجوی است که بنظر می رسد باعث به تعویق افتادن و یا اخلال در پروسه ی انتقال افراد گرفتار در کمپ لیبرتی به کشور های دیگر می شود. نخست باید بدانیم که پس از انتقال افراد و اعضای مجاهدین به کمپ لیبرتی، پروسه ی مصاحبه با UN هم آغاز شده است. شیوه ی کار سازمان ملل به این صورت است که افراد را بصورت تک به تک و جداگانه صدا کرده و مورد مصاحبه قرار می دهد. در این مصاحبه ها علاوه بر چک و کنترل مشخصات فردی ( سجلی) هر فرد باید دلایل و مستندات خود در مورد اینکه پناهنده هست را در اختیار سازمان ملل قرار دهد. متاسفانه اعضای مجاهدین که سالها بصورت ایزوله در پادگان بدنام اشرف نگهداری شده و دسترسی به هیچ نوع کانال اطلاع رسانی مستقل نداشته اند، از حق و حقوق خود و همچنین از قوانین موجود بی اطلاع هستند. همین مسئله باعث شده که اینها توسط سران مجاهدین به بدترین وجه هدف سوء استفاده قرار گیرند. دومین پیش فرض و مطلبی که باید بدانیم این است که رجوی اصولا تمایلی به خروج از عراق ندارد. اگر نگاهی به تبلیغات و پروپاگاندای این روز های سایت مجاهدین ( پیش از حمله به کمپ لیبرتی و پس از آن) بیندازید در میابید که بر دو هدف متمرکز شده اند: 1- بازگشت به اشرف
2- تبلیغ بر
علیه دولت عراق ( نوری مالکی) a. از سازمان مجاهدین و رجوی ها تعریف و تمجید کنند و آنان را تایید نمایند. b.خواهان بازگردانده شدن به کمپ اشرف شوند. c. اعلام کنند که در هر شرایطی دست از همکاری با مجاهدین نخواهند کشید.
d. سئوالات
خاصی را پاسخ ندهند.
به همین لحاظ
بسیاری از این پناهندگان و مقیم های پیشین در کشورهای
خارجی، اینک دسترسی به مدارک هویتی خود ندارند. بسیاری
از آنان از سوی مجاهدین وادار شده اند تا در مصاحبه
خود را با اسم و رسم جعلی معرفی کنند تا سوء استفاده ی
سران مجاهدین از پاسپورت های آنان مخفی بماند. همین
مسئله خود باعث می شود این گروه نتوانند از شرایط و
افامت قبلی خود استفاده کنند. - آنها از امکانات گسترده ی موجود برای انتقال استفاده نمی کنند. - اعضای مجاهدین ( بدنه) نسبت به قوانین و حقوق فردی خویش بی اطلاع نگاه داشته شده اند.
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اعضای رده پایین مجاهدین خلق (فرقه رجوی) باز هم قربانی می شوند
مجاهدین
مونیتور، نهم فوریه 2013
واقعا متاسفم برای اعضای مفلوک مجاهدین که قربانی جنون قدرت طلبی رجوی می شوند. به چهره های قربانیان نگاه کنید و گذر سالهای بیهوده ی عمرشان را ببینید. سئوال من این است که چه کسی از حمله به کمپ لیبرتی سود می برد؟ چه کسی از شهید سازی این آدم های بی فایده سود می برد؟ چرا مجاهدین با اینهمه امکانات مالی و حمایت لابی های خارجی که هر روزه در بوق و کرنا می کنند بجای کمک به خروج اینها از عراق آشوب زده، هر روز فراخوان بازگشت به اشرف می دهند؟ قربانیان این حوادث مثل همیشه و به سنت مجاهدین رجوی، اعضای رده پایین، مسن و گرفتار در تشکیلات بوده اند. 1- امیدوارم فرهنگ شهید سازی، شهید بازی و بنیاد شهید! برای همیشه رخت بر بندد تا مورد سوء استفاده ی هیچ شیاد و قدرت طلبی قرار نگیرد. 2- امیدوارم سران مجاهدین از امکاناتشان برای خروج اعضای گرفتار از عراق استفاده کنند و بر ماندن در عراق و بازگشت به اشرف لجاجت نکنند. 3- امیدوارم دولت عراق در رسیدگی به وضعیت درمانی مجروحان، همه ی امکانات خویش را بکار گیرد.
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ واکنش پارلمان اروپا به انفعال کشورهای اتحادیه در خصوص ساکنان ترانزیت
مجاهدین دبلیو
اس، بیست و یکم ژانویه 2013
پارلمان اروپا
با انتشار قطعنامه ای از کشورهای عضو اتحادیه اروپا
خواسته تا نسبت به حل مسئله جابجایی و انتقال نهایی
ساکنین ترانزیت به کشور یا کشورهای ثالث با نهادهای ذی
ربط همکاری کنند. همبستگی از سایت های سازمان مجاهدین
در خبری در این رابطه آورده است:
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ منبع اطلاعاتی پنتاگون در حال بوق زدن برای مریم رجوی
مجاهدین
مونیتور، هفتم ژانویه 2013
تصاویر کاملا گویا هستند. خاخام دانیل زوکر، منبع اطلاعاتی پنتاگونیست ها! که می گوید جدا شدگان از مجاهدین مزدور و وابسته به جمهوری اسلامی هستند. همانطور که مشاهده می شود، منبع اطلاعاتی در حضور مریم رجوی در حال نواختن بوق برای وی است.
مجاهدین مانیتور ناکید می کند مجاهدین رجوی یک گروه منفور و مطرود و بدون ریشه هستند که در تلاش برای رسیدن به قدرت و با علم بر ناتوانی و بی ریشه بودنشان، بر طبل جنگ می کوبند تا بلکه بتوانند در خرابه های تهران رژه بروند.
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ چرا به رجوی اعتماد نمی کنم (مجاهدین خلق، فرقه رجوی)
مجاهدین
مونیتور، سی و یکم دسامبر 2012
علیرغم خروج از لیست گروه های تروریستی آمریکا، کماکان اصلی ترین مشکل گروه (فرقه) رجوی بحران مشروعیت و اقبال عمومی است و با وجود همه پایکوبی های رجویون ( که صرفا جنبه داخلی و حفظ تشکیلات فرسوده در کمپ موقت لیبرتی داشت) هیچ چیز در مورد این گروه تغییری نکرده است.
بر پایه این
مطلب و برای تایید آن باید گفت رجوی نه تنها قابل
اعتماد نیست بلکه قابل اعتماد هم نخواهد شد. من به
رجوی اعتماد نمی کنم چرا که:
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ عباس بادفر، عضو اسبق مجاهدین، زندانی جمهوری اسلامی و مخالف رجوی + سند
مجاهدین
مونیتور، یازدهم دسامبر 2012
هرانا خبری در باره یک زندانی، آقای عباس دادفر منتشر نموده است که بر مبنای آن آقای دادفر عضو پیشین گروه مجاهدین خلق به 10 سال زندان و تبعید محکوم شده است. مجاهدین مانیتور ضمن اعتراض شدید به این حکم، محامع بین المللی را به بررسی وضعیت آقای دادفر فراخوانده و خواستار آزادی وی از زندانهای جمهوری اسلامی است. در این میان اما اطلاعاتی به دست ما رسیده که اثبات می کند آقای دادفر قربانی حکومت جمهوری اسلامی و بازی کثیف مجاهدین است. اطلاعات بدست آمده حاکی از آن است که آقای دادفر پس از گریز از زندان مجاهدین در پادگان بدنام اشرف مدتی را در کمپ تیپف که درمجاورت این پادگان توسط ارتش آمریکا برپا شده بود بسر برده و پس از فرار از این کمپ خود را به شمال عراق و سپس ترکیه می رساند و از آنجا به ایران باز می گردد. اما توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی دستگیر می شود چرا که اینان اعتقاد دارند ( با عرض پوزش از تمام آزادگانی که به دیکتاتوری مسعود رجوی نه گفته اند، ناچاریم عین ادبیات موهن ماموران امنیتی جمهوری اسلامی را نقل کنیم) " منافق خوب، منافق مرده است" در این میان مجاهدین خلق در قبال پرونده ی آقای بادفر رویکرد دوگانه ای اتخاذ نموده اند. آنها از طریق وابستگان خود در زندان بخوبی مطلع هستند که عباس بادفر مخالف و منتقد رجوی است. به همین دلیل در تاریخ 23 دی 1389 سایت همبستگی ملی وابسته به رجوی ها خبری را منتشر نمود که بر مبنای آن آقای دادفر خبرچین وزارت اطلاعات در زندان قلمداد شده است!
لینک به خبر در سایت مجاهدین ( همبستگی ملی)
لینک همین مطلب در سایت بالاترین که توسط یکی از شناخته شده ترین کاربران وابسته به رجوی آپ شده است:
فراخوان و
هوشیاری در رابطه با عباس بادفر مأمور اطلاعات در
زندان گوهردشت مجاهدین فراموشکار پس از انتشار خبر هرانا دست به انتشار سلسله مطالبی در فضای مجازی زده اند و بر مبنای آن نتیجه گیری کرده اند که همه ی اعضای اسبق مجاهدین که امروزه منتقد سیاست های رجوی هستند،ماموران حکومتی هستند. رجوی ها گویا حافظه تاریخی ندارند که بیاد بیاورند همین زندانی، عباس بادفر را هم درست مانند همه جداشدگان دیگر از فرقه ی مسعود رجوی، عامل رژیم خوانده بودند. واقعیت این است که اعضای اسبق مجاهدین بخصوص کسانی که در این سازمان حائز سابقه و مسئولیت بوده اند، همواره با تهدیدات و فشارهای دو دیکتاتوری جمهوری اسلامی و گروه تروریستی مجاهدین خلق روبرو بوده و هستند. آنها آزادگانی هستند که تبعید را بجان خریده و برگزیده اند و نقض حقوق بشر را در ایران و در تشکیلات فرقه ای و قرون وسطایی مجاهدین فریاد می کنند. مطمئنا تلاش های پر ثمر همین افراد رنج دیده و سختی کشیده، که خود قربانی دو نظام ایدئولوژیک و دیکتاتوری جمهوری اسلامی و مجاهدین خلق هستند و در برابر اتهام های واهی هر دو نظام سینه سپر کرده اند، چراغ راه آیندگان خواهد بود. اگر مجاهدین در فهم این مسئله مشکل دارند که هم می توان مخالف جمهوری اسلامی بود و هم مخالف رجوی ها، این مشکل خودشان است. اما همین نکته بخوبی نشان می دهد که نحوه تعامل این گروه با دگ اندیشان و منتقدین در درون حصار های پادگان اشرف چگونه بوده است.
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ روزگار سپری شده ی یک مجاهد خلق - 1
مجاهدین
مانیتور، دهم دسامبر 2012
نخست بگذارید
از آقای محمود دولت آبادی نویسنده ی گرانقدر کتاب
کلیدر و کتابهای بیشمار دیگر یادی کنیم که عنوان این
مطلب وامدار نام کتاب ایشان (روزگار سپری شده مردم
سالخورده) است. همانطور که می دانید به دلیل بسته بودن و عملکرد فرقه ای سازمان مجاهدین خلق، شناخت این گروه تنها از دو راه مطالعه ی ادبیات خود این سازمان و یا بازخوانی و مصاحبه با اعضای جدا شده ی آن میسر است. در این میان هرازگاهی در فضای مجازی اینترنت اسناد و مدارکی منتشر می شود که توسط اعضای جدا شده از این سازمان و یا افراد مخالف و ناراضی سازمان رجوی به بیرون درز می کند و سند طراز اول است.
در اینجا بحث
مربوط به گزارشی است که مدتی پیش تحت عنوان "عملیات
جاری مهدی ابریشمچی" (گزارش از خود) در فضای وب
منتشر شد. مجاهدین مانیتور پس از گفتگو با تعدادی از
اعضای اسبق مجاهدین خلق به این نتیجه رسیده است که سند
فوق دارای اصالت و صحیح می باشد. ایالات متحده آمریکا در ماه های قبل به حضور گروه مجاهدین خلق در لیست گروه های تروریستی خاتمه داد. این موضوع اگرچه با شور و شعف اعضای این گروه و ابراز انزجار طیف های مختلف اپوزیسیون همراه شد، ولی یک موضوع را مشخص کرد و آنهم اینکه تروریست قلمداد شدن و یا نشدن مجاهدین از سوی آمریکا، مشروعیت و محبوبیتی برای این سازمان به ارمغان نیاورد و گروه های اصلی اپوزیسیون، فعالین سیاسی و حقوق بشر و سایر شخصیت ها تعیین کننده ی آینده ایران هستند. در این میان جا دارد یاد آور شویم که اصولا قیاس مابین مجاهدین رجوی و سرکار خانم شیرین عبادی و آقای گنجی مضحک است. اما این مطلب بخوبی نشان دهنده ی نحوه تبلیغات درون این سازمان بر علیه اپوزیسیون و شخصیت های آزادیخواه است. نکته بسیار مهم دیگری که از این مطلب قابل درک است این است که مجاهدین رجوی به عنوان یک گروه تمامیت خواه و با برخورداری از رهبری از جنس ولایت فقیه توان اتحاد با سایر بخش های اپوزیسیون را ندارند و در درون گروه به بدگویی از آنها مشغولند.
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ صداقت و فنا! (مجاهدین خلق، فرقه رجوی)
مجاهدین
مونیتور، چهاردهم نوامبر 2012
یکی از وسایل و اسباب مسعود رجوی برای تحت سلطه نگاه داشتن پیروانش استفاده از ابزار های روانشناسی بوده و هست. مثلا اگر پای صحبت های یکی از این برادران و خواهران رجوی الهی بنشینید درمی یابید که سطح فکری این بنده ی خدا کاملا با شعار آمیخته. شعار هایی که انقدر برایش تکرار شده که گویی همچون کتابی مقدس از بر است. از یکی از مجاهدین پرسیدم جاذبه ی این سازمان برایت چیست. او پاسخ داد صداقت و فدا. خواستم که توضیح بیتری بدهد و گفت اعضای سازمان به صداقت و فدا پایبندند. دوباره از او خواستم تا این تریمنالوژی های خاص را برایم معنی کند. از نقل کلمه به کلمه ی حرفهایش خودداری می کنم چرا که برای مخاطبینی که با این فرهنگ کلامی که مختص یک گروه بسته است آشنایی ندارند کاملا بیگانه است. خلاصه ی مطلب اینکه دوست مجاهد ما اعتقاد داشت همه ی اعضای مجاهد با سازمانشان صادق هستند و هر آنچه در درونشان می گذرد را به اطلاع سازمان می رسانند. تا اینجای مطلب برای من، استفاده ی عمیق سازمان از یک روش شناخته شده ی کنترل ذهن است. یعنی وقتی به آدمها القا کنید باید هرچه در ذهن دارند بگویند و بر این کار اصرار بورزید و آنها را تحت فشار قرار دهید ( تا جایی که خود فرد آن را بعنوان یک ارزش تلقی کند) برای کنترل آن فرد تقریبا از هر وسیله ی دیگری بی نیاز می شوید. در این جا است که بخش دوم شعار درون گروهی مجاهدین معنا می یابد. یعنی سطح صداقت این بندگان خدا انقدر بالا است! که حاضرند صادقانه فدا هم بشوند. مثلا خودسوزی کنند. مثلا از نوع آن عملیات کذایی حماقت جاویدان را مرتکب شوند و یا پا برهنه و تنها به فرمان خدایگانشان به زیر ماشین های در حال حرکت عراقی ها بخوابند. از برادر مجاهد خواستم که بین واژه های فدا و فنا تفاوت قائل شود. افزودم تفاوت بسیار است میان ستار بهشتی آزادیخواهی که جان بر سر آزادی اندیشه و گفتار می گذارد تا آنکسی که برای مسعود رجوی خود را به فنا می دهد. پاسخ تکراری بود: مزدور، اطلاعاتی، پاسدار...
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دغدغه های یک آدم آزرده ایرج مصداقی مطلبی نوشته است بنام "آیا مجاهدین و دشمنانشان فرهنگی مشابه دارند؟ "
مجاهدین
مونیتور، چهارم نوامبر 2012
پیش از این
مجاهدین مانیتور مطلبی در نقد فعالیت های مصداقی منتشر
کرده بود و با ذکر مثال از میان اعضای اسبق و رده
بالای مجاهدین به مصداقی توصیه کرده بودیم مسعود رجوی
را بهتر بشناسد.
سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد |