_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

iran_ghalam@yahoo.de

www.iran-ghalam.de

من باید در شب قدر، گورم را گم کنم !

14.08.2013

مسعود جابانی، هلند

 

آقای رجوی در نشست عید فطر امسال با یک پیام ویدئوئی به ساکنان باقیمانده لبیرتی پیامی می دهد که نشان کامل از بهم ریختگی و انزوای او را داده و باردیگر ثابت می کند که مجاهدین را نباید در کادر یک سازمان سیاسی تحلیل نمود. آنها فقط با معیارهای یک فرقه منحصر بفرد قابل بررسی می باشند.

اقای رجوی اینبار هم از سر استیصال در نشست عید فطرمی گوید” کسانیکه توان مبارزه را ندارند و نمی کشند می توانند الان بروند و گورشان را گم کنند و ما هم هیچ کمکی به هیچکس نمی کنیم”

سرفصل تاریخی شب های قدر آقای رجوی از انقلاب ایدئولوژیک شروع می شود. هنگامیکه بسیاری از روش ها و منش ها و سازکارهای فرقه برای اعضا ساز اشنائی نبودند و آهنگ غریبی را می نواختند و دیگر با شعارهای بیرونی همخوانی نداشتند.

در آن روزها هم وقتی اعضا سازمان به بن بست ذهنی رسیده بودند و دیگر بیش از آن توان تغییر خویش را نداشتند رهبری عنوان کرد که یا می روید به جائیکه از جهنم هم بدتر است ( جهنم رمادی) و یا می مانید و در زلال مریم حل می شوید.

در آن سالها پادگان اشرف با هزاران متر سیم خاردار و سربازان مسلح صدام که احاطه اش کرده بودند باید سمبل شرف و مقاومت خوانده می شد و هرکس از آن تخطی می کرد دشمن محسوب می گردید. پس از شکست و از دست دادن صدها مبارز در کشتارگاه چهارزبر تحت نام فروغ جاویدان بار دیگر ریزش نیرو اوج گرفت نیروهائیکه بتدریج اعتمادشان را از شعارهای پوشالی رهبری از دست داده بودند و دیگر حاضر نبودند نیروهای یکبار مصرف ایشان باشند.

رجوی در آن روزها هم برای مهار نیروهایش به شب قدر دیگری متوسل شد. رجوی برعکس امام حسین که به یارانش در شب عاشورا توصیه کرد که “هرکس که می خواهد جهبه جنگ را ترک کند می تواند امشب با چراغ خاموش برود و از رفتنش هم شرمسار نباشد و هیچکس از اصحاب هم اجازه ندارد او را سرزنشانه نگاه کند.” تمامی چراغ های قرارگاه اشرف را روشن کرد. زبان تهدید را بازکرده و اعضا ذوب شده در ولایت رهبری را به جان آنها انداخت و فضائی را بوجود آورد تا اعضای جداشده را از تصمیمشان منصرف نماید. گرفتن نامه ها ئیکه نشان از بریدگی و انفعال و وابستگی های منحط اخلاقی و…. اعضا بوده و بعنوان مدارکی که جداشده را به سکوت وادارد، بکار برده میشد.

آن روزها آقای رجوی مایل نبود که هیچکس گورش را گم کند! چون بازاء نفراتی که با انواع ترفندها به قرارگاه کشانده بود، از صدام پول دریافت می کرد.

امروز پس از گذشت سالیان و سقوط صدام صاحب خانه زمینش را می خواهد و بهیچوجه هم حاضر به تمدید قرارداد نیست. امروز دیگر اعضا بنا به اظهارات خودشان تحمل خودشان را هم از دست داده اند.

او در نشست فطر امسال در کمال ناباوری اعتراف کرده است که از اعضا مستقر آلبانی چیزی بعنوان عضو تشکیلاتی نخواهد ماند و اگر هزارنفر هم در درون روابط بماند برای او کافی است.

آنچه که امروز برای رهبران و شخصیت های سیاسی- اجتماعی بسیار مهم است اینست که بتدریج آنها می توانند با ابعاد جدیدی از شخصیت آقای رجوی آشنا گردند. کسی که به نیروها و فدائیان خودش اینچنین کلمات توهین آمیزی را استفاده می کند چگونه می شود او را بعنوان یک رهبر سیاسی آزادمنش و عدالتخواه شناخت؟ و به او اطمینان نمود.

زنده یاد محمد حنیف همیشه به پاس احترام به هواداران سازمان میگفت که اگر در شرایطی تحت فشار شکنجه نتوانستید تحمل کنید و مجبور به اعتراف شدید، بجای یک نیروی هوادار، عضورا لو دهید زیرا نیروی هوادار حرمت ویژه خود را دارد. امروزه آقای رجوی بعنوان رهبر فرقه از تمامی آن ارزشهای اولیه فاصله گرفته است و با به کشتن دادن هزاران نفر از اعضا و هواداران، فقط درپی کسب اعتبار و قدرت سیاسی می باشد. او در این مسیر حرمت تمامی نیروهای سیاسی را در درون و بیرون مناسبات فرقه ای رعایت نکرده و اولیه ترین حقوق اجتماعی- سیاسی آنان را زیر پا نهاده است.

رونوشت

دفتر آقای رضا پهلوی

 

سخنی بر جدائی آقای کریم قصیم ازشورای مقاومت مجاهدین

05.08.2013

مسعود جابانی، هلند

مدتی است که ریزش نیروئی مجاهدین از بدنه تشکیلات به پایه ها و ساختارهای شورائی هم رسوخ کرده است.

در میان چندین عضو شورائی که بخود جرات داده اند و از مناسبات خود را رهانیده اند، نام آقای قصیم که بعنوان یکی از پایه های چپ شورا و نویسنده کتابهای نقد اگاه، جیره عمر، آزادی، پیرامون مسئله هژمونی و پلورالیسم و… بسیار غیر منتظره بوده است. غیر منتظر نه از این نظر که شورای ملی مقاومت بعنوان وزنه ای در سیاست ایران و اپوزیسیون مطرح است، از این نظر که شورائی ها بخاطر ترس و وحشتی که از ” رژیم مال شدن” توسط مجاهدین دارند به مرگ تدریجی ! تن می دهند.

خصوصا آنهائیکه بخاطر عضویت و حمایت سالیان از مجاهدین مجبور به ترک مناسبات خانوادگی و فامیلی شده اند و بخاطر منفوریت آقای رجوی دچار آسیب های جدی روابط اجتماعی گردیده اند، نمی توانند براحتی خودشان را ازاین مناسبات برهانند. ترمیم این آسیب ها و برگشت به مناسبات اجتماعی و فامیلی، شهامت تحمل و پذیرش و جبران اشتباهات گذشته را می طلبد که اگر فرد بتواند از این موانع ذهنی عبور کند، توانسته است خود را رها نماید.

البته ناگفته نماند که بسیاری دیگر از کادرهای مرکزی سازمان هم مانند حسن محرابی و پرویز یعقوبی و… مدتهاست که از سازمان جداشده اند ولی علت جدائیشان را به دلایلی که ذکر شد اعلام نکرده اند.

در تمامی موارد ذکرشده مسئول شورا بجای جوابگوئی به انتقادات اعضا خود، روش حمله و فحاشی را برگزیده روشی که اقای کریم قصیم پس از اینکه دامنگیر خودش شد آن را کشف ! نمود. ایشان در مصاحبه با وبلاگ صدای وجدان با عنوان ” مصاحبه شتابزده با کریم قصیم” در پاسخ به سئوالی عنوان می کند.

” تجربه نشان داده که مجاهدین ابدا تحمل نقد بیرونی شده را نداشته اند. ابدا. همین الان هم که می بینید چه گارد مسخره پلیسی – امنیتی گرفته اند. تنها کاری که می شد کرد همین استعفای علنی – با بیان روشن و اقدام سریع بود. که البته فکرنمی کردیم دراین حدّی که شاهدیم با هراس و لذا با واکنش بی سابقه استالینیستی مواجه شویم. ۵۵ روز ازاستعفای ما گذشته هنوزجرآت درج متن استعفای ما پیدا نکرده اند ولی فحاشیها و برچسبها و ردیه نویسی یک طرفه آنها کماکان روی سایتهایشان ادامه دارد، لابد دروناٌ به این نوع غذای فکری نیاز دارند….”

ایشان در جای دیگری از ساختارهای مبتنی بر دمکراسی پارلمانی و عدالت اجتماعی سخن می راند که البته بسیار با ارزش است ولی برای کسب این ارزش ها اتفاقا باید از مناسبات فرقه ای فاصله گرفت و آن را نقد کرد که البته آقای کریم قصیم با سه طلاقه کردن مجاهدین، می تواند گام های بعدی را برای روشنگری دیگر روشنفکران بردارد و مطمئن باشد که مردم ازاده کشورمان به رشد و بلوغ سیاسی رسیده اند و خود می توانند برای سرنوشت خود و کشورشان تصمیم بگیرند و نیاز به قیمی از نوع آقای رجوی با مناسبات فرقه ای ندارند.

“درپیکار آزادی ایران و ایرانی، صرفاٌ از الزامات عقاید و بینش خودم حرکت نمی کنم، درجه رشد و کشش اجتماعی اقشار و طبقات مدرن و مترقی ایران را درنظردارم و فریاد مشترک را پیگیری می کنم. و این همانست که بارها گفته و نوشته ام : دفع مانع و تاسیس قانون اساسی و ساختارهای مبتنی بردموکراسی پارلمانی ، عدالت اجتماعی ، لاییسیته و حقوق بشر.”

ایشان در مصاحبه دیگری که در تلویزیون ” رهائی تی وی” نموده است از عدم روش و منش دمکراتیک جهت تصمیم گیری های شورائی وممنوعیت اجازه ورود دیگر جریان های سیاسی در جلسات شورا و تبادل نظر در موارد گوناگون سخن بمیان آورده است.

لازم است که به ایشان متذکر شویم که سالهاست که اینجانب وتعدادی از جداشدگان از مجاهدین خواسته ایم که حاضریم در یک جلسه رسمی با نمایندگان آنها در مورد مسائل روز وارد بحث و تبادل نظر شویم و به نقاط مشترکی برسیم. در ماه گذشته شاهد آن بودیم که گروه تروریستی فارک با دولت کلمبیا که سالها مبارزه مسلجانه می نمودند در خاک کوبا وارد یکسری مذاکرات رو در رو گردیدند. آقای رجوی حتی حاضر نیست که با دیگر نیروهای خارج از شورا وارد بحث و تبادل نظر گردد. آقای رجوی حتی جرات مصاحبه با یک تلویزیون و رسانه آزاد را تاکنون نپذیرفته است و در این مورد به دیگر اعضا شورا هم اجازه نمی دهد که نظرشان را در رسانه ها بیان نمایند.

مطمئن هستم که خروج آقای کریم قصیم و دیگر دوستان شورائی از مناسبات فرقه ای آقای رجوی و مصاحبه آنان با رسانهای آزاد راه را برای خروج دیگر اعضا که بقول اقای قصیم در “وجودشان اعتراض خفته وجود دارد و صبر و تحمل پیشه کرده اند” باز می نماید.

همچنین:

چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید (قسمت دوم)

 

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

چشمهارابایدشستجوردیگربایددید(1) 

مسعود جابانی

 

روز شنبه  29 ژوئن  در یک دیدار صمیمی  هفت نفر از اعضا جداشده تجارب شخصی خود را در رابطه با آسیب های روحی- روانی که از سوی فرقه رجوی به آنان تحمیل شده بود با یکدیگر درمیان گذاشتند.

همفکری و استفاده از تجارب  جداشدگان بالاترین و ارزشمندترین  سرمایه ای است که می توان برای یاری رساندن به دوستان جداشده پس از انتقال آنان به کشورهای مختلف و قطع رابطه آنان با مناسبات فرقه ای، استفاده نمود.

در این جلسه  با نمایش  تصویری  پروسه  التصاق روانشناسانه  همراه با تجارب شخصی  شرکت کنندگان به بحث و بررسی گذاشته شد. پروسه ای که با دگرگونی هویت فردی به هویت فرقه ای آغاز می شود و در فاز تکاملی خودفرد را به موجودی بیروح و خشن تبدیل خواهد کرد. انسانهائیکه با کلماتی همچون مادر، عشق، فرزند ، خانواده  و همزیستی مسالمت آمیز و بسیاری از واژه هائیکه در ساختار زندگی معمولی بکار برده می شوند، غریبه هستند.

قابل ذکر است که بدانیم پس از فطع ارتباط با مناسبات فرقه( بتناسب مدت زمانی که فرد در اسارت جسمی و ذهنی بسر برده است) دوران گذار از شرایط  بحرانی برای ترمیم آسیب های روحی به شرایط نرمال آغاز می گردد. مددکاران تجربی( جداشدگان از فرقه رجوی) در این مورد می توانند در پروسه  ترمیم آسیب های وارده  و بازگشت به هویت فردی،نقش بسیار مهمی را ایفا نمایند.

 

برای  ترمیم آسیب های  روحی- روانی  که  اعضا جداشده متحمل شده اند  نیاز است که  به هرم مازلو روانشناس معروف در مورد اولویت های نیازهای طبیعی انسان  مراجعه کنیم.بنا به اظهارات و تجارب  فردی جداشدگان در مناسبات فرقه ای، به هیچکدام از نیازهای پایه ای انسانی توجهی نشده است. نتیجه اینکه  انسانی که  جدا از این نیازمندیها  بر اساس باورهاو داده های ذهنی و فرقه ای رشد می کند، فردی آسیب پذیر، و سرشار از ناهنجاریهای اجتماعی خواهد بود و نیاز به  توجه ویژه و یاری متخصصین تجربی ( جداشدگلن از فرقه) خواهد داشت.

خروج از داده های هرم مازلو  به منزله  خروج از روابط انسانی نیست ولی می تواند در زندگی معمولی با نرم های اجنماعی،سازگاری لازم را نداشته باشد.

در تصویر زیر می بایست  زخم ها و آسیب هائی را که در مناسبات فرقه متحمل شده ایم  بتوانیم بشناسیم و آن را برشماریم. در نقطه مقابل  نباید به توانمندی های خودمان شک کنیم در این رابطه  استعدادها انگیزه ها و آنچه که به صورت مادی و معنوی نقاط قوت ما محسوب می شوند، می توانند ما را  در این تعادل روحی- روانی یاری رسانند.

 

دوستان شرکت کننده  نیاز به ادامه جلسات را برای ترمیم  آسیب های وارد شده توسط فرقه و مددرسانی به دوستان جداشده ای که دیر یا زود  از مناسبات فرقه ای خارج  می شوند را  ضروری دانستند.

ادامه دارد

از این جلسه فیلمی تهیه شده است که بزودی پخش خواهد گردید. 

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

میز گرد کانون ایران قلم پیرامون جدایی آقایان قصیم و روحانی از " شورای ملی مقاومت " مجاهدین

آقایان قصیم و روحانی و متین دفتری سکوت نکنید، تشکل جدید راه اندازی کنید

 

 

ایران قلم، یازدهم ژوئن 2013

 

 

در ادامه سلسله بحث های بررسی شرایط و وضعیت فرقه مجاهدین خلق ، روز گذشته میزگرد دیگری با شرکت آقایان علی جهانی ، محمد حسین سبحانی ، مهدی سجودی و شهروز تاج بخش در دفتر انجمن ایران قلم در آلمان برگزار شد .
هدف از این میزگرد بررسی جداشدن آقایان دکتر روحانی و دکتر قصیم از شورای فرمایشی رجوی موسوم به" شورای ملی مقاومت" و دلایل و تاثیرات آن بود .
در ابتدای بحث آقای محمد حسین سبحانی با ایراد توضیحاتی پیرامون جدایی آقایان روحانی و قصیم از شورا ، به دلایل مطرح شده در نامه سرگشاده آن دو که ضمیمه استعفانامه شان بود اشاره کردند و با توضیحاتی در باره سابقه شکل گیری شورا به روند جدایی اعضای سابق آن پرداختند .


لازم به ذکر است که در نامه سرگشاده آقایان روحانی و قصیم آمده بود :
ـ " باری، ما در چهارسال گذشته نه تنها در هیچیک از محورهای فوق گشایش و اصلاحی ندیدیم بلکه دردمندانه شاهد انقباض و تکرار اشتباهات نیز بوده ایم….
ــ ادامه مطالبات اصلاحی فوق گاه حتی موجب خشم دوستان مجاهد و طبعاً عذاب ما بوده است. به ویژه که همزمان به پرسشهای مصرّانه افکار عمومی و مسائل مطروحه نیز پاسخ شایسته داده نمی شد.
ــ لازم به یادآوری است که ما، درست یا نادرست، بحث و بررسی مشکلات را به خارج شورا نمی کشاندیم. می کوشیدیم سربسته و درخود، هنگام جلسات بزرگ، بیشتر در نشستهای محدود ولی رسمی، پیشنهادهای مشخصی برای موضوعات مورد اختلاف عرضه کنیم.
ــ اینها نمونه هایی از انبوه مشکلات سالهای اخیرمان بوده اند…. در ماههای اخیر که انواع معضلات جدید به دشواریهای پیشین افزوده شده است:
ــ افشای مسائل شخصی و تعرض غیرقابل دفاع و علنی چند ماه پیش به موضوعی که درحوزه حقوق بشر افراد قرار دارد.
ــ پیامهای (نصیحت و اِنذار !) آقای رجوی خطاب به سران غالب و مغلوب رژیم ولایت فقیه!


مداخله دادن مکرر و بی وجه کمیسیونها و دبیرخانه شورای ملی مقاومت در مسائل ، و بعضاً مشاجراتی ، که آشکارا به ایدئولوژی و تشکیلات و …. سازمان مجاهدین خلق مربوط بوده اند…."
سپس آقای مهدی سجودی به بیان نظر خود در این باره پرداختند و با ذکر خاطراتی از دوران حضور خود در تشکیلات مجاهدین و شیوه برخورد آنها با منتقدین از این منظر موضوع را مورد بررسی قرار دادند و تاکید کردند که شورای ملی مقاومت همان مجاهدین هستند و بسو با جدایی آقایان روحانی و قصیم از این معجون رجوی چیزی باقی نمانده است.
آقای علی جهانی نیز با استقبال از جدایی این دو تن به نقد و بررسی موضوع پرداختند و بحث جبهه همبستگی مجاهدین را مورد کنکاش قرار دادند و اشاره کردند که جبهه معنی خاص خود را دارد که چند گروه و خزب دگر اندیش با یکدیگر اتحاد و ائتلاف سیاسی برقرار می کنند ولی نگاهی به اسامی افراد جبهه همبستگی ملی و شورای ملی مقاومت مشخص می شود که همه اعضای بلندپایه سازمان مجاهدین هستند.
آقای سبحانی در سخنانی خطاب به آقایان روحانی و قصیم و با تقدیر از تصمیم اصولی شان از آنها خواستند که اینک که گام اول را برداشته اند و با جدایی خود از سیستم رجوی راه دیگری را برگزیده اند ، خاموش ننشینند و به سکوت تن ندهند و با ایجاد تشکلی دمکراتیک و با همکاری دوستان و یاران هم عقیده شان چون آقای متین دفتری که سالها پیش از شورا جدا شده بود به راه خود ادامه دهند و اینک که استقلال خود را باز یافته اند صحنه سیاسی ایران را خالی نگذارند و از پا ننشینند .


در ادامه آقای سبحانی به نامه سرگشاده ای که از طرف تحریریه کانون ایران قلم خطاب به آقای مهدی سامع نوشته شده بود اشاره کرده و با خواندن مقدمه این نامه از آقای تاج بخش خواستند به عنوان عضو تحریریه در مورد انتشار این نامه از طرف کانون ایران قلم توضیحاتی ارائه کنند .


در مقدمه این نامه سرگشاده آمده است :
" با شناخت واشراف به روح آزادیخواهی ای که در گذشته از یک چریک فدایی خلق با سابقه درخشان مبارزاتی دیده ایم ، زمان را مناسب می بینیم که به حکم وظیفه روشنگرانه ای که سالهاست بهای آن را با همه چیز خود پرداخته ایم نکاتی را به شما رفیق گرامی یادآور شویم ، باشد که خیرات آزاده گی و آگاهی به مستحکم شدن جبهه خلق و فرارسیدن بهار آزادی منجر شود. شاید و امیدواریم که هنوز عنصر شجاعت و آزادگی یک چریک فدایی در شما باقی مانده باشد. شما نیز بدانید اگر با تکیه بر این شجاعت و آزادگی بر ظلم و استبداد حاکم بر سازمان مجاهدین نه گفتید، در این روزگار آکنده از نامردمیها و بی پرنسیبی ها که داعیان دروغین مبارزه به سوداهای سیاسی ، پا بر اصل الاصول ها میگذارند ، تنها نیستید و هستند کسانی که قدر استقلال و مواضع انقلابی شما را بدانند که در روزگاری که هر که بر در می کوبد شباهنگام ، به کشتن چراغ آمده است ، می خواهند اگرچه حتی نه مشعلی که شعله ای ، که شمعی از آگاهی برفروزند."
سپس آقای تاج بخش به دلایل خطاب قرار دادن آقای مهدی سامع و نیز به طور کلی به جدایی اخیر دو عضو شورا پرداخته و با اشاره به نوع برخورد مجاهدین با منتقدین داخلی و بیرونی ، موضوع را از این زاویه بررسی کردند .
در پایان اعضای شرکت کننده در میزگرد که همگی از جداشدگان فرقه مجاهدین هستند به جمعبندی موضوع پرداختند و بار دیگر با استقبال از جدایی آقایان روحانی و قصیم از شورای رجوی ، از آنها خواستند که کاستی های موضع گیری خود را برطرف کرده و خود سانسوری را کنار گذاشته و شجاعانه به افشاگری بپردازند .
مشروح این میزگرد و فایل ویدیویی آن به زودی در دسترس علاقمندان قرار خواهد گرفت .


کانون ایران قلم

 

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد