_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون قلم"

www.iran-ghalam.de

روزهای تاریک بغداد (69)

تاکتیک تشکیلاتی برای خواندن ذهن اعضا

محمد حسین سبحانی

Sobhani_m_h@hotmail.com

تاکتیک تشکیلاتی برای خواندن ذهن اعضا

ولی من هنوز گیج بودم. نه تنها نمی توانستـم مثل علیرضا معدنچی حرف های خودم را پس بگیرم، بلکه احساس می کردم که با بیان دیدگاه هایم در نشست، استدلال هایم واقعی تر و منطقی تر برایم جلوه می کنند.

از یک طرف از طرح دیـدگاه هایم در نشست شورای مرکزی سازمان احساس راحتی و غرور می کردم ولـی از طـرف دیـگـر از پـیآمد های آن احـساس تـشویش و نگـرانی می کردم. ناخودآگاه یاد حرف های مهـدی فتح الله نژاد در ابتدای نشست استراتژیکی مسعود رجوی افتادم، که گفته بود:

"امشـب از اون شب ها است."

بعدها در زندان انفرادی سازمان که گذشته ها را مرور می کردم، متوجه شدم که مهدی فتـح الله نژاد از پیچیدگی تشکیلاتی زیادی برخوردار بود، زیرا از قبل توانسته بود نقشه و ذهن مسعود رجوی را در این مورد بخواند و در دام پهن شده قرار نگیرد. بعد ها متوجه شدم اساساً این نشست و راه انداختن فضای باصطلاح دمکراتیک و طرح دو فرضیه استراتژیکـی، یک فریب و تاکـتیک تشکیلاتی بوده است تا رجوی بتواند به عمق دیدگاه های سیاسی و استراتژیک اعضـای شورای مرکزی سازمان و مسئله دار بودن آنها پی ببرد، تا افرادی که با حضور در عـراق مخالف می باشند را بدین ترتیب شناسایی کند. چون همانطور که قبلاً نوشتم اعضا و مسئولین سازمان آنچنان در درون تشکیـلات دچار خود سانسوری بـودند که حتی سازمان نمی توانســت به دیدگاه های سیاسی و انتقـادی آنها بویژه اعضای شورای مرکزی سازمان ــ" بدون پهن کردن دام" ــ پی ببرد. چنانکه در همین نشست نیز بعد از اینکه مهوش سپهری و ابراهیم ذاکری " شمـشیر مریم " را از" نیام" بیرون کشیدند تا بر روی منتقدین بکشند، دیگر صدا از کسی در نیامد و همه افراد در تأیید استراتژی "جرقه و جنگ " و تضـادهای تاریخی ایران و عراق و ارزش های سیاسی و نظامی ارتش آزادیبخش صحبت کردند، و دیگر از بحث و استدلال بر روی جنبـش های اعتراضی و سیاسی و اجتماعی در داخل ایران که می توانست ابتدای شروع مبارزات سیاسی و مسالمت آمیز و نفی "مبارزه مسلحانه" باشد، خبری نبود.سازمان مشابه تاکتیک بالا را برای ارزیابی تشکیلاتی و ایدئولوژیکی اعضا و مسئولین سازمان به شکل دیگری نیز اجرا کرد.

یادم است یکبار در اتاق آرشیو " ستاد امنیت " دنبال اطلاعات و تجربیاتی در مورد شیوه های حفاظت فیزیکی از مراکـز مهم در سطح دولت ها و کشورهای مختلف بودم تا براساس آن تجربیات،  دستورالعمل و ضوابط حفاظتی و امنیتی برای پایگاه ها و قرارگاه های سازمان در عراق تدوین کنم که متوجه چند کارتن شدم.

داخل کارتن ها را نگاه کردم. دیدم که پر از نامه های خانوادگی اعضای سازمان به خانواده هایشان در داخل ایران می باشد که در آرشیو " ستاد امنیت " بایگانی شده بودند. با نگاه به چند تای آنها متوجه یکی از تاکتیک های استالینیستی مسعود رجوی در قبال اعضا و مسئولین سازمان شدم.

معمولاً نوشتن نامه به خانواده ها در سازمان مرسـوم نبود. الـبته نوشـتن نامه بــطور رسمـی ممنوع نبود، ولـی آن چنان فضای تشکیلاتی منفی ایـجاد می شد، که فرد از نوشتن نامه پشـیمان می شد و همان جنبه ممنوعیت را پیدا می کرد. در سازمان ارتباط خانوادگی حتی از طریق نامه نیز یک " ضد ارزش " و امتیاز منفی در درون تشکیلات برای اعضا ارزیابی می شد. هرچه ارتباطات عاطفی عضو سازمان با خانواده اش عمیق تر بود، وی حلقه ضعـیف تری در درون تشـکیلات محسوب می شد و به همین دلیل افراد از نوشتن نامه های خانوادگی پرهیز می کردند.

ولی یک بار بطور سیستماتیک از طریق سازمان بحثی انتقادی در درون تشکیلات شکل گرفت، مبنی بر اینکه:

چرا از نوشتن نامه برای خانواده ها و نثار عاطفه هایتان دریغ می کنید!؟

چرا خانواده هایتان را در نگرانی عزیزانشان نگاه می دارید!؟

سپس سازمان بدنبال انتقال این بحث، کلیه اعضا و مسئولین سازمان را مؤظف کرد که باید در ماه آینده و هنگام عید نوروز برای خانواده های خود نامه بنویسند واین مسئله را جبران!! کنند.

اعضا و مسئولین سازمان نیز خوش باورانه از فرصت استفاده کرده و برای خانواده های خود نامه های گـرم و صمیمانه نوشتند و آنچه از عشق به آنان در دل داشتند در خطوط نامه نمایان کردند و برای ارسال به مسئولین خود دادند.

من هنگامیکه در " ستاد امنیت " بودم، متوجه شدم که این نامه ها همه بدون استثنا به " ستاد پرسنلی " و سپس" ستاد امنیت " منتقل شده اند و چند تیم تحت مسئولیت موسوی سیگاری نیا اقدام به بازخوانی نامه ها کرده اند. سازمان از اظهارات و مـیـزان تمایلات عاطـفـی و خـانوادگـی که اعضـا نسـبت به خانـواده هایشان بـیان می کردند، وضعیت تشکیلاتی آنها را ارزیابی می کرد. حتی افرادیکه زمینه های کم رنگ جدایی از سازمان، در درون آنهـا شکـل گـرفته بود، از این طـریـق شـناسـایـی می شدند. سپس نتیجه کار مشترک "ستاد پرسنلی" و "ستاد امنیت" تحت عنوان "مختصات تشکیلاتی¬" فرد از کانال تشکیلاتی به دفتر مسعود و مریم رجوی و سپس ستاد ها و واحد های نظامی ارسال می شد.

زیرنویس:

1ـ "مختصات تشکیلاتی" یک اصطلاح سازمانی بود که در فرهنگ گفتاری سازمان مورد استفاده قرار می گرفت. مثـلا! در نشست های ایدئولوژیک و تشکیلاتـی به فرد می گفتند که مختصات خودت را بگو که منظور "یک تعریف از وضعیت تشکیلاتی فرد" بود.

لینک به بعضی از قسمت های قبلی کتاب روزهای تاریک بغداد

 قسمت 50 ـ نامه های محبت

 قسمت 51 ـ نوری در تاریکی

 قسمت 52 ـ دولت ! ؟

 قسمت 53 ـ تخصص و مکتب

 قسمت 54 ـ شکنجه خانواده ها

 قسمت 55 ـ تلفن برای سرنخ یابی

 قسمت 56 ـ جاسوسی

 قسمت 57 ـ بخش اخباری

 قسمت 58 ـ رابطه سازمان با وزارت اطلاعات رژیم

 قسمت 59 ـ لو دادن معترضین به وزارت اطلاعات رژیم

 قسمت 60 ـ درد کلیه! یا درد جدایی؟

 قسمت 61 ـ خانه زعفرانیه

 قسمت 62 ـ بخش " ضاد "

 قسمت 63 ـ شریعتی زدایی

 قسمت 64 ـ تو چرا زنده ای؟

 قسمت 65 ـ داستان حماد شیبانی

 قسمت 66 ـ نشست شورای مرکزی در بدیع زادگان

 قسمت 67 ـ ستاد حفاظت مسعود رجوی

 قسمت 68 ـ طرح انتقادات استراتژیک

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد