_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

iran-ghalam@hotmail.com

www.iran-ghalam.de

تحلیل از حسین نژاد در مورد اطلاعیه سازمان‏  مجاهدین
اعتراف رسمی فرقه رجوی به سر به نیست کردن مخالفین داخل خود
 

 

به قلم قربانعلی حسین نژاد، ایران قلم، دوازدهم ژوئن 2013، پاریس
 

اطلاعیه رسمی سازمان مجاهدین:

کسانبکه مدعی مرگ مشکوک بستگانشان در اشرف یا لیبرتی هستند بروند به دادگاههای صالحه شکایت کنند می آییم آنجا جوابشان را می گوییم!!!!

باور نمی کنید؟ در این سایت رسمی مجاهدین اطلاعیه با امضای کمیسیون قضایی شورا! را در لینگ زیر بخوانید و بخندید!
http://www.iran-efshagari.com/index.php?option=com_content&view=article&id=9945:-l-r-l-r-&catid=3:2010-12-28-06-02-26&Itemid=4


واقعا مضحک است!... انگار آدم امانتی به کسی بسپارد وقتی بخواهد بپرسد امانتم کو؟ بگوید برو شکایت کن!! خوب هر فرد عاقلی این را اعتراف به خوردن یا از بین بردن امانت می شمارد و الا حد اقل این است که آنرا نشان می داد یا می گفت سالم و در دست من است ولی نمی دهم!!

این اطلاعیه با فراخواندن اعضای بالا و قدیمی سابق سازمان که آنها را با بیشرمی تمام ماموران وزارت اطلاعات رژیم توصیف کرده به شکایت از سازمان واقعا نشان می دهد که فرقه رجوی در نتیجه افشاگریهای جدا شدگان به چه روز فلاکت بار و هذیان گویی افتاده است؟!

آخر حضرات مدعی تنها آلترناتیو دموکراتیک بودن! آیا این جواب دموکراتیک به یک سؤال در مورد سرنوشت یک فرد در سازمان می باشد؟ یا اعتراف و اثبات حرف مدعی است؟! مگر نمی توانستید به جای پنجاه سطر اطلاعیه با آسمان ریسمان بافی و نقل فاکتهای صدها بار تکرار شده از ده تا بیست سال پیش که هیچ ربطی هم به موضوع ندارند یک سطر فقط بنویسید که فلانی زنده و در لیبرتی است و این هم نامه اش یا صدا و تصویرش در این عصر ارتباطات و وسایل ارتباطی که در لیبرتی در انحصار رهبری فرقه می باشد؟! تا مدعی قانع و خاموش و اصلا بور و شرمگین شود؟
 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

حضیض ابتذال و رسوایی رجوی در برخورد با استعفای دو عضو مهم شورا، آقایان روحانی و قصیم

 

 

به قلم قربانعلی حسین نژاد، ایران قلم، یازدهم ژوئن 2013، پاریس
عضو جدا شده سارمان مجاهدین و مترجم ارشد سابق بخش روابط خارجی سازمان در عراق

ghorbanali1329@gmail.com


اطلاعیه سازمان مجاهدین با امضای دبیرخانه شورا را در مورد استعفای آقایان روحانی و قصیم حتما بخوانید تا ببینید واقعا زهی بی منطقی و تناقض بافی!! استعفا از حزب یا سازمان سیاسی استعفا از یک شغل یا مقام و منصب نیست که نیاز به قبول یا رد داشته باشد کدام حقوق و قانون می گوید که استعفا را نباید ناگهانی داد!! وانگهی خودتان نوشته اید غیر مترقبه و ناگهانی ولی می گویید از مدتها قبل به بهانه های مختلف به نشستها نمی آمدند!! می گویید می آمدند سؤالاتشان را مطرح می کردند در حالی که اساسا آقایان روحانی و قصیم چنانکه در اطلاعیه شان آمده به همین علت استعفا داده اند که سؤالاتشان در این سی سال گذشته بدون جواب مانده بود. وانگهی در کجای جهان امروز به جز احزاب منحل شده دیکتاتوری قرن گذسته مانند حزب کمونیست شوروی در زمان استالین خروج از حزب خیانت و از پشت خنجر زدن و جزء دشمن شدن به شمار می رود؟!... چرا به جای جواب گفتن حتی به یکی از انتقادات آنها در اطلاعیه مشترکشان به حرفهایی که مطرح نکرده اند پرداخته اید؟ بعد هم مثل برخورد با همه ما جدا شدگان از سازمان منتها فعلا به صورت پوشیده و مقدماتی! با مشکوک تلقی کردن این اقدام شجاعانه اقایان روحانی و قصیم آندو را هم عامل اطلاعات رژیم خوانده اند! با این اطلاعیه کاملا رهبری مجاهدین خودش را بیش از پیش نزد جامعه ایرانیان خارج رسوا و بی آبرو و منزوی می سازد.

از لیست امضا کنندگان بیانیه نیز جالب است که بیش از نود درصدشان از اعضا و مسؤلین سازمان مجاهدین در عراق می باشند که به تصریح خود اطلاعیه نویسان پاریس نشین در نشست غایب بودند یعنی در جریان بحثهای نشست نبوده اند تا نظر بدهند و فقط برای امضای بیانیه های آماده مورد مصرف دارند، خودتان به اسامی دست نوشته فرقه مجاهدین نگاه کنید.
http://www.iran-efshagari.com/index.php?option=com_content&view=article&id=10012:2013-06-09-05-03-15&catid=3:2010-12-28-06-02-26&Itemid=4


که یادآور بیانیه های میلیونی جعلی به اسم عراقیان می باشد که فارسی می نوشتند می دادند من به عربی ترجمه می کردم!! با این تفاوت که در دومی اصلا امضا کننده ای در کار نبود! ولی در این نوع اطلاعیه های سازمانی مگر کسی جرأت دارد امضا نکند؟ مخصوصا در سازمان و در تشکیلات عراق. به علاوه کسانی را در میان امضا کنندگان می شناسم که سالها باهم در یک قسمت سازمان در عراق کار میکردیم و کاملا می شناسمشان و می دانم که مخالف و منتقد سرسخت رهبری سازمان یعنی رییس شورا هستند ولی زیر فشار و اختناق حاکم بر دستگاه رجوی بویژه در لیبرتی مجبور به امضای این اطلاعیه شده اند. بفرمایید در کجای جهان امروز شست یک حزب یا تشکلی بیانیه ای می دهد که نود درصد امضا کنندگانش که عضو آن تشکل باشند در نشست حضور نداشته باشند.

 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

آقایان کریم قصیم و محمد رضا روحانی کار بسیار بجا و درستی کردند ولی جای نگرانی از وضعیت گروگانهای رجوی در این اطلاعیه خالی است

 

 

قربانعلی حسین نژاد، پاریس، ششم ژوئن ۲۰۱۳

لینک به منبع (صفحه فیسبوک آقای حسین نژاد)

 

اعلام جدایی دو شخصیت مهم و دو رییس کمیسیون آقایان محمد رضا روحانی و کربم قصیم از شورای ملی مقاومت

بسیار کار بجا و درستی کردند ما همیشه در اشرف این سالهای اخیر برایمان سوال بود که وقتی اینجا مسعود رجوی به ما می گوید ضربه خلع سلاح موجب رشد اپورتونیسم یعنی منظورش مخالفت با خطوط رهبری در شما شده و نباید هم پرسید مسول ضربه کیست؟! الآن شرایط مناسب جواب دادن نیست! حالا به شوراییها چه می گوید به آنها که نمی تواند بگوید سوال نکنید اصلا آنها که در فضای آزاد هستند چرا اعتراض نمی کنند و استعفا نمی دهند؟ اکنون این اعلام جدایی دو شخصیت مهم و کلیدی شورا که هر دو رییس کمیسیون در آن بودند حجتی است برای بقیه که استعفا داده و همچون ما جداشدگان از سازمان حقایق موجود و ضربات رجوی به کل جنبش آزادیخواهانه ایران را که در خدمت به بقای سی ساله این رژیم بوده افشا کنند. اکنون از وقاحت رهبری فرقه بعید نیست مثل موارد مشابه بگوید ما خودمان اخراجشان کردیم همراه با انواع ناسزا و تهمت به این دو شخصیت ملی مبارز.

در رابطه با اطلاعیه مشترک این دو بزرگوار فقط یادآور می شوم که جای مساله مبرم روز جنبش آزادیخواهانه مردم ایران یعنی سرنوست بهترین فرزندان این مردم که در خاک عراق در معرض توطئه نابودی توسط رژیم جنایتکار آخوندی و باندهای تروریستیش در عراق قرار دارند در این اطلاعیه خالی است و تنها تاکید کلی و در اساس و ظاهر درست و بحق روی حق آزادی در اشرف و لیبرتی صحه گذاشتن بر اشتباه دهساله رهبری مجاهدین در نگهداری این نیروها در عراق ترور و بحران که عملا خواست رژیم هم می باشد به شمار می رود. حیی وقتی خانه شخصی فرد هم خطرناک می شود همه عاقلان فرد را به ترک خانه فرا می خوانند و اینجا صحبت از حق و حقوق بازی با جان فرد است بگذریم از اینکه نه زمین اشرف و نه موجودی آن حق و دارایی مجاهدین نیست و من به عنوان ساکن بیش از ببست سال در اشرف و مترجم تمام نوشته ها و اسناد و نامه ها و بیانبه ها و نشریه و سایت سازمان به عربی از جمله اسناد و قراردادها و نامه های رهبری سازمان به سران رژیم سابق عراق شاهد بودم که درآمد عمده سازمان از فروش کوپنهای نفت بود که دولت وقث عراق به سازمان می داد به علاوه سرمایه گذاری این پولها در کشورهای مختلف به نام افراد که منبع درآمد سازمان تا کنون می باشد. طبق این اسناد که خودم ترجمه می کردم سهمیه سازمان از نفت عراق در ماه سه میلیون بشکه بود. همه اشرفیان قدیم و حدید هم می دانند که تمام فضای سبز و ساختمانها اساسا به دست کارگران و مهندسین ومعماران و بناها و آهنگران و دروپنجره سازان عراقی که برخی هم به همین علت به دست عوامل رژیم ترور شده و به شهادت رسیدند و عکسها و بنای یادبودشان در مزار شهدا در اشرف بود ساخته شده اند که دستمزدهایشان هم از پول نفت خود این عراقیان توسط مجاهدین پرداخت شده و تمام ماشینها و وسایل موجودهم با همین پول عراق خریداری شده اند لذا حق مردم بیچاره عراق هستند بگذریم از دهها هزار سلاح و مهمات این ملت بیچاره که تسلیم دشمنشان یعنی اشغالگران آمریکایی کردند. بله قبولش سخت و تلخ است ولی عین واقعیت است که نوشتم.

قربانعلی حسین نژاد عضو جدا شده یک سال پیش از سازمان مجاهدین و با خروج از کمپ لیبرتی با سی سال سابقه تشکیلاتی مترجم ارشد بخش روربط خارجی سازمان در فرانسه و عراق بیش از بیست و پنج سال همسر مجاهد شهید فریده کریم زاده (طیبه) مسول اداره امور مقر شورا (پایگاه شکری) در پاریس تا سال ۶۷٫

 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نامه سر گشادۀ علی حسین نژاد به وزیرامور خارجه ایالات متحدۀ آمریکا در اعتراض به افتتاح دفتر شورای ملی مقاومت در واشنگتن
 

 

قربانعلی حسین نژاد، ایران قلم، دوازدهم می ۲۰۱۳

 

وزیر خارجۀ محترم ایالات متحدۀ آمریکا آقای جان کری،
با عرض سلام و خسته نباشید،
آقای وزیر،


اینجانب علی حسین نژاد از قربانیان سازمان مجاهدین خلق ایران (MEK) هستم که سالیان متمادی در تشکیلات مخوف این سازمان که اکنون در حقیقت فرقۀ (سکت) رجوی است در واقع تحت اسارت بودم که سرانجام به کمک سازمان ملل توانستم از آن جهنم رجوی ساخته و فرقۀ ضد انسانی بیرون بیایم و اکنون در کشور فرانسه پناهنده هستم.


اینجانب اعتراض خودم را نسبت به باز شدن دفتر شورای ملی به اصطلاح مقاومت که بازوی برون مرزی و سیاسی فرقه یا سکت (کالت) رجوی موسوم به سازمان مجاهدین خلق ایران (MEK) می باشد ابراز می دارم زیرا این کار دولت امریکا توهین به ملت بزرگ ایران و تمامی انسانهای شرافتمند و آزادی خواه جهان است چرا که این یک فرقه و سکت خطرناک می باشد که در پوش مبارزه با رژیم ایران جوانان را فریفته و اسیر خود و رهبری مطلق گرای خود می کند رهبریی که همۀ فریب خوردگانش را به عبادت و پرستش خود تا کشته شدن برای حفاظت از این رهبری مجبور می کند. این رهبری با بهانه تراشی ها و کارشکنیهایی نظیر شرط گذاشتن انتقال افرادش در عراق به کشورهای ثالث مبنی بر یا همه یا هیچ کس عملا در تلاشهای سازمان ملل متحد و کمیساریای عالی پناهندگان ملل متحد برای انتقال ساکنان کمپهای لیبرتی و اشرف در عراق به کشورهای ثالث که اصرار و خواستۀ دولت عراق می باشد اخلال می کند و تنها هدفش به کشتن دادن این افراد برای حفاظت از رهبری این فرقه می باشد و این در حالیست که بسیاری از این افراد که رهبری سازمان آنها را با فریب و نیرنگ از کشورهای غربی از جمله از خود آمریکا به عراق برده است افرادی دانشجو یا تحصیلکرده در دانشگاههای مختلف آمریکا و کشورهای اروپایی هستند و بسیاری از این افراد را تا کنون طی 20 سال در عملیاتهای مختلف در کادر ارتش صدام حسین به کشتن داده است و برخی نیز با توجه به شرایط بحرانی و وحشت و ترور در عراق کشته شده و یا در اثر فقدان امکانات دارویی و درمانی در وضعیت کنونی عراق و فشارهای ناشی از آزار و اذیت و شکنجه های روحی و ذهنی و فکری رهبری فرقۀ رجوی یا همان سازمان مجاهدین خلق ایران (MEK) و بیگاریهایی که به صورت کارهای سنگین و شاق از افراد از ساعت 5 صبح تا نیمه شب می کشد غالبا در اثر سکتۀ قلبی یا بیشتر در اثر سکتۀ مغزی فوت می کنند چنانکه آقای مهندس حسین برزمهری مهندس راه و ساختمان فارغ التحصیل دانشگاه واشنگتن چند روز پیش در کمپ لیبرتی بنابر اطلاعیۀ اخیر سازمان مجاهدین خلق ایران (MEK) در نتیجۀ سکتۀ مغزی درگذشت. وی که هنوز پسر و دخترش در آمریکا به سر می برند در این مدت 25 سال که توسط رهبری این سازمان از آمریکا به عراق برده شده بود مانند دیگر افراد سازمان در عراق از فرزندانش و فرزندانش نیز از او هیچ اطلاعی نداشته اند زیرا در این فرقه هر گونه ارتباط و تماس افراد با اعضای خانواده هایشان ممنوع است و افراد به طور کلی از دنیای بیرون قطع می باشند و از استفاده از انترنت و موبایل و تلویزیونها و حتی رادیو و مطبوعات محروم هستند و به هیچ وسیله ای حتی نامه نگاری و پست نیز دسترسی ندارند و همه نیز به دستور رهبری فرقه زنانشان را طلاق داده و این زنان طبق اصول این فرقه تنها به رهبر این فرقه یعنی مسعود رجوی تعلق دارند.


بنابراین شما با آزاد گذاشتن فعالیت چنین فرقه ای و اجازۀ افتتاح دفتر دادن به رهبری این فرقۀ ضد حقوق بشر اصول نوین حقوق بشر بین المللی و ارزشهای باقی گذاشته شده توسط بنیانگذار حقوق بشر آمریکا یعنی آبراهام لینکلن را زیر پا گذاشته اید. لذا اینجانب به عنوان یکی از افراد قربانی این فرقه که سالیان در داخل این فرقه بودم و به خوبی آن را می شناسم و تنها گوشۀ ناچیزی از وضعیت افراد در آن را در این نامه توانستم برای شما بازگو کنم خواستار بستن این دفتر و بیرون کردن نمایندگان این فرقۀ ضد انسانی و ضد حقوق بشر که رهبری آن مانع خروج افراد اسیرش از خاک عراق می باشد هستیم.

با احترام
علی حسین نژاد عضو سابق قدیمی و جدا شدۀ سازمان مجاهدین خلق ایران (MEK)
11 مه 2013
 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

از «ویروس سبز» تا «ویروس کشور ثالث»!! (پس رئیس جمهور برگزیده مجاهدین خلق، فرقه رجوی، چه شد؟)

 

 

قربانعلی حسین نژاد، وبلاگ حسین نژاد، هشتم می ۲۰۱۳

لینک به منبع

 

بقلم قربانعلی حسین نژاد عضو جدا شده از سازمان مجاهدین و مترجم ارشد سابق رجوی در عراق

ایمیل: ghorbanali1329@gmail.com

چند روز پیش از طریق دوستانم که جدیدا از سازمان مجاهدین جدا شده و از کمپ لیبرتی بیرون آمده و اکنون در بغداد هستند مطلع شدم که علیرغم جوسازیها و تبلیغات دروغین و کنترلهای فیزیکی شدید افراد توسط سران فرقۀ رجوی موج جدایی و فرار از زندان رجوی ساختۀ لیبرتی با شکستن حصارهای تشکیلاتی و فیزیکی و روانی و تبلیغاتی فرقه، همچنان ادامه دارد و علاوه بر دو نفری که سه هفته پیش بیرون آمده بودند طی هفتۀ گذشته نیز سه نفر موفق به فرار از این زندان شده اند. این افراد می گویند که رجوی طی پیامی داخلی که برای همه در لیبرتی خوانده شده گفته است که «ویروس کشور ثالث» به صورت یک عارضه در میان افراد ما در حال گسترش و پیشروی است و باید همه مواظب این ویروس و عارضه باشند و آن را در ذهن و فکر و کردار و گفتار خود و دیگران کشف کنند! (همچون «عارضۀ اپورتونیستی ناشی از خلع سلاح» که رجوی در سالهای ۲۰۰۴ به بعد نسبت به آن طی سلسله پیامهایی مکررا هشدار می داد و می گفت این عارضه الآن همگانی شده و هر کسی از بالاترین مسئولین تا پایین ترین فرد کم و بیش دچار این عارضه می باشد!!)، و این یعنی اعتراف به گسترش نارضایتی و مخالفت با خطوط رهبری در میان افراد سازمان در عراق و خواست عمومی مبنی بر خروج از جهنم عراق و انتقال به کشور ثالث. همچنین رجوی در پیامش رفتن برای مصاحبه با کمیساریا را «خیانت و لگدمال کردن خون شهدای لیبرتی» دانسته و همچنان بر تحریم مصاحبه با سازمان ملل اصرار و تأکید کرده است.

این نخستین بار نیست که رجوی در اعتراف به بی پایگاهی خود و فرقه اش از واژۀ «ویروس» و همه گیر شدن آن استفاده می کند. دو سال پیش در اشرف نیز رجوی در نشستی عمومی با ما با ناسزا به مردم گفت این مردم ویروس سبز گرفته اند!! تا موسوی و کروبی در صحنه بودند آنها هم در خیابان بودند همین که رهبری نزول و نشست کرد آنها هم نشست کردند، این را که گفت من که پشت صندلیها داشتم در محل مخصوص قدم زدن قدم می زدم یواشکی به یکی از دوستان هم قسمتی ام که به هم اعتماد داشتیم نزدیک شدم گفتم پس قرار بود ایشان رهبری را به دست بگیرند پس آلترناتیو چه شد؟ رئیس جمهور برگزیدۀ ۷۰ درصدی چه شد؟ وقتی دیدیم فضلی که کشیک کنترل افراد بود دارد به ما نزدیک می شود از هم جدا شدیم.. بعد از چند دقیقه که دوباره با دوستم بهم رسیدیم و فضلی حواسش به کنترل افرادی دیگر بود دوستم یواشکی به من گفت: معلوم نیست مردمی که قرار بود ویتامین مقاومت و مجاهدین را داشته باشند چه شد و چه کسی باعث شد که امروز ویروس سبز بگیرند؟!…

حال که رجوی به دنبال آن اعترافش به بی پایگاهی خود و فرقه اش در میان مردم ایران، اینگونه به بی پایگاهی خود و افکار و خطوط سیاسی اش در داخل خود سازمان مجاهدین و در میان حتی وفادارترین افراد به خودش و فراگیر شدن خواست انتقال به کشور ثالث در میان افراد سازمان در عراق اعتراف می کند، و با توجه به تکرار حملۀ تروریستی موشکی بر لیبرتی که برای دومین بار در هفتۀ گذشته صورت گرفت و خوشبختانه تلفاتی در برنداشت و وجود احتمال و خطرات تهدید کنندۀ تروریستی دیگر در آینده با توجه به شرایط بحرانی و جنگ مذهبی داخلی در عراق و نیز فوت و درگذشت بیماران و مجروحین ساکن لیبرتی در نتیجۀ عدم وجود امکانات دارویی و پزشکی در عراق جنگ زده که تا همین اواخر نمونه های جدیدی از آن توسط خود سازمان مجاهدین اعلام شده است و خطر تکرار این موارد فوت در آینده و افزایش تهدیدات علیه جان بقیۀ افراد، دیگرهیچ ایرانی و خارجی بویژه مسئولان سازمان ملل و کمیساریای عالی پناهندگان ملل متحد و مسئولین کشورها نباید فریب تبلیغات دروغین رهبران این سازمان بویژه مریم رجوی چه مستقیم از زبان خودشان و چه غیر مستقیم از زبان و قلم لابیهای خریدار شده اشان مبنی بر اینکه «ساکنان لیبرتی» خواستار «انتقال به اشرف» یعنی باقی ماندن در عراق هستند را بخورد بلکه همگان باید فعالانه در جهت اعمال فشار بر رهبری این فرقه برای از سرگیری مصاحبه ها با کمیساریای عالی پناهندگان ملل متحد در عراق و موافقت با انتقال به صورت تعدادی و دسته ای به کشورهای مختلف غربی که تنها راه معقول و امکان پذیر برای نجات جان این اسیران و رهایی آنها از جهنم عراق می باشد و دست برداشتن از کارشکنی در تلاشهای سازمان ملل در این راستا و از رد پیشنهادهای خیرخواهانۀ برخی کشورها مانند آلبانی و آلمان مبنی بر پذیرش تعدادی از ساکنان لیبرتی، بیش از پیش کار و تلاش کنند. به امید گسترش این تلاشها و موفقیت همگان برای انتقال هر چه سریعتر این افراد به کشورهای ثالث.

 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نامۀ علی حسین نژاد به آقای کوبلر در مورد ضرورت دیدارهای خانوادگی

در کمپ لیبرتی و انتقال ساکنان آن به کشورهای ثالث

 

 

قربانعلی حسین نژاد، ایران قلم، ششم می ۲۰۱۳

 

آقای مارتین کوبلر نمایندۀ دبیر کل سازمان ملل در عراق و رئیس هیأت همیاری ملل متحد با عراق (یونامی)،

اینجانب علی حسین نژاد جدا شده از سازمان مجاهدین خلق ایران (MEK) در آوریل 2012، با درود برای شما وتمامی دست اندکاران یونامی و دیگر ارگانهای ملل متحد در عراق،

قبل از هر نکته ای می خواستم از زحمات وتلاشهای شبانه روزی شما برای نجات جان اسیران فرقۀ رجوی در کمپ لیبرتی صمیمانه تشکر و قدردانی کنم.

 

آقای رئیس،

درست یک سال پیش در همین روزها یعنی اوائل ماه می 2012 به دنبال خروجم از کمپ لیبرتی و از صفوف سازمان مجاهدین خلق ایران (MEK) به کمک آقای نیکولا رئیس هیأت دیدار کنندۀ بخش مانیتورینگ حقوق بشر یونامی از لیبرتی به حضور شما در بغداد رسیدم و با شما از نزدیک و با حضور آقای نیکولا دیدار و گفتگو کردم و وضعیت دوستمانم را در آنجا برایتان شرح داده و ضرورت نجات آنها از جمله دختر بزرگم زینب حسین نژاد از دست این فرقه را به شما یادآور شدم.

 

این سومین نامه ای است که در این یک سال به دنبال دیدار و گفتگوی حضوری اینجانب با شخص جنابعالی در محل دفتر نمایندگی سازمان ملل (یونامی) در بغداد برایتان می نویسم. بعد از آن نامه ها که در آنها تقاضای فشار بر رهبری سازمان مجاهدین خلق ایران (MEK) برای اجازۀ ملاقات با دخترم و نیز ملاقات دختر کوچکترم که مقیم ایران می باشد با خواهرش زینب را (دو خواهری که هرگز در عمرشان همدیگر را ندیده اند) کرده بودم،  تمام تلاشهای من و کمیساریای عالی پناهندگان ملل متحد که به دستور و لطف شما صورت گرفت و نیز تلاشهای وزارت حقوق بشر دولت عراق برای دیدار من با دخترم زینب (35 ساله) ساکن کمپ لیبرتی و نیز دیدار خواهرش آذر (مونا) (31 ساله) با او به علت مخالفت رهبری سازمان با این دیدارها به شکست انجامید و نه من و نه دختر کوچکم موفق به دیدار با دخترم زینب نشدیم بویژه اینکه دختر کوچکترم آذر (مونا) حسین نژاد حتی موقع بازگشتش به تهران به دم در کمپ لیبرتی رفت تا شاید مسئولان سازمان مجاهدین خلق ایران (MEK) به ترحم آمده و به او اجازۀ دیدار برای اولین بار و لو از دور با خواهرش زینب را بدهند ولی چنین اجازه ای به او داده نشد و او سرانجام با چشمانی گریان در لیبرتی را به سوی فرودگاه بغداد ترک کرد و به ایران بازگشت و اکنون وقتی  در نامه هایش از ایران برایم می نویسد که چگونه هر شب خواب دیدار با خواهرش را می بیند شما می توانید تصور کنید که من به عنوان پدر این دو فرزند دور از هم و همه مان دور از همدیگر چه حالی پیدا می کنم؟.

 

درست است که کمیساریا و وزارت حقوق بشر عراق گفتند تنهایی با او صحبت کردیم ولی او با این دیدراها موافقت نکرد، ولی شما خودتان بهتر می دانید که این خواستۀ واقعی یک فرد انسانی با عواطف شناختۀ شده بین پدر و فرزند و بین دو خواهر آن هم دو خواهری که همدیگر را اصلا ندیده اند نمی تواند باشد بنابراین به طور حتم این رهبری سازمان و اطاعت کور از این رهبری است که مانع این دیدارهای خانوادگی است، بنابراین تنها راه پاسخ به این نیاز ضروری و اولیۀ حقوق بشری یعنی حق دیدار بین اعضای درجه اول یک خانواده فشار جامعۀ بین المللی بر رهبری این سازمان از جمله مریم رجوی مقیم پاریس است که رهبر علنی آن می باشد چنانکه همین فشارها موجب شد رهبری سازمان، کمپ اشرف را که سرزمین مقدس می نامید تخلیه کند و به انتقال افراد به کمپ لیبرتی رضایت دهد. اکنون نیز تنها فشار جامعۀ جهانی است که می تواند برای دیدار خانواده ها با اسیران کمپ لیبرتی و انتقال آنها به کشورهای ثالث که رهبری سازمان مجاهدین خلق ایران (MEK) در این راه کارشکنی می کند، کارساز باشد بویژه اینکه نزدیک به یک سوم افراد ساکن کمپهای لیبرتی و اشرف دارای مدارک اقامت و پناهندگی در کشورهای اروپا و آمریکا و بسیاری از آنان تحصیلکرده ها و فارغ التحصیلان دانشگاههای این کشورها هستند که حق دارند به کشورهای مربوطه بازگردند از جمله دخترم زینب که تحصیلکردۀ فرانسه و دارای مدارک اقامت و پناهندگی در فرانسه می باشد حق دارد که به کشور فرانسه انتقال یابد و من نیز که به فرانسه آمده ام در این سنین پیری بیصبرانه منتظر او هستم.

 

این روزها جامعۀ جهانی و همۀ شخصیت ها و محافل و نهادهای بین المللی و کسانی که ذره ای شرف و وجدان انسانی دارند خواهان بیرون آوردن این انسانهای اسیر از جهنم عراق و فرستادن آنها به کشور ثالث هستند، چنان که کشورهای آلبانی و آلمان برای پذیرش تعدادی از این اسیران اعلام آمادگی کرده اند، ولی متاسفانه سران سازمان مجاهدین خلق ایران (MEK) منجمله مریم رجوی در پاریس این پیشنهاد خیرخواهانه و انسان دوستانۀ این کشورها را با بهانۀ «یا همه یا هیچ کس» رد کردند و با هزینۀ پول های کلان رودرروی جامعه جهانی ایستاده وخواهان برگرداندن این اسیران به قتلگاه سابقشان اشرف هستند و دقیقا در این راستا و به منظور کارشکنی در تلاشهای انتقال افراد به کشورهای ثالث مصاحبه ها با کمیساریای عالی پناهندگان ملل متحد را تحریم کرده اند و مسعود رجوی رهبر سازمان مجاهدین خلق ایران (MEK)  چنانکه افراد جدیدا بیرون آمده از کمپ لیبرتی می گویند طی پیامی داخلی هر گونه خواست و علاقۀ رفتن به کشور ثالث را ویروس توصیف کرده و هر فردی را که بخواهد برای مصاحبه با کمیساریا برود خائن نامیده است.

همین چندی پیش هم مریم رجوی با کمک  لابیهای خریداری شدۀ خود جلسه ای را در ژنو برگزار کرده و خواهان نگه داشتن ساکنان کمپ لیبرتی در خاک عراق به بهانۀ غیر ممکن بازگشت به اشرف گردید.

 

آقای رئیس،

اینجانب چنانکه برایتان در ملاقات حضوری شرح دادم مانند همۀ جدا شدگان سازمان مجاهدین خلق ایران (MEK) شاهد بودم که در تشکیلات این سازمان کسی حق انتقاد به سران و رهبری آن را ندارد و هر گونه انتقاد و کوچکترین شک و تردید در مورد خط و خطوط و سیاستهای رهبری حتی در ذهن فرد گناهی نابخشودنی به شمار رفته و آن فرد مورد انواع توهینها و دشنامها  و تحقیرها در برابر جمع یعنی مورد بدترین شکنجه و آزار روانی قرار می گیرد. در بیرون سازمان نیز هر کسی خلاف خواسته های رهبری این فرقه عمل کند یا دست به افشای ترفندها و اعمال و دروغهای آنها بزند از جمله ما جدا شدگان از آن که سالیان طولانی در داخل سازمان مجاهدین خلق ایران (MEK) بودیم بلافاصله توسط رهبری آن با عناوینی مانند مزدور وعامل رژیم ایران و با انواع تهمتها و ناسزاها و با تبلیغات سنگین خریداری شده مورد هجوم قرار می گیرد همچنان که همواره علیه شخص شما هم  دست به این قبیل لجن پراکنیها زده  و می زنند که خوشبختانه اخیرا با دفاع کاملا روشن شخص آقای دبیر کل ملل متحد از شما در قبال این تهمتها و لجن پراکنی ها علیه شما تمام این کارهایشان بر ضد خود آنها تبدیل شد و این بار شیوه های غیر اخلاقی رهبری سازمان مجاهدین خلق ایران (MEK) در سطح جهانی نیز به طور بیسابقه ای رسوا و افشا گردید.

 

اینجانب ضمن محکوم کردن تهمتها و ناسزاهای رهبری این سازمان علیه شما و ضمن حمایت از موضعگیری اخیر شخص دبیر کل ملل متحد آقای بان کی مون در دفاع از شما و انتقاد شدید اللحنشان از این شیوۀ رهبران سازمان به هدف نگهداری افراد در عراق، از زحمات شما برای نجات انسانهای اسیر در کمپهای لیبرتی و اشرف در عراق و انتقال آنها به کشورهای ثالث قدردانی کرده و ایستادگی شما را در برابر ترفندهای رهبری سازمان ارج می نهم و شما را به ادامۀ این ایستادگی و پایداری و تلاش بیشتر برای وادار کردن دولتهای کشورهای ثالث به پذیرفتن هر تعداد از دوستان اسیر ما در کمپهای لیبرتی و اشرف در عراق و فشار بیشتر بر رهبری سازمان مجاهدین خلق ایران (MEK) برای تن دادن به دیدارهای خانوادگی در کمپ لیبرتی و موافقت با انتقال افراد به کشورهای ثالث به هر طریق و با هر تعداد، فرا می خوانم.

 

علی حسین نژاد – پاریس

3 مه 2013

Ghorbanali1329@gmail.com

 

 

رونوشت به:

دبیر کل سازمان ملل آقای بان کی مون

دفتر مانیتورینگ حقوق بشر یونامی

دفتر مرکزی کمیساریای عالی پناهندگان ملل متحد

دفتر کمیساریای عالی پناهندگان ملل متحد – عراق – پروژۀ أشرف - لیبرتی

نخست وزیری عراق

وزارت حقوق بشر عراق

دفتر مرکزی کمیتۀ بین المللی صلیب سرخ

نمایندگی صلیب سرخ جهانی در عراق

سازمان عفو بین الملل

دیدبان حقوق بشر

 

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد