_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

iran-ghalam@hotmail.com

www.iran-ghalam.de

نامه سر گشاده به شهردار ژنو آقای رمی پاگانی

 

 

غفور فتاحیان، یاران، پاریس، شانزدهم مارس 2013
لینک به  منبع

 

با درود و تقدیم احترامات فائقه،

اینجانب غفور فتاحیان از اعضای قدیمی سازمان مجاهدین خلق ایران (MEK) که اکنون از این سازمان جدا شده ام از شما به عنوان شهردار مرکز حقوق بشر جهان که مقر شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در آن قرار دارد می خواهم که بدون توجه به ترفندها و روشهای فریبکارانۀ مریم رجوی خواستار انتقال ساکنان کمپهای اشرف و لیبرتی در عراق به کشورهای ثالث طبق طرح و برنامۀ کمیساریا عالی پناهندگان ملل متحد و یونامی و رئیس آن آقای مارتین کوبلر گردید.

اینجانب شاهد بودم که در تشکیلات این سازمان کسی حق انتقاد به سران و رهبری آن را ندارد و هر گونه انتقاد و کوچکترین شک و تردید در مورد خط و خطوط و سیاستهای رهبری حتی در ذهن فرد گناهی نابخشودنی به شمار رفته و آن فرد مورد انواع توهینها و دشنامها و تحقیرها در برابر جمع یعنی مورد بدترین شکنجه و آزار روانی قرار می گیرد. در بیرون سازمان نیز هر کسی خلاف خواسته های رهبری این فرقه عمل کند یا دست به افشای ترفندها و اعمال و دروغهای آنها بزند از جمله ما جدا شدگان از آن که سالیان طولانی در داخل سازمان مجاهدین خلق ایران (MEK) بودیم بلافاصله توسط رهبری آن با عناوینی مانند مزدور وعامل رژیم ایران و با انواع تهمتها و ناسزاها و با تبلیغات سنگین خریداری شده مورد هجوم قرار می گیرد.

آقای شهردار،

امروزه به جز رهبری سازمان مجاهدین خلق ایران (MEK) و در رأس خارجی آن مریم رجوی نه در داخل تشکیلات سازمان در عراق و نه در میان هوادارانش در خارج کشور و نه در میان خانواده های افراد سازمان در ایران و در خارج که دهها سال است از وضعیت فرزندانشان در عراق در نتیجۀ قطع کامل ارتباط آنان با دنیای بیرون توسط رهبری این سازمان بی اطلاع هستند و نه در میان گروههای اپوزیسیون ایرانی و ایرانیان مقیم خارج هیچکس خواستار و مشوق انتقال این افراد به کمپ اشرف نمی باشد کمپی که به اعتراف خود سازمان مجاهدین خلق ایران (MEK) طی دو سری درگیری با نیروهای عراقی ۵۰ نفر از ساکنان کمپ کشته و صدها تن دیگر زخمی و مصدوم و معلول شدند و همۀ ایرانیان و خانواده های ساکنان کمپ لیبرتی خواستار انتقال عزیزان خودشان از عراق به کشورهای ثالث هستند و این خواستۀ خود افراد این کمپ نیز می باشد.

رهبری سازمان مجاهدین خلق ایران (MEK) از جمله مریم رجوی فرمانده نظامی سابق ارتش به اصطلاح آزادیخبش در عراق که جزء ارتش صدام بود و شخصی که به شکل بسیار مضحکی خودش را رئیس جمهور برگزیدۀ مقاومت ایران معرفی می کند و هنوز هم مبارزۀ مسلحانه و جنگ و درگیری نظامی را تبلیغ و ترویج می نماید امروزه به گواهی تمام ناظران و تحلیلگران بیطرف هیچگونه پایگاهی در میان مردم ایران و هیچ شانسی برای رسیدن به حاکمیت ایران ندارد و آنها در نزد مردم ایران به عنوان تروریست و جنایتکار شناخته شده و بسیار منفور هستند.

آقای شهردار،

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نامه سرگشاده به دفتر کمیساریای عالی پناهندگان ملل متحد در پاریس

 

 

غفور فتاحیان، یاران، پاریس، شانزدهم مارس 2013
لینک به  منبع

 

با بهترین سلامها و آرزوها برای شما و دست اندگاران کمیساریای عالی پناهندگان ملل متحد،

اینجانب از اعضای قدیمی سازمان مجاهدین خلق ایران (MEK) هستم که مدت ۲۰ سا ل از بهترین دوران جوانی و زندگیم را در این سازمان در جهنم عراق سپری کرده و سرانجام وقتی دیدم که دیگر نه یک سازمان سیاسی بلکه یک فرقه می باشد صفوف آن را ترک کردم.

هم اکنون بسیاری از دوستانم در عراق تحت فشار تشکیلاتی سازمان مجاهدین خلق ایران (MEK) (فرقه رجوی) علیرغم خواست واقعی و قلبی خودشان مبنی بر بیرون آمدن از این فرقه قادر به این کار نیستند، لذا برای رهایی آنها از چنگال تشکیلات رجوی از شما به عنوان یک ارگان بین المللی که مسئول انجام مصاحبه با افراد سازمان مجاهدین خلق ایران (MEK) در کمپ لیبرتی در عراق برای انتقال آنها به کشور ثالث می باشد کمک می خواهم تا با قطع ارتباط رهبران تشکیلات رجوی با این افراد و در اختیار گرفتن ادارۀ امور داخلی کمپ و به رسمیت نشناختن رهبران این فرقه به عنوان نمایندگان ساکنان کمپ ترانزیت لیبرتی در عراق، به افراد کمپ امکان ابراز خواست واقعی شان مبنی بر انتقال به کشور ثالث و خروج از عراق و تشکیلات این فرقه داده شود.

اخیرا شنیدم که برخی از افراد وابسته و مزدور این فرقه در پاریس به دفتر شما مراجعه کرده و با عنوان دروغ افراد خانوادۀ ساکنان لیبرتی خواستار حفظ جان فرزندانشان در عراق با باز گرداندن آنها به اشرف یعنی قتلگاه سابق ساکنان، شده اند.

تأکید می کنم که این افراد هیچگونه نسبت خانوادگی با افراد داخل کمپ لیبرتی ندارند بلکه مزد بگیران فرقه رجوی هستند که دقیقا عکس خواستۀ خود ساکنان کمپ ترانزیت لیبرتی یعنی خروج از جهنم عراق را مطرح می کنند و این در حالیست که خانواده های این اسیران در خارج کشور و مشخصا در همین پاریس با اعلام یک کمپین خواستار خارج کردن فرزندانشان و افراد خانواده شان از جهنم عراق و انتقال آنها به کشورهای ثالث شده اند.

اینجانب و همۀ جداشدگان از این فرقه خواستار اعمال فشار بر رهبران سازمان مجاهدین خلق ایران (MEK) مبنی بر أزاد گذاشتن افراد برای ترک صفوف آن و تأمین ارتباطات انها با دنیای بیرون از جمله با افراد خانواده هایشان در ایران و در خارج و اجازه دادن به خانواده ها برای دیدار با عزیزانشان در کمپهای اشرف و لیبرتی و سرانجام تخلیه کمپ لیبرتی و اشرف و انتقال دوستانمان به کشورهای ثالث هستیم .

خانم مریم رجوی تلاش می کند که ساکنان کمپ لیبرتی را به کمپ اشرف برگردانند در حالیکه این تلاش و خواسته بر خلاف خواستۀ خود افراد داخل کمپ است و کمپ اشرف بسیار خطرناکتر و ناامن تر از کمپ لیبرتی برای این افراد می باشد چنانکه در همانجا طی سالهای گذشته ۵۰ نفر از آنان کشته و صدها تن دیگرشان زخمی و معلول شده اند.

با احترام
غفور فتاحیان
۱۳ مارس ۲۰۱۳

از همین نویسنده

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نمونه ای دیگر از سربه نیست کردن افراد توسط رهبری فرقۀ رجوی (مجاهدین خلق)

 

 

غفور فتاحیان، یاران، پاریس، چهاردهم مارس 2013
لینک به منبع

 

هنوز بعد از سالیان نتوانستم از چگونگی سربه نیست کردن یا به کشتن دادن دوستم و به اصطلاح رایج در سازمان «تن واحد»م عزیز اسدی به دست سران فرقۀ رجوی اطلاع حاصل کنم. با عزیز در سالهای دهۀ هفتاد در قرارگاههای اشرف و انزلی (در جلولاء در شمال عراق) باهم بودیم.

عزیز را که به خیانتکاری و پوچی و بی پایگاهی ارتش بادکنکی رجوی به خوبی پی برده و دیگر تسلیم فشارها و دستورات و ضوابط تشکیلاتی ضد انسانی فرقۀ رجوی نمی شد برای اینکه رفتارها و سرپیچیهایش روی دیگران تأثیر نگذارد پیوسته بین مقرها و یگانها و قرارگاههای مختلف سازمان به اصطلاح تغییر سازماندهی یا در حقیقت تبعید می کردند و سرانجام او را به قرارگاه جلولاء واقع در شمال عراق فرستادند.

وی در قرارگاه جلولاء نیز مخالفتها و انتقادهایش را از سرگرفت و زیربار برنامه ها و ترفندهای خردکنندۀ شخصیت و نشستهای توهین و تحقیر و تمسخر نرفت تا اینکه رسما و علنا اعلام کرد که می خواهد از سازمان و ارتشش بیرون بیرود. از این رو تشکیلات رجوی دیگر او را تحمل نکرد و بدون اینکه کسی متوجه شود او را از آنجا بردند و دیگر خبری از او نشد و حتی نامش را هم نمی بردند و طی چندین سال ما از هر کسی که از قرارگاههای دیگر به قرارگاه جلولاء می آمد و او را می شناخت سراغش را می گرفتیم ولی خبری از او نداشت، تا اینکه بعد از چند سال ما از قرارگاه جلولاء به قرارگاه اشرف برگشتیم.

یک روز که در یک تیم گشت امنیتی مشغول گشت در داخل قرارگاه اشرف بودم با بی سیم به ما دستور دادند فورا به مزار (گورستان) مروارید در اشرف که در آن کشته ها و قربانیان جنگهای بیهوده و خیانتکارانه و مداخله گرانۀ رجوی در عراق دفن شده اند برویم. تعداد زیادی خبرنگار برای فیلمبرداری و عکسبرداری و تهیۀ خبر به دعوت سازمان به گورستان مذکور آمده بودند که هدف سازمان از آن مظلوم نمایی و پوشاندن پیامدهای خط و سیاست ضد میهنی رهبری اش مبنی بر آمدن به عراق و حملات نافرجامش به خاک ایران بود.

در میان عکسهای موجود در میان کشته شدگان ناگهان چشمم به عکس گم شدۀ خودم یعنی عزیز اسدی افتاد که زیرش نوشته بودند: عزیز اسدی که در زندانهای خمینی به طرز وحشیانه ای به قتل رسید.

از دیدن عکس و این نوشته شوکه شدم و انبوهی از سؤالات به ذهنم هجوم آورد: عزیز را کی و چرا به ایران فرستادند؟ او که می خواست از سازمان بیرون برود.. آیا او را به ایران فرستاده اند یعنی در واقع تحویل رژیم داده اند تا اعدامش کند؟! آیا به بهانۀ عملیات به داخل ایران فرستاده اند و کاری کرده اند به قتل برسد تا او را شهید اعلام کنند و بدینگونه هم از شرش خلاص شوند و هم از تأثیر رفتن یا فرار احتمالی اش روی دیگران جلوگیری کنند؟! آیا او را در همانسال در قرارگاه جلولاء به نحوی سربه نیست کرده اند؟ و حالا با توجه به عملیاتهای آن زمان و کشته هایشان خواسته اند با گذاشتن عکس او در کنار عکسهای دیگر کشته شدگان جوابی و توجیهی برای مرگ یا کشته شدنش داشته باشند؟! وو…

در حالیکه ذهنم در گیرودار این سؤالات بود خودم را در آن شلوغی و همهمۀ خبرنگاران و افراد و مسئولین سازمان که آنجا بودند به عذرا علوی طالقانی (سوسن) از فرماندهان قدیمی سازمان و ارتش رساندم و پرسیدم: خواهر سوسن عزیز اسدی که با ما در جلولاء بود مگر ایران رفته بود که رژیم شهیدش کرده و عکسش را اینجا زده اند و زیرش چنین نوشته اند؟ ناگهان رویش را برگرداند و به سوی عکس که نشانش دادم رفت و نوشته را که خواند گفت اشتباه نوشته اند و بعد آن را برداشت و برد داخل یکی از ماشینها گذاشت.

بله، اینگونه روی کشتن یا به کشتن دادن و سربه نیست کردن فرزندان مردم ایران خاک می پاشیدند و سرنوشت افراد مخالف و منتقد و به اصطلاح رجوی «اپورتونیست» و «لغزخوان» را سالیان سال برای دوستان و مردم و خانواده اشان در پردۀ ابهام باقی گذاشته و می گذارند.

این تنها عزیز نبود که به چنین سرنوشتی دچار شد بلکه بسیاری از افراد مخالف و منتقد درونی رجوی در داخل تشکیلات سازمان مجاهدین (فرقۀ رجوی) و ارتش به اصطلاح آزادیبخش به طرق مختلف طی حد اقل ۲۵ سال اخیر به دستور مستقیم مسعود ومریم رجوی و به دست مسئولین سازمان مجاهدین (فرقۀ رجوی) سر به نیست شده و یا عمدا موجبات مرگ یا کشته شدن آنها را فراهم آورده اند و توسط جداشدگان از سازمان تا کنون بارها اعلام و افشا شده است که از جملۀ آنها می توان از خانمها مهری موسوی و مینو فتحعلی از اعضای شورای رهبری سازمان و معصومه غیبی و قربانعلی ترابی و مهدی افتخاری و مرجان اکبری نام برد.

غفور فتاحیان انجمن یاران ایران
۱۳/۳/۲۰۱۳ پاریس

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نامۀ سرگشاده به رئیس پارلمان فرانسه

(در رابطه با مجاهدین خلق، فرقه رجوی)

 

 

غفور فتاحیان، یاران، هفتم مارس 2013
لینک به منبع

 

با سلام و بهترین ارزوها برای شما

گروهی از نمایندگان پارلمان فرانسه طی جلسه ای در یکی از سالنهای متعلق به آن پارلمان با حضور مریم رجوی و به هزینۀ پرداخت شده از سوی سازمان مجاهدین خلق ایران (MEK) مبلغ و مروج خط دیکته شده از سوی رهبری این سازمان مبنی بر نگهداری افراد سازمان در عراق و با کمال تأسف بازگرداندن آنها از کمپ لیبرتی به قتلگاه سابقشان کمپ اشرف شدند.

اینجانب غفور فتاحیان که بیش از ۲۰ سال در داخل تشکیلات مجاهدین و بیشتر در کمپ اشرف بودم شاهد بودم که اکثریت قریب به اتفاق ساکنان کمپ خواستار خروج و رهایی از جهنم عراق و رفتن به کشورهای ثالث می باشند و هرگز نمی خواهند به کمپ اشرف برگردند. قا جانب از طریق دوستان قدیمی ام که به تازگی از سازمان مجاهدین خلق ایران (MEK) جدا شده و از کمپ لیبرتی بیرون آمده اند مطلع شدم که مسعود رجوی به همۀ افراد در لیبرتی دستور و پیام داده که همه باید تعهد بدهند که در عراق بمانند و هرکس هوس کشور ثالث بکند یا چنین آرزویی از ذهنش بگذرد مورد تحقیر و تمسخر و توهین و تهمت قرار می گیرد لذا افراد نمی توانند برخلاف دستور و خط رهبری خواسته یا نظری داشته باشند یا آن را بیان کنند. حتی در کمپ اشرف هم که من بودم طی سالیان بعد از سرنگونی رژیم سابق عراق شاهد بودم که اکثر افراد اشرف همچون خانواده هایشان و ایرانیان مخالف رژیم در خارج خواستار خروج از عراق و رفتن به کشورهای ثالث بودند.

چندی پیش مریم رجوی در مراسمی در پاریس خواستار برگرداندن افراد مصاحبه شدۀ لیبرتی به اشرف شد تا از آنجا به کشور ثالث بروند و نیز اخیرا خواستار انتقال دسته جمعی و فوری افراد با هواپیما به آمریکا شده که کاملا مضحک و غیر واقعی است وی با ارائۀ طرحهای غیر عملی و غیر واقعی می خواهد دهان حتی دوستان و لابیهای خودش را هم که انتقاد می کنند چرا جلوی رفتن به کشور ثالث را می گیرید و می خواهید افراد در عراق بمانند ببندد و الا هر فرد عاقلی از او می پرسد اگر واقعا کشور ثالث می خواهی لیبرتی که بغل فرودگاه بغداد است نزدیکتر و بهتر است چرا بروند از بیابان اشرف بروند خارج؟ ثانیا تو که می گفتی لیبرتی باید کمپ پناهندگی بشود با آنکه می گفتی استاندارد و قابل سکونت نیست و زندان است!! حالا چه شده خواستار بازگشت به اشرف هستی؟ ثالثا اگر واقعا خواستار انتقال افراد به خارج می باشی چرا برای کشورها و سازمان ملل شرط و شروط غیر واقعی می گذاری و می گویی به شرط اینکه فوری و دسته جمعی و به یک کشور باشد؟ آیا این عملا سنگ اندازی و مانع تراشی برای جلوگیری از انتقال این افراد از عراق به کشورهای دیگر به هر صورت که سازمان ملل و کشورها بخواهند در گروههایی به هر تعداد و به هر کشور که باشد نیست؟

به اطلاعتان می رسانم که گروهی از ایرانیان خارج کشور و در محور آنان تعدادی از افراد خانواده های ساکنان کمپ لیبرتی در عراق که مقیم فرانسه هستند به دنبال حملۀ موشکی جنایتکارانۀ اخیر به کمپ لیبرتی و کشته و زخمی شدن تعدادی از ساکنان این کمپ طی اعلام یک کمپین خواستار انتقال این افراد از عراق به کشورهای ثالث شده اند. این گروه در اطلاعیه ای که در این مورد صادر کرده اند و مورد استقبال و امضای گسترده از سوی ایرانیان بویژه افراد خانواده ها در داخل و خارج ایران قرار گرفته است موضع رهبری سازمان مجاهدین خلق بویژه مریم رجوی را مبنی بر درخواست انتقال افراد از لیبرتی به اشرف که آنجا را قتلگاه سابق مجاهدین توصیف کرده اند به شدت مورد انتقاد و اعتراض قرار داده و آن را همسویی با خواست رژیم جمهوری اسلامی دانسته اند و رهبری مجاهدین را به بازی با جان افراد کمپ لیبرتی و استفاده از آنها به عنوان کالا و برگ معامله متهم کرده اند.

در این اطلاعیه آمده است: «ما با محکوم کردن حملات وحشیانه به ساکنان لیبرتی خواهان انتقال فوری ساکنان آن از عراق به کشور ثالث هستیم. ما با اعتقادات شخصی و سیاسی انسانها هیچ کاری نداریم ولی نمیخواهیم که ساکنان لیبرتی هر بار که اوضاع حکم میکند مورد معامله این و آن قرار بگیرند و از جان آنها مایه گذاشته شود. ساکنان لیبرتی کالا نیستند که روی آنها معامله شود آزادیخواهانی هستند که در سودای آزادی مردمشان به این مسیر پا نهاده و اینک در عراق به تله افتاده اند…. بدور هر حسابگری سیاسی باید جان آنها را از جهنم عراق نجات داد. از رهبران مجاهدین نیز می خواهیم که درخواست انتقال فوری از عراق را در راس خواسته های خود قرار داده و تمام امکانات حقوقی و مالی خود را در این مسیر بکار گیرند. کشته شدن بدون دفاع این انسانها دیگر قابل قبول برای هیچ انسان آزاده ای نیست. و فقط سردمداران جمهوری اسلامی را خوشحال میکند. از هموطنان میخواهیم که در این خواسته انسانی و حقوق بشری برای نجات جان این انسانها به ما بپیوندند».

هدف رهبری سازمان مجاهدین خلق ایران (MEK) تنها و تنها نگهداری افراد در عراق به عنوان دیوار گوشتی و سپر انسانی در پیرامون خودش و جلوگیری از دستگیری رأس رهبری و مسئولان و فرماندهان بالا می باشد لذا من به تأکید از جنابعالی خواستارم که به آن دسته از نمایندگان پارلمان فرانسه که بدون اطلاع از وضعیت و خواسته های افراد لیبرتی حرفهای مریم رجوی را تکرار می کنند بگویید که فرصتی به ما جدا شدگان از سازمان مجاهدین خلق ایران (MEK) بدهند تا وضعیت و خواسته های افراد سازمان را که در عراق هستند و ما سالیان متمادی با آنها یک جا زندگی و کار می کردیم برایشان تشریح کنیم و در این راستا حاضر به هر مناظره ای با مسئولان سازمان مجاهدین خلق ایران (MEK) در فرانسه و در رأس آنها مریم رجوی حتی در خود پارلمان فرانسه و در حضور نمایندگان آن پارلمان هستیم تا این زیانی را که کار نمایندگان مذکور به روابط تاریخی و عمیق بین دو ملت ایران و فرانسه وارد کرده جبران شود و صفحۀ تاریخ دو ملت از چنین نقطه های سیاهی پاک بماند. با تشکر.

غفور فتاحیان انجمن یاران ایران
پاریس –۳ مارس

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مریم رجوی در گرداب بریدگی لابیها و «سوژۀ دیگ» هواداران سابق!!

 

 

غفور فتاحیان، یاران، پاریس، بیست و پنجم فوریه 2013
لینک به منبع

 

اگر گرد و خاک ساختگی و دلاری نفتی! دستگاه تبلیغاتی عوامفریب رجویها در خارج را کمی از جلوی چشمانمان کنار بزنیم خواهیم دید که آوردن ۴ لابی کنگرۀ آمریکا برای تشرف به زیارت علیاحضرت ولی بانوی عظمای رهبری عقیدتی فرقۀ رجوی! در پاریس از یک سو برای لاپوشانی گردابی است که رهبری فرقه در نتیجۀ بریدگی لابیهای آمریکایی و اروپایی اش یکی پس از دیگری علیرغم هزینه های میلیونی از دلارهای نفتی برای آنها در آن فرورفته است و از سوی دیگر به منظور رفع و رجوع و تحت الشعاع قراردادن صدای جوشش «دیگی» است که هواداران سابق این رهبری در همین پاریس وی را «سوژۀ» آن ساخته اند با این تفاوت که کسی از این هواداران سابق که پیش از این سالها در «نشستهای دیگ» رهبری فرقه علیرغم روبروشدن با انواع تهمتهای زشت و دشنامها و ناسزاهای رذیلانه و توهینها و تحقیرها و تمسخرها حق هیچگونه جواب گفتن نداشتند ولی اینک در این «دیگی» که آنها برای رهبر سابقشان گذاشته و او را به علت اصرار بر خط و سیاست نگهداشتن ته ماندۀ نیروها به چالش کشیده اند تنها و تنها یک انتقاد آنهم با جملات و تعابیر مؤدبانه و بدون هیچگونه دشنام و ناسزا متوجه رهبری سابقشان کرده اند مبنی بر اینکه خط و سیاست خودش را از نگهداری نیروها در عراق به تلاش برای انتقال آنان به کشورهای ثالث تغییر دهد ولی این رهبری در مقابل و در «جوابگویی ممنوع»!! به این «دیگ» هواداران پیشینش انواع ناسزاها و دشنامها و تهمتها و توهینها و القاب زشت و رذیلانه حتی از زبان افراد خانواده شان در اسارتگاه لیبرتی نثار آنان کرده و می کند!!.

به دنبال موضع یک طرفه! در چالش آشکار علیه خط نگهداری افراد توسط رهبری فرقه در جهنم عراق که از سوی رودی جولیانی شهردار پیشین نیویورک و لابی معروف مریم رجوی مبنی بر ضرورت انتقال آنها در اسرع وقت به آمریکا برای جلوگیری از کشتار این افراد اعلام شد ابتدا در آمریکا آب بر لانۀ مورچگان رهبری فرقه افتاد سپس به صورت یک سیل به سوی اروپا جریان یافت و برخی لابیها و هوادارانش در آنجا را نیز دربرگرفت، از این رو مریم رجوی با عجله دست به کار شد و به هر زر و زوری ۴ نمایندۀ کنگرۀ آمریکا شامل دو دموکرات و دو جمهوریخواه را به پاریس کشاند و از زبان آنها به صورت کاملا تکراری و تصنعی بسیار مضحک باردیگر بر بوق «بازگشت» به قتلگاه «اشرف» دمید و سپس یکی دیگر از صفحه های سوزن افتاده گرامافون همیشگی اش یعنی سالن گیری در جنب پارلمان فرانسه و سخنرانی گیری از چند نمایندۀ خریداری شده ثابت خود در آنجا را به راه انداخت تا در این وانفسای بریدگی لابیها و هوادارانش از یک سو و موج افشاگریهای جداشدگان اخیر از سازمان که از همان مرکز و محور تبلیغات کر کننده اش یعنی عراق و کمپ لیبرتی به اروپا می آیند از سوی دیگر بار دیگر گردوخاکی ساختگی با هزینه کردن مقادیر هنگفت دیگری از دلارهای نفتی زایانده شده و به یغما رفته از عراق و اهدایی صدام حسین برپا کند تا تنور تبلیغات و جنجالها و شعر و شعارهای آمریکایی اروپایی همیشگی اش را که بر اثر ته کشیدن تپاله های «عملیات» و «ارتش آزادییخش» و «انقلاب ایدئولوژیک» و «جنگ صدبرابر»!! و «هر سال سال سین»!! رو به خاموشی گذاشته با هر فوت و فنی شده در ظاهر گرم نگهدارد تا در آن نانی ناپخته برای بقایای نیروها و هوادارهای زهوار در رفته اش بپزد!!.

گزارش جلسۀ خریده شدۀ پارلمان فرانسه که در سایت سازمان مجاهدین چاپ شده به صورت کلی و با سخنرانیهایی کپی برداری شده از سخنان مریم رجوی همان درخواست بازگرداندن ساکنان لیبرتی به قتلگاه قبلی شان یعنی اشرف را در متن همۀ سخنرانیهای از پیش آماده و دیکته شده توسط سازمان مجاهدین تکرار می کند البته برای قابل هضم عموم کردن آن ابتدا به وضعیت رژیم و ایران و منطقه و موضوع اتمی و به رسمیت شناختن خانم رجوی پرداخته است. در مقدمه یا خلاصۀ این گزارش آمده است:

«سخنرانان وضعیت بحرانی و جنایات سرکوبگرانه دیکتاتوری مذهبی و تروریستی آخوندها، دخالتهای این رژیم در کشورهای منطقه، اصرار آن بر دستیابی به سلاح اتمی و نارضایتی انفجاری جامعه ایران را مورد بررسی قرار دادند و به شناسایی مقاومت ایران به عنوان جایگزین دموکراتیک این رژیم ضدبشری فراخوان دادند. کنفرانس ضمن محکوم کردن حمله وحشیانه موشکی به لیبرتی بر ضرورت مبرم بازگرداندن بلادرنگ مجاهدان اشرفی از زندان لیبرتی به اشرف برای تأمین امنیت و حفاظت آنها تأکید کرد». نگاه کنید چگونه می شود پذیرفت که نمایندگان یک پارلمان در اروپا و جهان امروز از دولت یک کشور بخواهند که افرادی را از یک منطقۀ خطرناک به یک منطقۀ خطرناکتر بازگردانند ولی از دولتهایشان نخواهند آنها را بویژه افرادی را که دارای پناهندگی این کشورها هستند و اکنون مورد مصاحبۀ کمیساریای عالی پناهندگان ملل متحد برای انتقال به کشورهای ثالث قرار دارند هرچه زودتر در کشورهایشان به عنوان پناهنده جای بدهند؟ واقعا چنین رشوه دهی و رشوه خواری بین المللی به بهای خون انسانها بی سابقه می باشد.

در متن زیر هم که در سایت مجاهدین منتشر شده ببینید که چگونه پول در جهان سرمایه داری امروز سیاستمداران را به یک ربات تبدیل می کند؟!! آقای استونسون در مقام رئیس هیأت پارلمان اروپا برای رابطه با عراق به جای اینکه از کشورهای اروپایی بخواهد این افراد خارجی در خاک عراق را که بسیاری نیز پناهندۀ همین کشورها هستند برای نجات از کشتار و لت و پار شدن در جهنم عراق بپذیرند حرف دیکته شدۀ مریم رجوی یعنی بازگرداندن آنها به اشرف را نشخوار می کند:

«استراون استیونسون رئیس هیأت پارلمان اروپا برای رابطه با عراق طی مقاله یی در یونایتدپرس بین المللی نوشت: اطلاعات قوی وجود دارد که حمله تبهکارانه به پناهندگان بی دفاع در کمپ لیبرتی توسط نیروی تروریستی قدس و با کمک و هماهنگی دولت عراق انجام شده است… نمایندگان پارلمان اروپا، از اتحادیه اروپا خواستند برای بازگرداندن ساکنان لیبرتی به اشرف اقدام کنند».

مریم رجوی در سخنرانی خود در همین جلسۀ سالن پارلمان فرانسه می گوید که: «آقای علی احمدی فارغ التحصیل مهندسی از انگلستان که در تهاجم موشکی به لیبرتی زخمی شده بود فوت کرد»، ولی وجدانهای خریده شده در جلسه نمی پرسند این مهندس ایرانی فارغ التحصیل از انگلستان را چه کسی به دوزخ عراق برد و اصرار بر نگهداری او در آنجا کرد تا اینکه قربانی تروریسم افسار گسیخته در عراق گردید؟!

فعالان سیاسی ایرانی وظیفه دارند که این شخصیتهای خودفروختۀ غربی را که اینگونه برای منافع مادی خودشان دست در خون بهترین فرزندان میهن ما می کنند برای ایرانیان و جهانیان افشا کنند.

 

 غفور فتاحیان انجمن یاران  ایران

۲۴/۲/۲۰۱۳ پاریس

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

حمایت از کمپین نجات جان ساکنان لیبرتی وظیفۀ همۀ ایرانیان شرافتمند

 

 

غفور فتاحیان، یاران، پاریس، بیست و چهارم فوریه 2013
لینک به منبع

 

با نهایت احترام و ارجگذاری به اعلام کمپین از طرف گروهی از ایرانیان در فرانسه و خارج کشور از جمله برخی خانواده های ساکنان کمپ لیبرتی برای رهایی و نجات جان هموطنان و عزیزانشان از عراق ترور و جنگ و ویرانی و انتقال آنان به کشور ثالث و اعلام پیوستگی و حمایت از آن توسط برخی اعضا و مسئولان سابق سازمان مجاهدین خلق و شورای وابسته به آن اینجانب نیز به عنوان یکی از جداشدگان از سازمان مجاهدین خلق و یکی از قربانیان و اسرای سابق این سازمان که اکنون دیگر نه یک سازمان مبارز و مجاهد بلکه یک فرقۀ تمام عیار می باشد حمایت خودم از این کمپین را اعلام کرده و دیگر اعضا و مسئولان جدا شدۀ سازمان وشورا را به حمایت از آن و دست اندرکاران آن بویژه افراد خانوادۀ برخی ساکنان لیبرتی فرا می خوانم افرادی که همچون ما جدا شدگان از سازمان و شورا اکنون مورد ناجوانمردانه ترین و زشت ترین تهمتها و الفاظ و القاب و دشنامها از سوی دستگاه رجوی در خارج کشور وچماقدارانش در فضای مجازی قرار می گیرند امری که به وضوح بر ضد خود سردمداران جریان و باند رجوی تبدیل شده و موجب شده که همگان بیش از پیش به ماهیت پلید آنها و فرقه شان پی ببرند.

به سرمداران فرقۀ رجوی در فرانسه باید گفت مگر دست اندرکاران این کمپین جز انتقاد بسیار محترمانه و مؤدبانه به خط و سیاست رهبری سازمان مبنی بر نگهداری افراد اشرف و لیبرتی در جهنم عراق کار دیگری کرده اند که آنها را اینچنین آماج تیرهای زهرآگین تبلیغات سیایی و آمریکایی خود و انواع دشنامها و ناسزاهایی که تنها سزاوار خودتان است حتی به طور رذیلانه ای از زبان افراد خانواده شان در کمپ لیبرتی قرار داده اید؟د این گروه که خودشان را منتقدین رهبری سازمان مجاهدین خلق می نامند در اطلاعیه ای که در این مورد صادر کرده اند موضع رهبری سازمان مجاهدین خلق بویژه مریم رجوی را مبنی بر درخواست انتقال افراد از لیبرتی به اشرف که آنجا را قتلگاه سابق مجاهدین توصیف کرده اند به شدت مورد انتقاد و اعتراض قرار داده و آن را همسویی با خواست رژیم جمهوری اسلامی دانسته اند و رهبری مجاهدین را به بازی با جان افراد کمپ لیبرتی و استفاده از آنها به عنوان کالا و برگ معامله متهم کرده اند و این موضعی بس به حق و درست و در جهت سلامت و نجات این عزیزان از دام رژیم و دوزخ ترور و وحشت عراق می باشد.

اینجانب ضمن محکوم کردن حملات چماقداران رجوی در فضای مجازی به این کمپین، دست اندرکاران آن را به مقاومت و ایستادگی هر چه بیشتر در این راه و گسترش آن تا پارلمانها و دولتهای اروپایی و آمریکا و احزاب و شخصیتهای سیاسی و فرهنگی و مذهبی همۀ کشورها از جمله عراق، و همۀ هموطنان شرافتمند ایرانی بویژه جدا شدگان از سازمان مجاهدین و شورا را به حمایت از این کمپین انساندوستانه و حقوق بشری و ترجمه و بین المللی و مطبوعاتی کردن آن فرا می خوانم تا بتوانیم صدای قربانیان و اسیران کمپ لیبرتی را که دستشان و صدایشان جایی نمی رسد و ارتباطشان از دنیای بیرون و حتی از خانواده هایشان نیز قطع می باشد به مجامع و محافل بین المللی و پارلمانها و دولتها و مسئولان کشورها برسانیم. در زیر آدرس کمپین را برای پیوستن به آن و حمایت از آن می آورم:

لینک

همچنین همۀ خوانندگان این پیامم را به خواندن نامۀ خانم عفت اقبال خواهر محمد اقبال در لینگ زیر که در حقیقت جواب رجوی را با استناد به جملات و اصطلاحات خودش داده و ماهیت کثیف استفاده از افراد خانواده از جمله برادر ایشان علیه همدیگر و در اینجا علیه خواهرانش توسط سازمان را افشا کرده است، فرامی خوانم:

لینک

غفور فتاحیان عضو جدا شده از سازمان مجاهدین خلق
انجمن یاران ..پاریس _ ۲۱ فوریۀ

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نامۀ سرگشاده به دبیرکل سازمان ملل برای جلوگیری از قتل عام اسیران کمپ لیبرتی

 

 

غفور فتاحیان، یاران، پاریس، بیست و یکم فوریه 2013
لینک به منبع

 

جناب آقای بان کی مون دبیر کل سازمان ملل متحد.با بهترین آرزوها برای شما و مسئولان ملل متحد،

اینجانب غفور فتاحیان که یکی از قربانیان سازمان مجاهدین خلق ایران MEK هستم و ۲۰ سال از بهترین دوران جوانی ام را دراین سازمان که کاملا یک فرقه می باشد سپری کردم و حدود دو سال پیش با کمک سازمان ملل وکمیساریای عالی پناهندگان ملل متحد به کشور فرانسه آمدم، می خواهم به استحضار جنابعالی برسانم که بسیاری از دوستانم هم اکنون در کمپ لیبرتی اسیر این فرقۀ تروریستی هستند وقریب به اکثریت ۹۵ درصد آنها خواهان خروج از جهنم عراق می باشند عراقی که روزانه صدها انسان بی گناه در خیابانهای آن در نتیجۀ عملیات تروریستی کشته وزخمی می شوند.

ولی علیرغم این خواستۀ عموم ساکنان کمپ موقت لیبرتی و وضعیت عراق که اخیرا طی یک عملیات تروریستی جنایتکارانه موجب کشته و زخمی شدن تعدادی زیادی از افراد این کمپ گردید رهبری این سازمان بر باقی ماندن و نگهداری این افراد در عراق اصرار می ورزد و طی پیامهای مکرر به اسیران کمپ موقت از آنها می خواهد که برای باقی ماندن در عراق به او تعهد بسپارند که هنگام مصاحبه با کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل بگویند که ما می خواهیم در عراق بمانیم.

همچنین رهبری این سازمان به اسیران خود در این کمپ که به طور کامل از دنیای بیرون قطع می باشند و هیچگونه ارتباطی حتی با تلفن و نامه و انترنت با دنیای بیرون حتی با خانواده های خود ندارند اجازه نمی دهد با افراد خانواده هایشان چه در بیرون و چه در داخل سازمان و حتی داخل کمپ نیز دیدار کنند زیرا از جدا شدن افراد و رفتن آنها به نزد خانواده هایشان و بازگشت آنان به زندگی عادی هراس دارد تا بتواند تشکیلات خود را نگهداشته و از آنان به عنوان یک سپر انسانی برای حفاظت خود استفاده کند.

لذا اینجانب همانند دیگر جدا شدگان از سازمان مجاهدین خلق ایران MEK از جنابعالی تقاضا می کنم که با اعمال فشار بر رهبران این سازمان بویژه بر مریم رجوی در فرانسه از آنها بخواهید که دستور تشکیلاتی باقی ماندن در عراق را لغو کنند و به افراد اجازه دهند که با دنیای بیرون بویژه با خانواده های خودشان ارتباط برقرار کنند و نیز به افراد خانواده ها اجازۀ دیدار با عزیزان اسیرشان را بدهند.

همچنین از آنجناب می خواهم که از کشورهای اروپایی و آمریکا بخواهید که به کمک سازمان ملل و کمیساریای عالی پناهندگان ملل متحد ترتیبات لازم را برای انتقال این افراد از عراق و پذیرفتن آنها به عنوان پناهندگان سیاسی اتخاذ کنند تا اسیران این فرقه از جهنم عراق نجات یافته و بیش از این قربانی مطامع و جاه طلبیهای رهبری فرقه نگردند.

با سپاس فراوان

غفور فتاحیان انجمن یاران ایران عضو جدا شده از سازمان مجاهدین خلق ایران MEk

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

همایش مسخره مریم قجر عضدانلو (مجاهدین خلق، فرقه رجوی) در پاریس

 

 

غفور فتاحیان، انجمن یاران، پاریس، ششم فوریه 2013
لینک به منبع

 

روز شنبه ۱۴ بهمن یکبار دیگر وطن فروشان بی وطن جلسه ای تحت عنوان چهل مین سالگرد انقلاب ضدسلطنتی با نام مستعار کمیته فرانسوی برای ایران آزاد در پاریس اجرا کردند

اولأ این کمیته مورد ادعای رجوی یک کمیته فرانسوی نیست بلکه همان مانند دها وصدها کمیته و شورای محلی که در عراق هم بطور جعلی برای استفاده سیاسی درست می کردند

ولی این بار در اورسواز این کمیته های دست سازبه نام های مختلف طراحی می شوند و فرقه رجوی هم در این زمینه استاد وماهرمی باشد و دراین رابطه کم نمی آورد چون تجربه عراق را دارد

دوم اینکه این جلسه مورد ادعای مریم قجر ان طور که عکسهای اعتراضی ان هست ودر سایت های مختلف هم وجود دارد با خشم و نفرت مردم وساکنان آن منطقه روبرو بود است واگرنه چرا مسئولان فرقه محل برگزاری این شو مسخره را اعلام نکردند زیرا ساکنان شهر پاریس هنوز خودسوزها ودیگر اعمال شریران این فرقه تروریستی را فراموش نکردند و اکثر مردم فرانسه بخصوص شهر پاریس از این فرقه بسیار متنفر هستند ونسبت به حرکت های تروریستی آنها بشدت اعتراض دارند

سومین اینکه تمام افرادی که در این جلسه مسخره شرکت کردن تماما با پولهای کلان میلیونی خریداری وبه این جلسه کشید شدند یعنی کسی برای اینها مفت کار نمی کند و این را هم بارها وبارها مسعودرجوی در نشت های درونی به زبان اورد و گفته هیچ شخصیت سیاسی در خارجه برای ما مفت کار نمی کند . و وبابت هر ساعت وزوزکردن اینها دها هزار دولار پول می دهیم حال بگذاریم از پولهای کلان که خرج هتل و دیگر امکانات رفاهی منجمله پول رفت و امد هواپیما و غیره می شود و حتی در بسیاری از موارد برای انها هدایای گرانبها هم خریداری می شود

جالب است که مریم قجر در این جلسه سال ۲۰۱۳ را هم سال تغیر و سرنگونی نامید واقعا باید به حال روز این مترسک شورای دست ساز گریست زیرا از سال ۸۵ میلادی که من با این سازمان اشنای کامل دارم هر سال را سال سرنگونی اعلام می کردند البته در انجا توسط شوهر فراریش اعلام می شد این هم برای نگه داشتن اسیران دربند بود و حال هم تمام این بازی های سیاسی فقط وفقط برای به اسارت گرفتن اسران لیبرتی است و بس واگرنه کسی که ذره ای شعور سیاسی داشته باشد می داند که این قبیل جلسات اراجیفی بیش نیست و هیچ دستاوردسیاسی هم ندارد و تنها نیاز رجوی وهمپالگی هایش به این نوع جلسات است که به هر شیوی شده اسرای لیبرتی را در چنگال خود نگه دارند

واگرنه اگر خانم قجر به اندازه سر سوزنی دلش برای اسرای لیبرتی می سوخت به جای این همه خرج ومخارج بیهوده که خرج یک مشت سیاست بازکهنه کار می کند یک سوم ان را خرج خارج کردن نفرات خودش یعنی کسانی که سالیان سال عمر وجوانی خود وهمه سرمایه خود را به پای همین مسعود و مریم ریختن می کرد و انها را از عراق به خارج می فرستاد ولی رجوی چون می داند با بیرون امدن نفرات از لیبرتی تمام اسرار پشت پرده رجوی برملا می شود و کسی برایش نمی ماند وهمه دنبال زندگی عادی خود می روند به ناچار به هر دری میزند که هر طوری شده لیبرتی را برای خود نگه دارد که حداقل چند صباحی به زندگی مخفی خود ادامه دهد

البته ناگفته نمانده که این زمانبندی برای رجوی و همدستانش تمام می شود

اغفور فتاحیان نجمن یاران ایران

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

دست به دامان شدن مریم رجوی به پنتاگون

 

 

غفور فتاحیان ــ ایران یاران ــ 18 ژانویه 2013

لینک به منبع

 

مدتی است که تلویزیون بدنام سیمای فرقه و سایتهای ریزه و درشت وابسته به مرکز ترور در قلعه مخوف اورسواز با علم کردن یک برگه جعلی .که در قلعه اورسواز طرحی شده

و هدف از ان خراب کردن چهره جداشدها و منتقدین و ناراضیان این سازمان است

قبل هر چیز این شگردها وترفندها وخیمه شب بازیها فرقه رجوی تازگی ندارد وسرباند این فرقه از این اب گل الود کرم خاکی را هم نمی تواند صید کن چه رسد به ماهی

از انجای که جداه شدها با افشاگریها به موقع خود در رو کردن چهره ضدانسانی این فرقه تروریستی در افکار عمومی وجامعه جهانی نقش بسزای داشتن منجمله

.مدتی پیش دادکستر فرانسه مریم قجر را به جرم قتل و شکنجه و دها جرم دیگر مورد بازخواست و بازجوی قرار داد

.تظاهرات ایرانیان ازاده در میدان سن میشل پاریس که بازتاب کسترده ای داشت وچندین رشته تظاهرات دیگر در نقاط مختلف شهر پاریس

پخش تراکت در افشای ماهیت کثیف فرقه رجوی در نقاط مختلف فرانسه

دها ملاقات با نمایندگان سازمانها حقوق بشری و محکوم کردن این فرقه تروریستی

مصاحبه های زنده تعدادی از جداه شدها با تلویزیون مردم  تی وی که با استقبال گسترده روبرو بود

بله با این قبیل افشاگریها پوزه باند رجوی وهمپالگی هایشان بد جوری به خاک مالیده شد از این رو سران این فرقه برای گرفتن انتقام از جداشدها به دامان سیاست بازان و زنرالها ی بازنشسته امریکای پناه می برند  و با پرداحت روشوهای میلیونی به نشر اکاذیب از طرف انها برای تبلیغات خود وعقب نماندن از قافله روی اوردن

یکی از این افراد لابی همان فرمانده سابق امریکای کمپ بدنام اشرف است که در همان زمان که در انجا بود به همراه یک خانم امریکای که اون هم وکیل بود توسط مجاهدین خریداری شدن

مسئولین فرقه همین سرهنگ را به همراه همان خانم که وکیل امریکاها بود به سالن طلوع که محل ملاقات و مهمانهای مهم بود دعوت کردن و من هم به همراه چند نفر دیگر برای پذیرای ازانها به انجا رفته بودیم که زهره اخیانی مسئول ملاقات بود که در این هنگام عباس داوری به انجا امد وبه یکی از نفرات  گفت هر کدام که رفتی داخل برای پذیرای این یاداشت را هم به زهره بدهید که بعداز چند لحظه زهره بیرون امد و گفت برادر رحمان – رحمان اسم مستعار عباس داوری است –بسته های پول را اوردی رحمان هم گفت بله همه پولها داخل همین یک ساک است وباید برای ان خانم جدا کنیم وسپس هما جا پولها را در دو ساک جداگانه کذاشتن وب ه داخا اتاق ملاقات بردن .

و دراخر هم باید به سرکرده این باند گفت دیگر این قبیل تبلیغات مسخره دردی را از شما دعوا نخواهد زیرا مردم و تارایخ قضاوت خواهند کرد

 

با تشکر

غفور فتاحیان انجمن یاران  ایران

۱۸/۱/۲۰۱۳ پاریس

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

یکی دیگر از هزاران جنایت رجوی ملعون

 

 

غفور فتاحیان ــ ایران یاران ــ چهارشنبه 9 ژانویه 2013

لینک به منبع


یکی دیگر از هزاران جنایت رجوی ملعون

در داخل مترو با تلفن در حال صحبت با یکی از دوستان بودم که بعد از تمام شدن تلفن صدای با لهجه بسیار شیرین ترکی مرا صدا زده و گفت آقا شما ایرانی هستی؟

سرم را که برگرداندم با چهره مردی حدود ۵۰ ساله که از هر دو چشم نابینا بود برخورد کردم!با خوشحالی از اینکه ایرانی است و با ناراحتی از اینکه از هر دو چشم نابینا است گفتم بله،

بعد از حدود چند ایستگاه آن طرفتر می خواست پیاده شود و من از او درخواست کردم که به او کمک کنم و وسایلش را تا خانه اش ببرم. اتفاقأ درخواست مرا قبول کرد ومن هم وسایلش را که یک ساک نسبتا بزرگ بود را برداشتم و به ارامی او را از مسیر خروجی به بیرون هدایت کردم.

در بین را ه می گفت که از اسپانیا می آید و نزدیک به ۲۰سال است که در انجا زندگی می کند و امروزه برای دیدن یکی از اقوامشان به پاریس آمده است

بلافاصله من بسیار کنجکاو شدم که به چه علت در بین این همه کشور که از لحاظ رفاهی به بیماری شما رسیدگی می شود ودر وضعیت بهتر قرار می گرفتی چرا به اسپانیا که کشوری است که هیچگونه کمک پناهندگی نمی دهد را انتخاب کردید؟

سپس اهی از ته دل کشید وگویا سالیان سال است که آن را در سینه حبس گفت،اخر من چندین سال در عراق در سازمان مجاهدین ضد خلق عمرم را هدر دادم واین هم اثار آن است.می گفت که در عملیات موسوم به چهلچراغ با کمک نیروها ی عراقی به ایران حمله کردیم که در آن عملیات برادر کشی من از ناحیه چشم مجروح شدم

درصد مجروحیت چشم من ۲۰ درصد بود که در بیمارستان بغداد بستری شده بودم که پزشکان عراقی به من توصیعه کردن که باید به خارج از کشور بروید تا بینای شما بطور کامل خوب شود

ولی مسئولین سازمان بطور خاص شهرزاد صدر که مسئول مستقیم من بود با این نظر دکتر بشدت مخالف بود و قبول نمی کرد

من یک نامه برای مسعود رجوی نوشتم و از او در خواست کردم که مرا برای درمان به کشور المان بفرستند و به او هم تعهد دادم که بلافاصله بعد از خوب شدن دوباره به عراق برمی گردم

ولی مسعود رجوی هم جواب نامه مرا هم نداد بعد از مدتی که وضعیت چشم هایم بشدت خراب شد بود تقاضای خروج از سازمان را کردم که با این درخواست من بشدت مخالفت شد وبه من گفتن از اول هم از مبارزه بریده بودید و می خواستی با این بهانه بریده گی خودت را اعلام کنی

فشارهای طاقت فرسای بر روی من زیاد شده تا اینکه با اصرار پیش از حد من با خروج من از سازمان موافقت شده و قرار شده به مدت چندین ماه در یک بنگال بمانم تا اطلاعات من بین برود

در طی این مدت وضعیت چشم هایم بشدت خراب شده بود و دیگر از امکانات پزشکی هم خبری نبود

تا اینکه مدت زندان من تمام شده و سازمان بخاطر اینکه نمی تواست به لحاظ سیاسی مرا به اردوگاه رمادی بفرست تا چند ماه دیگر هم مرا نگه داشت که به یک کشور خارجی بفرست

خلاصه مرا با هزار مشقت به اسپانیا فرستاند سیاست کثیف سازمان از اینکار این بود که چون در کشور اسپانیا هیچ گونه کمک پناهندگی نبود من دوباره مجبور شوم از سازمان کمک بگیرم و حداقل در انجا هوادار سازمان باقی بمانم و کادر تشکیلات خارج نشوم به همین خاطر بودکه مرا به اسپانیا فرستادند

وقتی که دوباره به دکتر مراجعه کردم چشم هایم بطور کامل بینایی خودش را از دست داد بود و دکترهای بیمارستان به من گفتن به علت طولانی بودن بیماریت، الان متاسفانه قابل علاج نیست

والان هم چندین سال است که از این موضوع می گذار و فقط تنها چیزی که مرا ارام می کند ارزو دارم که روزی مسعود ومریم را در یک داد گاه به محاکمه بکشاند و پاسخگوی این همه جنایتاشان باشند وبه امید خدا این روز هم دور نیست

براستی مجاهدین بخاطر یک کار سیاسی چطور میتواند در شرایط ناامنی بغداد چندین شیخ و افراد خریداری شده را در عرض دو روز برای سخنرانی مریم رجوی به پاریس بیاورد! ولی در شرایطی که هیچ مشکلی در زمان صدام برای بیرون آوردن افراد به هر کجای دینا وجود نداشت نمی تواند یک مجروح جنگی خود را، آن هم از ناحیه چشم مجروح است به خارج از کشور بفرست

قضاوت را باید بر عهد تاریخ گذاشت

با تشکر

غفور فتاحیان انجمن یاران پاریس

۰۸/۰۱/۲۰۱۳ پاریس

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

آقای رجوی مزدور کیست؟ من یا سازمان قلابی تو

 

 

غفور فتاحیان، انجمن یاران، پاریس، پنجم دسامبر 2012
لینک به منبع

 

چند روز پیش در زیر مصاحبه اعلام جدای من از سازمان مجاهدین، فرقه تروریستی رجوی مرا مزدور وزارت اطلاعات نامیده بودند

گرچه این چیز جدیدی نیست و در تشکیلات فرقه هم که بودم چینن مارکها نه تنها به من بلکه به ۹۹ در صد اعضائ همین باند مافیای گفته می شد این همان شیادی رجوی است که تمام منتقدین ومخالفین وحتی کسانی که کوچکترین انتقادی به عملکرد ها شخص رجوی یا تشکیلات مخوف این باند می کردند با همین مارک مورد سرکوب قرار می گرفت نشستهای کثیف حوض در سال ۷۴ که همه اعضای همین فرقه در آن حضور داشتن شخص رجوی همه را مزدور وزارت اطلاعات خطاب می کرد

نشستها ی طعمه در سال ۸۰ باز هم رجوی همه را شعبه سپاه پاسداران وطعمه وزارت اطلاعات خطاب می کرد

من در طول ۲۰سالی که در این سازمان بودم نشتی را به یاد ندارم که تعدادی را با همین انگ مزدوری مورد سرکوب قرار ندهند

یکی از اعضای قدیمی سازمان که از سال ۵۹ با این فرقه رجوی اشنا شده بود ودر سال ۶۰ببعد بطور حرفه ای به فرقه رجوی پیوسته بود و رابطه دوستانی با من داشت یک روز بعد از نشت در همین رابطه برای من تعریف می کرد می گفت این کلمه مزدور از شگردهای سازمان می باشد در سال ۶۴ که من در کردستان بودم سازمان نزدیک به ۱۰۰ نفراز اعضای خود را دستگیر کرد که این دوست من هم خودش جزه آنها بود به بهانه تشکیلات عبدلله پیام و مزدور وزارت اطلاعات که بعد از مدتی آنها را آزاد می کنند.

در سال ۷۳ و ۷۴ که من خودم هم شاهد آن بودم تقریبا حدود ۵۰۰ نفر از اعضای قدیمی و جدید سازمان به بهانه مزدور وعوامل وزارت اطلاعات دستگیر شدند که حدود ۵ ماه در زندانها ی این فرقه در قلعه بدنام اشرف زندانی شدند وپس مدتی بصورت گروهی نزد مسعود رجوی می رفتن و پس از نشست وگرفتن تعهدنامه مجدا به داخل تشکیلات برمی گشتند که در این میان هم چندین نفر براثر شگنجه کشته شدند

حال این هم بماند

دقیق تاریخ ان را به خاطر ندارم ولی برای انجام کاری از مقر جلولا به مقر بدیع که در نزدیکی شهر فلوجه قرار داشته می رفتم که کاخ اصلی رجوی هم در همین مکان بود

مسئول من که همراه ما بود در کارهای نقاشی ماهرت خاصی داشت که بعد از حدود یک ساعتی که به آن جا رسیدیم همین مسئول من مرا صدا زد و گفت امروز با هم می رویم یک سالن کوچک است که باید دکور ان را عوض کنیم بعد از چند دقیقه ای یک زن که ازمسئولین قدیمی سازمان بود دنبال ما آمد وبه محل مورد نظر رفتیم وبرای اولین بار بود که به چینن جای می آمدم که وقتی وارد محوطه شدیم یک دفعه همین شخص همراه من با حالت چاپلوسانه صدا زد،برادر ،بردار من یک دفعه نگاه کردم دیدم مسعود بهمراه فهیمه اروانی وشهرزاد صدرو محبوبه جمشیدی با هم هستند که بلا فاصله رجوی رو کرد به فهیمه و گفت مگر الان کنفرانس مطبوعاتی بهنام پخش نمی شود فهیمه هم گفت چرا برای اینها شب می گذاریم ببینند که همین شخص همراه من سپس باهمان حالت گفت برادر خبر جدید چی است

رجوی با افتخار تمام گفت اطلاعات هسته ای رژیم اخوندی را از ایران خارج کردیم وبه امریکایها فروختیم وبلافاصله آن را علنی کردیم رجوی سپس گفت بنازم به انقلاب مریم که در چندین جبهه می جنگد

حال این هم بماند

مزدوری برای اربابش صدام حسین وپول گرفتن از رئیس استخبارات عراق مابه ازای فروش اطلاعات ومختصات شهرهای ایران که فیلم واسناد آن موجود هست هم بماند

آقای رجوی چندین بار در نشت های مختلف با افتخار تمام می گفتی که مابه ازای عملیات داخل ایران سلاح وپول از صاحب خانه می گرفتیم وقتی که می گفتی عملیات بزرگ می کردیم بیشتر توی چشم صاحب خانه می رود وارزش ما بیشترمی شود

آقا رجوی فکر نمی کنم که در طول تاریخ کسی را پیدا کنید که به اندازه شما مزدور وخودفروش باشد

آقای رجوی من نه اطلاعات دوستانم را به ساواک شاه دادم ونه برای رهای خودم از اعدام دیگر دوستانم را به پای چوبه دار فرستادم

تنها جرم من افشای ماهیت کثیف شما وسرکوبهای داخل تشکیلات شما بوده و بس آیا من باید در مقابل این همه بی عدالتی وسرکوب ساکت بیشینم وحرفی نزنم نه ،نه، نه شما اشتباه می کنید

بلکه این افشای ماهیت شما وظیفه انسانی من است وازآن هم کوتاه نخواهم آمد

با تشکر غفور فتاحیان انجمن یاران پاریس

 

 

با تبریک به مناسبت تاسئس انجام زنان

 

 

غفور فتاحیان، انجمن یاران، پاریس، پنجم دسامبر 2012
لینک به منبع

 

با تبریک وسلام وشاد باش به زنان شجاع که با شهامت بی نظیر خود به افشای ماهیت کثیف فرقه رجوی پرداختن

وبا این افشاگری پوزه رجوی خیانت کار و وطن فروش را به خاک مالیدن سالیان سال بود که رجوی با تبلیغات گسترده سواستفاده های کلانی تحت عناوین مختلف وبا شیادی خاص خودش از این زنان اسیر انجام می داد دریغا در پشت پرده این نامردمان چی می گذرد

واقعا افشاگری این زنان شجاع دل هر انسان با شرف را به درد می اورد که چطوری رجوی جنایت کار با ناموس زن ایرانی بازی می کند

این زنان شجاع و با غیرت امروز با این افشاگری دکان چند نفش وبساط دجالگرانه باند رجوی را تخته کردند

پس با خسته نباشی به تمام دست اندرکاران انجمن زنان

من هم به نوبه خودم تا هر کجا که باشد در کنارشما هستم

با تشکر غفور فتاحیان انجمن یاران پاریس

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

منفوریت مسعود و مریم (رجوی، مجاهدین خلق) نزد ایرانیان در داخل و خارج کشور

 

 

غفور فتاحیان، انجمن یاران، پاریس، چهاردهم نوامبر 2012
لینک به منبع

 

در بین ده خانواده ایرانی که در آنجا حضور داشتن حتی یک نفر به عنوان نمونه نکته مثبتی از سازمان مجاهدین نمی گفت بحث روی مسعود بود که در زمان جنگ همه برای دفاع از این آب وخاک می جگیدند مسعود رجوی در کنار صدام حسین با ملت ایران می جنگید

اتفاقأ در بین این خانوادها مادر پیری که بهمراه دخترش آمد بودند با چشمانی گریان از من سئوال کرد که آیا پسر من به نام کرم را می شناسید

وقتی که مشخصات او را داد کاملا شناختم اتفاقأ از دوستان نزدیک خودم بود وقتی به او گفتم می شناسم دوباره به گریه افتاده وگفت حدود ۲۵ سال است از فرزندم خبرندارم ۱۵ سال پیش با وجود اینکه می دانستم فرزندم در عراق است با هزار زحمت و هزینه زیادی به بغداد رفتم که شاید فرزندم را ببینم وقتی که به محل مجاهدین در بغداد مراجع کردیم وعکس ومشخصات فرزندم را دادم بعد از دو روز به ما گفتن کسی با چینن مشخصاتی در اینجا نیست و از آن روز تا الان چشم انتظار خبری از فرزندم هستم و در حالی که دعا می کرد گفت الان بهترین خبر را به من دادی در حالی که رجوی مزدور نگذاشت فرزندم را ببینم ای لعنت خدا براین رجوی

اری کینه و ضدیت رجوی با خانواده مربوط به امروز نیست وبرای همین هم بود که در اکثر نشستها رجوی از خانواده به عنوان کانون فساد یاد می کرد

بالاخره رجوی وهمدستانش روزی سزای این همه جنایت را خواهند پرداخت

با تشکر
غفور فتاحیان انجمن یاران

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

خروج مجاهدین خلق (فرقه رجوی) از لیست تروریستی امریکا؟؟؟

خروج از لیست تروریستی امریکا هیچ دردی را دوا نمیکند

 

 

غفور فتاحیان، انجمن یاران، پاریس، هفدهم اکتبر 2012
لینک به منبع

 

اخیرا فرقه تروریستی مافیای رجوی در کوچه پس کوچه های نزدیک شهر سرژی که قلعه مخوف اور هم در آنجا واقع است، دست به تبلیغات گسترده و مهمانیهای آنچنانی زده است که گویا با خروج از لیست تروریستی، فتح تهران نزدیک است.

تبلیغات آنها توسط افراد اجیرشده ای انجام می شود که بیشتر آنها تاجیک و افغانی هستند که فرد منفور و معلوم الحالی به نام نادر کاندائی مسئولیت آنها را به عهد دارد.

این افراد در محلهای که ایرانیان حضور دارند دست به تبلیغات و پخش شیرینی می زنند و این طور وانمود می کند که به صورت خودجوش به خاطر خروج فرقه از لیست تروریستی دست به جشن و پایکوبی زده اند.

ولی غافل از اینکه با اولین برخورد، ایرانیان این افراد را شناخته اند و به دلیل منفوریت بالا در بین ایرانیان خارج کشور، بلافاصله دست رد به سینه این افراد اجیرشده زدند.

و چند روز پیش هم فرقه رجوی مهمانی بزرگی با هزینه سرسام آوری به مناسبت خروج از لیست تروریستی در قلعه اورسواز برای افراد سیاست باز و میانه باز و از دور خارج که بیشتر آنها مزدور سازمانهای اطلاعاتی بودند، براه انداخته بود.

ولی باید به این خانم رئیس جمهور مادام العمر گفت؛ به جای این همه هزینه که خرج مشتی اراذل و اوباش می کنید و هیچ دردی را دوا نمیکن،د حداقل مقداری از آن را برای بیرون کشیدن اسیران از لیبرتی به خارج از عراق کن که سالیان سال عمر و جوانی خود را به پای شما و آن شوهر فراریتان گذاشته اند.

گرچه معلوم است این مسائل به مخ منجمد شده شما و آن شوهر وطن فروشتان نمی زند.

به هر حال روزی فرا خواهد رسید که جواب این همه وطن فروشی وخیانت را خواهی پرداخت…

با تشکر
غفور فتاحیان
انجمن یاران ایران-پاریس

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

به یاد جعفر کهزاد منش که به دستور مستقیم رجوی (رهبر مجاهدین خلق) به قتل رسید

 

 

غفور فتاحیان، انجمن یاران، پاریس، هفتم سپتامبر 2012
لینک به منبع

 

به یاد جعفر کهزاد منش نوجوان ۱۷ ساله ای که به دستور مستقیم رجوی در سال ۷۱به قتل رسید

آخرین روزهای شهریور ماه سال ۷۱بود که درحال گذراندن آموزشهای پایه در محلی در داخل قلعه اشرف معروف به اسکان بودیم که به آن مجموع ب می گفتند.

دراین قسمت تعدادی هم بودند که تازه از ایران آمده بودند و جعفر هم یکی از این بچه ها بود.

او نوجوانی بود پر شور و قاطع.

در آنجا هر روز توسط مسئولین سازمان برای ما نشست می گذاشتند و اکثر اوقات هرروز درنشست بودیم. در یکی از همین نشست ها که توسط فرشته یگانه برگذار شده بود، موضوع آمدن سازمان به عراق بود که در این هنگام جعفر بلند شد و با همان لهجه شیرین کردی با قاطعیت تمام گفت:« که به نظر من آمدن سازمان به عراق اشتباه بود و بایستی سازمان از مردم ایران عذرخواهی کند به خاطر آمدنش به عراق ».

فرشته یگانه که پوزش به خاک مالیده شده بود و انتظار چنین جوابی را نداشت به جای پاسخ دادن، با وقاحت و هرزگی تمام گفت:«که شما ها تازه از ایران آمدید و به همراه خود زنگارها و ناخالصی های زیادی را دارید و این مانع درک و فهم شما می شود» .

خلاصه بعد از چند ماه به قرارگاه کوت که در نزدیکی شهر کوت است رفتیم که یک روز خبر آوردند که جعفر به همراه علی شیراز و جعفر معروف به کاک جعفر و حمید ارباب برای انجام ماموریت به مرز رفتند و در آنجا توسط شلیک ناخواسته به قتل رسیده است.

سپس یک مراسم کوچکی برای او گرفتند و یک سالبعد از این موضوع اعلام کردند که جعفر نفوذی وزارت اطلاعات ایران بود و به همین دلیل می خواستند که محل قبر او که در گورستان اشرف بود را تغییر بدهند.

ولی به هر حال رجوی جنایت کار و دارودسته اش حتی تحمل یک انتقاد و یا حرف ساده را نداشتند و فقط و فقط تنها چیزی که در این جهنم رایج بود تعریف وتمجید همانند دلقک از مسعود رجوی ومریم قجر بود وهرچیزی خارج از این را بلا فاصله با انگ مزدور و طعمه، سرکوب می کردند.

چیزی که فقط وفقط به شخص رجوی می آید از زندان شاه بگیر تا مزدوری برای صدام .

دور نیست روزی که رجوی تقاص این همه جنایتهای خود را پس بدهد.

به امید آن روز
غفور فتاحیان- انجمن یاران ایران

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نامه سرگشاده غفور فتاحیان به وزیر داد گستری فرانسه
 

 

غفور فتاحیان ، انجمن یاران ، پاریس
19.06.2012


وزیر محترم دادگستری فرانسه ، خانم کریستین تابیرا
با سلام ودرودهای فراوان


قبل از هر نکته ای مایلم خودم را معرفی کنم اینجانب غفورفتاحیان ازاعضای قدیمی سازمان مجاهدین هستم که به مدت 20سال به طور حرفه ای در قرارگاهای مختلف اسیر تشکیلات رجوی بوده ام.
احتمالا در جریان اخبار وضعیت مجاهدین واشرف وتصمیم دولت عراق مبنی براخراج مجاهدین هستید که تا بحال 5گروه علی رغم مانع تراشی های و سنگ اندازی های سران فرقه به کمپ ترانزیت رفتند وهم اکنون هم این سنگ اندازیها نه تنها کم نشده بلکه بیشتر هم شده است وسران این فرقه اجازه نمی دهند سازمانهای بین المللی دست اندرکار کارشان را انجام بدهند چند روز پیش مریم رجوی در یک موضع گیری گفته بود که به نفرات اشرف دیگر توصیه نمی کند که از اشرف خارج شوند کسانی که با روش ها کار این سازمان اشنایی دارند، خوب می فهمند که این یک دستور تشکیلاتی است برای خونریزی پیشتر ورودرو قرار دادن اسیران اشرف با پلیس ودولت عراق که هم مانند گذشته که پیش از 50نفررا به کام مرگ فرستاد. زیرا سران فرقه نمی خواهند به این ساده گی ها اشرف را از دست بدهند وبه دنبال خرید زمان به هر قیمت هستند چون با بسته شدن اسارتگاه اشرف و بساط فرقه گرایانه این گروه تروریستی به مثابه یک شکست سنگین برای رهبری و کل تشکیلات این گروه می باشد.


ریاست محترم
هم اکنون سازمان مجاهدین به رهبری مریم قجرعضدنلوکه مقر ان در اورسواز در نزدیکی پاریس است می خواهد. یک متینگ با حضور مریم قجرعضدنلو برگزارکند وهدف ازبرگزاری این متینگ این است که درصورت ازدست دادن اشرف می تواند در پاریس هم مانند عراق یک پایگاه امن داشت باشد که محل تاخت وتاز خود قرار دهد.
با شناختی که وتجربه بیست سال عضویت دراین سازمان خطرناک دارم و به ماهیت وعملکردهای آن اشنایی کامل دارم و به دلیل سابقه ام در جریان یک سری از نشستهای این سازمان بودم که بعد از سرنگونی صدام حسین واحتمال اخراج از عراق را سازمان متحمل می دانست ازاین رو طرح جایگزین عراق واشرف را در دستور کار خود قرار داد که مهمترین ان هم همیشه اورسوازبوده فرانسه بوده که بلا فاصله قبل از حمله امریکا به عراق مریم رجوی به طور مخفیانه به فرانسه اعزام شد و در نشت های درونی تشکیلاتی ، سیاسی در چندین مورد خانم پارسایی این جمله را که در صورت از دست دادن اشرف اورسورواز را داریم و به همین خاطر هم مریم به انجا رفته است که جامعه فرانسه را تحت تاثیر خود قرار دهد و به همین دلیل است که سازمان تمام توان خود راروی این متمرکز کرده است .


در حال حاضر هم اگر نگاه کنید دراین روزها مجاهدین تمام تلاش خود را درفرانسه بکار گرفتند که نمونه ان هم همین میتنگی است که می خواهند در ویلپنت پاریس برگزار کنند، آن هم با آوردن نفراتی که پیش ازهشتاد درصد آن ایرانی نیستند ولی با پرداخت پولهای کلان برای هر سخنرانی این کارها را می کند که متاسفانه تعدادی ازشهرداران هم تحت تاثیر بمباران تبلیغاتی قرارگرفتند ودر این نوع برنامه ها شرکت می کنند.
در ضمن براساس قوانین بین اللملی تروریستها در هیچ کجای دنیا حق برگزاری گردهمایی ندارند ان هم سازمان مجاهدین که در لیست سیاه دولت امریکا و چندین سال هم در لیست تروریستی اتحادیه اروپا بوده است. البته هنوز خودسوزیهای سال 2003 درخیابانهای پاریس به دستورتشکیلات فرقه رجوی انجام شد، فراموش نشده است.
در ان زمان هم که من در عراق بودم همین دستور تشکیلاتی به همه ابلاغ شده که در صورت ازاد نشدن مریم نفرات خود را در جلوی کمپ امریکایها در درون اردوگاه اشرف خود را به اتش بکشند.
وزیر محترم دادگستری فرانسه


سازمانی که اصل واساس ان با ترور جنایت بنا شده است،


سازمانی که اعضای ناراضی خود را فقط به خاطر یک انتقاد ساده به مسعود رجوی شکنجه وزندانی می کرد وسپس هم اورا به زندان ابوغریب تحویل می داد،


سازمانی که اعضای خود را جلوی خودروهای پلیس عراق می انداخت،


سازمانی که اعضای خود را پیش 25 سال است اسیر کرد و نمی گذارد یک ملاقات ساده با خانوادهای خود داشت باشند ،


سازمانی که به اعضای خود اجازه دسترسی به یک رادیو را نمی دهد و هزاران مورد دیگر،


ایا چینن سازمانی حق برگزاری چینن گردهمایی را دارد؟
 


Open letter of Mr. Ghafour Fatahiyan to the French Ministry of Justice


Honorable Minister of Justice Madam Christiane Taubira

With greetings ,
Before beginning my letter , I would like to introduce myself. I , Ghafour Fatahiyan , am a former veteran member of People’s Mujahedin Organization (PMOI, MKO, MEK, Rajavi’s cult) who had been a fulltime member and captive of the Rajavi’s cult for twenty years in pmoi different bases .
Honorable Minister of Justice, probably you have been informed about the pmoi situation in Iraq and the Iraqi government decision regarding the expulsion of pmoi from their soil . so far five groups of pmoi members despite of all tricks , deceptions and obstructions which pmoi leadership have implemented , have evacuated the Ashraf and gone to the liberty camp and unfortunately not only those obstructions and tricks are not finished or subsided but also they have got worse and the leadership of this cult do not let the international organizations to do their job on purpose.


Few days ago , Maryam Rajavi , the leader of pmoi in her statement said that she does not advise the remaining groups to leave Ashraf. the people who are familiar with pmoi tactics and their method in dealing with problems , they understand the essence of this order perfectly which is a direct organizational order for more bloodshed and organizing more conflicts and confrontations with the Iraqi police and Iraqi government like the confrontations in the past which took the life of more than fifty people , because the leaders of this cult do not want to lose Ashraf easily and they are trying their best to buy time by all means because by shutting down of Ashraf , they will lose their breeding ground of their cult completely and this event will be considered as a huge and devastating failure and fiasco for the leaders of this cult .


Horable Minister of Justice
The pmoi by the leadership of Maryam Rajavi which her headquarter is situated in Auver sur Oise near Paris , intends to organize a gathering with her presence in Paris. The objective of this gathering is that , if they lose their main and the only cultic breeding ground , Ashraf , in Iraq then they will substitute Ashraf with another safe base in Paris which will be their new breeding ground for their cult.
According to my knowledge and experiences of the essence and content of this organization which I had gained those during my membership in this dangerous organization and based on my presence in many pmoi internal sessions during my stay in pmoi , I know very well that after the downfall of Saddam Hussein and the likelihood of their expulsion from Iraq , the next country for their residence will be France . they intend to reside in their main headquarter and base , Auvers sur Oise in Paris , the place which Maryam Rajavi before the US invasion to Iraq ,was deployed clandestinely.
According to the internal political and organizational sessions which I participated , I heard from Mozugan Parsayee many times that if we lose our main base , Ashraf , we have still our headquarter in Auvers sur Oise and she added , for this reason Maryam Rajavi has gone and deployed there to influence the French society with her presence. this speech is one of the facts which proves my claim and for this reason the pmoi has concentrated all its power in this issue .


As you know , these days pmoi is trying its best to organize this meeting and gathering in Paris and they are struggling to bring as much people as they can in this gathering from different nationalities and I can surely say that more than 80 percent of those people who will participate in this gathering are not Iranian and pmoi pay and spend huge amount of money to attract those people to their gathering and unfortunately some of the French mayors will participate in this gathering as a result of pmoi fake propaganda .
According to the international rules of law and regulations , the terrorist groups do not have the right to organize meetings and gatherings throughout the world . the pmoi has been listed as a foreign terrorist organization in US state department since 17 years ago and also this notorious organization had been listed as a terrorist organization in European Union for a long period of time and no one has forgotten the pmoi self immolations on the streets of Paris in 2003 which was directly orchestrated and ordered by Rajavi’s cult.
In 2003 I was in Iraq when Maryam Rajavi got arrested in Paris , we were told by high ranking officers of pmoi in Ashraf that if Maryam Rajavi was not released immediately , the pmoi members had to set themselves on fire in front of American camp inside Ashraf to show and demonstrate their protest.
Honorable Minister


1. We are talking about an organization which its essence and content is based on crime and terrorism.


2. We are talking about an organization which imprisons and tortures its dissidents only for small criticism against Massoud Rajavi and sending them to the Iraq notorious prison , Abou ghraib.


3. We are talking about an organization which forced its members to throw themselves in front of the Iraqi police vehicles to be killed.


4. We are talking about an organization which has not allowed its members to have a simple meeting with their loved ones and families since 25 years ago and has captivated its members .


5. We are talking about an organization which does not allow its members to have access to a radio and ……………etc.
Yours Excellency, according to the concrete facts which some of them mentioned above , in your opinion such organization is qualified to organize a gathering or meeting in France? Do they have the right to organize such gathering in France ?


With many thanks
Ghafour Fatahiyan
 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد