_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

iran-ghalam@hotmail.com

www.iran-ghalam.de

هرکس که حساب پاک است از محاصبه چه باک

 

 

مهرداد ساغرچی - آلمان
29.04.2013

لینک به منبع

 

چرا شرایط این چنین است؟
مجاهدین چه مشکلی دارند که دریک هفته به راحتی موضع عوض میکنند؟
چرا در قبال دومساله مرز سرخ دارند؟
دو مرز سرخ دیدارخانواده گی اعضا و خروجشان از عراق چرا مرز سرخ اصلی مجاهدین شده است؟
آیا که دیدارخانواده گی باعث از هم پاشیده گی سازمان میشود؟
اگر نیروها همه خالص واز جان گذشته هستند مگر فرقی میکند؟ و زمان ومکان میشناسد؟
آیاحضور درعراق و تلفا ت بهترین را گزینه مبارزه است برای جایگزینی رژیم؟
آیا همه کسانی که ازسازمان خارج میشوند به زعم سازمان اخراجی بوده اند و قول دادند که خارج ازسازمان هم هوادارسازمان باقی بمانند؟
راستی وقتی که کسی از سازمان جدا میشود در درون سازمان به عنوان بریده و بیرون به عنوان خائن معرفی میشود چه طورانتظارداریدکه هوادارشما باقی بماند و باز هم به خدمت کارهای شما در بیاید؟
راستی اگر همه نامه های منتشر شده توسط سازمان به عنوان اسناد بسیارمهم به درخواست افراد نوشته شده چرا یک نفرمحض نمونه پیدا نشد ازسازمان بیرون بیاید وبگوید من نامه نوشتم با میل خودم و حالا هم دارم برای حفظ وپاینبندی به عهد خودم ازسازمان هواداری میکنم؟
چرا هرکس از سازمان خارج میشود به هرصورت میخواهد انتقام بگیرد؟
مگر همه افراد کمبود توجه دارندکه بخواهند دیده شوند؟ آنهم در دنیائی که روزگارش خود بخود پرازمشکلات ونابسامانی هست ومگر کسی بیمار باشد برای خودش مشکل دیگری درست کند؟
شاید هم آنقدر فقط سرخروجش ازسازمان زیرفشار رفته ومجبوربه خودزنی شخصیتی و همینطوراقرارهای اجباری شده که برای اینکه سازمان اگر روزی خواست به عنوان مدرک رو کند؟ آیا سازمان فکرمیکند همه افراد باید عمررفته خود را فراموش کنند و ازسازمان به خاطرسالیان دروغ و هدردادن نیرو و انرژی تشکرهم بکنند که رهبری اجازه شناخت خدای ریاکارشان را به آنها داده است؟
راستی برای سازمان چه منفعتی دارد که ازافراد اقرارنامه میگیرد؟ آیا سازمان نمیداند اگرروزی امکانش باشد این افراد درمحل مناسب سازمان را به خاطرترورشخصیت و شیطان سازی ازافراد به پای میز محاکمه خواهند کشاند؟
مگر از قدیم نگفته اند هرکس که حساب پاک است از محاصبه چه باک است؟
راستی سازمان با این همه قدرتی که مدعی میشود و میگوید همیشه درهای ما بازاست چرا ازچند کلام نفرجدا شده این همه کلافه میشود. تازه آنهم دریک تلویزیون اینترنتی که در ایران قابل دریافت نیست و درخارج کشور هم باید دید چقدربیننده دارد ولی مجاهدین را دریغ ازتحمل یک انتقاد یا اشکال؟؟
چرا مساله بیماران ومرگ های ناشی ازبیماری به نسبت تعداد نفرات درسازمان این قدر آمارش بالاست؟
راستی همه بیماران خودشان قبل از مرگ درخواست کاغذ و قلم میکنند که به رهبری بی همتای بی بدیل بی جانشین و از جان گذشته و همه چیز خودش را داده نامه بنویسند و اقرار کنند بدون رجوی اصلا خدا رو هم نمیشناختند و در مقابل فداکاری رهبری اصلا هیچ بودند...؟
آیا اگر کسی قبل از مرگش نامه ای بنویسد و به مواضع رهبری سازمان انتقاد کند باز هم آنرا برای ثبت یک بار فقط یک بار در تاریخ سازمان چاپ میکنید؟
یعنی درتاریخ چهل وچند ساله سازمان کسی نبوده که یک انتقاد به سازمان بکند؟ که قابل چاپ باشد؟ یعنی اگریک بار اشکالی به رهبری ویا خط مشی سازمان بگیرند معنی اش اینست که ایدئولوژی و کل سازمان زیر علامت سوال رفته است؟ از حق نگذریم که یک بار چنین اتفاقی در دهه شصت رخ داد.مراجعه کنید که نوشته ها ونشریات دهه شصت.
داستان بر سر انقلاب ایدئولوژیک بود.آخه قضیه درهیچ جای دیگری ازتاریخ چند صد ساله اخیرتکرا نشده بود!!! چند تا از برادران مسئول لحظه منفی بر سر کار رهبری داشتند که همسرنزدیک ترین دوستش را جدا کرده بود وچون قابل توضیح دادن نبودو رهبری نمیتوانست توضیح دهدگفت که آنها نوشته هایشان چاپ شد.ولی در انتهای نامه به فساد اخلاقی و فکری خود اقرار کرده بودند که سر رهبری چنین لحظاتی داشتند.
چند هفته پیش بعد از اعلام پذیرش دولت آلبانی برای بیش از دویست نفراز اعضا سازمان دوباره مثل همیشه گفت ما از قبل به اطلاعمان رسیده بود.طبق معمول همه دنیا قبل ازاینکه کاری بکنند با خانم رجوی حتما هماهنگ کرده اند و همینطوردولت آلبانی و بعد سازمان که به کمتراز همه چیزکه راضی نشده خب معامله بهم خورده است.این عین موضع گیری خودشان بود که گفته بودند ما نپذیرفتیم.بعد که شرایط را کاملا خیط دیدند با یک چرخش بسیار قابل توجه گفتند آقا ما لیست خودمان را به آلبانی دادیم ولی خب یکی دیگه نگذاشته است.
آقای کریم غلامی درچند مدت اخیر فقط گوشه ای از آنچه برخودش و چند بیمارتحت اسارت یا کشته شده درسازمان بود اشاره کردبعد هم سازمان به جای جواب دادن شروع کرد به بافتن چرندیاتی که مرغ پخته هم به خنده میافتد. البته برای این همه بی پرنسیبی سیاسی ومطبوعاتی مجاهدین باید ازته قلب متاسف باشیم و شفای عاجل برای این گمراهان مسئلت کنیم. راستی آیا اگریک روزامکانی برای تحقیق باشدکه شما این همه ازترکیه وعراق و اروپا اخبارموثق دارید! را رو کند که همه ساخته ماشین دروغ سازی شماست آنوقت چه میگوید؟
برای ثبت در تاریخ میگویم هردرجه ای که مردم از حکومت اسلامی درد و زجرکشیده اند و دردل کینه ها داشته باشند ولی دلیل نمیشود که ذره ای حتی ذره ای ازکارها وتشکیلات وایدلوژی شما بگذرند.اگرروزی خواستید تفاوت خودتان را با رژیم که ادعای سرنگون کردنش را دارید بگوئیدلطفا مواظب باشید شاید اگر در جمع بزرگتری باشید سیه روی شوید.


مهرداد ساغرچی
 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نامه سر گشاده به شهردار ژنو آقای رمی پاگانی

 

 

مهرداد ساغرچی - آلمان
07.04.2013

لینک به منبع

 

شهردارمحترم
من درابتدا به عنوان یک ایرانی که بیش از بیست و دو سال است از وطن خودم دور بوده ام و تمام دوره جوانی خودم را در سازمان مجاهدین سپری کرده ام و دوم به عنوان کسی که آرزوی رسیدن وطنم ایران به دموکراسی وآزادی را دارد و نهایتا کسی که ماهیت کامل سازمان را با گذران زندگی و عمرم لمس کرده ام و باتوجه به مواضع فعلی سازمان مجاهدین درخصوص وضعیت تراژیک بیش از سه هزار نفراز ساکنان لیبرتی که من با صراحت کامل اذعان میکنم بیش از نود درصد این افراد اسیران خاموش این فرقه هستند و بقیه نفرات هم باترساندن اززندگی درخارج ازمحیط فرقه که جرات بیرون آمدن نخواهند داشت. روش سازمان مجاهدین در برخورد با کسانی که خواهان بیرون رفتن از سازمان را دارند این است که پیشاپیش از آنها اعترافات اجباری برای مزدور و بریده و خائن خواندن خود گرفته و به این بسیاری ازترس چنین اتهاماتی به جبر درون فرقه باقی مانده اند.


آقای شهردار حضوردر عراق هم اکنون برای خود شهروندان عراقی با خطر مرگ و بمب گذاری و خمپاره و گلوله نیز همراه است چه برسد که یک نیروی خارجی که نه امکان و نه شرایط حضورش دریک کشور اسیر جنگ داخلی اعلام نشده مرگبار خواهد بود. اما بازهم رهبری مجاهدین اصرار بر ماندن درعراق وحال هم پا را فراترگذاشته و خواهان برگشت به کمپ اشرف شده است که این شاهدی بر ادعای مامیباشد که رهبری فرقه هیچ قصدی ندارد الا اینکه بخواهد که با ماندن در عراق همچنان مطرح باشد و هزینه این ماندن جان و زندگی افرادش میباشد. من به تاکید میگویم که اگر رهبری فرقه خودش را نماینده اپوزسیون ایران میداند کدامین گروه فعال سیاسی خارج یا داخل کشور مستقیم یا حتی غیر مستقیم ازعملکرد سازمان دفاع کرده یا بالعکس سازمان مجاهدین با کدام یک از گروههای مطرح و غیرمطرح وارد یک مذکراه یا سازگاری سیاسی یا اتحاد حتی کوتاه مدت شده است. روش این فرقه همچنان که در درون فرقه با فرد گرایی مطلق و حرف فقط حرف یک نفر است میباشد دربیرون و مناسبات سیاسی و فی مابین هر کس که به مجاهدین انتقاد کند دشمن محسوب میشود و اگر تمام کارهای آنها را تایید نکند هرگز قابل مذاکره نخواهد بود. این است که اصلی ترین متحدین سیاسی مجاهدین کما اینکه مشاهده میکنید تماما اشخاص خارجی هستند ونه اپوزسیون ایرانی!


به این وسیله ازشما تقاضا دارم که از موقعیت خودتان و ارتباطی که با رهبری سازمان دارید به سود جان انسانهای دربند فرقه استفاده کرده و با فشار قرار دادن سازمان برای وارد شدن به پروسه کاری صلیب سرخ و کمیساریای پناهندگان برای خروج افراد از عراق وانتقال به کشورهای ثالث در این عمل انسانی واخلاقی دخالت کنید.
سازمان مجاهدین قصد دارد به بهانه های مختلف بخصوص پذیرفته شدن همه اعضا به صورت دسته جمعی دریک کشور ثالث در پروسه پذیرش افراد به صورت انفرادی یا دسته های کوچکتر اخلال ایجاد کند. پذیرش افراد دریک کشور اولا یک امر محال است درثانی با این طرح کماکان سازمان میخواهد که کماکان افراد قدرت انتخاب نداشته باشند.
در این روزها کشورآلبانی و بعضی دیگر کشورها برای پذیرش گروهی از افراد ساکن در لیبرتی اعلام آمادگی کردند ما ازشما تقاضا داریم با تشویق وفشار قراردادن سازمان در این امربه آزادی افراد کمک کنید.


با سپاس
مهرداد ساغرچی
07.04.2013
 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نامه به نخست وزیرعراق

 

 

مهرداد ساغرچی - آلمان
04.04.2013

لینک به منبع

 

با احترام
آقای نخست وزیر در روزشنبه کشورآلبانی با اعلام قبول پناهندگی سیاسی بیش از دویست و ده نفرازاعضای اسیر درمقر مجاهدین یک راهگشایی برای حل مساله مجاهدین عراق انجام داد. این اعلام مواضع یک بار دیگر راه مسالمت آمیزبرای خروج این نیروها را از عراق باز کرد. ازشما تقاضا داریم که با همکاری کامل با ارگانهای بین المللی و ایجاد شرایط مناسب برای انتقال و دست یافتن هم وطنان ایرانی ما که سالهاست از زندگی معمولی محروم بودند این امکان و شانس برای نجات این افراد فراهم شود.
آقای نخست وزیر طبق تجربه دوباره مسولین سازمان دراین باره نیز کارشکنی خواهند کرد و با بهانه های مختلف جلو تصمیم افراد را برای خروج افراد خواهند گرفت. اما نقش کمیساریای عالی و همچنین سازمانهای حقوق بشری در فشار برای انجام مراحل قانونی پناهندگی این افراد سازمان را مجبور به عقب نشینی میکند. اطلاع رسانی به اعضا در بند فرقه نیز وسیله دیگری برای نقش برآب کردن نقشه سران فرقه برای مخفی نگه داشتن این شرایط هست. طبق تجربه ما اعضا سابق همیشه سازمان با ایجاد رعب و وحشت که در بیرون سازمان افراد تحویل رژیم ایران میشوند امکان تصمیم گیری بدون ترس را از افراد میگیرند.
پیشاپیش از اقدامات مسالمت آمیز و بشر دوستانه حمایت کامل میکنم.


مهرداد ساغرچی
آلمان / مارس 2013

 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نامه به صدراعظم آلمان

 

 

مهرداد ساغرچی - آلمان
22.03.2013

لینک به منبع

 

خانم رییس با احترام

در روز شنبه 16 مارس دولت آلبانی در یک اقدام بشر دوستانه اعلام به پذیرش دویست و ده نفر از اعضای مستقردر کمپ لیبرتی در بغداد به عنوان پناهنده سیاسی در راستای حفظ جان افراد انجام داد. سران این فرقه با اسیر کردن و جدا کردن افراد از خانواده ها و تمدن بشری بیش از بیست سال است که افراد را ازکمترین امکان زندگی عادی محروم کرده است. هم اکنون در کمپ لیبرتی به دلیل موقعیت سیاسی این مقر در عراق بسیاری افراد در معرض خطرحملات موشکی هستند با این حال رهبری فرقه مجاهدین برای حفظ قدرت خودشان کماکان میخواهد که به بهانه های مختلف افراد را درعراق نگاه دارد.

تعدادی از اعضای سابق سازمان که توانسته اند از آنجا بگریزند توانسته اند در سالهای گذشته در جمهوری آلمان مستقر شده و ضمن برگشت به زندگی عادی و چرخه تولید در کشور آلمان با احترام کامل به قانون اساسی و تمام ملزومات زندگی شرافتمندانه نیزبه میان جامعه و مردم بازگشته و مثبت باشند. این نشان میدهد که جمهوری فدرال آلمان نیز با اقدام بشر دوستانه مشابه دولت آلبانی در این عمل انسانی شریک شده و با فشار برروی فرقه رجوی کمک به آزاد شدن افراد محصور در کمپ لیبرتی انجام بدهد.

من وسایر دوستانی که زودتر به آزادی رسیدیم در این امر از هیچ کمکی در هرزمینه ای برای استقرار و بازگشت این افراد به زندگی عادی به دولت آلمان دریغ نخواهیم کرد.

پیشاپیش از اقدامات بشر دوستانه شما سپاسگزاریم.

 

مهرداد ساغرچی

آلمان/مارس 2013

 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

این دیگه آخرشه!

 

 

مهرداد ساغرچی - آلمان
18.03.2013

لینک به منبع

 

مدتی است که در فرهنگ محاوره فارسی زبانان وقتی از یک چیز خیلی جا میخورند میگویند"این دیگه آخرشه"...خبر پذیرش دویست و ده نفرازساکنان لیبرتی توسط دولت آلبانی در سایت مجاهدین واقعا انعکاس جالب توجهی دارد. حالا یا فکر میکنند که بقیه حالیشان نیست یا خودشان را میزنند به کوچه علی چپ....خب اگر ازخرمردرندی این مواضع که بگذریم شرط رهبری مجاهدین مثل بچه هایی که به والدین برای خریدن چیزی پیله میکنند میماند: از یک طرف میگه همه ما را بدون استثنا به آمریکا ببرید که امنتیتمان تامین باشد یا همه به اشرف ببرید. خداییش میشه بین این دو انتخاب یک معادله برقرار کرد یا نمیشه؟ من که گفتم این دیگه آخرشه! بعدش آقای استیونسون هم ازاین یاوه درحد تیم ملی دفاع کرده و گفته تنها راه نجات یکی از این دو راه است...از طرفی طبق گفته خود اطلاعیه فرقه این موضوع را قبلا دولت آلبانی به مجاهدین اعلام کرده و گفته بی سر وصدا شما قبول کنید تا بقیه کشورها هم تشویق به انتقال سایرین بشود وسازمان هم با بهانه تراشی و اینکه نمایندگانش را به آنجا فرستاده تا بتواند در یک بیابان برهوت یک اشرف دیگربنا کند که انقلاب یک مرتبه سوراخ نشود و افراد انسانهای دیگر را نبینند و دچار گناه نشوند و عملیات جاری و غسل هم به پا باشد. بعد هم هیچ سوالی نشود و تمام ساکنان به خرج سازمان به آلبانی منتقل شوند و اینکه این سازمان اینقدر به فکر نیروهایش هست کسی بقیه کور هستند نمیبینند.

اما ازشوخی گذشته واقعا این برخورد خودش اوج نامردی سازمان درحق نیروهایش هست. سازمان میداند انتقال همه افراد به آمریکا تقریبا از محالات است و این را درون سازمان به عنوان توطئه رژیم معرفی میکند که میخواهد سازمان را بپاشاند و باین وسیله ذهن افراد کماکان در این باره درشک است . نکته دیگر اگر سازمان ازقبل چنین چیزی را میدانسته و به نیروهایش نگفته این هم یک فرقه نامردی و نامردمی در حق نیروهایش هست.

سوال من از مسولین سازمان این است آیا واقعا شما ایرانی هستید که با هم وطن خود که خودش را برای شما فدا کرده نمیخواهد چند روزی را بدون استرس وترس لحظه ای از فروریختن بمب وخمپاره برسرش بگذراند. آخر دو سوم افراد همین الان بازنشسته هستند. اگر در اشرف هم باشید به مرز نزدیکتر و در معرض موشک های زمین به زمین رژیم هستید و میدانید که رژیم به هیچ تعهد بین المللی پایبند نیست. خودتان میدانید شعاربرگشت به اشرف  فقط برای حفظ خودتان به عنوان رهبری سازمان و نام و نشان خودتان هست و بس .

باورکنید این ایام میگذرد و روزی میشود که تک تک کسانی که شما عمر وجوانییشان را فدای حرفهای شما کردند از شما نخواهند گذشت. آنروز باید پاسخ همه آنها را بدهید. شاید کسانی که ازدست شما فرار کردند کاری به شما نداشته باشند. آنانکه ماندند باور کنید ازاین گذرایام نخواهند گذشت. سخت است روزی که بخواهید پاسخ این روزها را بدهید. شاید اگر همین جابجایی را پذیرفته بودید همین هشت نفر که جان باختند درمیان ازدست رفته گان نبودند. امیدوارم تا دیر نشده و بیشتر از این خون نریخته به فکر سایرین باشید. دوران خیلی چیزها به سرآمده است. خوابهای پنبه دانه ئی نمونه سوریه و عراق که ایران نیز چنین خواهد به سرآمده است. ابرقدرتهای جهانی بجز منطق سود و پول به چیز دیگری نمی اندیشند و این نیز برایشان تامین است پس کسی به گروهی با گذشته و حال مثل این که دیده شده سرمایه نخواهد گذاشت. پس بیائید جان سایرین را نجات بدهید شاید کمی بارتان سبک ترشود.

 

مهرداد ساغرچی

آلمان –مارس 2013

 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نامه به آقای بان کی مون

 

 

مهرداد ساغرچی - آلمان
11.03.2013

لینک به منبع

 

دبیرکل سازمان ملل متحد

با توجه به اتفاقات یک ماه گذشته که و نگرانی مردم و جامعه ایرانی بخصوص خانواده هائی که فرزندانشان درکمپ لیبرتی در اسارت فرقه سازمان مجاهدین میباشند وبیش از دو دهه امکان ملاقات و کسب آگاهی از عزیزانشان را نداشته اند.

بعد از حملات موشکی اخیر هم به جای تلاش سران و رهبری فرقه جهت خارج کردن افراد از عراق با تبلیغات گسترده بین المللی علیه صلح بانان ارگانهای بین المللی و بخصوص کمیساریای پناهندگان واز طرفی زیر فشارگذاشتن افراد فرقه برای اینکه در ملاقات با نمایندگان کمیساریا اصرار برماندن در عراق داشته باشند برای محدود کردن اقدامات بشر دوستانه شما برای خروج صلح آمیز و آرام افراد اقدام میکنند.

ازشما تقاضا داریم با به جریان انداختن پروسه پناهندگی افراد به صورت انفرادی و تک به تک در یک محیط بدون حضور سران سازمان به خاطر امکان انتخاب بدون فشار افراد قرار بگیرند. ازشما تقاضا دارم که قبل ازاینکه قربانیان بیشتری برای کسب اعتبار وفشار برروی افکاربین المللی از سوی رهبران سازمان اتخاذ شود با دخالت مستقیم ارگانهای تحت مسولیت شما و سازمان ملل از پیش آمدن یک تراژدی جلوگیری کنید.

آقای رئیس از فشارها و تبلیغات هرگز نگران نباشید. هم اکنون دریک سایت های تبلیغاتی سازمان تمامی کسانی که بدون استثنا مقاله ای در انتقاد از سازمان نوشته اند به عنوان مامورین رژیم ایران معرفی شده اند. این سازمان هرکس را که مطابق خواسته خودشان عمل نکند دشمن اعلام میکند. این روش سنتی این سازمان در برخورد با دیگران است.

مطمئن باشید که افکار عمومی انسانهای صلح طلب پشتیبان عملکردها و کوشش های شما برای آزادی افراد اسیر در فرقه میباشد.

مهرداد ساغرچی

 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

کینه شتری مجاهدین

 

 

مهرداد ساغرچی - آلمان
19.02.2013

لینک به منبع

 

بعد از حمله به لیبرتی موجی از محکومیت این عمل در همه جا دیده شد. اما این موضوع باز هم در فرهنگ مجاهدین لوث و بی معنی است. وقتی کینه یک شخص یا عده ای یا گروهی را به دل بگیرند تا نابودی طرف مقابل کوتاه نمیایند مگر اینکه بگوید من "مجاهد شدم" به مثابه توبه پذیرفته میشود.!..حال نگاه کنید در اولین روزحمله آقای مارتین کوبلربلافاصله ضمن محکومیت این عمل خواستاراقدامات فوری دولت عراق و همچنین حضورنمایندگان کمیساریا شد .اما کینه شتری رهبری مجاهدین اجازه نمیدهد حال به شمال کره زمین رفته اند و اسقف ولزرا به موضع گیری کشانده اند که بگوید همه چی زیرسر اقای کوبلر بوده است و عامل اصلی حمله را او دانسته اند واقعا مرغ پخته هم ازاین لابی کردن مجاهدین به گریه میافتد که آخر چه جوردیپلماسی است که آخرش هم میگویند تنها راه برگردان افراد از لیبرتی به اشرف است..حتی اگر اصلا ازسیاست هم چیزی ندانند لا اقل میدانند که اشرف میتواند هدف موشک های بیشتری از طرف ایران قراربگیرد اما من که هیچ استدلالی بجزکینه شتری مجاهدین نمیبینم که چون نماینده کمیساریا با امکانات و چک های سفید قابل خریدن نبوده و مجاهد نشده حتما باید عوض بشود و برود و همه موشک ها را تا به ایشان نبندند ول کن نیستند ولو اینکه به کلیسا بروند و برای چند ساعتی هم در محضر اسقف به عبادت بپردازند. به هرروی درمغرب زمین خیلی مشکل نیست که بخواهی یک اسقف به حرفهایت گوش کند اما اینکه یک اسقف را وادار به موضع گیری سیاسی بکنید آن هم درباره یک شخص که توسط ارگانهای سازمان ملل انتخاب شده و بعد هم تقاضای عوض شدن او به خاطر اینکه حاضربه همکاری پشت پرده با رهبری مجاهدین نشده است..به هر حال آدم ازیک طرف به پررویی بی اندازه این جماعت فکر میکند واز طرف دیگربه کینه شتری این تفکروایدِیولوژی پی میبرد و ازطرف دیگر به تمام استدالات رهبری مجاهدین درباره نماینده ویژه و برگشتنشان به زندان اشرف به یک چیز میرسد آن هم این جماعت یا دیوانه اند یا خودشان را به دیوانگی زدند یا بقیه را دیوانه میدانند...درهرشکلش برایشان شفای عاجل آرزومندم.

 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

محکومیت حمله به لیبرتی

این حمله وحشتناک تحت هرعنوان محکوم غیرقانونی و غیر اخلاقی و هدف قرار دادن غیر نظامیان یک عمل جنایتکارانه است

 

 

مهرداد ساغرچی - آلمان
15.02.2013

لینک به منبع

 

این حمله وحشتناک تحت هرعنوان محکوم غیرقانونی و غیر اخلاقی و هدف قرار دادن غیر نظامیان یک عمل جنایتکارانه است.
وقتی که خبرحمله با این ابعاد را میشنویم از خود پرسیدم که این مهم به سود کیست و ازطرف چه کسی حمایت شده است و بانی ای حمله کیست؟ آنچه که مسلم است رژیم ایران در آستانه انتخابات خود وبا حمایت لابی های خود در عراق توانسته چنین حمله ای را طراحی و اجرا کند. اما آیا این حمله قابل پیش بینی نبود؟ آیا بعد از قریب پنج سال که دولت عراق مستمرا از رهبری مجاهدین خواهان ترک عراق شده باز از این دست اتفاقات پیش بینی نمیشد.؟ آیا نمیتوانستند این را ببینند که رژیم برای قدرت نمایی و جنگ درونی خودش و دست بالا داشتن در انتخابات میباید آنرا به نمایش میگذاشت.و آیا رهبری مجاهدین با این همه ادعا درخدای استراتژی وتاکتیک بودن این مساله به این ساده گی را پیش بینی نکرده بود؟ که رژیم حاضراست به هرقیمت خودش را مطرح کند و یا اینکه این قابل دیدن نبود که تنها قربانی این جنگ قدرت اعضا محصوردراردوگاه لیبرتی هستند؟ در این میان تمامی ارگانهای بین المللی حقوق بشری و حتی سیاسی خواستار خروج مجاهدین ازعراق شدند.اما کارشکنی توسط چه کسی انجام میشود.؟ دولت عراق یا مردم عراق یا رژیم یا عوامل رژیم در عراق یا دشمنان بین المللی مجاهدین؟! که نمیگذارند مجاهدین از عراق خارج شوند.عراقی که بیش ازهمه برای شهروندان خودش خطرناک است وهر روز درهرگوشه ای ازاربیل تا بصره به خاک و خون کشیده میشوند. آیا واقعا این یک بیماری نیست که در کشوری متحد عینی دشمنش است بازاصرار درماندن آن کشوررا داشته باشد. درهرصورت این خونها مسولیتش با کسانی است که میدانستند چه در انتظار نیروها و اعضایشان هست ولی با شعار وحرف بی محتوا وفقط برای اسم و رسم و مطرح شدن خودش به این همه فلاکت و سختی برای کسانی که برایش جان و خانمان را درطبق گذاشته اند میکشاند. حال باز هم دوردیگری از پیراهن خونین دردست گرفتن و دور دیگری ازسرکوب داخلی برای نیروهای محصور در لیبرتی شروع میشود. راستی چه هدیه ای بهترازاین خوراک تبلیغاتی برای مظلوم نمایی مجاهدین پیدا میشد. اما هزار افسوس که خون فرزندان ایران زمین این چنین برزمین میریزد و هیچ کس پاسخگو نیست. من تمام نفرات کشته شده را میشناسم. مهدی عابد مردی که به دلیل فشار بیش ازحد دچاردیسک حاد کمربود و به او دستورداده شده بود که باید همیشه اول صبح باشد. زمانی فوتبالیست عالی بود . اما بعد همیشه دستش به کمرش بود.هرچند وقت یکبار یک مسولیتی به او میدادند و دوباره ازش میگرفتند خلاصه ازدوران نوجوانی گیرسازمان افتاده بود و دست ازسرش برنمیداشتند.
اکبر عزیزی با صدای ظریف و لحجه شیرین شمالی همیشه ساکت بود و میگفت دیگر چاره ای نیست باید بمانیم و بسوزیم.سالها بود که در آشپزخانه و شیرینی پزی کار میکرد وهمیشه دلش برای شهر وروستایش پر میکشید و هروقت درخلوت حرف میزدیم
ازآرزوی یک بار دیدن دهات ودریای شمال حرف میزد...به هرحال ضمن هم دردی با خانواده قربانیان خواستار دخالت ارگانهای بین المللی و درخواست از کشورهای غربی برای پذیرش تک به تک افراد اسیر به عنوان پناهنده هستیم.


مهرداد ساغرچی
15.02.2013
 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نامه سرگشاده آقای مهرداد ساغرچی به آقای مارتین کوبلر

 

 

مهرداد ساغرچی - آلمان
09.02.2013

لینک به منبع

 

با احترام نماینده ویژه کمیساریای عالی ملل متحد
اینجانب مهرداد ساغرچی یکی ازاسرای سابق درمیان مجاهدین بودم که با کمک صلیب سرخ وکمیساریا توانستم آزادی خودم را بدست بیاورم.وبه دنیای آزاد برسم.
دردرون فرقه اکثرافراد دوست دارند که آزاد زندگی کنندولی رهبری فرقه با شیطان سازی همه آنچه که خارج ازسیم خاردارهای فرقه است برای نفرات تحت اسارت فکری و عقیدتی خودشان وحشت خروج را درست کرده اند.


افراد اجازه دسترسی به ارتباط مینیمم را با خانواده هایشان از سالیان خیلی قبل ندارند.
افراد مجبوربه اعترافهای اجباری درباره نحوه فکرکردن به هرآنچه که مخالف نظرات رهبری فرقه هست مجبورمیشوند.
افراد قبل ازملاقات با نمایندگان ارگانهای بین المللی توجیه شده ومجبوربه گفتن شرایط غیرواقعی از زندگی خود میشوند واگر خلاف آنرا را بگویند بعد از ملاقات تحت بدترین شرایط وفشارها قرارمیگیرند .
تمامی نفرات بطورسیستماتیک توسط نفرات شستشوی مغزی شد درتمام ساعات شبا نه روزکنترل میشوند.
تمامی نفرات خواستاردسترسی به تماس با خانواده هایشان و عزیزانشان میباشند. اما چنین درخواستی وحتی بیان چنین احساسی از گناهان نابخشودنی به زعم رهبری مجاهدین میباشد.


آقای رییس
با توجه به شرایطی به خاطرتلاش های شما پیش آمده وبا بسته شدن زندان اشرف بسیاری ازشرایط برای سرکوب نیروها توسط سازمان مجاهدین دیگر محیا نیست.
باتوجه به اینکه چترتشکیلاتی برای فرقه ها اصلی ترین حربه تسلط وبه اسارت نگه داشتن میباشد.
با توجه به اینک کمپ لیبرتی میتواند کمپ ترانزیت برای خروج نیروهای متقاضی برای پناهندگی باشد.
به همین دلیل سازمان مجاهدین با یک کارزارتبلیغاتی سعی درعوض کردن موقعیت حقوقی کمپ ترانزیت لیبرتی به کمپ پناهندگی دارد تا به این وسیله بتواند با اختیارکامل زندان غیرقابل دسترس دیگری مثل کمپ اشرف بسازد و با این کارش دست همه ارگانهای حقوق بشری ودولتی را ازبابت کنترل روی سازمانش کوتاه کند.


آقای رییس
ازشما تقاضا دارم به عنوان کسی که خودم قبلا دراین گروه اسیربوده ام ودردها ورنج های بسیاررا کشیده ام...اجازه ندهید که یک باردیگررهبری سازمان مجاهدین با خرج هزینه های میلیونی و خریدن لابی های مختلف به این هدف خود برسد.
ازشما درخواست دارم که امکان مصاحبه مستقیم و منفرد دریک محل بی طرف بدون حضورمسولان فرقه با تک تک افراد ترتیب بدهید. تا هرکدام بتوانند آزادانه و بدون ترس تصمیم بگیرند. ازشما تقاضا دارم که نگذارید اجبارات سازمان برنیروها باعث ازبین رفتن عمروزندگی آنها بشود.


ازشما تقاضا دارم که با جدا کردن افراد بیمارونگهداری آنها در محل دیگری امکان سواستفاده سازمان را ازبیماران بگیرید.تجربه ثابت کرده است که سازمان با عدم رسیدگی به بیماران و قرارندادن داروو امکانات بیماری آنها را طولانی کرده است و ازاین راه به دو هدف رسیده است:
یکم: اینکه بسیاری ازافراد ناراضی درسازمان درزمره بیماران هستند و سازمان ضمن سواستفاده تبلیغاتی ازآنها به این وسیله مظلوم نمایی میکند.


دوم: موضوع نیاوردن بسیاری ازناراضیان تحت عنوان بیماربرای انجام ملاقاتها و مصاحبه های معمول نیز وسیله دیگری برای سرکوب وپیش بردن خط فرقه برای جلوگیری ازافشاگری های بیماران میباشد.
پیشاپیش انجمن ایران فانوس ازتلاشهای شما حمایت میکند. سازمان مجاهدین باراه اندازی تبلیغات منفی علیه شما تلاش میکند بی طرفی شما و کارهای بسیار کمک کننده به نیروهای تحت اسارت فرقه را چالش کشیده وافکارعمومی را مخدوش کند. ما اطمینان داریم هرکس که حرف وعمل درستی درراستای آزاد کردن افراد تحت اسارت فرقه بخواهد انجام بدهد تحت تهمتهای واهی رهبری فرقه مجاهدین قرارمیگیرد. ولی دیگراین اقدامات بی اثراست و حقوق بشرو انسانیت پیروز است.


با سپاس
مهرداد ساغرچی/آلمان فوریه 2013
 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نامه سرگشاده آقای مهرداد ساغرچی به پارلمان اروپا

 

 

مهرداد ساغرچی - آلمان
02.02.2013

http://iran-fanous.de/middle/1886-Sagharchi-Name-02.02.2013.htm

 

با احترام
من به عنوان یک قربانی فرقه رجوی به مدت نزدیک به بیست سال زندگی ام را دراین فرقه گذرانده ام. با کمک صلیب سرخ وکمیساریای پناهندگان موفق به خروج ازاین فرقه جهنمی شده ام.
تمام افرادی که به زوردر این فرقه نگه داشته شده اند هیچ امکان دسترسی به دنیای آزاد واخبار و اتفاقات را ندارند.
همه چیز تحت کنترل رهبری فرقه و طبقه بندی شده میباشد.
افراد روزانه باید بخاطردگر اندیشی تحت سختترین سرکوب روحی قراربگیرند.
صحبت کردن دونفره دراین فرقه جزگناهان بزرگ میباشد. هر کس که بخواهد با خانواده خود تماس داشته باشد با انگ نفوذی و بریده از مبارزه مورد آزار و اذیت قرار میگیرد.
افراد بیش از بیست سال است که از همسران خود به اجبارجدا شده اند.
بسیاری ازوالدین بیش از بیست سال است که فرزندان خود را ندیده اند چرا که فکرکردن به فرزند جزمرزسرخهای رهبری فرقه میباشد.
در چنین شرایطی رهبری فرقه با کلان هزینه های بی حساب برای جذب شخصیتهای سیاسی بخصوص در سطح اروپا برای خودش و کارهایش درصدد کسب مشروعیت است.
اصلی ترین قربانی این بازی سیاسی فرقه مجاهدین نفرات تحت کنترل و اسیر درمناسبات فرقه میباشند چرا که مسولان ورهبران این فرقه به راحتی در کشورهای غربی درحال زندگی تجملاتی خود میباشند.
انجمن ایران فانوس وظیفه خود میداند که از شمانمایندگان محترم پارلمان اروپا برای کمک و نجات انسانهای اسیر در دست گروه مجاهدین درخواست کمک کند و برای انجام مصاحبه این افراد با صلیب سرخ و کمیساریای پناهندگان بدون حضور ودخالت رهبران این فرقه به رهبری این فرقه که متاسفانه دوستانی هم در پارلمان اروپا دارند این مهم را گوشزد فرمایید.


با سپاس
مهرداد ساغرچی
آلمان 02.02.2013

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد