سکولاریسم،
لیبرال دمکراسی و مذهب در ترکیه
تناقضی بنیادین در
جریان لیبرال دمکرات این کشور
01.05.2007
سینا باربد
حزب عدالت و توسعه ، حزب اسلام گرای
حاکم بر ترکیه "عبدالله گل" وزیر خارجه و متحد نزدیک "رجب طیب اردوغان"
نخست وزیر این کشور را به عنوان کاندیدای خود برای ریاست جمهوری تعیین کرده
است. بنا به قانون اساسی ترکیه رئیس جمهور این کشور توسط پارلمان انتخاب می
شود و از آنجا که حزب عدالت و و توسعه در پارلمان ترکیه اکثریت قاطعی دارد
انتخاب عبدالله گل به عنوان رئیس جمهور تقریباً مسلم است. به این ترتیب
کنترل اسلامگرایان بر نهاد های سیاسی و اجرایی که تا کنون دولت، پارلمان و
نهاد های اجرایی محلی را در بر می گرفت با تسخیر پست ریاست جمهوری کامل می
شود.
قانون اساسی ترکیه که در دهه ۱۹۲۰تحت رهبری کمال آتاتورک تدوین شد
سکولاریسم را به عنوان یکی از پایه های نظام این کشور تعیین کرد و حقوق
مدنی، نظام قضایی و قوانین اجتماعی حاکم بر ترکیه بر همین اساس تدوین
شدهاند. امروز ترکیه در کنار فرانسه به لحاظ قانونی یکی از سکولاریست ترین
کشورهای جهان است. منع سمبل های مذهبی، از جمله حجاب اسلامی، در ادارات و
مراکز آموزشی دولتی از یکی از نمادهای سکولاریسم در این کشور است.
ریاست جمهوری در ترکیه هم به لحاظ نمادین و هم به لحاظ قدرت سیاسی بسیار با
اهمیت است. رئیس جمهور فرمانده کل قوا و حافظ قانون اساسی است و حق وتو
دارد. "احمد نجدت سزر" رئیس جمهور کنونی ترکیه سکولاریست و برخاسته از نظام
قضایی ترکیه است و تا کنون چندین طرح را که به تشخیص او ارزش های سکولار را
تضعیف می کرده اند وتو کرده است، از جمله طرح رفرم در قانون حجاب و طرحی که
ورود دانشجویان مذهبی را به دانشگاه آسانتر میکرد. حال سزر و دیگر
سکولاریستها نگران این هستند که انتخاب یک اسلامگرا به ریاست جمهوری راه
را برای ایجاد تغییراتی که پایههای نظام سکولار را سست می کنند باز کند.
همین نگرانی در سطح وسیعی میان شهرنشینان غیر مذهبی وجود دارد و از آنجا که
به علت ضعف نیروهای سکولار در پارلمان ممانعت از ورود اسلامگرایان به کاخ
ریاست جمهوری از طریق پارلمانی ممکن نیست کار به عمل مستقیم و تظاهرات
خیابانی کشیده است. شهر آنکارا جمعه گذشته شاهد تظاهرات نیم میلیونی
شهروندانی بود که تمثال های بزرگ آتاتورک را حمل می کردند و خواهان محدود
شدن نقش مذهب بودند.
جریان اسلامگرا زمانی در ترکیه قدرت یافت که ترکیه دچار بحران اقتصادی و
سیاسی بود و پروژه پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا نیز به بن بست رسیده بود.
احزاب سکولار سنتی بی اعتبار شده بودند و اسلامگرایان در چهارچوب حزب رفاه
به رهبری اربکان توانستند جای پایی در رأس قدرت سیاسی بدست بیاورند. البته
عیار مذهبی سیاستهای حزب رفاه بیش از آن بود که برای نخبگان سکولاریست و
ارتش این کشور قابل تحمل باشد و به همین دلیل اربکان از قدرت برکنار شد.
حزب عدالت و توسعه که در واقع فرزند معنوی حزب رفاه است با کاستن از عیار
مذهبی سرانجام مورد قبول قرار گرفت و در سال ۲۰۰۲ قدرت را در این کشور به
دست آورد. پس از کسب قدرت نیز دولت اسلامگرای ترکیه تا کنون بسیار کوشیده
است که نگرانی سکولارها را تخفیف دهد و از بسیاری برنامه هایی که حزب رفاه
قصد انجامش را داشت کوتاه آمده است.
تلاش اصلی این حزب در چند سال اخیر انجام اصلاحات سیاسی، اقتصادی و قانونی
بوده است که راه ورود ترکیه به اتحادیه اروپا را هموار کند. انجام موفقیت
آمیز اصلاحات ترکیه را به لحاظ سیاسی دمکراتیک تر و به لحاظ اقتصادی باز
تر و لیبرال تر کرده است و رشد اقتصادی و توسعه سیاسی قابل توجهی را به
همراه داشته است، اما از سوی دیگر باز شدن فضای سیاسی و اقتصادی موقعیت
انحصاری نخبگان سکولار را تضعیف کرده و منجر به گسترش طبقۀ متوسط مذهبی و
بر آمدن نخبگان و سرمایه داران مذهبی شده است. حاصل آنکه اصلاحات دیکته شده
از سوی صندوق بین المللی پول و اتحادیه اروپا از سویی جامعه ترکیه را
لیبرال تر و دمکراتتر و باز تر کرده اند و از سوی دیگر به قدرت نیروهای
مذهبی افزوده اند. از جمله این اصلاحات کاستن از نقش و قدرت ارتش در عرصه
سیاسی است که سالها بعنوان یکی از آرزوهای جریانات لیبرال دمکرات در ترکیه
محسوب می شده و انجام آن گامی به سوی دمکراتیزاسیون محسوب می شود. ارتش اما
بعنوان یکی از مهمترین نهادهای نظام و یکی از پابرجا ترین حامیان
سکولاریسم در ترکیه به حساب میآید و کاهش نقش ارتش در عرصه سیاست
سکولاریست ها را از یکی مهمترین نهادهای حمایت کنندهشان محروم میکند.
این همه جریان لیبرال دمکرات و سکولار ترکیه را با تناقضی بنیادین روبرو
کرده است . توسعه سیاسی و باز شدن فضای اقتصادی که دو پایه اصلی هر نظام
لیبرال دمکراتیکی هستند پایه سوم یعنی سکولاریم را تضعیف می کند و به
اعتقاد برخی از سکولاریست های ترک موجودیت آن را به خطر می اندازد. از سوی
دیگر ارتش و نخبگان کمالیست که هسته سخت طرفداران نظام سکولار را تشکیل می
دهند التفات چندانی به دمکراسی و رعایت حقوق مخالفین سیاسی و اقلیتهای
قومی و ملی ندارند و شاید در عمق وجودشان از حضور بیدعوت اسلام گرایان در
لایه های بالای قدرت سیاسی و وحشتی که این حضور در دل بسیاری شهروندان
متوسط غیر مذهبی ایجاد کرده چندان هم ناراضی نباشند. شاید وحشت شهروندان
غیرمذهبی از "یورش مذهب" آنان را برای پرداخت بهایی بسیار سنگینتر از پیش
به ارتش و نخبگان سنتی ترغیب کند و امیران ارتش را بار دیگر در موقعیت
پدرخواندگان و داوران بلامنازع قرار دهد. به خاطر شکاف عمیق اجتماعی در
طبقه متوسط و حمایت فزاینده بخشهای کمتر توسعه یافته جامعه از جریان
اسلامگرا کفه اسلامگرایان روز به روز سنگینتر می شود و همین شهروندان
غیرمذهبی را به تکیه بر نهادهای غیردمکراتیک مانند ارتش ترغیب میکند. در
این میان لیبرال دمکراتهای سکولار به گفته آن ضربالمثل انگلیسی " در جایی
میان تختهسنگ و یک جای خیلی سخت" گیر کردهاند.
سایت ایران قلم از انتشار
مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است
مسئولیت
مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد
|