_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

iran-ghalam@hotmail.com

www.iran-ghalam.de

نامه سرگشاده آقای علی جهانی به سفیر کردواسی در سوئیس

 

 

علی جهانی
08.04.2013

 

جناب سفیرمحترم کشور کراواسی در سوئیس ؛ من از طریق رسانه های سازمان مجاهدین مطلع شدم که مریم رجوی با شما در سوئیس دیدار حضوری داشته است تا با سوء استفاده سیاسی از شخصیت حقوقی تان شما را تشویق به حمایت از سیاست های تروریستی و فرقه گرایانه این سازمان نماید . اینجانب علی جهانی فرد که یکی از قربانیان این سازمان هستم و به مدت بیست سال از بهترین دوران عمرم یعنی جوانی ام را در این سازمان هدر دادم ؛ لازم می بینم نکاتی را در رابطه با این گروه تروریستی بعرض جنابعالی برسانم .
یکم: این سازمان از حالت یک گروه سیاسی خارج شده وبصورت فرقه ای اداره می شود ؛ مسعود رجوی که بیش از چهل سال هست که خودش را رهبر این گروه می داند و مریم رجوی هم که بیش از بیست سال هست که توسط شوهرش بعنوان رئیس جمهور مادام العمر برگزیده شده است که دیکتاتور هایی نظیر صدام و قذافی را توی ذهن تداعی می کند .لذا ایشان که با شما ملاقات کرده اند به هیچ وجه نماینده مردم و مقاومت ایران نیستند
دوم: این گروه تروریستی بدلیل اینکه در زمان صدام در جنگ بین ایران و عراق بعنوان ستون پنجم عمل می کرد نه تنها از هیچگونه حمایت مردم ایران برخوردار نیست بلکه بشدت مورد انزجار و تنفر مردم ایران هست و همچنین این گروه بدلیل سکت بودن و تمامیت خواه بودن و کیش شخصیت داشتن در بین گروههای سیاسی داخل و خارج ایران از هیچ جایگاهی برخوردار نیست بنابر این ایشان و سازمان مجاهدین نمی تواند نماینده واقعی مردم ایران باشد .
سوم: این سازمان فرقه گرا تمام مخالفین خود را در درون تشکیلات سرکوب می کند و با دایر کردن زندان و شکنجه و اعدام نیروها را مجبور به اطاعت از فرامین رهبری می کند
چهارم: رهبری این سازمان با راه اندازی طلاق اجباری زنان را از مردان جدا کرده و فرزندان خردسال را آواره خارج کشور کرده و مسعود رجوی با زنانی که از شوهرانشان به زور جدا شدند برای خودش یک حرمسرا راه انداخته است .
پنجم: مریم رجوی که خودش با توافقی که با وزیر خارجه وقت آمریکا داشت با انتقال نیروها به کمپ موقت لیبرتی موافقت کرده و اکنون به دروغ مدعی شده که نیروها با زور به لیبرتی منتقل شده اند و باز به دروغ مدعی می شود که اشرف جای امنی هست و خواستار برگشت نیروها به اشرف می گردد . در صورتی که این سازمان و رهبری آن با سیاست های فرقه گرایانه و خشونت طلبانه خودش مسبب اصلی کشته شدن نیروها در عراق می باشد .
ششم: رهبری این فرقه در حالی که نه تنها با کمیساریای عالی پناهندگان در جهت انتقال نیروها به کشورهای امن ثالث همکاری نمی کند بلکه از هیچ کارشکنی دریغ نمی کند و با راه اندازی نشستهای مغز شویی نیرو ها را از همکاری با سازمان ملل جهت انتقال به کشور ثالث باز می دارد .
جناب سفیر ؛ سئوال بنده از شما اینست که آیا درست هست شما بعنوان یک شخصیت سیاسی کراواسی تحت عنوان سفیر در کشور سوئیس با رهبر یک فرقه تروریستی و تمامیت خواه و سکت دیدار داشته باشید تا از شما در جهت مطامع خودش سوء استفاده نمایند ؟
در ضمن اینجانب و دیگر دوستان جدا شده از این سازمان فرقه گرا خواستار ملاقات با شما هستیم تا جنایات ضد حقوق بشری که به دستور خانم رجوی و شوهرش در این سازمان اتفاق افتاده و ما قربانیان آن هستیم را به اطلاع جنابعالی برسانیم .


با احترام
علی جهانی فرد

 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نمایش مسخره مریم قجر در روز زن‏
 

 

علی جهانی
13.03.2013


مریم عضدانلو در ادامه جست و خیز های میمون وار و دست وپا زدن های خودش برای نجات سازمان فرقه گرای خودش متوسل به روز زن در هشت مارس شده و با آویزان شدن به این روز جهانی سعی کرده که انقلاب پوشالی خودش را که همراه شوهر در بدرش تحت عنوان به اصطلاح انقلاب ایدئولوژیک راه انداخت و به خورد نیروها داد را توجیه کند و در این راستا یک خیمه شب بازی را در پاریس براه انداخت و در این رابطه اراجیفی را سرهم بندی کرده است که در اینجا به چند نکته از این افاضات پر طمطراق می پردازیم .
یکم: اولا ایشان که با خرج های گزاف توانسته بودند تعدادی زن را از این طرف و آنطرف جمع آوری کنند و برای گوش دادن به این مزخرفات خودش به پاریس بکشانند و جالب تراز همه این که مثل روال همیشگی اینگونه منایشات مسخره را کنفرانس بین المللی نامگذاری کرده که بسیار مضحک و خنده دار هست .

دوم :ایشان در ابتداء خودشان را با یک دجالگری خاص که ا ز شوهرش فرا گرفته یک رزمنده آرمان برابری معرفی کرد که دروغی بیش نیست برای فریب زنانی که آنجا جمع کرده بود ؛ چون اولا ایشان خودشان را رئیس جمهور برگزیده و مادام العمر می دانند ؛ و اگر رزمنده بودند که در زمان جنگ فرار نمی کردند و به پاریس تشریف نمی بردند و الان باید در لیبرتی تشریف داشتند و منتظر حل و فصل امور پناهندگی خود می بودند ؛ و در ثانی ایشان وبقیه سران فرقه بویی از آرمان برابری نبرده اند و ذره ای هم به این آرمان والا اعتقاد نداشته و ندارند و اینها و نظایر اینها شعارهای پر طمطراقی بیش نبوده ونیست و نخواهد بود ؛ شعارهایی مانند: فدا وصداقت ؛ جامعه بی طبقه توحیدی ؛ رهایی زنان ؛ آزادی و برابری و عدالت اجتماعی همه اینها برای فریب نیروها و کشاندن آنها به عراق و کمپ جهنمی و مخوف اشرف با آن مناسبات استالینی و تار عنکبوتی بوده وبس . ولی در عمل صد و هشتاد درجه عکس این شعارها را ایشان با آن شوهر زن ستیز شان با عملکرد فرقه گرایانه خودشان در مناسبات مخوف شان پیاده می کردند و لذا بجای فدا و صداقت همه اش در بالای سازمان بطور خاص رجوی ها دروغ وریا بود و بجای جامعه بی طبقه جامعه چند طبقه در مناسبات وجود داشت و وبجای رهایی زن تجاوز به زنان توسط شخص رجوی بر پا بود و بجای آزادی و عدالت اجتماعی هم خفقان و سرکوب شدید نیروها و سانسور شدید همانند کره شمالی بلکه هم بیشتر از آنجا وجود داشت و رجوی با بر پا کردن یک مناسبات سرکوبگرانه شدید اجازه هیچگونه احضار نظر مخالف نظرات خودش را در این مناسابت مخوف نمی دادو به شدت سرکوب می کرد.

سوم : ایشان در ادامه اراجیفش گفته که قلبش مملو از خشم و اندوه هست بخاط اینکه یک قرن از اعلام روز جهانی زن می گذرد ولی هنوز زنان تحت خشونت و تجاوز و تبعیض و بهره کشی قرار دارند ؛ من در اینجا از این خانم شیاد می پرسم آیا واقعا قلبت مملو از خشم و اندوه شده است ؟
آیا شما افشاگری های زنان جدا شده از آن مناسبات استالینی خودتان را خوانده اید ؟ و نظر شما در رابطه با افشاگری ها و روشنگری های این زنان شجاع و قهرمانی که توانسته اند آن مناسبات قرون وسطایی شما را ترک کنند بطور خاص افشاگری های تکان دهنده خانم زهرا سادات میر باقری که راجع به تجاوز جنسی به زنان توسط شخص مسعود رجوی و شکنجه و زندانی کردن و سر به نیست کردن زنانی که مخالف این تجاوزات بودند چیست؟

این افشاگری ها که قلب هر انسان شریف و آزاده ای را بدرد می آورد قلب شما را بدرد نمی آورد؟
البته که معلوم هست بدرد نمی آورد چون خودتان شریک جرم شوهر هرزه تان هستید و این اراجیفی را هم که بافته اید دروغ بزرگی بیش نیست برای فریب افکار عمومی و منحرف کردن بحث تجاوزات و آزارو اذیت جنسی مسعود رجوی به این زنان نگون بختی که از روز اول فریب این شعارهای پر طمطراق شما را که در بالا به چند تای از آنها اشاره تیتر وار کردیم را خوردند و در دام تار عنکبوتی تو و مسعود افتادند و این بلا ها را تحت عنوان انقلاب کذایی و رهایی زن بر سرشان آوردید که با شنیدن این داستانهای غم انگیز مرغان هوا هم به ناله و فغان پرداختند . داستانهای درد آور ی مثل : در آوردن رحم زنان ؛ شکستن قرص سیانور در دهان زنان مخالف و این تجاوزات جنسی و آن رقص رهایی و یا آن حرم سرایی که مسعود خان برای خودش تحت عنوان شورای رهبری راه اندازی کرده بود و هزاران جنایات دیگری که اتفاق افتاده و هنوز ازش خبر نداریم .

چهارم : ایشان در ادامه وراجی های خود این انقلاب خانمان سوز خودش را با انقلاب ضد برده داری اسپار تاکوس و انقلاب توده های فرانسه علیه فئودالیسم مقایسه کرده است که برای رساندن زنان به سطح رهبری دایر شده است و ادعا کرده که توسط این به اصطلاح انقلاب کذایی می تواند جهان را تغییر دهد . البته ایشان فقط برای فریب آن زنانی که در آنجا جمع کرده بود به کلی گویی پرداخت و هیچ اشاره ای به این نکرد چطور از صدقه سری این انقلاب کذایی اش زنان و مردان را مجبور به طلاق اجباری کردند و اشرف تنها نقطه ای در جهان است که در آن ازدواج و تشکیل خانواده برای اعضاء ممنوع هست و برای رهبری آزاد می باشد ونگفت که چطور فرزندان خردسال شان را از آنها جدا کرده و آواره کشورهای اروپایی کردند و این بچه های خرد سال بدور از مهر و عاطفه پدر و مادر بزرگ شدند ؛ همچنین ایشان اشاره نکرد که شوهرش تحت عنوان شورای رهبری و بقول ایشان رهایی زنان و ارتقاء آنها به سطح رهبری برای خودش حرم سرایی را ه اندازی کرده که دست شاهان قاجار را از پشت بسته است و همچنین ایشان هیچ اشاره ای به سرنوشت مردان و زنانی که مخالف این انقلاب بودند نکرد که چه بلایی سازمان بدستور شخص رجوی بر سر آنها آورده است ؛ چون ایشان می دانند که اگر به هر کدام از اینها اشاره کنند همان زنانی را که با خرج گزاف آنجا جمع کرده می روند و آنجا را ترک می کنند ولذا با رنگ و لعاب رهایی زن و آرمان برابری و از این قبیل کشکیات سعی کرده این انقلاب خانمان سوز خودش را توجیه کند.
پنجم: ایشان در حالی خود را مخالف حجاب اجباری می دانند که در مناسبات قرون وسطایی شان یک ذره اگر روسری یک زن عقب می رفت و یک تار مویی از سرش دیده می شد شب باید در نشست های مغز شویی تحت عنوان نشست های عملیات جاری و غسل حساب پس می داد و دمار از روزگارش در می آوردند .

ششم : ایشان در ادامه دروغپردازی ها و دجالگری های شان گفته اند که ما هیچ سلاحی جز حمایت مردمان نداشتیم ؛ ولی هیچ اشاره ای به آن مردمی که از ایشان و سازمان فرقه گرای شان حمایت کرده اند نکرده اند چون مردم ایران که نه تنها از این سازمان حمایت نمی کنند بلکه به سبب جنایاتی که تا کنون مرتکب شده به شدت ازش متنفر هستند و مورد انزجار شدید آنها قرار دارد . پس بنابر این شاید منظور شان از مردم همان صدام و نیروهای بحثی در زمان حاکیت شان بوده اند و الان هم لابی های آمریکایی و سرویس های اطلاعاتی و امنیتی غربی و اسرائیلی هستند که ایشان نتوانسته اند در این به اصطلاح کنفرانس بین المللی آنرا بیان کنند ؛ چون خیلی ضایع می شد که اگر ایشان این واقعیت ها را بیان می کردند و می گفتند که چطور با سلاحهای اهدایی صدام در جنگ ایران عراق سربازان بی گناه را می کشتند و یا به اسارت می گرفتند و یا چطور با همین سلاحها به مناطق مسکونی حمله می کردند و مردم غیر نظامی را هدف قرار می داند و یا با همین سلاحها برای یاری رساندن به صدام دیکتاتور به کرد کشی و سرکوب شیعیان جنوب عراق می پرداختند . بله اینها واقعیت های تلخی بود که ایشان جرات بیان آنرا در این نمایش مسخره ای که راه انداخته بودند را نداشتند و لذا به کلی گویی و دروغپردازی و وارونه جلوه دادن حقایق جهت تطهیر کردن چهره شوهرش و موجه نشان دادن این انقلاب کذایی اش روی آورده است.

هشتم : و نکته جالب و خنده دار و بسیار مضحکی در این نمایش رسوا و مسخره بیان کرده این که نقطه آغاز این انقلاب برای سرنگونی بوده ولی برای بنا کردن ایران آزاد فردا هم باید با همین دیدگاه عمل کنیم ؛ در اینجا باید به خانم شیاد و آن شوهر دجالش بگویم که اولا مردم ایران قیم نمی خواهند و خودشان بلد هستند که چطوری کارهای خودشان را پیش ببرند و ثانیا شما با این انقلاب کذایی خود چه گلی بر سر نیروها زده اید که حالا می خواهید این الگو را برای فردای ایران بکار ببرید و مردم ایران را وادار به طلاق اجباری کنید واقعا مسخره و مضحک هست که یک نیروی فرقه گرا که از هیچ چایگاه مردمی برخوردار نیست و در بین گروههای سیاسی داخل و خارج کشور هم هیچ جایگاهی ندارد و به عنوان یک گروه خود کامه و فرقه گرا شناخته شده است اینطوری بیاید ادعا کند که با این انقلاب می خواهد مردم ایران و حتی مردم جهان را تغییر بدهد ؛ که واقعا باید گفت آنکس که نمی داند و نمی داند که نادان هست در جهل مرکب تا ابد و دهر بماند و این حکایت این خانم و آن شوهر متوهم و ابله اش هست که در بلاهت کامل بسر می برند و بقول معروف مجسمه بلاهت هستند .

در پایان باید به این خانم و آن شوهر ابله اش بگویم که با این سر هم کردن اراجیف و متوسل شدن به روز زن و از این قبیل جست و خیز های میمون وار راه به جایی نمی برید و نمی توانید این انقلاب کذایی تان را که تو و شوهرت مبتکر آن بودید و با آن جنایات زیادی را در حق نیروهای مخالف و معترض روا داشتید را توجیه کرده و مشروع جلوه دهید . و همچنین نمی توانید با این کارها صورت پژمرده خود را سرخ نگه دارید و جلوی فروپاشی سازمان فرقه گرای تان را بگیرید . زیرا زمان بر علیه شما با شتاب پیش می رود و این بساط فرقه گری تان را بزودی همانند یک سونامی در هم خواهد پیچید و به ته دره نابودی نقل مکان خواهید نمود


به امید آنروز
و به امید رهایی همه زنان اسیر در چنگال شما
 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نامه سرگشاده علی جهانی به بان کی مون دبیرکل سازمان ملل

 

 

علی جهانی
09.03.2013
 

حضور محترم عالیجناب بان کی مون دبیر کل سازمان ملل
با سلام و عرض ادب اینجانب علی جهانی فرد که یکی از قر بانیان سازمان مجاهدین هستم که حدود بیست سال از بهترین دوران زندگی ام ؛ یعنی جوانی ام را در این سازمان که توسط مسعود و مریم رجوی بصورت فرقه ای اداره می شود هدر دادم و اکنون خوشبختانه از این فرقه جدا شده و در دنیای آزاد هستم و جهت آزادی کسانی که هنوز در این سازمان فرقه گرا گرفتار هستند تلاش می کنم .
جناب رئیس
سران فرقه وبطورخاص مریم رجوی اینروزها که به ژنو رفته خواستار این هستند که افراد را از کمپ لیبرتی به اشرف بر گردانند ایشان با بهانه قرار دادن حمله موشکی اخیر به این کمپ می خواهد نیروها را به اشرف برگرداند تا بتوانند بدین طریق کنترل بیشتر ی روی نیروها اعمال کنند و به مغز شویی آنها کما فی سابق ادامه بدهند . لذا از شما در خواست دارم که جلوی این امر را بگیرید تا سران فرقه نتوانند با اجرای این پروژه جلوی رهایی نیروها و انتقال شان به کشورهای ثالث را بگیرند.
جهت اطلاع جنابعالی مریم رجوی در حالی خود را مداقع امنیت و حقوق بشر نیروها می داند و به دروغ سنگ دفاع از نیروها را به سینه می زند که در سازمان مجاهدین افراد به سبک اردوگاههای کار اجباری روزانه بیش از پانزده ساعت بدون هیچ دستمزدی به بیگاری گرفته می شوند تا فرصت فکر کردن نداشته باشند و بعد هم هر شب توسط نشستهایی بنام عملیات جاری و غسل هفتگی مغز شویی می شوند و افراد به دستور مسعود و مریم رجوی مجبور به طلاق اجباری شده و بچه های خردسال از والدین خود جدا شدند و بدین وسیله افراد تحت بیشترین فشار های روحی و جسمی قرار دارند و ما شاهد فرار روز افزون وحتی مرگ افراد هستیم که بر اثر این فشارهای طاقت فرسا صورت می گیرد.
جناب رئیس
مریم رجوی در حالی از حقوق بشر افراد دم می زند که در این سازمان افراد ناراضی زندانی می شوند و کلا با افراد بصورت زندانی برخورد می شود و زندانیان در این سازمان بدون هیچ بشتیبانی حقوقی و مدنی از کمترین حقوق اولیه انسانی مثل حق مالکیت و حق ازدواج و حق ملاقات و تماس تلفنی با خانواده و فرزندان محروم هستند .
جناب رئیس
مریم رجوی درحالی در ژنو به دروغ مدعی می گردد که نیروها به اجبار به لیبرتی رفته اند که خودش با توافقی که با دولت امریکا داشت قرار شد همزمان با انتقال نیروها از اشرف به لیبرتی سازمان از لیست گروههای تروریستی وزارت خارجه آمریکا حذف شود و چنین هم شد ولی حالا ایشان به جر زنی سیاسی پرداخته و می گوید این انتقال اجباری بوده و به بهانه امنیت نیروها خواهان برگشت به اشرف می گردد امری که غیر واقعی و محال هست چونکه برای دولت عراق این امر مرز سرخ هست و مقامات دولت عراق به هیچ وجهی حاضر نیستند که نیروها مجددا با اشرف برگردند و این راه بی برگشت هست . و از طرف دیگر هم ایشان خواهان انتقال دستجمعی نیروها به آمریکا گردیده و گفته که سازمان ملل باید به نیروها استاتوی جمعی بدهد که باز این امری غیر واقعی و محال هست و با قوانین سازمان ملل که پناهندگی را برای افراد تک به تک به رسمیت می شناسد همخوانی ندارد.
جناب رئیس
مریم رجوی در یک وارونه گویی و فرافکنی آشکار در حالی سازمان ملل را در سخنرانی اخیرش در ژنو به عدم انجام وظایف خود جهت حل و فصل ریل پناهندگی نیروها متهم می کند که به آقای مارتین کوبلر نماینده ویژه شما تهمت همکاری با حکومت ایران می زند و در یک تناقض آشکار در همین سخنرانی خواستار برکناری ایشان می گردد در صورتی که همگان در این مدت شاهد تلاشهای شبانه روزی ایشان برای حل و فصل امور پناهندگی نیروها بوده اند و از نظر ما جدا شدگان بسیار قابل تقدیر هست . و لذا اتفاقا این تنها سازمان و خود مریم رجوی هست که با کارشکنی ها و عدم همکاری با نیروهای کمیساریای عالی پناهندگان و دولت عراق جلوی پیشرفت این روند را سد کرده است.
جناب رئیس
در چنین شرایطی از شما در خواست دارم که با به رسمیت شناختن هر فرد این چتر اختاپوسی سازمان را از روی تک تک افراد برداشته تا افراد بتوانند در فضای آزاد تصمیم بگیرند . همچنین از شما در خواست دارم بدون توجه به این وارونه گویی ها و فرافکنی های سران فرقه و بطور خاص مریم رجوی دستور فرمایید تا توسط نماینده ویژه شما و کمیساریای عالی پناهندگان روند پناهندگی افراد را سرعت بیشتری ببخشند تا هر چه زودتر افراد از آن محیط نا امن و مهمتر از آن از چتر اختاپوسی سازمان که بصورت اندیشه فرقه گرایانه روی افراد سایه گسترده رهایی یابند و به کشورهای امن منتقل گردند . و بدین وسیله جلوی عملکرد فرقه گرایانه رجوی ها را جهت به کشتن دادن بیشتر افراد و ادامه گرفتار بودنشان در این سازمان و جلوگیری از آزادی افراد بایستید و نگذارید این سازمان با پیشبرد این پروژه خودش جلوی رهایی افراد را بگیرد.
با تشکر از زحمات شما
و با احترام
علی جهانی فرد

 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

سردرگمی شدید مریم رجوی در مورد لیبرتی

 

 

علی جهانی
06.03.2013
 

بعد از اینکه بلاخره سران فرقه مجبور شدند جام زهر ترک اشرف را سر بکشند و با انتقال نیروها به کمپ موقت لیبرتی موافقت کنند و نیروها به این کمپ منتقل گردند . سران فرقه و بطور خاص مریم عضدانلو دوچار سردر گمی شدیدی گشته است و هر روز هم یک حرفی می زند مثلا یک روز می گوید آنجا مار و افعی دارد و روز دیگر می گوید آنجا زندان هست چون دیوارهای بلند دارد و روز بعدش کاملا صد و هشتاد درجه عکس آن می گوید سازمان ملل آنجا را به عنوان کمپ پناهندگی به رسمیت بشناسد و بعدش هم که دید این حرفها هیچ خریداری ندارد و نمی تواند کسی را بفریبد آمد خط باز گشت به اشرف را براه انداخت و در این راستا شروع کرد به عدم همکاری با نیروهای کمیساریای عالی پناهندگان که مشغول حل و فصل ریل پناهندگی افراد هستند . خلاصه در این زمینه جار و جنجال های فراوانی راه انداخت .ابتداء می گفت لیبرتی را آب فرا گرفته است لذا ما را به اشرف برگردانید و بعد هم که این کمپ مورد تهاجم موشکی قرار گرفت و تعدادی از افراد کشته و مجروح شدند طی یک موضع گیری مضحک و خنده داری مجددا خواستار برگشت نیروها به اشرف گردید و بهانه اش اینبار این بود که لیبرتی امنیت ندارد که انگار اشرف جای امنی هست . خلاصه این موضع گیریهای این رئیس جمهور برگزیده شوهر فراریش چنان مضحک و غیر واقعی بود که حتی صدای اعتراض لابی های آمریکایی و اسرائیلی شان را هم در آورد و بقول معروف آش آنقدر شور بود که صدای آشپز را هم در آورد و این لابی های سازمان که عمدتا از ورشکستگان سیاسی در دولتهای پیشین آمریکا هستند با این موضع گیری اختلاف نظر پیدا کردند و از آن انتقاد کردند . لذا مریم قجر که دید این تبلیغ خط باز گشت به اشرف خریداری ندارد و غیر واقعی هست و نمی شود آب رفته را دوباره به جوب برگرداند و این راه بی برگشت هست لذا مریم عضدانلو به توصیه لابی های آمریکایی اش از جمله آقای جولیانی شهردار نیویورک که از اوباما خواسته بود که مجاهدین را به آمریکا منتقل کنند به یکباره همه آن تبلیغات خط برگشت به اشرف را کنار گذاشت و فراموش کرد و طی افاضاتی گفت تنها راه اینست که همه نیروها به آمریکا منتقل شوند تا بتوانند در جوار ارباب جدید شان بهتر به مزدوری و نوکری بپردازند و از طرف دیگر هم مستمرا اقدامات و تلاشهای شبانه روزی آقای مارتین کوبلر و همکارانش را که برای حل و فصل امور پناهندگی نیروها انجام می دهند را که از نظر ما جدا شدگان بسیار قابل تقدیر هست تخطئه می کنند و طی موضع گیری جدید شان این اقدامات را فریب کارانه اعلام کرده اند .خلاصه ما در این مدت با موضع گیریها و وارونه گویی ها و حرفهای ضد و نقیض فراوانی از طرف سران فرقه و بطور خاص از طرف مریم عضدانلو مواجه بوده ایم که ناشی از سردرگمی شدیدی هست که دچارش گشته اند . حالا صرفنظر از اینکه اصلا چنین امکانی برای آمریکا وجود داشته باشد یا نه و یا اصلا قوانین پناهندگی سازمان ملل چنین اجازه ای را می دهد یا نه که مثلا یک تعداد قابل توجهی از یک افراد غیر عادی که قبلا تروریست بوده اند و در لیست گروههای تروریستی بوده اند و بیش سه هزار نفر هستند را در یک جا آنهم در آمریکا که قوانین ضد تروریستی بسیار سفت و سختی را دارد امکان دارد یا نه؟ هر چند در این زمینه یک سری خبرهایی بود که تعدادی از مجاهدین را آمریکا در صحرای نوادا دارد آموزش می دهد که اگر این خبرها درست باشد حاکی از برخورد دوگانه دولت آمریکا با مقوله تروریست وجود دارد که از نظر آنها تروریست خوب و تروریست بد داریم خوب از این موضوع که بگذریم این سئوال بسیار مهم و اساسی پیش می آید که حالا چرا سران فرقه و بطور خاص رجوی ها به این سرگیجه و سردر گمی مبتلا گردیده اند و علل آن چیست ؟
به نظر بنده می تواند علل مختلفی داشته باشد که عمده ترین آنها عبارتند از:
یکم : این سرگیجه ناشی از ضربه مهلکی هست که با از دست دادن اشرف این مهمترین و بزرگترین پایگاه استراتژیکی نسیبشان گردیده است
دوم: بدنبال یک راه فرار و راه نجات برای مسعود رجوی هستند که توی سوراخ موش گیر کرده است که بنظر می رسد این وقت کشی ها و این بهانه گیری ها و این عدم همکاری با نیروهای سازمان ملل و دولت عراق و این تناقض گویی ها و سردر گمی ها ناشی از این می باشد
سوم: سران فرقه و بطور خاص رجوی ها خیلی خوب می دانند که با رفتن نیروها از لیبرتی به کشورهای آزاد اروپایی دیگر تشکیلات استالینی و تار عنکبوتی و قرون وسطایی اش کاملا نابود خواهد گشت و احتمالا رجوی ها هر شب این کابوس وحشتناک را تو خواب می بینند و به همین خاطر دچار این سرگیجه و سردرگمی لاعلاج شده اند
چهارم : در این کمپ رجوی ها دیگر آن تسلط و کنترل شدیدی را که در اشرف می توانستند بر نیروها اعمال بکنند را ندارند فرارهایی که بطور مستمر از این کمپ انجام می گردد دلیل این مدعا هست . لذا این هم مزید بر علت گشته است و خواب راحت را از چشمان رجوی ها زدوده است و به یک کابوس وحشتناک برای شان تبدیل گشته است و آنها را به این هذیان گویی ها و سردر گمی مبتلا کرده است
و اما در پایان باید به این خانم و آن شوهر فراری و در سوراخ موش خزیده اش یاد آور شوم که این برت و پلا گویی ها راه به جایی نمی برد و همانطور که تنوانستید جلوی خروج از اشرف را بگیرید نخواهید توانست خط غیر واقعی برگشت به اشرف را پیش ببرید چونکه این را ه بی برگشت هست و این برای دولت عراق هم مرز سرخ هست و هرگز چنین اجازه ای را به شما نخواهد داد و این افاضات اخیر تان هم مبنی بر اینکه همه را یکجا به آمریکا بفرستند غیر واقعی هست و شما خودتان هم اینرا خوب می دانید بنابر این بهتر هست به همکاری با کمیساریای عالی پناهندگی تن دهید و از این یاغی گری ها و قانون گریزی ها دست بردارید چون همانند گذشته راه به جایی نمی برد و در آینده تاریخ اینرا اثبات خواهد کرد و گردن کشی های شما هم فایده ندارد و دنیا شما را مجبور خواهد کرد که به قوانین بین المللی و پناهندگی تن بدهید و این امر بزودی محقق خواهد شد .
به امید آنروز
و به امید رهایی همه اسیران گرفتار در لیبرتی
 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

چرا مریم رجوی خط بازگشت نیروها به اشرف را تبلیغ می کند

 

 

علی جهانی
16.02.2013
 

در شرایطی که چند روز پیش بنا بر گزارشهای خبر گزاری های مختلف بر حمله موشکی به کمپ موقت لیبرتی تعدادی از نیروها کشته و زخمی شدند که این عمل تروریستی از نظر ما جدا شدگان بر علیه افراد بی گناه و بی دفاع مستقر در این کمپ محکوم هست و من از شنیدن این خبر درد آور و کشته شدن شش تن از افراد به شدت ناراحت شدم . اما درد آور تر و ناراحت کننده تر از این خبر پیام مریم قجر بود که بجای اینکه از سازمان ملل و کمیساریای عالی پناهندگی بخواهد که زودتر مسایل پناهندگی افراد حل وفصل گردد و بجای همکاری با مقامات دست اندر کار سازمان ملل در عراق در یک درخواست مسخره و غیر واقعی خواهان برگرداندن نیروها به اشرف گردیده است و به نظر می رسد که این خانم شیاد از این حادثه دلخراش خوشحال هست که می تواند آنرا بهانه قرار دهد و بگوید این کمپ امنیت ندارد و نیروها را به اشرف بر گردانید.
من از این خانم رییس جمهور برگزیده شوهر دربدرش که شیادی را از او آموخته است می پرسم :مگر قلعه اشرف جای امنی هست که نیروها را می خواهی برگردانی آنجا ؟ و مگر از روز اول که با سازمان ملل و مقامات عراقی به توافق رسیدید که نیروها برای حلو فصل امور پناهندگی به لیبرتی بروند قرار شد نیروها دوباره به اشرف برگردند که حالا خواهان برگشت به اشرف هستید ؟ و اگر براستی شما از کشته شدن نیروها ناراحت هستید و نگران امنیت جانی افراد هستید و بقول معروف اگر ریگی تو کفش ندارید پس چرا خواهان تسریع در روند این ریل پناهندگی و خواهان همکاری با کمیساریای عالی پناهندگی نمی شوی تا هر چه زودتر نیروها به یک کشور ثالث و امن اعزام شوند ؟ و اگر از نظر شما قلعه اشرف جزو عراق نیست و نقطه امنی هست پس چرا شما قبل از شروع جنگ آمریکا فرار را بر قرار ترجیح دادید و به پاریس گریخته و اکنون به خوشگذرانی مشغول هستیید و چرا خودتان بر نمی گردید به این بقول خودتان خانه امن بیست و شش ساله؟ بقول معروف می گویند مرگ خوب هست ولی برای همسایه و حکایت این خانم شیاد هم همینطور هست خودش در کنار رود اورسورواز پاریس لم داده و در شرایطی که همه دنیا با محکوم کردن این عمل تروریستی خواهان حل و فصل هر چه سریع تر ریل پناهندگی این نیروها هستند ایشان نه تنها در این راستا کمک نمی کند بلکه کارشکنی هم می کند و بجای قدر دانی از زحمات جناب آقای مارتین کوبلر نماینده ویژه سازمان ملل او را متهم به همکاری با حکومت ایران می کند که واقعا خیلی خنده دار هست که از یک طرف می گوید رژیم ایران در حال سرنگونی وسقوط هست و در سراشیبی قرار دارد و از طرف دیگر وزارت اطلاعات همین رژیم آنقدر قوی هست که نماینده ویژه سازمان ملل را هم خریده و او را وادار به همکاری کرده است این یک تناقض آشکار هست که مانند همه تناقض گویی ها و وارونه گویی های سران این فرقه وبطور خاص رجوی ها مرتبا دارند و به نظرم این امر ناشی از ترس و حشت و سردرگمی هست که بر اثر ضربه حاصل از ترک اشرف هست که گریبانگیر شان شده است.
و اما جواب این سئوال که چرا مریم رجوی خط بازگشت به اشرف را تبلیغ می کند بسیار واضح و آشکار هست و به نظرم دلایل مختلفی دارد که مهمترین آنها عبارتند از :
این فرقه به دنبال ریخته شدن خون بیشتری از این نیروهای بی دفاع و بی گناه هست تا زالو وار از خون آنها سوء استفاده کرده وبه عمر ننگین خودش ادامه دهد ؛ به دنبال وقت کشی هست تا مسئله بیرون کشیدن مسعود رجوی از سوراخ موش و فرارش به خارج کشور حل و فصل گردد؛ و در این کمپ موقت کنترل از دستش در حال خارج شدن هست و فرار نیروها این امر را بیشتر نشان می دهد لذا می خواهد نیروها را به قلعه اشرف برگرداند تا کما فی سابق کنترل بیشتری بر نیروها داشته باشد ؛ و به نظرم مهمتر ازهمه این هست که به شدت از خروج نیروها از عراق وحشت دارد و می ترسد که با خروج نیروها تشکیلات از هم پاشیده اش کاملا منهدم گردد و از طرف دیگر این نیروها در خارج کشور دست به افشاگری علیه سران فرقه و بطور خاص رجوی ها بزنند . چون رجوی بخوبی و بهتر از هر کس دیگری می دانند و پیش خودش فکر می کند حال که یک تعداد کمی از جدا شده ها در خارجه دست به افشاگری زده اند برایش خیلی گران تمام شده است حال اگر این همه نیرو بروند خارجه و دست به افشاگری بزنند دمار از روزگارش در می آورند و باید پشت میز محاکمه قرار گیرد و پاسخگوی این همه جنایاتی که تا بحال مرتکب شده است باشد . بنابراین بخاطر همین هست که خط بازگشت را تبلیغ می کند . ولی باید خطاب به خانم و آن شوهر فراری اش بگویم که دیگر دیر شده است و شما نمی توانید با این شعبده بازی ها آب رفته را به جوب برگردانید و با این شیادی ها هم نمی توانید کسی را بفریبید .و در پایان ضمن محکوم کردن مجدد این عمل تروریستی از مقامات عراقی و سازمان ملل می خواهم که هر چه زودتر مراحل پناهندگی این نیروها و خروج آنان از عراق را حل و فصل نمایند تا هر چه زودتر این نیروها به مکانهای امن در کشور های ثالث اعزام شوند.
 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نمایش مسخره مریم عضدانلو در پاریس

 

 

علی جهانی
05.02.2013
 

چند روز پیش بدنبال تلاشهای مذبوحانه سران فرقه برای خروج سازمان از بن بست لاعلاجی که در عراق و لیبرتی قرار گرفته و می رود تا که نابودی این سازمان فرقه گرا را فراهم سازد مریم قجر در پاریس که نمایش مسخره ای راه انداخت که اسم آنرا گذاشته بود کنفرانس بین المللی که واقعا اسمش هم خیلی مضحک و خنده دار هست آخر این چه کنفرانس بین المللی هست که شرکت کنندگانش فقط تعدادی از ورشکستگان سیاسی آمریکا و چند نفر از این طرف و آنطرف که فقط برای سورچرانی دعوت شده بودند تا بعد از صرف غذا و مهمانی از طرف مریم قجر یک سری نکات دیکته شده از طرف سازمان را تحت عنوان سخنرانی بلغور کنند . مریم عضدانلو هم در این نمایش مسخره ضمن تهمت و افترا به دولت عراق و نماینده ویژه سازمان ملل و دروغپردازی علیه آنها طی یک درخواست مضحک وخنده دار خواهان برگشت نیروها به قلعه اشرف شد . در اینجا می پردازیم به نکاتی از این اراجیف سرا پا مسخره این رئیس جمهور برگزیده مسعود و مادام العمر


یکم:ایشان کماکان خودش و سازمان فرقه گرایش را دمکراتیک و طرفدار اسلام بردبار و انقلابی و نماینده مردم ایران نامید . این در حالی هست که این فرقه به سبب جنایات و خیانت هایی که علیه مردم ایران مرتکب شده است نه تنها جایی در بین مردم ایران ندارد بلکه مردم آزاده ایران به شدت از این سازمان و رهبری آن متنفر هستند و به شدت مورد انزجار اکثریت مردم ایران قرار دارد و در بین گروهای سیاسی داخل و خارج کشور هم بدلیل غیر دمکراتیک بودن و عملکرد فرقه گرایانه از هیچ جایگاهی برخوردار نیست . و در حالی از اسلام بردبار و انقلابی دم می زند که هیچ بوئی از اسلام نبرده است بلکه بصورت یک فرقه عمل می کند


دوم :ایشان در ادامه اراجیفشان دولت عراق و سازمان ملل را متهم کرده اند که با انتقال نیروها به لیبرتی آنها را بی خانمان کرده و با اجازه ندادن بردن اموال به لیبرتی عملا از نیروها سلب مالکیت کرده است وبعد هم مدعی شده است که ما در ایران فردا طرفدار حق مالکیت خصوصی هستیم . این در حالی هست که افراد در سازما ن نه تنها حق هیچگونه مالکیتی را نداشتند بلکه شرط آمدن نیرها به سازمان این بوده و هست که افراد باید از خانه و زن و بچه و پول دست بشویند و همه آنها را فروخته و در اختیار سازمان قرار بدهند و رجوی بارها گفته که نه تنها شما حق هیچگونه مالکیتی را ندارید بلکه خونتان مال من و نفس تان مال مریم هست و از همه امضای خون و نفس گرفته و جان نیروها را جزو اموال شخصی خودش می دانست . و همچنین در حالی به دروغ مدعی می شود که افراد با رفتن به لیبرتی بی خانمان شده اند که انگار افراد در قلعه اشرف دارای خانه و کاشانه بودند و این خانم فراموش کرده اند که شوهر فراری شان می گفت اسکان که محل افراد متاهل بود را باید منفجر کرد و افراد را با وادار کردن به طلاق اجباری بی خانمان کرده و بچه های خردسال را آواره خارج کشور نموده است و بعد هم افراد در یک اتاقهای کوچک بیست و پنج نفر بدون کمترین امکانات بهداشتی بسر می بردند .که باید اذعان کرد که اشرف با امکانات لیبرتی قابل قیاس نیست چونکه لیبرتی با استاندارد های سازمان ملل بر پا گشته است


سوم:ایشان آرای مردم را تنها ملاک دانسته اند . که باید از ایشان پرسید شما با کدام آراء به رئیس جمهوری برگزیده شده و مادام العمر گشته اید ؟ که حالا دم از ملاک بودن رای مردم می زنید ما این دم زدن دروغین شما از آرای مردم را در سازمان با انتصاب شما و آن انتخابات فرمایشی شما را برای انتصاب مسئول اول های فرمالیستی تان و شورای رهبری تان و مصوبات شورای دست ساز تان بخوبی شاهد بودیم و واقعا باید گفت که این همه وقاحت و شیادی را از شوهر فراری و در سوراخ موش خزیده تان خوب آموخته اید


چهارم:ایشان در قسمتی از این افاضات شان گفته اند که در ایران فردا خواهان لغو اعدام هستند . این در حالی هست که در این سازمان زنان و مردان ناراضی را که خواهان جدایی از سازمان بودند زندانی کرده و شکنجه می کردند و بعضا هم اعدام می کردند


پنجم: ایشان گفته اند که به آزادی ادیان اعتقاد دارند این در حالی هست که در سازمان رجوی می گفت رزمنده ارتش نداریم وهمه باید مجاهد بشوند یعنی افکار فرقه گرایانه او را بپذیرند و حتی بافشارهایی که به چند تن انگشت شمار از کسانی که مسیحی بودند آنها را وادار که اسلام رجوی را که چیزی جز یک اندیشه پوشالی و فرقه گرایانه نیست را بپذیرند


ششم:ایشان همچنین در این افاضات شان دم از برابری زن ومرد و رهایی زنان زده اند و گفته اند که زنان در حق پوشش آزاد هستند . این در حالی هست که زنان در سازمان مورد بدترین آزار و اذیت و تجاوز جنسی توسط خود شخص رجوی قرار داشتند و در این رابطه خانم مریم عضدانلو بهتر هست ایشان به گوشه ای از افشاگری های زنان آزاده ای که از این فرقه جداشده اند و در سطح شورای رهبری و کاندیدای شورای رهبری بودند نظری بیندازند و توجه ایشان را به افشاگری های خانم زهرا میرباقری در مورد تجاوزات جنسی به زنان شورای به اصطلاح رهبری که توسط شوهر این خانم انجام می گرفت جلب می کنم که واقعا عجب برابری در این سازمان حاکم بوده که رجوی با راه اندازی حرمسرا برای خودش روی شاهان قاجار را سفید کرده است


در پایان باید بگویم که این خیمه شب بازی ها و راه اندازی اینگونه نمایشهای مسخره همراه با سورچرانی راه به جایی نمی برد و این سازمان پا به گور را از نابودی و هلاکتی که در آن قرار گرفته نجات نمی دهد . کما اینکه در همین مراسم مسخره ای که با خرج هنگفتی راه اندازی کرده بود عده ای در اطراف محل برگزاری این نمایش مسخره حاضر شده و با پخش بروشور و اطلاعیه علیه سران فرقه مجاهدین بطور وسیع و گسترده ،عملکرد فرقه گرایانه این سازمان و پول شویی های مریم رجوی دست به افشاگری زدند که مورد استقبال پرشور شهروندان فرانسوی و ایرانیان آزاده حاضر در صحنه قرار گرفت و بهتر بود این دعوت شدگان به این سورچرانی یک نیم نگاهی هم به این بروشورهای روشنگرایانه جدا شدگان می انداختند . البته شاید انان چنان مشغول خوردن غذا های خوشمزه و بقول معروف در حال چلومبا بودند که فرصت نگاه کردن به این بروشورها را نداشتند .ولی باید با اطمینان بگویم که رجوی ها نمی توانند با اینگونه حمایشهای مسخره صورت رنگ پریده خود را با سیلی سرخ نگه دارند و بقول معروف آب رفته را نمی توان به جوب برگرداند و شما هم نمی توانید با این جست و خیز های میمون وار و دلقک بازی ها آبروی نداشته شما را بخرید واین روند نابودی سازمانتان نه تنها متوقف نمی شود بلکه با شتاب هر چه تمامتر رو به جلو هست و همین روزهست که مثل یک سونامی بساط فرقه گری تان را در هم پیچد و برای همیشه پرونده و کارنامه سیاه تان بسته شود و از صحنه روزگار و جهان برای همیشه محو گردید


به امید آنروز

 

DSC03806 - Copie

DSC03796 - Copie

DSC03809 - Copie
DSC03793 - Copie

DSC03800 - Copie

DSC03805 - Copie

DSC03801 - Copie

DSC03802 - Copie

DSC03818 - Copie

DSC03822 - Copie

 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

فرقه رجوی در باتلاق لیبرتی گیر کرده است‏

 

 

علی جهانی
04.02.2013
 

بعد از سقوط صدام پدر خوانده رجوی و یتیم گشتن وی سران فرقه مجاهدین برای حفظ و بقای سازمان و ادامه حیات خفیف و خائنانه رجوی دست به هر کاری زد و مستمر به کرنش وعقب نشینی در مقابل آمریکا دست زد و بعد هم که دیدیم امریکا این ببر کاغذی بقول رجوی تبدیل به دوست سازمان شد و رجوی سیاست بقول خودش موازی با امریکای جهانخوار را که شما بخوانید سیاست نوکری و چاپلوسی پیشه کرد و بعد هم به دنبال این سیاست مزدوری بود که مجبور شد به یک سلسله عقب نشینی هایی دست بزند که ازجمله این عقب نشینی ها ترک سلاح و ترک خاک بود .


لذا سازمان با اجبار پذیرفت که نیروها اشرف این پایگاه استراتژیکی فرقه مجاهدین را ترک کنند و به کمپ موقت لیبرتی منتقل گردند . حال با انتقال نیروها به لیبرتی و شروع مرحله انتقال انها به کشورهای پناهنده پذیر سران فرقه و بطور خاص رجوی ها احساس خطر کرده اند چرا که با خروج نیروها از لیبرتی تشکیلات استالینی رجوی که بصورت فرقه ای اداره می شود بطور کامل از هم می پاشد و بدتر از همه اینکه چهره کریه رجوی در دنیا بیشتر افشاء می گردد و این برای رجوی به مثابه یک کابوس هست و رجوی بهتر از هرکس دیگری از عواقب این کار با خبر هست و بخوبی می داند که چطوری در باتلاق لیبرتی گیر کرده است و نه راه پیش دارد و نه راه پس و به همین دلیل دچار یک سردرگمی و گورگیجه شده است .


لذا ما شاهد هستیم یک روز مریم رجوی در پی ولگردی هایش به این طرف و آنطرف خواستار به رسمیت شناخته شدن لیبرتی به عنوان یک کمپ پناهندگی می گردد و از بکار بردن کلمه کمپ موقت لیبرتی وحشت دارد و روز دیگر آنجا را بخاطر داشتن دیوار های بلند زندان می نامد و از طرف دیگر تحت عنوان اطلاعیه های شورای دست سازش به بهانه گیری و کارشکنی در امر پیشرفت مرحله و ریل پناهندگی نیروها مشغول هست و در این راستا ما شاهد هستیم که یک روز می گوید آنجا را آب فرا گرفته و ما را به اشرف برگردانید و روز بعد می بینیم به دنبال موج رو به افزایش فرار نیروها از لیبرتی و مصاحبه آنان با مقامات سازمان ملل در عراق و افشاگری علیه سازمان و عملکرد فرقه گرایانه اش به ترس و وحشت افتاده و این را توطئه حکومت ایران می داند که در آخرین اطلاعیه شورای فرمایشی و دست سازش چند روز پیش آورده بود . بنابر این می بینیم که فرقه رجوی بد جوری توی باتلاق لیبرتی گیر کرده است و به همین دلیل دست به تلاش های مذبوحانه ای زده و می زند تا از این باتلاق خودش را بیرون بکشد . لذا در این رابطه ما شاهد هستیم به اقداماتی نظیر:ادامه دادن به بهانه گیری و بهانه جویی های گذشته ؛ کار شکنی در امر پیشبرد ریل پناهندگی نیروها و عدم همکاری با مقامات سازمان ملل و دولت عراق در این زمینه ؛ ایجاد فشار وسرکوب شدید نیروها وجلوگیری آنها از فرار و مراجعه فردی به نیروهای سازمان ملل ؛ تهمت زدن به نیروهای سازمان ملل و ابراز ترس و وحشت شدید از فرار نیرو ها از لیبرتی و مراجعه فردی آنان به مقامات سازمان ملل در عراق که اطلاعیه کذایی اخیرشان به نقل از شورای دست سازشان آمده است و این واقعیت را وارونه جلوه داده و آنرا توسط دستگاه توطئه پرداز و توطئه شمارشان توطئه حکومت ایران نامیده اند .


اما علی رغم همه این تلاشهای مذبوحانه فرار افراد همچنان ادامه دارد و تجربه هم نشان داده است که سران فرقه با این تلاشهای مذبوحانه خودشان راه به جایی نمی برند و نمی توانند جلوی این روند روبه جلو را بگیرند و نمی توانند با این ترفندها جلوی فروپاشی سازمان فرقه گرا را بگیرند . واکنون رجوی که بدینوسیله در باتلاق لیبرتی گرفتار گشته است و هر شب و روز کابوس های وحشت ناک فروپاشی سازمانش و اندیشه فرقه گرایانه اش را می بیند چاره ای جز این ندارد که خود را از آن سوراخ موش بیرون بکشد و در مقابل این اعمالی که تا بحال به سبب این عملکرد فرقه گرایانه اش علیه مردم ایران و مردم عراق و نیروهای معترض و مخالف در سازمان مرتکب شده است پاسخگو باشد که البته رجوی چه بخواهد و چه نخواهد آنروز فرا خواهد رسید .


به امید آنروز
و به امید رهایی همه نیروهای گرفتار در لیبرتی

 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نامه سرگشاده علی جهانی به دبیر کل سازمان ملل متحد

درخواست برسمیت شناختن کمپ موقت لیبرتی به عنوان کمپ پناهندگی حیله جدید رجوی است

 

 

علی جهانی
18.01.2013
 

حضور محترم عالیجناب بان کی مون دبیر کل سازمان ملل
با سلام و عرض ادب اینجانب علی جهانی فرد که یکی از قربانیان سازمان مجاهدین هستم که حدود بیست سال از بهترین دوران زندگی ام ، یعنی دوران
جوانی ام را در این سازمان که توسط مسعود و مریم رجوی بصورت فرقه ای اداره می شود هدر دادم و اکنون خوشبختانه از این فرقه جدا شده و در دنیای آزاد هستم و جهت آزادی کسانی که هنوز در این سازمان فرقه گرا گرفتار هستند تلاش می کنم.
جناب رئیس
سران فرقه مجاهدین و بطور خاص رجوی ها اینروزها بدنبال این هستند که کمپ موقت لیبرتی را مثل پایگاه اشرف به یک پایگاه و زندان برای افراد تبدیل کنند و لذا در این راستا از شما در خواست کرده اند که آنجا را به عنوان یک کمپ دایم پناهندگی به رسمیت بشناسید تا بتوانند بدین طریق کنترل کامل آنجا را به زندانی برای افراد تبدیل کنند و از آزادی افراد و خروج شان از عراق جلوگیری کنند . لذا از شما در خواست دارم که جلوی این امر را بگیرید تا سران این سازمان نتوانند با اجرای این پروژه به اهداف خودشان برسند و جلوی رهایی افراد را بگیرند.
جهت اطلاع جنابعالی در سازمان مجاهدین افراد به سبک اردوگاههای کار اجباری روزانه بیش از پانزده ساعت بدون هیچ دستمزدی به بیگاری گرفته می شوند تا فرصت فکر کردن نداشته باشند و بعد هم هر شب توسط نشستهایی بنام عملیات جاری و غسل هفتگی مغز شویی می شوند و افراد به دستور مسعود و مریم مجبور به طلاق اجباری شده و بچه ها از والدین خود جدا شدند و بدین وسیله افراد تحت بیشترین فشارهای روحی و جسمی قرار دارند و ما شاهد مرگ افراد هستیم که بر اثر این فشارهای طاقت فرسا صورت می گیرد.
جناب رئیس
در این سازمان افراد ناراضی زندانی می شوند و کلا با افراد بصورت زندانی برخورد می شود وزندانیان در این سازمان بدون هیچ پشتیبانی حقوقی و مدنی از کمترین حقوق اولیه انسانی مثل حق مالکیت و حق ازدواج و حق ملاقات و تماس تلفنی با خانواده و فرزندان محروم هستند.
جناب رئیس
در چنین شرایطی از شما در خواست دارم که با به رسمیت شناختن هر فرد این چتر اختاپوسی سازمان را از روی تک تک افراد برداشته تا افراد بتوانند در فضای آزاد تصمیم بگیرند.
از شما در خواست دارم که در آمد حاصل از فروش اموال سازمان در اشرف بین نیروها تقسیم شود چون سران این سازمان این اموال به اسم این افراد بفروش می رسانند ولی خرج اهداف خودشان می کنند و به افراد چیزی نمی دهند.


با تشکر از زحمات شما
وبا احترام
علی جهانی فرد
 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نگاهی به اطلاعیه های شورای دست ساز فرقه رجوی در مورد لیبرتی‏

 

 

علی جهانی
14.01.2013
 

اگر مروری داشته باشیم به گذشته نه چندان دور می بینیم که سران فرقه مجاهدین با انواع و اقسام بهانه جویی ها و بهانه تراشی ها قصد داشتند که قلعه اشرف را ترک نکنند و در این رابطه تحت عنوان اطلاعیه های رنگارنگ شورای دست ساز شان هر روز یک بهانه ای می تراشیدند مثلا برای مثال یک روز می گفتند آنجا مار و افعی دارد و روز بعد می گفتند آنجا زندان هست و یا می گفتند فاضلاب توالت هایش گرفته و استاندارد نیست و یا مقامات سازمان ملل و از جمله جناب آقای مارتین کوبلر را متهم به همکاری با دولت ایران می کردند و هزاران بهانه های پوچ و بی اساس و واهی و بنی اسرائیلی دیگرتا برای اینکه از ترک اشرف خودداری کنند و جلوی راه حل مسالمت آمیز برای انتقال نیروها به کمپ موقت لیبرتی سد و مانع ایجاد نمایند.
ولی خوشبختانه سران فرقه با انواع و اقسام ترفند ها موفق نشدند که مطامع شیطانی خود را به اجراء در بیاورند و انتقال نیروها با ابتکار عمل و درایت و همکاری تنگاتنگ مقامات عراقی و سازمان ملل و تلاشهای خستگی ناپذیر و شبانه روزی جناب آقای مارتین کوبلر که قابل تقدیر هست با موفقیت انجام شد و اکنون نیروها درحال گذراندن ریل پناهندگی و در انتظار پذیرفته شدن توسط کشورهای ثالث هستند . ولی اکنون در چنین شرایطی که مقامات سازمان ملل در تلاش هستند که کشورهای پناهنده پذیر را متقاعد کنند که این نیروها را به عنوان پناهنده بپذیرند سران فرقه نه تنها در این زمینه همکاری نمی کنند بلکه کارشکنی هم می کنند .
در این رابطه با نگاهی به اطلاعیه هایی که از قول شورای دست سازش می بینیم که چطور به بهانه تراشی ها و کارشکنی مشغول هستند .شورای دست ساز رجوی چند روز پیش در اطلاعیه هایی که تحت عنوان لیبرتی صادر کرده که شماره این اطلاعیه های کذایی و پوشالی اکنون به شماره شصت و هفت رسیده است از یک طرف گفته که کمپ موقت لیبرتی را بر اثر بارندگی آب فرا گرفته و مقامات عراقی مانع از تخلیه آب می شوند و از طرف دیگر می گوید فوت افراد در لیبرتی بخاطر ممانعت مقامات عراقی از رساندن نفرات بیمار به بیمارستان هست که در این راستا یک اطلاعیه ای صادر کرده بخاطر مرگ بهروز رحیمیان از قول پزشکان لیبرتی که بخوانید همان جلا دان رجوی در اشرف که نیروهای مخالف را در سازمان سر به نیست می کردند و مترجم این بیماران که همان نفر همراه و جاسوس و مراقب بیمار تا مبادا از تخت بیماری به فکر فرار بیفتد . و از طرف دیگری علیه جناب آقای مارتین کوبلرو تلاشها و اقدامات شبانه روزی و بی وفقه و قابل تقدیر ایشان که برای تسریع روند ریل پناهندگی نیروها انجام می گیرد به لجن پراکنی و دروغپردازی می پردازند که بیشتر لایق خودشان هست . و در اینجا این سئوال پیش می آید که خوب زمانی نیروها در اشرف بودند سران فرقه بهانه تراشی می کردند تا مانع انتقال نیروها به کمپ موقت لیبرتی بشوند ولی حالا دیگر چرا به بهانه جویی های واهی و پوشالی خودشان ادامه می دهند ؟
به نظرم جواب در یک کلام اینست که سران فرقه نمی خواهند که این ریل پناهندگی نیروها انجام گیرد و نیروها به کشورهای ثالث منتقل گردند . لذا ما شاهد این هستیم که سران فرقه و بطور خاص رجوی ها در این روزها به یک سردر گمی و سرگیجه آشکاری دچارگشته اند که آنهم ناشی از ضربه مهلکی هست که بر اثر ازدست دادن قلعه اشرف این پایگاه و دژ مستحکم و استراتژیکی و ظرف فرقه گرایی می باشد که گریبانگیرشان گشته و آنها را به هذیان گویی و پرت وپلا گویی و تناقض گویی های آشکار در مورد لیبرتی وا داشته است .
در این رابطه به تناقض آشکار مریم عضدانلو اشاره می کنم که چندی پیش در پی ولگردی های خودش که به اسپانیا رفته بود خواهان به رسمیت شناخته شدن لیبرتی به عنوان کمپ پناهندگی از طرف سازمان ملل شده بود و سران فرقه بعد از اینکه موفق نشدند جلوی راه حل مسالمت آمیز انتقال نیروها به لیبرتی را بگیرند پیوسته خواهان این بودند که آنجا را کمپ دایم تلقی کنند و از لفظ کمپ موقت استفاده نکنند و اینها همه اش در حالی هست که همواره خود همین خانم مریم عضدانلو همواره برای جلوگیری از انتقال نیروها به لیبرتی می گفت آنجا دیوار های بلند دارد و مثل زندان هست . اما از آنجائی که دروغگو کم حافظه هست ایشان آن اراجیف را فراموش کرده اند و اکنون خواهان به رسمیت شناخته شدن این به قول خودش زندان به عنوان کمپ پناهندگی از طرف سازمان ملل می شود .
بله سران فرقه مجاهدین در تلاش هستند که اکنون که با ترک قلعه اشرف شیشه عمر ننگین شان ترک خورده است با تبدیل کمپ لیبرتی به اشرف آنرا ترمیم کنند و به عملکرد فرقه گرایانه خودشان ادامه دهند و نیروها را همچنان در اسارت خویش و مناسبات تار عنکبوتی خودشان نگه دارند . چون رجوی ها بخوبی می دانند که اگر نیروها از لیبرتی خارج شوند و پای شان به خارجه برسد چهره سیاه و کثیف رجوی را افشاء خواهند نمود و بساط فرقه گری رجوی برچیده خواهد شد .و همچنین رجوی خیلی خوب و بهتر از هر کس دیگری می داند که شیشه عمرش که اکنون با انتقال نیروها از قلعه مخوف اشرف ترک برداشته است با خارج شدن نیروها از کمپ موقت لیبرتی بطور کامل خواهد شکست و رجوی بدینوسیله از اوج قله بلاهت به ته دره هلاکت نقل مکان خواهد نمود . لذا به همین خاطر تمام سعی خودش را معطوف داشته است که نه تنها با مقامات عراقی و سازمان ملل در راستای حل و فصل ریل پناهندگی و انتقال نیروها به کشورهای پناهنده پذیر همکاری نکند بلکه با انواع و اقسام مانع تراشی ها و بهانه جویی ها تحت عنوان اطلاعیه شورای کذایی و دست سازش جلوی تسریع روند ریل پناهندگی را بگیرد . اما باید در اینجا به سران فرقه و به طور خاص این زوج رجوی یاد آور شوم که همانطوریکه انواع و اقسام بهانه تراشی های واهی شما مانع از انتقال مسالمت آمیز نیروها به لیبرتی نشد حالا هم نمی توانید با این کارت سوخته و ترفند های بر ملا شده جلوی انتقال نیروها به کشورهای ثالث را بگیرید . بنابراین بهتر است بجا ی این اطلاعیه سازی های پوشالی و بهانه جویی ها و تناقض گویی ها و به جا ی اینکه نقش اپوزیسیون دولت منتخب مردم عراق را بازی کنید بهتر هست مسعود خان کم کم بفکر ترک سوراخ موش باشد و همچنین بهتر است بفکر پاسخگویی در قبال این همه جنایاتی که در طی این سالیان مرتکب شده اید باشید
و آنروز هم دیر نیست
به امید آنروز
و به امید رهایی همه نیروها در کمپ موقت لیبرتی
 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

خانم مریم عضدانلو ایران ، سوریه نیست

چرا به سوالات خبرنگار اسپانیایی جواب ندادی ؟

 

 

علی جهانی
31.12.2012
 

در خبرها آمده بود که مریم قجر رئیس جمهور برگزیده شوهر فراریش مسعود رجوی در ادامه سورچرانی ها و پارلمان گردی هایش ) البته بخوانید سالن های اجاره ای در حاشیه پارلمانها ) به اسپانیا رفته است .ایشان در این سورچرانی هایی که در آنجا ترتیب داده بود افاضاتی کرده اند بسیار مضحک و خنده دار هست که در زیر به نکاتی از این اراجیف اشاره می کنم


یکم:
ایشان گفته اند که من از جانب مردم و مقاومت ایران آمده ام ؛ که باید از این خانم پرسید کدام مقاومت همان مقاومتی که رهبرش فراری و در سوراخ موش قایم شده و رئیس جمهور برگزیده این رهبر هم در اروپا به خوشگذرانی مشغول هست و نیروهایش هم در بیابانهای عراق منتظر دریافت پناهندگی از کشورهای اروپایی هستند ؟
و باز از این خانم می پرسم از جانب کدام مردم همان مردمی که به آنها خیانت کرده اید وهمان مردمی که نه تنها حامی شما نیستند بلکه به شدت مورد انزجار شان هستید ؟


دوم:
ایشان در این اراجیف خود دم از حقوق مردم ایران زده اند؛ باید به این خانم گفت شما که اولیه ترین حقوق را نسبت به نیروهای خودتان در مناسبات قرون وسطایی خود رعایت نمی کنید با چه رویی دم از حقوق مردم ایران می زنید ؛ مردم ایران نیاز به قیم ندارند و خودشان بلد هستند که چطوری از حقوق شان دفاع کنند.


سوم :
ایشان گفته اند که طرفدار برابری زن و مرد و رهایی زنان هستند که واقعا باید به این درجه از شیادی و دروغپردازی و وارونه گویی های این خانم احسنت گفت؛ چرا که ما شاهد بودیم که چگونه تحت عنوان رهایی زن زنان را از مردان جدا کرده و برای شوهر فراری خود حرمسرا باز کرده و هر زنی هم که مقاومت کرده او را سر به نیست کرده اید و شما نقش خانم رئیس را برای مسعود بازی می کردید و در این باره بهتر هست به افشاگری های زنان جدا شده بخصوص خانم میرباقری که از زنان کاندیدای شورای به اصطلاح رهبری تان بوده است نگاهی بیندازید تا روشن گردد که شما چقدر طرفدار رهایی زنان هستید .


چهارم:
همچنین ایشان از کثرت گرایی صحبت کرده اند که این در حالی هست که نه تنها هیچ گروه دیگری را قبول ندارند بلکه همه را ضد انقلاب می نامند و خودشان را تنها آلتر ناتیو می دانند و در بین گروهها هم از هیچ جایگاهی برخودار نیستند و همه گروهها این فرقه را یک گروه انحصار طلب و خودخواه می دانند و خود شما که بدون هیچ انتخاباتی به ریاست جمهوری برگزیده شده اید و مثل صدام معدوم و قذافی که به هلاکت رسید و مبارک که سرنگون شد و بشار اسد که مادام العمر هم هستید گواه خوبی بر این مدعا هستید


پنجم:
هم چنین ایشان دم از جامعه ای بر اساس حقوق بشر زده اند این در حالی هست که به بدترین کارهای ضد انسانی و ضد حقوق بشری در مناسبات مخوف شان علیه نیروهای ناراضی دست می زنند ؛ کارهای ضد انسانی مثل : کشاندن نیروهای زیر هیجده سال با فریب و نیرنگ به اشرف و عراق و استفاده از آنان در عملیات نظامی ؛ راه اندازی طلاق اجباری و جدا کردن بچه های خردسال از پدر و مادر شان و فرستان آنها به خارج کشور ؛ راه اندازی زندان و شکنجه و اعدام در سازمان ؛ ممانعت از دیدار خانواده ها با فرزندانشان؛ ایجاد سانسور و خفقان و سرکوب شدید ؛ راه اندازی نشستهای مغزشویی تحت عنوان نشستهای عملیات جاری و غسل هفتگی ؛ و جنایات بی شمارتان در عراق از مغزشویی تا پول شویی گرفته واز سرباز کشی تا کردکشی که اخیرا پارلمانترهای سوئدی هم آنرا تائید کرده و محکوم کردند.


ششم:
ایشان در حالی دم از تصمیم به لغو اعدام می زنند که خودشان در مناسبات استالینی خودشان زنان و مردان ناراضی را اعدام می کردند.


هفتم:
همچنین ایشان خواستار آن شده اند که سازمان ملل کمپ موقت لیبرتی را از موقعیت کمپ پناهندگی برخوردار نماید ؛ میگویند آدم دروغگو کم حافظه هست ایشان انگار فراموش کرده اند که می گفتند لیبرتی زندان هست ؛حالا چی شده که خواهان این هستید آنجا را سازمان ملل به عنوان یک کمپ پناهندگی به رسمیت بشناسد و آنجا بمانید ؟ حتما لابد به اتفاق شوهر فراری تان تصمیم گرفته اید که این قربانیان فرقه تان را همچنان در آنجا در اسارت نگه دارید تا شما به مسافرتها و خوش گذرانی های تان در کشور های اروپایی ادامه دهید.

هشتم :
و اما مهمترین چیزی که این خانم در این سورچرانی که راه انداخته بودند در خواست کرده اینکه این فرقه را همانند اپوزیسیون سوریه به رسمیت بشناسید که دیگر واقعا خیلی مضحک و خنده دار هست ؛ چون از یک طرف می گویند تجربه سوریه این است که یک اپوزیسیون آلتر ناتیو ندارد و از طرف دیگردر یک خیال بافی ابلهانه خود را آلتر ناتیو می پندارند وخواستار به رسمیت شناخته شدن مثل اپوزیسیون سوریه می شوند و می گویند ما را به رسمیت بشناسید و موانع را از سر راه ما بردارید که این اسم مستعار ش این است که ما را همانند اپوزیسیون سوریه مسلح کنید تا به اقدامات تروریستی خود همانند گذشته ادامه دهیم


نهم:
باید به این خانم و آن شوهر فراریش بگویم که اولا اینرا هر آدم غیر سیاسی هم می تواند تشخیص بدهد که وضعیت ایران با کشور سوریه زمین تا آسمان فرق دارد و شما نمی توانید شرایطی را که در سوریه حاکم هست برای ایران در نظر بگیرید و ثانیا اصلا کی گفته که شما اپوزیسون هستید ؛ مگر شما در بین مردم ایران و اپوزیسیون داخل و خارج کشور جایی دارید ؟ ومگر کشورهای اروپایی شما را به عنوان اپوزیسیون قبول دارند ؟ نه اینها فقط توهمات ابلهانه شما و آن شوهر فراری تان هست ؛ و بهتر هست شما بجای این کار ها بیایید جواب این همه جنایاتی که تا بحال مرتکب شده اید را بدهید و شما بیایید لطف کنید موضع خودتان را در قبال افشاگریهای خانم زهرا میرباقری و دیگر زنان جدا شده از مناسبات فرقه ای خود در مورد تجاوزات جنسی را بدهید که اکنون بعد از گذشت مدت طولانی هنوز خفه خون گرفته اید و سکوت پیشه کرده اید .

نکته آخر اینکه چرا حتی نمی توانی در یک کنفرانس مطبوعاتی با خبرنگاران مواجه شوی و به سوالات آنها پاسخ دهی، راستی چرا به سوالات خبرنگار اسپانیایی جواب ندادی؟!!
البته دیر یا زود مجبور می شوید که به مردم ایران پاسخگو باشید و آنروز هم دیر نیست.
به امید آنروز
و به امید رهایی همه اسیران گرفتار در لیبرتی و اشرف
 

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد