_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

iran-ghalam@hotmail.com

www.iran-ghalam.de

شعار "زنده باد بهار" احمدی نژاد به بار نشست و رجوی را هم شوکه کرد

 

مسعود جابانی، بیست و هفتم ژوئن 2013

 

اصلا معلوم نیست که چرا اقای احمدی نژاد که عملا طرفدار پروپاقرص زمستان بود، چگونه شعار زنده باد بهار را در آخرین ماه های ریاست جمهوریش بکار برد و اصلا معلوم هم نیست که منظور ایشان از بهار همان بهاری است که سبز است و بلبلان در روی شاخسار درختانش نغمه سرائی می کنند و یا بهاری است که او با ااعتقادات ویژه اش در دنیای خیالی خود به تصویر کشیده است. اما بهر حال هر چه که باشد نیت او در انتخابات به بار نشست و رنگ بهار را اینبار نه رحیم مشائی بلکه روحانی با اکثریت آرا بر سرزمین غبار گرفته مان پاشید.


مردمی که به روحانی رای دادند اینبار آگاهانه می دانستند که چگونه به خودشیفتگان و خودکامگان "نه" بگویند. رای " نه" مردم تنها سینه تمامیت خواهان درون حکومتی را نشانه نرفت، بلکه فراتر از آن به گروه هائی که خواهان جنگ داخلی به کمک نیروهای خارجی بودند ، نیز مربوط می شد.


رجوی چه هدفی را دنبال می کند؟
برای مجاهدین فشار عمومی، اعدام، حمله نظامی، سنگسار و بایکوت اقتصادی در راستای سرنگونی رژیم! از نعمات خدادادی محسوب می شود.آنان فکر می کنند که هرچه بیشتر رژیم فشارهای بالا را روی مردم اعمال کند آنها بهتر می توانند خود را درجامعه بین المللی بعنوان نجات دهنده بشریت ! معرفی کرده و آنان را سرکیسه کنند


در واقع آنان مایلند تا فضای سیاسی ایران نظامی-امنیتی گردد تا آنان بتوانند به استراتژی مسلحانه خود علیه رژیم، مشروعیت بخشند. آنها تمامی آزادی های صنفی و اجتماعی از هرنوع و میزانی که بدست آید را محصول مبارزه قهرآمیز می دانند و بر این باورند که هرنوع کار عمرانی و آبادانی هم که در کشور صورت پذیرد، نقشه حکومتی برای سرکوب و یا کنترل جنبش های مردمی محسوب می شود. در واقع به نظر آنان هیچکس حق ندارد کوچکترین نقطه سفیدی در پرونده رژیم بیابد. زیرا خود آن نقطه راه به مماشات با رژیم برده و خیانت محض به انقلاب ! محسوب می شود. با این منطق مشخص است که ریاست جمهوری آقای روحانی نه تنها آب پاکی روی دست آنان ریخت، بلکه توانست تمامی شعر و شعارها و تحلیل های سیاسی آنان را مبنی بر عدم شرکت حداکثری مردم و پذیرش مبارزه را با شکست روبرو کند.


انتخاب روحانی توسط مردم علیرغم تمامی محدودیت ها، تنش و از هم پاشیدگی بسیاری از گروه های برانداز و خشونت طلب را به دنبال داشت. زیرا آنان بر این گمان بودند که به دنبال هشت سال سرکوب و ایجاد فضای امنیتی، می تواند فضای عمومی را برای پذیرش یک حمله نظامی و خیزش های مردمی آماده سازد. در همین رابطه می توانید با مراجعه به مقالات و تحلیل های آنان( قبل و بعد از انتخابات ) به میزان تنش ها و از هم پاشیدگی نظرات آنان پی ببرید. در واقع مردم ایران ثابت کردند که به هیچوجه اعتمادی به آلترناتیو های باسمه ای خارج کشوری ندارند و راه حل مشکلات خویش را در همان فضای محدود و فشارهای اجتماعی- اقتصادی پیدا خواهند نمود.
عکس العمل مجاهدین پس از انتخابات


بسیج نیروئی و گردهم آئی مجاهدین در روز 23 ژوئن برای تجلیل از شروع مبارزه مسلحانه در ویلیپنت فرانسه که به برکت پول های بادآورده از صدام و دیگر متحدان اسرائیلی و آمریکائی صورت پذیرفت در واقع می خواست بنوعی موجودیت خویش را در صحنه سیاسی ثابت کند. در مورد چگونگی بسیج نیرو و شوهای تبلیغاتی مجاهدین نظرتان را به گزارش ایران- فانوس جلب می نمایم.
http://iran-fanous.de/middle/2015-Iran%20Fanous-Shekast-24.06.2013.htm


شهردار پاریس از مریم رجوی در این گردهمائی بعنوان رئیس جمهور منتخب نام می برد و خانم لیندا چاوز او را متملقانه نجات دهنده تمامی زنان جهان معرفی می نماید .آنها بخوبی می دانند که مریم رجوی به این تملقات و تعاریف بشدت نیازمند است آقای رجوی بخوبی می داند که پس از بازشدن فضای سیاسی ایران دیگر کشورهای اروپائی نیازی نمی بینند تا با مخالفان به بحث و گفتگو بنشینند.


آنچه که مسلم است مردم ایران بدور از شعر و شعارهای رسواشده و در همان فضای محدود، راهشان را انتخاب نموده اند و تحت هیچ شرایطی زیر بار نسخه های از پیش تعیین شده احزاب و سازمانهای جدا از خلق نخواهند رفت.

 

مسعود جابانی

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

سالروز زنده یاد هادی شمس حائری

 

 

مسعود جابانی، کانون وبلاگ نویسان مستقل ایرانی، سی و یکم می ۲۰۱۳

 

وقتی دلت خسته شــد ، دیگر خنده معنایی ندارد فـقـط می خندی تا دیگران ، غم آشیانه کرده در چشمانت را نـبـیـنـنـد ! وقتی دلت خسته شــد ، دیگر حتی اشکهای شبانه هـم آرامت نمی کنند فـقـط گریه می کنی چون به گریه کردن عادت کرده ای ! وقتی دلت خسته شــد ، دیگر هیچ چیز آرامت نمی کند به جز دل بریدن و رفتن

.اول ژوئن سالگرد زنده یاد هادی شمس حائری است. سال قبل در چنین روزهائی هنوز هادی از دیدن شنای پرندگان دریائی و پریدن پرندگان بر شاخسار درختان لذت می برد چیزی که تا آن زمان هیچوفت نظرش را جلب نکرده بود. چشم های هادی همه جا تصویر خیالی از امیر و نصرت را در ذهنش ثبت می کرد .

به صحرا بنگرم صحرا تو بینم

به دریا بنگرم دریا تو بینم

به هر جا بنگرم کوه و در و دشت نشان از قامت زیبا تو بینم

سال گذشته در چنین روزی هادی با همه دوستانش در دیداری صمیمی برای آخرین بار تجدید پیمان کرد و برای آنان با صدای زیبایش شعر” رازشمع” را خواند . شعری که در واقع زندگی و اهداف و انگیزه های او را در غالبی زیبا به تصویر کشیده است. او این شعر را در سالهای اسارتش در زمان شاه با زنده یاد موسی خیابانی در زندان می خواند.

من شمعم ، شمع شبانه در عالم‌گشته فسانه

همه جا خود را می‌سوزم …… که شب یاران افروزم

………………..

می‌سوزم تا به سحرگه از رازم‌کس نشدآگه

خوش و بی‌پروا می‌سوزم …… که زسرتا پا می‌سوزم

………………..

نه وفاداری …. نه وفاخواهی …. که به‌قلب من …. ببرد راهی …. چوجان من افروزد

………………..

همه‌خودبینی …. همه‌خودخواهی …. نشودپیدا …. دل‌آگاهی …. {زمن وفا آموزد}(۲)

………………..

من و شب و پروانه من و دل دیوانه به اشک وآتش خرسند

………………..

توحال من‌کی ‌دانی که خود نباشی چون من به عشق رویی پابند

………………..

اگرچوآتش خوش ‌سوزم شبها {خوشم‌که بزمی افروزم شبها}(۲) با هرلبخند

………………..

من در راه محبت پا از سر نشناسم از، آ،تش ، نکنم پروا

من در راه محبت پا از سر نشناسم از، آ،تش ، نکنم پروا

………………..

یک امشب من با شادی می‌سوزم تاکه شود فردا

دل من ز وفا می‌سوزد که وفا به شما آموزد در این دنیا.

هادی با چشمانی باز و منتظر به دیار ابدی پرکشید کسی چه میداند شاید او بتواند از حصار اشرف عبور کند و نصرت و امیر را در آغوش بکشد. کسی چه می داند شاید او توانسته باشد در ضمیر ناخودآگاه امیر واژه هائی از عشق و امید بنشاند. کسی چه می داند شاید او توانسته باشد در کنار نصرت نشسته و موهایش را شانه کشیده باشد. لحظاتی که ناخودآگاه نصرت موهایش را به دستهای خیالی پدر سپرده و تمامی وجودش غرق لذت آن لحظات می شود.

هادی با ماست با همه دوستانش با همه آنانی که به او دلبسته بودند و با او برسر رهائی همه اسیران هم پیمان شدند.

( امیر و نصرت فرزندان زنده یاد هادی شمس حائری هستند که همکنون در لیبرتی- عراق در اسارت بسر می برند

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

تورهای مسافرتی مجاهدین خلق (فرقه رجوی) و تجلیل ۳۰ خرداد، روز اعلام مبارزه مسلحانه

 

 

مسعود جابانی، کانون وبلاگ نویسان مستقل ایرانی، سی و یکم  می ۲۰۱۳

لینک به منبع

 

قابل توجه پناهجویان در کشورهای اروپائی – تورهای مسافرتی مجاهدین به پاریس دررابطه با تجلیل ۳۰ خرداد، روز اعلام مبارزه مسلحانه

هموطنان ، فارسی زبانان و پناهجویانی که همکنون با تحمل مشقات و سختی های بسیارمنتظردریافت اجازه اقامت درکشورمیزبان بسرمی برید !.

زندگی در شرایط انتظار و حداقل امکانات و فشارهای روحی و جسمی در کمپ های پناهندگی بسیارشکننده و طاقت فرساست.

انسانهائیکه از شرایط ناهنجارسرزمینشان برای رسیدن به آرامش و امنیت و زندگی بهتر با عزیزانشان وداع کرده و با پذیرش ریسک سفربه بهشت موعود!، به یکی از کشورهای اروپائی پناه آورده اند، باید در آنجا نیز مواظب دلالان مجاهدین در کمپ های پناهندگی باشند تا آنان نتوانند با دادن وعده های سرخرمن و اطلاعات موهوم با سرنوشت آنان بازی کنند.

زندگی در غربت و یا پذیرش شرایط جدید در کشور میزبان، قبول قوانین و ضوابط آن کشور را به دنبال خواهد داشت و نتیجتا باید به آن تن داد تا پروسه اقامت به مشکلات و بن بستهای اداری و قانونی برخورد نکند.

یکی ازمهمترین قوانین پناهنگی، عبورغیرمجازازمرزکشوری است که پرونده پناهندگی در آن به جریان افتاده و پناهجو در آن ثبت گردیده است. قانون دیگری هم که پروسه طبیعی پناهندگی را به بن بست می کشاند، درگیری و ایجاد آشوب و بزهکاری و.. ..می باشد که در نهایت به دخالت پلیس منجر شده و برای فرد پرونده تشکیل داده می شود.

مورد خروج غیرمجاز ازکشورمیزبان، یکی از مواردی است که باید بسیار مورد توجه پناهجویان قرار گیرد زیرا نقض آن می تواند در سرنوشت آنان نقش بسیار مهمی را ایفا نماید. چیزی که دلالان مجاهدین هیچگونه مسئولیتی را در این مورد نمی پذیرند.

در این رابطه سازمان مجاهدین هرساله برای پرکردن صحنه های نمایش و شوهای تبلیغاتی خویش در پاریس از ترفندهای متنوعی استفاده می کند تا بتواند اتوبوس ها را به مقصد پاریس پرنماید. آنان می خواهند که با دادن وعده هائی همچون دادن اطلاعات مفید برای گرفتن اقامت و همچنین گرفتن عکس در صفوف تظاهرات با تمثال ! مسعود و مریم به عنوان مدرکی برای تکمیل پرونده ! پناهجو را با خود به صفوف تظاهرات خویش بکشانند. در ضمن وعده های آنان همچون:

سه روز تفریح و کشتی سواری در رود سند، برج ایفل ، شانزه لیزه و دیدن قصر لوئی ها و استفاده مجانی از هتل چند ستاره در پاریس ( در بیشتر موارد هتل ایبس ) برای بسیج نیرو بویژه مردم کشورهای دیگر که از همه جا بیخبرند هم فال است وهم تماشا

در محل گردهمائی هم همیشه به اندازه کافی ساندیس برای بردن و خوردن آماده است. بنابرین سه روز تور تفریحی با اقامت در هتلهای چند ستاره و مخارج خورد و خوراک و …. بسیار دلچسب و جذاب به نظر می رسد. اما در اینجا چند مسئله بسیار مهم باید برای این بسیجیان مهترم مشخص باشد.

از همه مهمتر اینکه گرفتن عکس در تظاهراتی که آرم مجاهدین و عکس آقا و خانم رجوی حمل می شود برای پرونده پناهندگی از هیچگونه اعتباری برخوردار نبوده و دیگر مسئولین امور پناهندگی به آن به چشم حامیان فرقه ای تروریستی می نگرند.

و در ضمن باید از خود سئوال کرد که آیا می شود از طرفی استراتژی خشونت و ترور مجاهدین را محکوم کرد ولی هر ساله اعلام مبارزه مسلحانه و به کشتن دادن هزاران آزادیخواه را در ۳۰ خرداد ۶۰ جشن گرفت و تور مسافرتی با هزینه دربدر شدن پناهجویان گذاشت؟

آیا می شود با حضور در چنین گردهمائی به اسارت صدها تن از فرزندان پرشور این مرز و بوم که در اسارت جسمی و حصار تشکیلاتی مجاهدین در عراق بسر می برند، مهر تائید زد ؟

گذشته از این آیا می توانید با عبور غیرمجاز ریسک سالها دربدری و زندگی غیرقانونی را بپذیرید ؟ آیا مجاهدین این هزینه سنگین را به شما می پردازند؟

آنها سالهاست که ثابت کرده اند که مردم برایشان همانهائی هستند که در خدمتشان باشند و تاریخ مصرفشان هم با یک حرکت و صدای انتقادآمیز به پایان خواهد رسید..

هموطنان آزادیخواهان و پناهجویان هزینه تور سه روزه مسافرتی به پاریس را مجاهدین از جیب اربابان قبلی و جدید می پردازند. مجاهدین به تعداد کسانیکه حضور می یابند هم از اربابان خود مواجب می گیرند. در واقع هزینه تمامی این شوهای تبلیغاتی را ، شما می پردازید. شمائی که آینده و سرنوشت خود را برای فرفه ای ضدمردمی پیش فروش کرده اید .

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مجاهدین خلق ، اپوزیسیون اپوزیسیون ایران

 

 

مسعود جابانی، پیام رهایی، سی ام دسامبر 2012
http://payamerahai.com/?p=2411

 

مخالفان دولتی یا (اپوزیسیون) در اصطلاح سیاست به مجموعه افراد و نهادهای مخالف نظام سیاسی گفته می‌شود. واژه ای که سالهاست به اسارت مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت آنان درآمده است.

استفاده سیاسی از واژه ” اپوزیسیون” برای آقای رجوی تاکنون توانسته است در مراحل گوناگون سیاسی توجه مخالفان جمهوری اسلامی را به خود جلب نماید. البته پرداخت مخارج ملیونی سفرها متینگ ها و شوهای بزرگ و کوچک تبلیغاتی که از به ارث رسیدن دلارهای صدام نصیب آنان شده است هم نتوانسته است به مجاهدین برای تثبیت نام آنان بعنوان اپوزیسیون کمکی کرده باشد.

سیاست مجاهدین از اوایل انقلاب تاکنون هیچگونه تغییری نکرده است. در استراتژی همچنان طرفدار پروپا قرص سیاست “جرقه و جنگ “هستند و هرگونه هرج و مرج و اعدام در ایران را در راستای سرنگونی رژیم ! بفال نیک گرفته و از آن استقبال می کنند.

اپوزیسیون جمهوری اسلامی هم که از پراکندگی منحصربفردی ! برخوردار است ، تاکنون تن به انحصارطلبی و یکه تازی مجاهدین نداده و بجز معدود گروه های برانداز و قاچاقچیان مسلح مانند گروه ریگی کسی حاضر نشده است زیر بار تفکرات خشونت آمیز و فرقه گرایانه آنان برود.

نامبردن مجاهدین به عنوان اپوزیسیون جمهوری اسلامی با در نظرگرفتن موقعیت آنان در جامعه ایران و عدم پایگاه مردمیشان و تعداد محدودی که به اسارت ذهنی آنان درآمده و با شعار و برانگیختن احساساتشان بکار گرفته می شوند، بازی کودکانه ای بیش نیست.

“طبق گزارش سازمان مجاهدین خلق، خانم مریم رجوی در روز چهارشنبه پنجم دسامبر 2012 از پارلمان فرانسه در پاریس خواستار این شد که اتحادیه اروپا همانگونه که اپوزیسیون سوریه را برسمیت شناخت مجاهدین و شورایشان را نیز برای انجام تغییرات در ایران، برسمیت بشناسند.”

مقایسه ارتش آزادیبخش سوریه که در واقع بخش بزرگی از مردم سوریه را نمایندگی می کند و در همین رابطه توانسته است با یکدیگر تنظیم رابطه نموده و تبادل نظر داشته باشند با ارتش منحله مجاهدین بیشتر به یک شوخی و بازی سیاسی شبیه بوده و نمی تواند از اعتبار بین المللی برخوردار بوده باشد.

در همین رابطه چندی پیش یکی از نشریات اسپانیائی علیرغم دیکته کردن سئوالات توسط مجاهدین ، توانسته بود ساختار فرقه ای مجاهدین و استفاده آنان را از افرادی مانند جان بولتن و دیگر حامیان مجاهدین را که پولهای هنگفتی از آنان گرفته بودند در متن سئوالاتش مطرح نماید. البته خانم رجوی بجای جواب به سئوالات مطرح شده ، فقط حرف های کلیشه ای و شعارهای از قبل تعیین شده قبلی را دادند و از جواب های دردسر زا ! شانه خالی کردند.

متن کامل این در نشریه زیر آمده است.

ال پائيس چاپ اسپانيا – 21دسامبر 2012

مصاحبه رئيس جمهور برگزيده آقای رجوی با روزنامه ال پائيس: مردم ما مانند سوريه به قيام برخواهند خاست

در گزارشی دیگر هم می خوانیم که :

سایت روزنامه الوطن (دوشنبه چهارم دی‌ماه) در خبری به همراه درج تصویری از مریم رجوی، موضع‌گیری مجاهدین در قبال اظهارات اخیر «شیخ خالد» وزیر خارجه بحرین مبنی بر اینکه «وقت آن فرا رسیده کنفرانس دوستان ایران برگزار شود» و استقبال مریم رجوی از این پیشنهاد، نوشت:

“مریم رجوی رئیس جمهور منتخب از سوی مقاومت ایران از پیشنهاد شیخ خالد بن احمد آل خلیفه وزیر خارجه بحرین برای برگزاری کنفرانس «دوستان ملت ایران» استقبال کرد.”

در این مورد آقای محمد اصفهانی مطلبی نوشته است که ترجیح می دهم چیزی به آن اضافه نکنم.


http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=49969

 

” نمی دانم باید خندید یا باید گریست وقتی که حمد بن عیسی آل خلیفه، «پادشاه» بحرین، و «وزیر امور خارجه» ی او (کله پاچه ی مورچه) خالد بن احمد آل خلیفه، به فکر جمع و جور کردن اپوزیسیون ایران، و تشکیل «موتمر لأصدقاء الشّعب الإیرانی» می افتند. مثل «موتمر لأصدقاء الشّعب السوری» …”

در رابطه با اظهار نظرات خانم رجوی و معرفی خود بعنوان اپوزیسیون توجه مسئولین و پارلمانتاریست های اتحادیه اروپا را به موارد زیر جلب می نمایم.

1- مجاهدین تنها به عنوان اپوزیسیون اپوزیسیون ایران شناخته شده هستند و از داشتن پایگاه مردمی در ایران و خارج از ایران محرومند.

2- درخواست خانم مریم رجوی از پارلمانتاریست های فرانسه و شیخ نشینان خلیج تازگی ندارد در زمان جنگ ایران و عراق هم اقای رجوی از صدام بارها درخواست نموده بود که ایشان را بعنوان تنها اپوزیسیون جمهوری اسلامی به رسمیت بشناسد.

3- میزان حمایت از مجاهدین از اوایل انقلاب تاکنون سیر نزولی داشته و بیش از نود در صد از نیروها و هوادارانشان تاکنون از آنان جداشده اند.

4- مجاهدین تاکنون حاضر نشده اند در یک کنفرانس مطبوعاتی آزاد با منتقدین خود به تبادل نظر بپردازند و همیشه اپوزیسیون را نفی کرده و مخالفین خودشان را وابستگان به جمهوری اسلامی نامیده اند.

مجاهدین به عنوان اپوزیسیون اپوزیسیون جمهوری اسلامی ، هیچگاه مردم ایران را جدی نگرفته اند و خود را همچنان قیم آنان می دانند.

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد