_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

iran-ghalam@hotmail.com

www.iran-ghalam.de

باز پرسی و بازجویی از مریم رجوی در دادگستری فرانسه
آکسیون بزرگ قربانیان مجاهدین در مقابل کاخ دادگستری پاریس
مریم رجوی به دلیل فعالیت‌های تروریستی و نقض حقوق بشر محاکمه میشود
 

 

ایران قلم

07.06.2012

 


در تاریخ سه شنبه پنجم یونی 2012 مریم قجر عضدانلو همسر سوم مسعود رجوی و مسئول نخست فرقه مجاهدین در فرانسه بخاطر فعالیت های تروریستی ، نقض حقوق بشر، و خود سوزی های پاریس و همچنین بدنبال صدها شکایتی که توسط قربانیان این سازمان از این فرد صورت گرفته برای باز پرسی و بازجویی به دادگستری فرانسه در پاریس احضار شد. لازم به یادآوری است که قبل از وی دادگستری فرانسه از محمد سید المحدثین و مهدی ابریشمچی در مورد فعالیت های تروریستی صورت گرفته توسط آنها و مریم رجوی و مسعود رجوی به دادگاه فرا خوانده شده اند.
 


در همین ارتباط تعداد زیادی از قربانیان واعضای سابق و جدا شده از سازمان مجاهدین در حمایت از محاکمه رهبران سازمان مجاهدین در مقابل کاخ دادگستری فرانسه حاضر شدند و با شعارها و پلاکاردهایی که دردست داشتند از اقدام هر چند دیر هنگام دادگستری فرانسه حمایت کردند . همچنین آن‌ها به نمایندگی از طرف خانواده‌های قربانیان اسیر و کشته شده توسط فرقه مجاهدین بویژه خانواده‌های متحصن در مقابل پادگان اشرف درعراق خواستار تسریع در پیگرد قانونی سایر رهبران این فرقه که در اعمال تروریستی و نقض حقوق بشرمشارکت داشته‌اند از دادگستری فرانسه شدند. آکسیون انجمن های مدافع حقوق بشر از ساعت 12.30 دقیقه آغاز و تا ساعت 15.00 ادامه داشت. البته در هنگام برگزاری این آکسیون ده ها نفر از اعضای فرقه مجاهدین با اقدامات خرابکارانه در صدد برآمدند که مانع فعالیت آکسیون قربانیان شوند که با هوشیاری اعضای منتقد و ناراضی مجاهدین و حمایت پلیس توطئه آنها شکست خورد.
 


لازم به یادآوری است که سازمان مجاهدین فعالیت‌های تروریستی خود را از دهه 60 میلادی با ترورمقامات آمریکایی آغاز کرد و سپس در ده 80 میلادی با ترور مردم و کوچه و بازار که براساس اسناد منتشر شده این سازمان بالغ بر 16000 نفر از جمله بالاترین مقامات حکومتی تهران ادامه یافت .

 


با حضور این سازمان در خاک عراق و استخدام توسط صدام حسین با پرداخت حقوق بالغ بر یک میلیون دلار در روز به عنوان نیروی ستون پنجم در جنگ ایران وعراق نقض حقوق بشر در مناسبات این سازمان گسترش ابعاد تازه‌ای پیدا کرد و با زندانی و شکنجه اعضای ناراضی و انتقال به زندان ابو غریب چهره ضد انسانی رهبری این سازمان بیشتر پدیدار شد . خودسوزی های پاریس در سال 2003 که به دستور مستقیم مریم قجر عضدانلو برای فرار خودش از دست قانون صورت گرفت بخشی جدایی ناپذیر از تاریخچه این سازمان است . در سال 2005 نقض ابتدایی ترین حقوق اولیه بشری توسط دیدبان حقوق بشر در یک سند تاریخی منتشر گردید.
 


این اولین باری است که مریم قجر عضدانلو به شکلی علنی مجبور به ادای توضیحات برای فعالیت‌های غیر قانونی از جمله فعالیت های تروریستی ، نقض حقوق بشر و پولشویی های گسترده در برابر قانون قرار میگیرد، نامبرده با تلاش بسیار و ادای توضیحات انحرافی سعی در منحرف کردن مسیر دادگاه نموده وچون همیشه برای پوشاندن حقایق و صدها جنایت تروریستی که تاکنون به عنوان مسئول اصلی سازمان مجاهدین در فرانسه به آن مبادرت کرده است تلاش بسیار نمود . البته نفس احضار سرکرده یک سازمان تروریستی و قرار گرفتن در مقابل قانون برای خانواده‌های قربانیان و اعضای ناراضی و منتقد این سازمان که سالهاست مورد حبس و زندان و شکنجه قرار گرفته‌اند ومصائب بسیار از وی دیده اند بسیار پر اهمیت و بسا مسرت بخش است. باشد تا در یک محکمه تاریخی در مقابل مردم ایران پاسخگوی رنج و شکنجی باشد که بر سر مردم ایران و فرزندان آنان آورده است ، قرار گیرد.
 


این واقعه مهم که سازمان مجاهدین تلاش بسیار داشت آنرا مخفی نگاه دارد از دید منتقدین این جریان ارتجاعی و عقب‌مانده دور نمانده و با حضور گسترده قربانیان این سازمان ضمن حمایت از عمل‌کرد دادگستری فرانسه به عنوان یک نهاد حقوقی مستقل و ابراز نظرات و مصاحبه با رسانه‌های خبری در بیرون از کاخ دادگستری فرانسه سعی در روشنگری افکار عمومی ایران و جهان داشتند.
 


کانون ایران قلم
در روزهای آینده ضمن پوشش خبری ، نظرات قربانیان این سازمان را که به شکل مصاحبه‌های گوناگون بیان شده است منتشر کرده و افکار عمومی را در جریان اخبار مربوط به این محاکمه تاریخی قرار خواهد داد .

ششم یونی 2012 - پاریس

 

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

بازجویی و محاکمه مریم رجوی در دادگستری فرانسه  و آکسیون قربانیان فرقه مجاهدین

 

09.06.2012

تحریریه ایران فانوس

http://iran-fanous.de/middle/995-Iran%20Fanous-Aksiun-06.06.2012.htm

 

دیروز سه شنبه به تاریخ پنجم ماه یونی، جمع زیادی از اعضای جداشده، معترض و قربانیان رهبری مجاهدین از کشورهای مختلف اروپا در شهر پاریس و مقابل دادگستری این شهر، جمع شده تا به اعتراض بپردازند.

هدف از اعتراض این گروه از منتقدین و معترضین در شهر پاریس، بر می گردد به بازجویی مجدد خانم مریم رجوی که به درخواست دادگستری شهر پاریس در ارتباط با نقض مستمر حقوق بشر که مجاهدین خلق به فرمان رهبرشان در کشور فرانسه انجام داده اند.

 

 

براساس گزارش خبرنگار کانون ایران فانوس که برای گزارش این مراسم و اعتراض به جمع معترضین ملحق شده بود، شور و شعف و شعارهای سیاسی که بچه ها سر می دادند، حاکی از عزم جدی آنها در افشاگری فرقه مجاهدین بود. آنان با نظمی کاملاً سیاسی و متمدنانه، پلاکاردهایی را در دست داشتند و آن عکسها را به شهروندان فرانسوی نشان می دادند. همچنین، اعلامیه هایی را در ارتباط با تروریسم و نقض حقوق بشر مجاهدین به زبان فرانسه تهیه کرده و به دست حضار و علاقه مندان می دادند.

جمع معترضین را تعدادی از پلیس ضد شورش فرانسه احاطه کرده و محافظت می کردند تا مبادا آنان در معرض حمله و هجوم عوامل مجاهدین قرار گیرند. اعضای کادر حفاظت مریم رجوی که تعدادی زیادی از آنان در این مراسم حضور داشتند و دائماً خود را به حلقه معترضین نزدیک تر می کردند و عکس و فیلم بر می داشتند مداوم مورد توبیخ و تذکر پلیس قرار می گرفتند و از هر گونه درگیری و حمله به معترضین، ممنوع شده بودند.

اعضای معترض، از زن و مرد که از کشورهای مختلف اروپایی و با انواع محدودیت سفر به این اجتماع پیوسته بودند، در میدان مقابل دادگستری اقدام به مصاحبه هایی کردند. محتوای مصاحبه ها آن گونه که از نزدیک شاهد بودم، در ارتباط با 30 خرداد مجاهدین بود که آنان قصد برگزاری این اجتماع را در هفته های آینده دارند. که این خود نشانی از استراتژی شکست خورده مجاهدین دارد که رهبران شان برای روحیه دادن به نیروهای سرخورده خود، تهیه دیده اند.

در انتهای این مراسم که بیش از سه ساعت به طول کشیده، افراد جداشده و معترض خود را به همراه پلاکاردها در مقابل دادگستری شهر پاریس رسانده و عکسها و فیلمهایی از مراسم اعتراض، برای درج در سایت های اینترنتی ضبط کردند.

پس از پایان این بخش از مراسم اعتراض، معترضین پس از استراحت کوتاهی در سالنی از شهر پاریس به اجتماع مجدد خود ادامه دادند. در این بخش از مراسم که تعدادی مهمانان دیگر حضور به هم رسانده بودند، به ایراد سخنرانی به مناسبت مختلف پرداختند. ابتدا محمدحسین سبحانی در ارتباط با فوت یکی از یاران و قربانیان معروف رهبری مجاهدین، به نام هادی شمس حائری به ایراد سخنرانی پرداخته و جمع بچه ها با یادآوری یاد و خاطره آن یار و یاور صدیق، این سخنرانی را همراهی کردند. محمد حسین سبحانی تلاش و فعالیت  آکسیون اعتراضی امروز پاریس در ارتباط با بازجویی و محاکمه مریم رجوی را با یاد مرحوم هادی شمس حائری برای شادی روحش به وی تقدیم کرد.

سخنرانهای بعدی این مراسم آقای جواد فیروزمند بود که ایشان نیز در باب فلسفه اعتراض به رهبران مجاهدین و این که ما ناچار به اعتراض به سیاسیتهای تروریستی این گروه هستیم. سخنرانان بعدی این مراسم، آقایان شادانلو و خانم دکتر جیلانی بودند. آقای شادانلو، در سخنرانی خود به سوابق سراسر فریب و خودکامگی رهبران مجاهدین و ضدیت بیجای آنان با آقای دکتر ابوالحسن بنی صدر، پرداخته و سپس خانم دکتر جیلانی، نقض فاحش حقوق اعضای مجاهدین را توسط رهبران فاسدشان از حیث روان شناسی و جامعه شناسی، مورد بحث و ارزیابی قرار داده و النهایه نتیجه گرفتند که این گروه خودکامه به دلیل عدم رعایت و در نظر گرفتن ارزشهای والای انسانی و در افتادن با روح و روان اعضایشان، قافیه را باخته و محکوم به شکست هستند.

این مراسم دوستانه، روشنگرانه و معترضانه پس از ساعاتی به کار خود خاتمه داده و اعضایی که از کشورهای مختلف اروپا در این مراسم شرکت کرده بودند، رهسپار محل ها و کشورهای اقامت خود شدند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

خانم مریم رجوی! دیدار ما بماند در یک دادگاه عادلانه
 

 

تحریریه ایران قلم

12.06.2012

 

گشتاپوی فرقه مجاهدین به فرماندهی مریم رجوی از قلعه اوروسورواز فرانسه چنان از سوز و گذاز افشاگری ها و روشنگری های اعضای منتقد و جدا شده از این فرقه به هذیان گویی افتاده که خود نیز نمی داند چه می گوید. آخر خانم مریم رجوی شما و همسر سابق و جدید جنابعالی باید بدانند که با دسته کور ها که طرف نیستید. خوب آیا خواننده مطلب شما حق ندارد از خود بپرسد که چرا گشتاپوی فرقه مجاهدین این همه آسمان و ریسمان را به هم می بافد اما به این سوال پاسخ نمی دهد که :


چرا مریم رجوی برای بازجویی و بازپرسی به دادگستری فرانسه در تاریخ 5 ژوئن 2012 در ساعت 14 احضار شده است؟
شما بیش از چند ساعت در مورد فعالیت های تروریستی و پول شویی و خودسوزی های هفده ژوئن و نقض حقوق بشر در مناسبات این فرقه در دادگستری پاریس مورد بازجویی قرار گرفته اید، آیا اعضای سازمان مجاهدین خلق حق ندارند ، حداقل از خبر آن مطلع شوند؟


شما یک فحش نامه خطاب به اعضای جداشده از فرقه مجاهدین منتشر کرده و نوشته اید که :
اعضای جداشده از فرقه مجاهدین یا بزعم شما "مزدوران" در آستانه گردهمايی بزرگ ۳ تير ايرانيان در ويلپنت پاريس که با استقبال پرشور هموطنان در کشورهای مختلف و با همبستگی گسترده جهانی مواجه شده در صدد برامده اند که ”با تشکيل چند تجمع خيابانی و جلسات سخنرانی حتی با تعداد اندک، اما با گرفتن فيلم و عکس مکفی، بايد تبليغات گسترده يی عليه مجاهدين به راه انداخت و چنين وانمود کرد که يک فضای منفی عليه آنها به وجود آمده است“.
خانم مریم رجوی و آقایان جابرزاده و ابریشمچی و سیدالمحدثین که رهبری فرقه مجاهدین در فرانسه برعهده دارید ، چرا آدرس عوضی داده اید؟
اکسیون صورت گرفته توسط اعضای جداشده و قربانیان این فرقه در مقابل دادگستری فرانسه در حمایت از محاکمه شما توسط دادگاه عالی پاریس بوده است، چه ربطی دارد به سوم تیر و 23 ژوئن که شما می خواهید آدم بخرید و در دیلپنت پاریس برنامه اجرا بکنید؟


آن داستان دیگر است که به موقع در مقابل آن نیز اگر لازم باشد اعتراض قانونی و مسالمت آمیز خواهیم کرد. اما می توانید بگویید شما چرا اعضای خودتان را از خبرهای مربوط به خودتان هم سانسور می کنید؟
خانم مریم رجوی مگر شما ساز و دهل در قلعه اشرف بعد از پیروزی رئیس جمهور جدید فرانسه راه نینداخته بودید که یک گام به سرنگونی!!؟ نزدیک شده ایم ؟ بعد هم بنده های خدا اسیران قربانی در اشرف را از خواب شبانه بیدار کرده و در سانسور خبری خیال می کردند، تهران را فتح کرده اند و با بادکنک و بوق های ماشین در نیمه شب مجبور به شادی و سرور!! شدند. پس چه شد ؟ هنوز یک ماه از انتخاب رئیس جمهور جدید فرانسه نگذشته، پس چرا دادگستری فرانسه شما را به دادگاه برای بازجویی و بازپرسی فرا خوانده است، آنچنان که خود اعتراف می کنید که در صدد بازسازی پرونده 17 ژوئن برآمده اند.
خانم مریم رجوی و آقای رجوی سرکرده پنهان شده فرقه مجاهدین شما تک به تک اسامی اعضای منتقد و ناراضی و جداشده از تشکیلات خود در ارتباط با آکسیون 5 ژوئن مقابل دادگستری فرانسه را آورده اید، اما چرا اسامی خانم ها بتول سلطانی و نسرین ابراهیمی را نیاورده اید؟


ممکن است بگویید چرا؟ نکند در اندیشه بغایت عقب مانده شما زن جایگاهی جز کنیزی و نوکری شما را ندارد؟
شاید هم اگر " زن " غیر از این باشد که شما و مسعود رجوی می خواهید ، او را حتی انسان فرض نمی کنید که اسم آنها را بیاورید؟ شاید هم نگران که اگر بجدایی خانم های عضو شورای رهبری تان اشاره ای بکنید از آن هزار شین معروفتان چیزی نماند؟
راستی خانم مریم رجوی ایا آنچه که خانم سلطانی و خانم ابراهیمی در مورد سواستفاده های جنسی در درون فرقه مجاهدین توسط مسعود رجوی صورت گرفته است، درست است؟ نظرتان در مورد رقص رهایی چیست؟ نظرتان در مورد عقیم کردن زنان و خارج کردن رحم آنها که اسامی بیش از 70 نفر از این قربانیان تا کنون شماسایی و استخراج شده است ، چیست؟


اما نکته آخر:
راستی خانم مریم رجوی زنده یاد هادی شمس حائری از میان ما رفت. اما او در آکسیون پاریس و در حمایت از محاکمه شما و سایر تروریست های فرقه گرا توسط دادگستری فرانسه حضور داشت و زنده بود. آری جای او را همان دوستان جوانتری که اسامی آنها را در فحش نامه تان ذکر کرده بودید، گرفته اند. دیدار ما بماند در یک دادگاه عادلانه که پاسخ بدهید چرا سال ها اعضای خود را در سلول های انفرادی اشرف حبس می کردید؟ چرا اعضای منتقد خود را به زندان ابوغریب انداختید؟ از همه مهمتر چرا به اعتماد ما خیانت کردید؟

لینک به فحش نامه مریم رجوی سرگشتاپوی مجاهدین
http://www.iran-efshagari.com/index.php?option=com_content&view=article&id=5968:catrin&catid=3:2010-12-28-06-02-26&Itemid=4


لینک به گزارش ایران قلم
از آکسیون بزرگ قربانیان مجاهدین در مقابل کاخ دادگستری پاریس
http://www.iran-ghalam.de/2Haupt/6162-Iran%20Ghalam-Aksion%20Paric%201-07.06.2012.htm

 

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

سخنرانی آقای محمد حسین سبحانی در جمع معترضین به فرقه رجوی

 

 

آریا ایران

09.06.2012

http://www.ariairan.com

 

 

روز سه شنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۱ برابر با ۵ ژوئن ۲۰۱۲،گروه هایی از ایرانیان آزاده با تجمع در مقابل کاخ دادگستری،میدان سن میشل و نقاط دیگری از مرکز پاریس به تظاهرات اعتراضی بر علیه فرقه تروریستی رجوی پرداختند.

این تظاهرات که همزمان با بازجویی از مریم رجوی سرکرده سازمان تروریستی مجاهدین در کاخ دادگستری پاریس صورت گرفته بود،مورد استقبال مردم منطقه قرار گرفته و با شعارهای کوبنده همراه با تظاهر کنندگان،خواستار اخراج گروه تروریستی رجوی از فرانسه شدند.

آقای محمد حسین سبحانی ضمن شرکت در این حرکت اعتراضی از سخنرانان جلسه بودند و سخنانی در بازخوانی خاطرات مرحوم هادی شمس حائری و مصیبت هایی که او و خانواده اش از فرقه رجوی کشیده بودند، ایراد نمودند که با استقبال حاضران مواجه گردید.

 

 

*متن سخنرانی آقای محمد حسین سبحانی:

 

هادی عزیز،دوست همه ما بود.و بنظرم تک تک ما به هادی مدیون هستیم.فکر میکنم کاری که امروز انجام دادیم،با این انگیزه و نیت بود که مریم رجوی بعد از ۷،۸سال و پرونده های متوالی که در فرانسه بر علیه اش تشکیل شده بود.چه خوب بود،هادی حضور داشت و ثمره زحمات اش را به چشم می دید.بهر حال تلاشی که امروز تک تک بچه ها انجام دادند رو نثار روح هادی می کنیم.من شخصا دوست داشتم عکس هایی رو برای این روز آماده کنیم و روی پیراهن هایمان بچسبانیم و فرصت نشد.

در هر صورت کاری که امروز انجام دادیم و مریم رجوی در دادگاه فرانسه مورد بازپرسی و بازجویی قرار گرفته و اعتراضی که ما کردیم علیه این فرقه و همچنین حمایتی که از دادگستری فرانسه انجام دادیم،برای این بود که پرونده رهبران فرقه مجاهدین پیگیری دقیق تر و بیشتر بشود.

اما در مورد هادی عزیز،شاید بعضی از دوستان مطلع نباشند.مرحوم هادی شمس حائری فعالیت های سیاسی خودش رو از دوران دکتر محمد مصدق آغاز کرد.در تظاهرات ۳۰ تیر شرکت داشت و تیر خورد،همان دوران به حزب ملل اسلامی پیوست،دستگیر شد و به زندان رفت.در زندان شاه با مجاهدین آشنا شده و توسط آنان عضو گیری گردید.پس از پیروزی انقلاب ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ ،فعالیت هایش را با سازمان مجاهدین ادامه داده ،بعدها به کردستان رفته و در عراق وارد پایگاه های سازمان مجاهدین شد.

در مقطع سال ۱۳۷۰،سازمان مجاهدین از روش های مغزشویی و فرقه گرایانه استفاده کرد و بچه های هادی (نصر و امیر عزیز) رو بین ۱۰ تا ۱۳ ساله بودند از شهر کلن آلمان به عراق برد تا بتونه هادی رو در عراق زمین گیر کند و نگذارد از فرقه جدا شود.

البته هادی مقاوم تر از این حرف ها بود.مجاهدین بچه های او را یک بار نزدش بردند تا مانع از فرار یا جدایی هادی شوند.آنجا فضایی که بین هادی و بچه هایش بوجود آمد،در صحبت های خصوصی که با هادی داشتم،همیشه از این رنج می برد.این عذاب وجدان رو داشت که امیر و نصرت نتوانسته باشند نقشه سازمان مجاهدین رو درک کنند.چون با تلقینات مجاهدین بچه هایش این احساس رو پیدا کرده بودند،حالا که از آلمان به عراق برده شده اند و در کنارش هستند،چرا پدرشان می خواهد برود؟!این موضوع مانند یک غده چرکین در درون و قلب هادی عمل می کرد.هیچگاه نشان نمی داد،اما در صحبت های خصوصی این رو بیان می کرد و افسوس می خورد که چنین شرایطی برایش پیش آمده است!

دومین ویژه گی هادی این بود که در مقطعی که کسی نبود،صدایی نبود که بیاد و آنچه در درون فرقه می گذشت رو بیان کنه،بعد از اینکه وارد اروپا شد و در کشور هلند اقامت گزید،آمد ، ایستاد و با گردنی سرفراز و قلمی روان،تیز و قاطع آنچه درون فرقه مجاهدین می گذشت را با کتاب هایی تحت عنوان “ارتجاع غالب و ارتجاع مغلوب” و “مرداب” و صدها مقاله بر علیه فرقه،تروریسم و خشونت نگاشته، بیان کرد!

کاری که هادی در آن دوران کرد باعث شد تابویی که سازمان مجاهدین در نزد افکار عمومی و بویژه در اروپا ساخته بود،بشکند و کارکرد خودش رو از دست بدهد.در همین رابطه فضایی بوجود آمد تا دوستان دیگری مانند آقایان،مهدی خوشحال،کریم حقی و دیگران قدم نهاده و به روشنگری بپردازند.هادی کوه استوار و صف شکنی بود که در مقابل استبداد و فرقه گرایی ایستاد و فعالیت های افشاگرانه اش را گسترش داد.

ساعت ۶ صبح روز جمعه گذشته بود که هادی از خواب بیدار می شود و به همسر مهربانش سرکار خانم محبوبه براتی می گوید حالش خوب نیست.می خواستند برایش دکتر بیاورند که البته پزشکان بدلیل گسترش بیماری سختی که داشت مدت ها بود درمان خاص دیگری را نمی توانستند تجویز کنند.اما باز هم او تلاش می کرد.نکته ای را میخواهم بگویم که شاید مورد تجعب شما بشود،شب قبل روزی که جانش را به جان آفرین تسلیم کرد،ایمیل اش رو باز کرده بود و به ایمیل هایش جواب می داد.یادم هست که خانم نسرین ابراهیمی چند روز قبل از آن ایمیلی ارسال کرده بود و با بغضی که در نوشته اش هویدا بود،می گفت نسبت به کمک هایی که هادی برای او انجام داده بود عذاب وجدان دارد و حالا می خواهم با او صحبت کنم،ایمیل بزنم .متاسفانه روزهای آخر هادی بود و او فرصت نکرد …

می خواهم بگویم که هادی تا آخرین لحظات کار می کرد و از تلاش باز نمی ایستاد.به یاد بچه هایش بود.به یاد دوستانش بود و آنهایی که از فرقه رجوی جدا شده بودند.تک تک آنها رو برادران،خواهران ،دختران و فرزندان خودش می دانست.بویژه در این یک ماه اخیر همیشه منتظر بود.

چند هفته پیش با تعدادی از دوستان برای ملاقات هادی رفته و یک دیدار خصوصی با او داشتیم.به هادی گفتم تلفن هایی رو زیر نوشته ات در سایت بگذار تا شاید سازمان مجاهدین و رهبری این فرقه دلش به درد بیاد و اجازه بدهد بچه هایت تلفنی با تو صحبت بکنند.هادی گفت ایده خوبی است.شماره تلفن اش رو گذاشت اما متاسفانه تا لحظه ای که جان در بدن داشت،این شرایط برایش فراهم نشد و با دلی اندوهگین از میان ما رفت!

هادی را پس از فوت حدود ۲۴ ساعت در محلی نگهداری می کردند تا دوستانش اگر آمدند مجدد او را حس کنند و …آنروز که در کنار پیکر بیجان اش ایستاده بودم به خودم می گفتم او در خواب است و برایم باور کردنی نبود که هادی رفته است.و کماکان به خودم می گفتم که هنوز مریض و خواب است.اما متاسفانه واقعیتی وجود داشت و از میان ما رفته بود.

امیدوارم همیشه بتوانیم تک تک مون یاد و راه هادی رو گرامی بداریم و مطمئن هستم که روح اش شاد خواهد بود برای کاری که تک تک مون امروز انجام دادیم و توانستیم به سهم خودمون فرقه رجوی و مریم رجوی رو در میان افکار عمومی و مقابل کاخ دادگستری فرانسه افشاگری کرده و به محاکمه بکشیم،راضی و خشنود است.

در پایان صحبت هایم به دوست عزیزم آقای علیرضا نصراللهی تسلیت می گویم برای از دست دادن پدر بزرگوارشون.امیدوارم غم آخرشان باشد .برای همه بچه ها این مصیبت ها کمتر پیش بیاید.امیدوارم همیشه شادی باشد.برای همه عزیزانی که در این جلسه هستند آرزوی سلامتی دارم و آرزوی موفقیت دارم.ممنونم از اینکه این فرصت رو به من دادید.

هادی شمس حائری سفارشی داشت و گفته بود؛” دوست ندارم کسی برایم لباس سیاه بپوشد،حتما لباس های شاد بپوشید!

 

پیاده کردن متن ویدئو از آریا ایران

کمیته برگزاری تظاهرات ـ پاریس

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مصاحبه آقای میلاد آریایی با خانم نسرین ایراهیمی

 در حاشیه آکسیون قربانیان فرقه مجاهدین در مقابل دادگستری فرانسه

 


ایران قلم

13.06.2012
 

برای مشاهده فیلم روی عکس کلیک کنید


آقای آریایی :
مطلع شدیم که خانم نسرین ابراهیمی از اعضای منتقد و ناراضی سازمان مجاهدین که حدود ۶ سال است از ین مناسبات جدا شدند درکشور فرانسه شهر پاریس درآکسیونی که در مقابل کاخ دادگستری فرانسه در اعتراض به سازمان و حمایت از دادگستری فرانسه به خاطردادگاهی که برای محاکمه سران این سازمان از جمله مریم رجوی برگذار شده حضور به هم رسانده ند .میخواستم ضمن خیر مقدم به شما خانم ابراهیمی بپرسم که هدف شما از شرکت در این آکسیون اعتراضی چی هست ؟


خانم ابراهیمی :
من هم سلام عرض میکنم خدمت شما ، من مطلع شدم که دادگاه فرانسه میخواد از خانم مریم رجوی یک سری سوالات بکند و قراره که امروز بیان اینجا که هدف این هستش که مریم رجوی باید پاسخ بده به سوالاتی که سالیان زیادی هست دراصل همه ما داریم . من فکر میکنم که این سازمان هیچوقت حاضر نبوده به کارهایی که کردی پاسخگو باشه هیچوقت به سوالاتی که ما و دیگران ازش داشتیم سر کارهای تروریستی اش و به طور خاص در مورد نقض حقوق بشر در داخل این سازمان جوابی نداده و با لابی هایی که میکنند و با پول های کلانی که میدهند از زیر جواب همیشه در رفتند و من خیلی خوشحالم که زمان اون رسیده که خانم رجوی بیان اینجا و پاسخ کارهایی که کردند رو بدهند از جمله اینکه نقض حقوق بشر و به طور خاص سیستم ضد زن که در درون مجاهدین هست هر چند به ظاهر میگویند که سازمان مجاهدین توش ارتقاء زن هست وازاین حرفها به نظر من همش کشکه چیزی که ما دیدیم همش دروغه ، دروغ محضه و فقط استفاده مضاعفیه که از زنان میکنند .


آقای آریایی :
بله شما توی صحبتاتون اشاره کردید به استثماری که در رابطه با زنان در مناسبات این سازمان میشه ، الان به عنوان یک زن ایرانی که در این سازمان حضور داشتید به عنوان یک فرقه خطرناک و رها شدید و در خاک اروپا حضور دارید ، چه احساسی دارید که اولا اینجا حضور دارید و دوما این فرقه خشونت طلب حاضر به پاسخگویی شده ؟


خانم ابراهیمی :
قبل از هر چیز خیلی خوشحالم حقیقتا امروز خوشحالم از اینکه خب بعد از همه سختیهایی که ما کشیدیم توی مجاهدین این همه اذیت و آزارهایی که شدیم بالاخره قانون داره جواب این رو از خانم رجوی میخواد و ایشون مجبوره که به این جواب بده و خیلی احساس خوشحالی دارم .


آقای آریایی :
من ازتون خواهش میکنم رو به بینندگانمون اگر پیامی دارید به عنوان یک زن ایرانی که دراین مناسبات حضور پیدا کردید والان خارج شدید تجربتون چی هست و آینده این سازمان رو چطور ارزیابی میکنید ؟


خانم ابراهیمی :
من فکر میکنم آینده سازمان همانطوری که پیداست به دلیل اینکه از روز اول اینها خشت کجی رو گذاشتند و از روز اول با دروغگویی شروع کردند در آینده نه چندان دور واز همین الان هم از هم پاشیدند و چیز زیادی ازشون نمونده . این یک واقعیته و سازمان تمام تلاشش رو داره میکنه که بگه ما هستیم ولی واقعیت اینه که اینها نیستند اول از همه سالیانه که اینها تو ایران کسی رو ندارند ، بی دنباله اند . اینجا هم هر کی اینها رو میبینه یا اینکه دارند ادمهای بدبخت بیچاره رومانی رو میارند تو نشست هاشون و میتینگ هاشون که ایرانی نیستند ویا اینکه کسانی هستند که سالیانه با اینها هستند و سنی ازشون گذشته و دیگه قاطی اینها شدند خلاصه میخوان نشون بدن که افراد خیلی زیادی با اینها هستند در صورتی که اینها ایرانی نیستند در مرحله اول حتی یکی از کانالهای فرانسوی نشون میداد که اینها رومانی هستند یا افغانی هستند و یا ادمهایی که تو کمپ ها زندگی میکنند و تازه اومدند بهشون یه پولی میدن یه سر میان و بر میگردند و اصلا نمیفهمن برای چی اومدن . حقیقت اینه که اینها پایگاه اجتماعی ندارن و گروه های سیسی دیگه هم اینها رو قبول ندارن به هیچ عنوان . ما تو جنبش سبز شاهد بودیم که هیچ کس اینها رو نمیپذیرفت حتی سلطنت طلب ها حتی گروه های کوچیک دیگه و اینها در اصل نه تو این گروه ها جایی دارن نه تو ملت ایران جایی دارند و من فکر میکنم که زمانش رسیده که خانم رجوی و آقای رجوی به این اعتراف کنند و یک عذر خواهی بزرگ به ملت ایران بدهکار هستند و خوبه این رو انجام بدن که فکر میکنم آخرین لحظاتشونه ، وامیدوارم که روزی به سزای اعمالشون برسن . ما جدا شده ها هم کوتاه نمی آییم از حقی که از خودمون پایمال شده و حقی که از ملت ایران پایمال شده به دلیل ترورها و از جمله فکر میکنم که ملت ایران هرچه دیرتر به آزادیشون برسن علت اصلیش همین مجاهدینند . اینها مانع آزادی ملت ایرانند .


آقای آریایی :
دوست دارم که خدمت بینندگانمون عرض کنم که خانم ابراهیمی و زنانی همچون خانم سلطانی بسیاری دیگر در واقع یک از هزارانی هستند که وارد این مناسبات شدند ، در درون این سازمان مدتها آشنا بودند و بعد با شناخت عمیقتری از این جریان جدا شدند تا تجربیات گرانقدرشون رو برای مردم ایران به ارمغان بگذارند و من بسیار بسیار خوشحالم که در چنین روزی شما رو میبینم به عنوان یک زن ایرانی که در واقع از این سازمان با دیدگاه جدیدتر و بهتر همینطور به ادامه مبارزتون ادامه میدید و از سوی دیگه تجربه ای هستید برای اینکه این آگاهی واین روشنگری رو در اختیار دیگر زنان میهنمون بگذارید .بسیار سپاسگذارم و امیدوارم که تمام تلاشهای شما روزی به ثمر برسه .


خانم ابراهیمی :
خیلی ممنون از شما
 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مصاحبه خبرنگار ایران قلم با آقایان محمد کرمی ، محمود سپاهی و مهدی سجودی

در حاشیه آکسیون قربانیان فرقه مجاهدین در مقابل دادگستری فرانسه


 

ایران قلم

13.06.2012
 

برای مشاهده فیلم روی عکس کلیک کنید

 

مصاحبه با اقای محمد کرمی


ایران قلم :
با آقای محمد کرمی که بیشتر از سی سال سابقه مبارزه سیاسی در سازمان مجاهدین هست را با ایشون دیدار داریم .ازتون خواهش داریم آقای کرمی لطفا بفرمائید هدفتون از حضور در آکسیون اعتراضی امروز علیه مجاهدین چی بود؟؟


آقای محمد کرمی :
با سلام خدمت بینندگان و شنوندگان عزیز، امروز تمام دوستانم جدا شده از سازمان مجاهدین یا فرقه رجوی آکسیونی داشتیم در افشا ماهیت سازمان مجاهدین که برای شهر وندان فرانسوی توضیح میدادیم که هدفمان از این کار چیه و ماهیت واقعی سازمان مجاهدین را برای شهروندان فرانسوی توضیح میدادیم .


که گول شعارهای دموکراتیک که اینها میدهند را نخورند.که این حربه ای است که در پشت آن پنهان میشوند و هدفهای تروریستی یا چیز اصلی خودشون را با این کار پیش میبرند....


ایران قلم :
ما شاهد بودیم که برخی از اعضای سازمان مجاهدین با شما درگیر بودند که نمیخواستند بگذارند شما در این آکسیون شرکت کنید بنظر شما علتش چیست؟؟


آقای محمد کرمی :
خوب سازمان مجاهدین از این وحشت دارد که اعضای جدا شده بخصوص کسانی که سابقه زیادی در سازمان دارند بخواهند ماهیت سازمان را برای شنوندگان و شهروندان فرانسوی افشا کنند از این واهمه دارند چون ما روی واقعیتهائی دست میگذاریم که هر کسی که هرکسی از این آگاهی ندارد وقتی که شهروندان و شنونده گان فرانسوی میشنیدند. تماما تعجب میکردند وبرایشان جالب بود که بیشتر بدانند.که در این فرقه رجوی چه میگذشت و چه چیزهائی بوده!!!


ایران قلم :
آینده سازمان را چگونه ارزیابی میکنید؟؟


آقای محمد کرمی :
آینده این سازمان ازسال 2003 رو به اتمام است چون ماهیت واقعی از وقتی جداشده ها این امکان رو پیدا کردند که بیایند بیرون و تو دنیای آزاد باشند و ماهیت این فرقه را دارند بیان میکنند این سازمان الان در توی ایرانیها جایگاهی ندارند بجز یک مشت عواملی که آنها اجاره کردند و به انها حقوق میدهند و بخاطر پول این کار را میکنند و همچنین توی خارجیها وقتی داریم واقعیتهای سازمان را برایشان توضیح میدهیم ماهیت سازمان براشون خیلی شگفت انگیز است چون به واقعیتهائی دست میگذاریم که اینها کاملا کتمان کردند. چونکه داریم ما واقعیتها را بیان میکنیم و جدا از اینکه افراد زنده هستیم یعنی چیزیکه که ما در سالهای در زندانهای رجوی و زندانهای خمینی و زندانهای شاه از اینها دیدیم را داریم برای آنها بیان میکنیم.


مصاحبه با آقای محمود سپاهی


آقای محمود سپاهی :
با سلام ، من هم مثل سایر دوستام امروز جمع شدیم اینجا که بتونیم افشا کنیم هر چه بیشت جنایات سازمان مجاهدین یا همان گروهک تروریستی رجوی را که علیه دوستانم هست دراشرف . میخواهیم که این را افشا کنیم و کار امروز ما این بود و همین جوری که همه در جریان هستید میدونیم و در جریان هستید یک گروه بسته و کاملا سکت هستش که فعالیتهای خودشون رو همچنان ادامه میدهد ولی در حد محدود..درعراق ما میتوانیم بگویم که تقریبا به نتیجه رسیدیم درکشورهای اروپائی بخصوض در فرانسه فعالیتهای این گروه همچنان ادامه دارد وامروز ما میخواستیم افشا کنیم جنایات رجوی جنایات این فرقه را علیه دوستانمان در اشرف چرا که هنوز زندانها درجای خودش در عراق هستش که زندانها باید شکسته بشود باید افراد آزاد بشود خواست ما این است ..خواست من به شخصه یک خواسته معمولی است که میخواهم این زندانها هرچه زودتر برچیده شود و میخواهم این گروهک هر چه زودتر برچیده شود و این گروهک به کارش ادامه ندهدبه کارهای تروریستی خودش...از دولتهای اروپائی بخصوص دولت فرانسه تقاضای من این است که محدود کند فعالیتهای این گروه رو که تهدید بزرگی برای جامعه فرانسه است..و برای جان ما هم حتما تهدید خواهد بود..که این بود هدف امروز ما از این گردهمائی....


ایران قلم :
با توجه به اینکه جنبش جدائی طلبان و ناراضیان سازمان مجاهدین در همه کشورهای اروپائی و آمریکائی گسترده شده و بطور خاص در فرانسه المان هلند سوئد ....به چه دلیل اجازه نمیدهد یک که منتقدین این سازمان حرفشان را بزنند و دوم اینکه به چه دلیل این تعداد از جداشده گان معترض و منتقد شدند و در واقع بعد از خروج از این سازمان به فعالیتهای افشا گرانه و روشنگرانه پرداختند؟


آقای محمود سپاهی :
همین جوری که میبینم که الان سازمان یک مجموعه تبلیغاتی از خودش نشون میدهد بعنوان یک اپوزسیون سیاسی علیه رژیم ایران در صورتی که این جوری نیست افرادی که درداخل این سازمان و این فرقه بودند عضوبودند هوادار بودند به هر دلیلی حضور داشتند در عراق دیدند جنایات این سازمان درون فرقه این عمل باعث میشه فردی که خارج میشود ناخواسته افشا کند جنایات این فرقه را چرا که درون این سازمان و بیرونش اصلا با هم همخوانی ندارند.هیچ ربطی به دموکراسی در فردای ایران ندارد. هیچ ربطی به مبارزه ندارد. این فرقه فقط اهداف کثیف تروریستی خودش رو دنبال میکند. افرادی هم جدا میشوند خوب قطعا یک احساس وظیفه میکنند که جنایات رجوی رو در عراق و در اروپا هر چه بیشتر افشا کنند.این بعنوان یک وظیفه است که ماداریم.


ایران قلم:
به عنوان آخرین سوال آینده این جریان را چگونه ارزیابی میکنید؟؟؟


آقای محمود سپاهی :
خوب در تاریخ هم که نگاه میکنیم هر دیکتاتوری هر جریان ضد بشرانه ای یک روز پایانی خواهد داشت.
امروز نه ولی فردا حتما خواهد بود بنظر من اخرهای عمر این فرقه است چرا که همه چیز این را دارد میگوید..تلاشهای بچه ها و تلاشهای منتقدین سازمان این پیام را در واقع میرساند که این سازمان به اخر عمرش رسیده و تاریخ مصرفش تمام شده.


مصاحبه با اقای مهدی سجودی


ایران قلم :
با سپاس از شما بعنوان سوال اول شما برای خوانندگان وبینندگان بگوئید چه مدت در سازمان بودید و چه مدت است که تونستید از سازمان خارج بشوید و به اروپا بیائید؟


آقای مهدی سجودی :
با سلام من مهدی سجودی مدت 8 سال درسازمان اسیر بودم که از طریق یک و فریب وبهانه که فرقه درست کرده بود تحت عنوان دیدار از برادر وپسرخاله ام (که آنها نیزتحت همین بهانه به سازمان کشانده شده بودند )به سازمان رفته بودم و بعد با ازبین بردن مدارک من مرا با یک فریب و دغل در سازمان نگاه داشتند.
در آخر سال 1388 بدلیل پیش آمدن یک فرصت استثنائی که دولت عراق جدید برای انجام یک کار اقامتی وثبت انجام داد با کمک دوستانم توانستیم از سازمان فرار کنیم وباکمک دولت عراق و ارگانهای حقوق بشر خودمان را به اروپا رساندیم.


ایران قلم :
مشخصا در آلمان دارای چه موقعیتی هستید؟


آقای مهدی سجودی :
مدت سه سال است که در اروپا هستم و مدت دو سال ونیم است در آلمان اقامت دارم.


ایران قلم :
اگه ممکنه راجع به زندگی خودتان هم درحال حاضر کمی توضیح بدهید؟


آقای مهدی سجودی :
بله من بعد از مدت کمی در آلمان موقعیت پناهندگی سیاسی گرفتم وبعد به دانشکده آموزش زبان رفتم که البته برای همه خارجیان فراگیری زبان آلمانی الزامی است.
من البته با نمرات عالی این دوره را گذراندم و بعد هم در ورودی دانشکده فنی شرکت کردم و برای چند ماه آینده نوبت ورودی را دریافت کردم و کلا همه چیز را با تلاش و سعی پیش برده و از زندگی جدیدم و کمکی که دولت المان هم در همه زمینه ها بمن کرده که زندگی ام را خوب پیش برده و از همه چی راضی هستم.


ایران قلم :
الان فکر میکنید چرا با اینکه همه چیز برای خروج و رسیدن اعضای اسیردر اشرف فراهم است باز هم فرقه تلاش دارد که انسانها را در آن جا نگاه دارد؟ علیرغم اینکه دولت عراق جدید مکررا گفته است که این فرقه رادرکشورش نمیخواهد!؟


آقای مهدی سجودی :
زمانی به ما در سازمان گفتن زمین را خریدیم دم از قانون میزدند ولی این کادوصدام به رجوی بود حالا دولت عراق جدید گفته ما شما را نمیخواهم چون برای منافعش ضرر دارد اما طبیعت و ماهیت این سازمان این است که افرادش را در قفس نگه دارد وگرنه کسی حرفش را نمیتواند قبول کند .این فرقه بیشتر از بیست سال است وعده میدهد و با بهانه وحرفهای الکی و دروغ افراد را نگه داشته حالا اگه این افراد بیان به دنیای ازاد برسندکسی دیگه حرفشان را قبول نمیکند.و همه در میروند.
میبنید که فرقه سعی دارد که همین کمپ ترانزیت لیبرتی را بازبه شکل کمپ اشرف دربیاورد چرا اینقدر از ارتباط این انسانها با دنیای جدید وحشت دارد؟ یا چرا شرط جابجایی نیروهایش را ازاول عدم حضور" خانواده "ها گذاشت ؟؟مگر چه مشکلی بود چندین خانواده در کنار درب خروجی برای دیدن عزیزانشان میماندند؟
سازمان هرروز دارد فروپاشی خودش رو در وضعیت جدید میبیند.چون سازمان طبیعتش در این ماندگار میماند که انسانها از هر چی که بوی عشق وعاطفه ومحبت میدهد و هرچیزی که باعث میشود انسانها به آینده و وضعیت خودشان فکر کنند همین برای فرقه رجوی مث سم میماند و بخاطر این است که این قدر چند پدر ومادر پیر و سالخورده بیش از هر تهدید دیگری میترسد.پس طبیعی است که شرط اولش همین باشد که خانواده نباید جائی باشد که چشم افراد یک لحظه نباید به خانواده ها بیفتد.!!


ایران قلم :
چرا سازمان میخواهد به هر شکل نیروهایش پایشان به دنیای آزاد نرسد.مگر نمیگوید که تمامی نیروهایش به خاطر اعتقاد و به میل خودشان مانده اند . پس چه مشکلی هست!؟


آقای مهدی سجودی :
الان حرف خونواده ها رو زدیم که همه سعی سازمان این است که با دنیای بیرون ارتباط برقرار نشود.این موضوع عامل اصلی فروپاشی است .مثال خانواده این است که ته دل آدمها از عاطفه پاک نمیشود و فرقه هم این رامیداند و بهمین خاطر شب و روز دارد علیه خونواده ها سم پاشی میکند و میگوید اینها مامور هستند و هزار مارک و تهمت که یکسره میگویند افراد واقعا باور کنند و آنها را بیمار میکند که علیه مادر و پدر و عزیزانشان حرف بزنند.
حالا اگه پای افراد به دنیای آزاد برسد دیگر سمپاشی ها ودروغگوئی های فرقه برای افراد واضح میشود.
مثال من را ببیند. من را دوسال در قسمت مغزشوئی کردند ولی حس زندگی و عشق به زندگی رو از بین ببرند.جوانانی مثل من که اسیر فرقه هستند نمیخواهندتا آخر عمر این طورنفله شوند.
خوب سازمان رجوی میگوید که ما به همه چیز دسترسی داریم اما الان دارد سعی میکند کمپ دیگری مثل اشرف برقرار کند معلوم میشود مشکل آنها جابجائی نبود بلکه مشکل ازهم پاشیدن دستگاه بسته و فرقه ای است که دنبالش هستند.


ایران قلم :
مهدی اگر در پایان هر صحبتی با خوانندگان وشنوندگان ما دارید بفرمائید؟


آقای مهدی سجودی :
من از شما بخاطر این فرصت تشکرمیکنم و اینکه علیرغم همه مشکلات کارتان را ادامه میدهید.آرزو میکنم که همه اسرای فرقه آزاد شوند و یک روز زودتر بهتر چون باید از صفر شروع کنند و از دولت عراق و همه کشورهای آزاد خواهش میکنم که در اروپا و آمریکا این انسانهای اسیر را تنها و یک به یک بپذیرند و نگذارند که سران فرقه جان وعمر این انسانها تحت کنترل بگیرند.


ایران قلم :
با تشکر از شما بخاطر وقتی که در اختیار ما گذاشتید.

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مصاحبه با خانم بتول سلطانی عضو سابق شورای رهبری مجاهدین در پاریس
در حاشیه آکسیون قربانیان فرقه مجاهدین در مقابل دادگستری فرانسه در حمایت از محاکمه مریم رجوی

 


ایران قلم

12.06.2012

 

برای مشاهده فیلم روی عکس کلیک کنید

 

میلاد آریایی:
مطلع شدیم که خانم بتول سلطانی از اعضای سابق شورای رهبری امروز در پاریس حضور دارند و بر اساس خبر هائی که هست هم امروز در پاریس در مقابل کاخ دادگستری فرانسه آکسیونی برپا هست که معترضین و منتقدین سازمان مجاهدین آن را برگزار می کنند ضمن خشنودی از حضور شما در این مراسم می خواستم خانم سلطانی بپرسم که هدف شما از حضور در این آکسیون چی هست؟


خانم سلطانی:
ما خوب مدتهاست منتظر هستیم و من حداقل به نوبه خودم و همه بچه های جدا شده سالهاست که درخواستمان این است و خواهشمان این هست که بخصوص سران این سازمان بیایند پاسخگوی جنایتهاشون باشند پاسخگوی اون خودسوزیهای 17 ژوئن که بصورت کانالیزه شده و تشکیلاتی انجام گرفت و پاسخگوی سایر جنایتهاشون باشند اما خوب متأسفانه با توجه به اینکه سازمان هزینه های هنگفت مالی انجام می دهد از قبیل خرید پارلمانترها یا وکلا و فعالیتهای دیگری که می کنه و همواره از این پاسخگوئی فرار کرده است و من خوشحال هستم که شاید امروز شاید اینها در برابر پاسخگوئی قرار بگیرند


میلاد آریایی:
صحبت از خودسوزهای پاریس کردید در سال 2003 همانطوری که من مطلع هستم شما در همان سالیان در مناسبات خود سازمان مجاهدین بودید و پیوسته این پرسش مطرح است که این خودسوزیها به شکل تشکیلاتی و به شکل در واقع عامدانه انجام شده آیا می توانید شما در این رابطه توضیح بدهید


خانم سلطانی:
خوب همواره یکی از شیوه هاش این بوده یعنی یکی از شیوه های تشکیلاتی اش این بوده که می آمد بصورت کانالیزه شده افراد را یعنی اعضاء را تحریک می کرد که اینکار را انجام بدهند بطوریکه هم خطری هم اتهامی متوجه سازمان نشود و هم اینکه اینکار را بصورتی پنهان و تشکیلاتی اینکار را انجام می داد و این کانالیزه شده بود


میلاد آریایی:
تو صحبتهاتو صحبت از پارلمانترهائی کردید که از این مناسبات و سازمان حمایت می کنند در حالیکه بسیاری از مردم ایران می دانند که در درون خاک ایران هیچ مقبولیتی نداره و از بقول معروف عنصر اجتماعی که زمانی مدعی آن بود خبری نیست هدف شما و در واقع نظر شما تو این رابطه که سازمان مجاهدین در خارج از خاک ایران بدنبال پارلمانترها هست اونهم یا مقامات سابق کسانی که یک زمانی موقعیت شغلی داشتند هدفش چی هست با توجه به شناختی که دارید؟


خانم سلطانی:
هدف سازمان بدست آوردن اعضائی هست از پارلمانتر ها کسانی که نفوذ داشته باشند توی دولت و مراجع قانونی کشورها برای فرار از پاسخگوئی و مشخصا هم سر اینها تا اونجائی که من اطلاع دارم و نشستهائی که خود مسعود رجوی برگزار می کرد یا نشستهائی که در بالاتر برگزار می شد می دانم که اینها چه هزینه هائی را می کنند و مشخصا پول خرج می کنند طوری که شما دیدید در مصاحبه های اخیر هم پارلمانتر ها گفتند که بله ما پول دریافت کردیم یعنی اینجا دیگه پول است که مسئله را حل می کند واسشون


میلاد آریایی:
بهرصورت خیلی صحبت از پول و هزینه هائی می شود که سازمان می کند بسیاری از پولشوئی های این سازمان می گویند در کلیه کشورهای اروپائی مثل فرانسه یا آلمان هلند و حتی خود آمریکا این پولها از کجا هزینه می شود و چطور بدست سازمان می رسد و سازمان چطور وانمود می کند که این پولها از داخل خاک ایران است


خانم سلطانی:
البته سازمان در جائی که در فریب اذهان و تغذیه سیاسی تلاش خودش را می کند و سعی می کند که روی مغز و انگیزه افراد هم کار بکند و بکار گیری و استخدام یک نماینده یا پارلمانتر شیوه های مختلف سازمان برای جذبش دارد منتهی خوب توی این مورد مشخص خیلی جاها پول مسئله را حل می کند اما در مورد منابع مالی سازمان دیگر من فکر می کنم که الان تا حدودی رو شده سازمان در زمان صدام حسین بارش را بسته است یعنی پشتوانه مالی از اون موقع داره از موقعیکه پول نفت عراق را برای خودش سهمیه داشت و من فکر می کنم ویدئوهای واقعی و مستندی که در دسترس هست
از کجا این هزینه ها را می آورده


میلاد آریایی:
بعنوان یک منتقد و بعنوان یک ناراضی که از این تشکیلات شما جدا شدید فکر می کنید که با تشکیل این آکسیونها و اعتراضها و به قلم در آوردن اونها چه روشنگری می توانیم به جامعه ایرانی چه در خارج کشور و بخصوص در داخل ایران بکنیم


خانم سلطانی:
من فکر می کنم ما همین الان هم که اینجا هستیم هستند خیلی از کسانی که باز هم طعمه تبلیغات این سازمان می شوند چه کسانی که ناآگاهانه می آیند هوادار این سازمان می شوند نمی دانند که ماهیت واقعی این سازمان چی هست چونکه سازمان تو نقاب دمکراسی و آزادیخواهی کارش را پیش می برد و اینطوری وانمود می کند و ما مسئولیت سنگینی داریم کسانی که از محتوی و از درون این تشکیلات خبر داریم از درون مناسبات تشکیلاتی آن ما وظیفه سنگینی داریم که این افراد را به خودشان بیاوریم و آگاه کنیم حالا به هر دلیل یا سازمان اینها را ترسانده یا معذوریتی دارند که خود را مجبور می بینند که برای این سازمان کار کنند و سازمان هم با همین متد کارش را داره پیش می بره یعنی گرو گرفتن از افراد هر کس را به نوعی مجبور می کند که مسیری را که خود سازمان می خواهد ببرد
من فکر می کنم که مسئولیت ما هم خطرناک هست و هم سنگی


میلاد آریایی:
بعنوان آخرین سوآل با توجه به اینکه بهرصورت سازمان مجاهدین در خاک اروپا حضور دارد همین الان بسیاری از نیروهاش در دسته ها و گروهائی 400 نفره از اصلی ترین پایگاهش یعنی اشرف به کمپ ترانزیت منتقل می شوند شرایط سازمان به غایت نابهنگام و اسفباری هست چه در داخل خاک عراق و چه اینجا که می بینیم برای باز پرسی و بازجوئی به دادگستری پاریس خوانده شده اند شما آینده این سازمان و آینده این تشکیلات و جریان خشونت طلب را چگونه ارزیابی می کنید؟


خانم سلطانی:
من فکر می کنم که کشتی استراتژیک رجوی بطور مشخص توی منطقه و توی عراق به گل نشسته است مسیرش استپ خورده جلوش و من فکر می کنم که پایان کار این سازمان و این سازمان و تشکیلات باشه .
 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مصاحبه میلاد آریایی با شهروز تاجبخش در پاریس
در حاشیه آکسیون قربانیان فرقه مجاهدین در مقابل دادگستری فرانسه در حمایت از محاکمه مریم رجوی

 

 

شهروز تاجبخش - ایران قلم

11.06.2012

 

برای مشاهده فیلم روی عکس کلیک کنید

 


میلاد آریایی :
شنیدیم که امروز در مقابل کاخ دادگستری فرانسه آکسیونی را جداشد گان و تعدادی از منتقدین این سازمان در اعتراض به رهبران فرقه مجاهدین و درحمایت از دادگستری فرانسه برای بازجوئی وبازپرسی ازمریم رجوی و برخی از سران سازمان مجاهدین حضور بهم رسانده اند.
میخواستم بپرسم بطورمشخص هدف شما از برگزاری این آکسیون اعتراضی چی هست؟


شهروز تاجبخش :
اگر بخواهم که خیلی روشن بی مقدمه خدمتتون عرض کنم در واقع این مسئولیتی هست که برعهده ما اعضای جدا شده از این سازمان هست .به عنوان کسانیکه در مناسبات سازمان مجاهدین بودیم و ماهیت سازمان را بخوبی میشناسیم وظیفه خودمان میدانیم که با افشاگری هایمان در واقع جامعه بین المللی و کسانیکه در معرض فریب خوردن این سازمان هستند را آگاه و روشن کنیم.
این بار هم همینطور، یعنی دادگاهی که برای خانم رجوی و سایر اعوان و انصارش تشکیل شده ما آمدیم با تهیه فیلم و خبر عکس افشاگری کنیم و چراکه سرنوشت محتوم اینها این است که مانند هر جنایتکاری محاکمه شوند و به دست عدالت سپرده شوند.


میلاد آریایی :
شما صحبتتان این بود که ازمناسبات این سازمان وشیوه هایشان اطلاع دارید . میتوانید برای بینندگان توضیح دهید که چه مدت در مناسبات این سازمان بودید و چه مدت است از مناسبات این سازمان خارج شدید در کجا حضور دارید؟؟


شهروز تاجبخش:
من حدود دوازده سال در مناسبات سازمان بودم و الان مدت چهار سال است که از مناسبات سازمان خارج شدم. و ساکن اروپا و کشور آلمان هستم.


میلاد آریایی :
با توجه به تجربیاتتان از درون مناسبات این سازمان میتوانید برای بینندگان توضیح دهید که سازمان مجاهدین چه برخوردی با اعضائی که خواهان خروج از سازمان هستند میکند؟؟


شهروز تاجبخش :
خوب این واقعیتی است درمقابل تبلیغاتی که سازمان مجاهدین میکند و اشرف و مناسبات سازمانشان را یک مناسبات دموکراتیک نشان میدهد دقیقا برخلاف این است، و شدیدا برخورد میشود باکسانی که خواهان جدائی هستند و تحت برخورد شدید قرار می گیرند و شدیدا بایکوت میشوند وتحت فشارهای تشکیلاتی قرار میگیرند و سازمان در دوره های مختلف بسته به شرایطی که در آن وجود داشته و هر چقدر شرایط به سازمان اجازه میداده این طیف سرکوب مخالفان داخلی خودش را نوسان داده است.
مثلا توجه کنید زمانیکه هنوز چتر دولت سابق عراق و صدام حسین بر سر این سازمان بود حتی با شکنجه در سلولهای انفرادی وزندانهای دراز مدت ودست آخر هم تحویل به دولت سابق عراق مخالفان و کسانی که خواهان جدائی بودند را سرکوب میکردند. قدم به قدم دست سازمان بسته تر شده و سازمانهای بین المللی مطلع شدند که چه اتفاقاتی در این سازمان میافتد سازمان مجبور شده و ناخواسته این شرایط سرکوب را کمتر کرده ولی کماکان این در بطن و اندیشه سازمان وجود دارد یعنی کاملا خروج ممنوع است و این از مرزسرخ های سازمان است و شدیدا برخورد میشود.
هر کسی که یک روزی داوطلبانه به خاطر آرمانهای انسانی و در واقع این احساس وطن پرستی که داشته و اشتباها فکر میکرده که را میتواند در سازمان بهش برسد و کسی که داوطلبانه وارد سازمان شده در واقع بنوعی برده و اسیر سازمان شده و امکان خروج ندارد.
بنظر من کسانیکه الان درسازمان هستند در واقع اسیر سازمان هستند و امکان خروج برایشان وجود ندارد.


میلاد آریایی :
باتوجه به شرایط و مواردیکه شما فرمودید که بسیاری از اعضای سازمان بر اساس اجبار درسازمان هستند وازسوی دیگر دولت عراق خواستار اخراج همه اعضا از خاک عراق و امروز در خاک اروپا و در فرانسه شهر پاریس دادگستری فرانسه فرماندهان و اعضا و مسئولان این سازمان را برای بازجوئی و بازپرسی فراخوانده ! شما آینده تشکیلات با توجه به سه شرط که من گفتم را چگونه ارزیابی میکنید.؟؟


شهروز تاجبخش :
این یک واقعیت است که آغاز پایان مجاهدین در واقع شروع شده همانطور که خودتان اشاره کردید عوامل متعددی وجود دارد که این رو به مانشان میدهد.از جمله میزان اعضای ناراضی که در درون این سازمان هستند و شرایطی که تشکیلات و بدنه سازمان در عراق دارد شاهد هستیم که روزانه فرارهای متعددی از رده های مختلف سازمان میبینیم.و این تشکیلات سازمان را از هم گسسته و سازمان هم با همه سرکوب هائی که میکند امکان مهار نیروهای مخالفش را در تشکیلات ندارد.
ازطرفی در تشکیلات خارج کشورش که مرکزش و نقطه ثقلش در فرانسه و مقرخانم رجوی هستش خیلی سعی میکردند با خرید پارلمانترهای از دور خارج شده های اروپائی در واقع جا پای در مجامع بین المللی برای خودشان باز کنند که بتوانند از قانون بگریزند و باز هم به دستگاه فریب خودشان ادامه بدهند ولی الان از جمله این دادگاهی که درپاریس برگزار میشود نشانه خوبی از این هست که وجدانهای بیداری هست که در
در دستگاه قضائی اروپا هستند و سازمان هر چقدر هم پول خرج کند نمیتواند بفریبد و این خیلی نوید بخش است که بالاخره سازمان باید نتیجه جنایتهای خودش را حتی در اروپا پس میداد چرا که خوبه که اشاره کنم اعضای ناراضی سازمان که بنوعی گروگان گرفته شده اند در تشکیلات عراق آقا وخانم رجوی گروگان گرفته شدند در واقع در تشکیلات اروپا هم همینطور است شاید جالب باشد برای بینندگان که کسی در تشکیلات اروپا باشد ولی بنوعی گروگان باشد درواقع این طور است و سازمان ازترفندهای مختلفی برای اسیر نگه داشتن اعضاش استفاده میکند و نمونه چنین دادگاههائی و به محاکمه کشیده شدن سران این جریان نوید این را میدهد که بساط این سازمان و تشکیلات در اروپا جمع خواهد شد .یعنی از طرفی برچیده شدن تشکیلات عراق واز طرفی فشار آوردن روی تشکیلات اروپا باعث میشود این جریان بطورکامل محو بشود.


میلاد آریایی :
بسیار سپاسگزاریم از توضیحات روشنگرانه شما و این فرصت را که در اختیار ما گذاشتید .امیدواریم فرصت دیدار و گفتگو در موقع دیگری باشد.


شهروز تاجبخش :
با تشکر از اینکه امکان و فرصت صحبت با بینندگان عزیز را برای من گذاشتید.
 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

سکوت مرگبار فرقه مجاهدین در قبال بازجویی از مریم رجوی در دادگستری فرانسه

 

 

غفور فتاحیان ـ انجمن یاران

10.06.2012

 

 

علی رغم گذشت چند روز از محا کمه و بازجویی ازمریم قجر در داد گستری فرانسه تمام سایت ها ی مربوط به فرقه مجاهدین خفقان گرفتند و هنوز هم این خبر را مخفی نگه داشته اند واعلام نمی کنند که چرا مریم به دادگاه احضار شده است ؟ این سکوت مرگبار برای همگان روشن می سازد که رجوی و سران جنایتکار این فرقه نمی خواهند واقعیت برای اسیران قلعه اشرف وکمپ ترانزیت وافکار عمومی مشخص شود در صورتی که سران فرقه مجاهدین از دادن اطلاعیه های بی نام ونشان و تبلیغات کذب به اندازی سرسوزنی کوتاه نمی اید،  ولی حاضر نیستند مهمترین خبر مربوط به بازجویی ازمریم قجر عضدانلو در دادگستری فرانسه که قابل مخفی کردن نیست ، را اعلام کنند .

 

 

روز سه شنبه 5.6.2012 مریم قجر بخاطر فعالیت های ترروریستی و خودسوزی های انجام شده در خیابانهای پاریس ، پولشویی وشکنجه و قتل اعضای ناراضی و ده ها شکایت دیگر از سوی قربانیان این فرقه برای بازپرسی وبازجوی به دادکستری فرانسه در پاریس احضارشد.

 

در همین رابط  یک اکسیون افشاگرانه توسط بسیاری از قربانیان این فرقه در روبروی دادگستری فرانسه برگزارگردید . افراد فرقه رجوی مانند شکنجه گران  معروف از جمله افشین علوی ، محمد اطمینان و نبی مجنهد زاده چندین تن دیگر که مجهز به دروبین ووسایل فیلم برداری بودند سعی داشتند با بهانه های مختلف وفحش دادن می خواستند افراد جدا شده را وادار به درگیری کنند که خوشبختانه با هوشیاری مسئولین اکسیون و پلیس امنیتی که از صبح تمام منطقه را تحت کنترل داشت نقشه شوم رجوی چی ها خنثی شد .

 

 

تمام قربانیان فرقه رجوی با فریادهای کوبنده خود خواهان محاکمه مریم قجرعضدانلو و دیگران سران این فرقه در یک دادگاه عادلانه شدند . ازاین رو سران جنایتکار این فرقه تروریستی باید بدانند که از دست جدا شده ها و قربانیان گریزی ندارند،   دیر یا زود با بسته شدن اخرین قلعه شیطانی  اشرف و آزادی اسیران پروندهای نقض حقوق بشر واعمال خرابکارانه انها در مقابل دادگاه های بین المللی قرار خواهد گرفت و باید جوابگوی اعمال خود باشند.

 

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

سکوت مرگبار فرقه مجاهدین در قبال بازجویی از مریم رجوی در دادگستری فرانسه

 

 

غفور فتاحیان ـ انجمن یاران

10.06.2012

 

 

علی رغم گذشت چند روز از محا کمه و بازجویی ازمریم قجر در داد گستری فرانسه تمام سایت ها ی مربوط به فرقه مجاهدین خفقان گرفتند و هنوز هم این خبر را مخفی نگه داشته اند واعلام نمی کنند که چرا مریم به دادگاه احضار شده است ؟ این سکوت مرگبار برای همگان روشن می سازد که رجوی و سران جنایتکار این فرقه نمی خواهند واقعیت برای اسیران قلعه اشرف وکمپ ترانزیت وافکار عمومی مشخص شود در صورتی که سران فرقه مجاهدین از دادن اطلاعیه های بی نام ونشان و تبلیغات کذب به اندازی سرسوزنی کوتاه نمی اید،  ولی حاضر نیستند مهمترین خبر مربوط به بازجویی ازمریم قجر عضدانلو در دادگستری فرانسه که قابل مخفی کردن نیست ، را اعلام کنند .

 

 

روز سه شنبه 5.6.2012 مریم قجر بخاطر فعالیت های ترروریستی و خودسوزی های انجام شده در خیابانهای پاریس ، پولشویی وشکنجه و قتل اعضای ناراضی و ده ها شکایت دیگر از سوی قربانیان این فرقه برای بازپرسی وبازجوی به دادکستری فرانسه در پاریس احضارشد.

 

در همین رابط  یک اکسیون افشاگرانه توسط بسیاری از قربانیان این فرقه در روبروی دادگستری فرانسه برگزارگردید . افراد فرقه رجوی مانند شکنجه گران  معروف از جمله افشین علوی ، محمد اطمینان و نبی مجنهد زاده چندین تن دیگر که مجهز به دروبین ووسایل فیلم برداری بودند سعی داشتند با بهانه های مختلف وفحش دادن می خواستند افراد جدا شده را وادار به درگیری کنند که خوشبختانه با هوشیاری مسئولین اکسیون و پلیس امنیتی که از صبح تمام منطقه را تحت کنترل داشت نقشه شوم رجوی چی ها خنثی شد .

 

 

تمام قربانیان فرقه رجوی با فریادهای کوبنده خود خواهان محاکمه مریم قجرعضدانلو و دیگران سران این فرقه در یک دادگاه عادلانه شدند . ازاین رو سران جنایتکار این فرقه تروریستی باید بدانند که از دست جدا شده ها و قربانیان گریزی ندارند،   دیر یا زود با بسته شدن اخرین قلعه شیطانی  اشرف و آزادی اسیران پروندهای نقض حقوق بشر واعمال خرابکارانه انها در مقابل دادگاه های بین المللی قرار خواهد گرفت و باید جوابگوی اعمال خود باشند.

 

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

احضار مریم رجوی به دادگاه رسیدگی به پرونده ۱۷ ژوئن

تنها پس از دو هفته از روی کار آمدن رئیس جمهور چپ گرای فرانسه، ظاهرا تمامی معادلات مریم رجوی درباره آینده سازمان در فرانسه به هم ریخته است

 

 

بهار ایرانی، دهم ژوئن 2012
http://www.mojahedin.ws/?p=8022

 

در حالی که مریم رجوی در نشئگی و سرمستی نامه دادگاه استیناف کلمبیا به وزارت خارجه آمریکا و مهلت چهار ماهه به کلینتون برای تعیین تکلیف وضعیت سازمان در لیست تروریستی سر از پا نمی شناسد، احضار او به دادگستری فرانسه در رابطه با پرونده ۱۷ ژوئن بساط جشن و سرور و سرمستی او را به خماری تبدیل کرد. خبرهای رسیده حاکی از شروع پروسه رسیدگی به این پرونده از روز ۱۵ خرداد خبر می دهد. این در حالی است که بر اساس خبرهای دریافتی گروهی از ایرانیان مخالف سازمان با تجمع در مقابل کاخ دادگستری پاریس از مقامات فرانسوی خواستار اخراج مریم رجوی و دیگر اعضای سازمان از خاک فرانسه شده اند. این در حالی است که همزمان مریم رجوی با حمایت حامیان فرانسوی و غرب خود تلاش های تازه ای را برای اخذ پناهندگی اعضای سازمان و همچنین بازپناهندگی آن تعداد از اعضای سازمان که پیشتر موفق به دریافت پناهندگی شده اما سالها است در اشرف مستقر هستند، شروع کرده است.

بر خلاف تبلیغات و جوسازی هایی که سازمان در طی سالهای ۲۰۰۳ تاکنون درباره پرونده ۱۷ ژوئن و سیاسی بودن آن براه انداخته، اما فراخوان مریم رجوی توسط دادگستری پاریس بر تمامی این جوسازی ها خط بطلان کشیده و خبر از به جریان افتادن پرونده می دهد. لازم به تذکر است در ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ پلیس امنیت فرانسه با یورش به مقر اوورسورواز به اتهامات عدیده از جمله پولشویی، طراحی اقدامات تروریستی، و … دهها اتهام دیگر مریم رجوی و کلیه افراد مستقر در اوور را دستگیر نمود. متعاقب این اقدام بر اساس فراخوان تشکیلاتی مسعود رجوی دهها تن از اعضای سازمان در سراسر اروپا اقدام به خودسوزی نمودند که از میان آنها دو عضو زن سازمان به نام های مرضیه باباخانی و ندا حسنی بر اثر شدت جراحات ناشی از خودسوزی کشته و دهها نفر دیگر صدمات سخت و غیر قابل جبرانی متحمل شدند. دستگاه قضایی و مقامات فرانسوی به دلیل تبعات غیر منتظره این اقدامات فرقه ای، مریم رجوی را موقتا به قید ضمانت آزاد کردند. از آن زمان تاکنون دستگاه های تبلیغاتی و رسانه ای سازمان این اقدام فرانسه را به منزله بی پایه بودن اتهامات دستگاه قضایی و سرویس های امنیتی تلقی کرده و آن را مختومه اعلام نمودند. این در حالی است که گزارشات سری و رسمی سرویس امنیتی فرانسه موسوم به دی اس تی حاکی از دهها فقره تخلفات امنیتی و … از سوی سازمان و رهبران آن می کند. بخشی از این تخلفات در کتاب معروف آنتونی گسلر منعکس شده است.

به جریان افتادن این پرونده و در شرایطی که سازمان درگیر اخذ پناهندگی و باز پناهندگی برای شماری از اعضای بالای خود در فرانسه است، از جهاتی می تواند تأثیرات و بازخوردهای منفی بجا بگذارد. مضاف بر اینکه سازمان در تلاش است بعد از تخلیه قرارگاه اشرف و خارج شدن از عراق خاک فرانسه را به مهمترین مقر تشکیلاتی خود تبدیل کند. نکته دیگر اینکه از سه دهه پیش خاک فرانسه به عنوان ترانزیت ثابت یک گروه تروریستی این سؤال را پیش روی ناظران بی طرف و همچنین ایرانیان مخالف و منتقد سازمان قرار داده که دولت فرانسه چه سنخیت و قرابتی با سازمان مجاهدین می تواند داشته باشد. لازم به یادآوری است مجاهدین و مریم رجوی در چند ماه اخیر و درجریان انتخابات ریاست جمهوری در فرانسه تحرکات تازه ای در حمایت از کاندیدای چپ گرای فرانسه براه انداختند. پیش بینی می شد این تحرکات و حمایت مریم رجوی از رقیب چپ گرای سارکوزی با هدف جلب حمایت او و گرفتن امتیازات از دولت چپ گرای فرانسه باشد. از جمله امتیازاتی که پیش بینی می شد یکی هم به فراموشی سپردن پرونده ۱۷ ژوئن بود. اما احضار مریم رجوی و تنها پس از دو هفته از روی کار آمدن رئیس جمهور چپ گرای فرانسه ظاهرا تمامی معادلات و محاسبات مریم رجوی را درباره آینده سازمان در فرانسه به هم ریخته است.

یادآور می شود که فرانسه علیرغم خارج کردن نام سازمان از لیست تروریستی اتحادیه اروپا یکی از کشورهایی است که کماکان مواضع خود را در قبال سازمان مجاهدین تغییر نداده است. به همین دلیل مریم رجوی کینه و خصومتی دیرینه با شخص سارکوزی دارد. یکی از دلایل این کینه توزی سوای مواضع سارکوزی به عنوان رئیس جمهور فرانسه به سال ۲۰۰۳ و در دولت ژاک شیراک بر می گردد که سارکوزی وزیر کشور بود و مواضع شدیدی علیه مجاهدین داشت. با تمامی این احوال و کنار رفتن سارکوزی و روی کار آمدن حزب چپ گرای فرانسه، اما بر خلاف انتظارات معمول و حداقلی مریم رجوی او پس از قریب به نیم دهه بار دیگر توسط دادگاه پاریس احضار شده است. سوای هر قضاوت و حکمی که دادگاه درباره این پرونده صادر کند، نفس احضار مریم رجوی و در شرایطی که وی در سرمستی نامه تعیین تکلیف دادگاه استیناف کلمبیا به کلینتون به سر می برد، می تواند به تشدید وضعیت بحرانی او و سازمان مجاهدین منجر بشود.

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

سخنرانی آقای علیرضا نصراللهی در جمع معترضین به فرقه رجوی

 

 

آریا ایران، پاریس، دهم ژوئن 2012
لینک به منبع

 

 

روز سه شنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۱ برابر با ۵ ژوئن ۲۰۱۲،گروه هایی از ایرانیان آزاده با تجمع در مقابل کاخ دادگستری،میدان سن میشل و نقاط دیگری از مرکز پاریس به تظاهرات اعتراضی بر علیه فرقه تروریستی رجوی پرداختند.

این تظاهرات که همزمان با بازجویی از مریم رجوی سرکرده سازمان تروریستی مجاهدین در کاخ دادگستری پاریس صورت گرفته بود،مورد استقبال مردم منطقه قرار گرفته و با شعارهای کوبنده همراه با تظاهر کنندگان،خواستار اخراج گروه تروریستی رجوی از فرانسه شدند.

آقای علیرضا نصراللهی ضمن شرکت در این حرکت اعتراضی از سخنرانان جلسه بودند.ایشان ضمن بازخوانی خاطراتی از پدربزرگوارشان مرحوم حاج محمد کریم نصراللهی،ابعاد افشا نشده ای از مناسبات مخرب فرقه رجوی برعلیه خانواده ها و مصیبت های وارده از طرف فرقه رجوی به خود و خانواده اش را بازگو نمودند که مورد توجه حاضرین قرار گرفت.

 

 

*متن سخنرانی آقای علیرضا نصراللهی:

با سلام و تشکر از همه دوستانی که اینجا هستند.ابتدا درگذشت آقای هادی شمس حائری را به خانواده عزیز اش و شما تسلیت میگم.امیدوارم که روح اش شاد باشد.

من خاطرات زیادی از هادی ندارم اما در پاریس جلساتی که با هم بودیم،همدیگر را می دیدیم.اما بیشتر در سایت مقالات و خاطراتی که می نوشت دنبال می کردم.به همین دلیل خاطرات زیادی از هادی ندارم ولی خیلی متاسف شدم که ایشون از میان ما رفت.روح اش شاد باشد…

خاطرات زیادی از پدرم دارم.اما می خواهم یکی از خاطرات ام را که با سازمان مجاهدین ارتباط دارد برایتان بازگو کنم.

زمانیکه از ایران خارج شده و برای پیوستن به سازمان مجاهدین به عراق رفتم،به مدت ۲ هفته پدرم توسط وزارت اطلاعات دستگیر شد.و چون در سازمان مجاهدین با اسم برادرم ثبت نام کرده بودم.برادرم را بجای من دستگیر کرده و می گویند که تو به سازمان پیوستی و برگشتی اینجا.که او می گوید من نیستم ،علیرضا است و هنوز آنجاست.به مدت ۲ هفته پدرم را نگه داشته بودند و سپس آزاد اش کردند.

من چند سالی در سازمان مجاهدین و عراق بودم.همانطور که خودتان بهتر از من می دانید،هیچ اطلاعاتی نه از سازمان بیرون می رفت و نه اطلاعاتی وارد می شد.نه حق تلفن داشتیم و نه حق نامه نگاری.انگار که در یک زندان انفرادی باشید که با دنیای بیرون از خودتان هیچ ارتباطی نداشته باشید.

سال ۱۳۸۱ بود که برای اولین بار مرا صدا کردند و گفتند که بیا نامه داری.قبل از این خیلی پیگیر بودم و می گفتم که می خواهم با خانواده ام تماس بگیرم.می خواهم صدای مادرم را بشنوم.می خواهم با پدرم صحبت کنم.ولی می گفتند که امکان اش نیست.اطلاعات گوشی رو می گیره،اطلاعات ما لو میره و ما این امکان را نمی توانیم برای تو فراهم کنیم.در صورتیکه دایی و دختر عمه من لیلا جزایری(اعظم فراهانی) از سال ۱۳۶۰ ابتدا بعنوان کادر و سپس بعنوان هوادار سازمان مجاهدین بودند.و من توسط آنها بود که به سازمان مجاهدین معرفی شدم.مسئولین سازمان وقتی با من صحبت می کردند می گفتند که تو جزو خانواده مجاهدین هستی.

نامه ها را به من دادند.نامه ها ۳ سال طول کشیده بود که از آنجا به دست من برسد.در صورتیکه آمده بود انگلستان و از آنجا هم به پایگاه مجاهدین عراق فرستاده بودند.

بعد از جنگ عراق و آمریکا بود که یکی از روزها مرا صدا زدند و گفتند که بیا برو تلفن بزن.گفتم به کجا؟گفتند بیا ما یک وقت تلفن برایت گذاشته ایم که بتوانی صحبت کنی.من خیلی متعجب شدم.چون آنموقع درخواست تلفن نداده بودم و این موضوع مربوط می شد به همان اوایل که وارد سازمان مجاهدن در عراق شده بودم.

مرا به مجموعه اسکان در پادگان اشرف بردند.ساختمان هایی بود که سابقا محل ازدواج و زندگی خانواده ها بود.مرا به یکی از اطاق ها بردند.گفتم من شماره تلفنی ندارم.یادم هم نیست.گفتند ما شماره تلفن داریم.که شماره را گرفتند،پدرم پشت خط بود.همینکه گوشی را برداشتم و صدای پدرم را شنیدم ناخودآگاه گریه ام گرفت.پدرم هم از اونطرف گریه می کرد.

پدرم می گفت می دانی من چقدر پیگیری کردم تا بتونم صدای تو را بشنوم؟می دونی چقدر تلاش کردم؟صلیب سرخ رفتم… دست آخر دست به دامان خود آنها شدم توانستم توسط دایی ات و دختر عمه ات یک وقت تلفن برایم گرفتند تا بتونم باهات صحبت کنم.آنروز به صورت خیلی محدود با پدرم صحبت کردم.چون بهش گفتم وقتی داری با من حرف میزنی خودت را کنترل کن و اطلاعاتی نده.پدرم هم متوجه شد و …

بعد از این موضوع وقتی از مجاهدین جداشده و به کمپ نیروهای آمریکایی (کمپ تیپف) پناه بردم،روزی با پدرم تلفنی صحبت می کردم که بهم گفت،می دانی به ما گفته بودند تو مرده ای؟!گفتم که نه.

گفت تو آنروز به من گفتی هیچ چی نگو و من هم نگفتم.ولی عمه ات به مامانت گفته بود که تو مرده ای!گفته بود اونجا(عراق) شهید شده.گفتم الان که من اینجا هستم و صدای مرا داری می شنوی.گفت حتما به مادرت در ایران زنگ بزن.

وقتی از کمپ نیروهای آمریکایی در عراق با مادرم در ایران تماس گرفتم با اینکه صدایم را می شناخت ولی هر چی بهش می گفتم، می گفت دروغ است و تو علیرضا نیستی.گفتم من علیرضا هستم واز خاطره ای نشانی دادم که فقط من و مادرم می دانستیم و کس دیگری اطلاع نداشت.اونجا بود که باور کرد خودم هستم.

بعد از این جریانات که از عراق خارج شدم،پدرم کمک های زیادی به من کرد.من فرزند آخر خانواده بودم و منو خیلی دوست داشت.بخاطر این موضوعات با عمه ام و دایی ام خیلی بد شده بود.یک روز آنجا (انگلستان)صدایش می کنند و می گویند که بیا با علیرضا صحبت کن.بهش بگو بیاد از اینها (افراد جداشده از مجاهدین) جدا بشه و بیاد سمت ما.هر چی علیرضا بخواهد بهش می دهیم.که پدرم تماس گرفت و گفت مجاهدین اینها را گفته اند.می ترسم یک موقع نکشند ات؟یک موقع بلایی سرت نیاورند؟من از این موضوعات خیلی می ترسم.اینها(مجاهدین)هیچ وجدان ندارند.گفتم پدرم اینها هیچ کاری از دست شان بر نمی آید.مگر می توانند هر کاری که دوست دارند انجام دهند؟گفت خلاصه من خیلی می ترسم.بعد از این موضوع مجددا پیشنهاد دادند که اگر پاسپورت می خواهد بهش می دهیم.پول بخواهد بهش می دهیم.فقط بیاید و با ما همکاری کند.همانطوری که “علی پاک” در گذشته رفت با مجاهدین همکاری کرد و عاقبت اش رو هم دیدید که دیگر هیچ خبری از او نیست.

وقت تان را زیاد نمی گیرم.چند وقت پیش بود که بعد از ۱۴ سال توانستم پدرم را در فرانسه ببینم.پدرم یک ماه میهمان من بود.در این یک ماه انگار تمام دنیا رو بهم داده بودند.چون ۱۴-۱۵ سال بود که پدرم رو ندیده بودم و بعد از این همه سال که دیدم،شکسته شده بود،پیر شده بود.بالاخره اونهایی که خودشان بچه دارند متوجه هستند دوری پدر از فرزند یا مادر از فرزند خیلی سخت است.برای همین وقتی دیدمش،متوجه شدم خیلی شکسته شده است.یک ماه در کنار همدیگر در اینجا(پاریس)زندگی کردیم که برای من خیلی زود گذشت.الان وقتی به گذشته نگاه میکنم ای کاش بیشتر نگه اش می داشتم.

پدرم از پاریس رفت و بعد از مدتی حدود ۲ هفته پیش زنگ زد و که می خواهد به ایران برود.گفتم الان هوا گرم است.نرو،بایست نزدیک عید برو که هوا مقداری خنک است.پدرم گفت نه باید بروم.مریضی خاصی نداشت.یعنی ناراحتی قلبی و … نداشت.رفت ایران،خواهرم را دید.موقع فوت مادرم ایران نبود،همانطوریکه من نبودم و در کمپ نیروهای آمریکایی بودم.خواهرم می گفت رفته بود سر خاک مادرم و اونجا به مادرم فاطمه گفته بود؛”فاطی بزودی می بینمت.”

بعد از ۲ هفته با دایی خودش برای مسافرت به شمال می روند.که در راه شمال سکته کرده و فوت می کند.

از همه اینها گذشته،تمام این جدایی ها،مانند خیلی هایی که در مجاهدین به مدت ۲۵-۲۰ سال بودند مثل محمد یا بقیه،همه اینها رو سازمان مجاهدین از کانون خانواده دور کرد.من نمی دانم.حتما که خدایی بالای سر هست.اینها (مجاهدین)جوابگو باید باشند.در تمامی این چند سال باید در کنار خانواده ام می بودم و تا آنجا که از دست ام بر می آمد برایشان انجام می دادم.ولی اینها(مجاهدین) همه را از هم جدا کردند.امیدوارم اگر عدالتی در زمین و آسمان وجود دارد،خدا باید حق اینها(مجاهدین) را بدهد.چون دلهای مادران و پدرانی را سوزاندند که هرگز بخشیدنی نیست!

در خاتمه برای هادی عزیزمون طلب آمرزش می کنم و امیدوارم روح اش شاد باشد.قربان همگی شما،روزتان بخیر

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

سخنرانی خانم دکتر بهیه جیلانی در پاریس
 

 

آریا ایران، ششم ژوئن 2012
 

کمیته برگزاری تظاهرات پاریس ــ پنجشنبه 7 یونی 2012

http://www.ariairan.com/5425/%D8%B3%D8%AE%D9%86%D8%B1l

 

 

سخنرانی خانم دکتر بهیه جیلانی در جمع تظاهر کنندگان و معترضین به فرقه رجوی در پاریس

روز سه شنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۱ برابر با ۵ ژوئن ۲۰۱۲، گروه هایی از ایرانیان آزاده با تجمع در مقابل کاخ دادگستری، میدان سن میشل و نقاط دیگری از مرکز پاریس به تظاهرات اعتراضی بر علیه فرقه تروریستی رجوی پرداختند.

این تظاهرات که همزمان با بازجویی از مریم رجوی سرکرده سازمان تروریستی مجاهدین در کاخ دادگستری پاریس صورت گرفته بود،مورد استقبال مردم منطقه قرار گرفته و با شعارهای کوبنده همراه با تظاهر کنندگان،خواستار اخراج گروه تروریستی رجوی از فرانسه شدند.

خانم دکتر بهیه جیلانی ضمن شرکت در این حرکت اعتراضی از سخنرانان جلسه بودند و سخنانی در نقد و بررسی فرقه تروریستی رجوی ایراد نمودند که با استقبال حاضران مواجه گردید.



متن سخنرانی خانم دکتر بهیه جیلانی:

http://youtu.be/JSGu-YcB7xc

 

فکر میکنم امروز اینجا جمع شده ایم تا مقداری از دردهای خودمون صحبت بکنیم که چه بر ما گذشت و چه بر سر ما آوردند؟!

دوم اینکه بهر حال باید آرزو کرد در رابطه با این بزرگواران که امروز در میان ما نیستند. راهشان برای ما سرمشقی و مبارزات آنها برای ما درسی باشد!

من برای برخی جوانان متاسفم که عمرشان را، انسانیت شان را، زندگی شان را دزدیدند. بنام مریم و مسعود و قدرت طلبی این دو فرد. و امیدوارم امروز جوان های ما برخورد منطقی داشته باشند و به معنای واقعی کلمه، بتوانند این فرقه را افشاگری بکنند برای کسانیکه هنوز در رویا هستند و آرزوی پیوستن به این گروه را دارند!

زیرا این گروه بیکار ننشسته و از تمام قدرت ها و بطور خاص قدرت اقتصادی زیادی که دارد استفاده می کند و هنوز در حال فریب و فریبکاری است. و من فکر می کنم شما بزرگترین مدارکی هستید که می توانید افشاگری کنید تا بلایی که بر شما گذشت از کسانیکه تازه می خواهند تحقیق بکنند و بپیوندند، بلکه درسی باشد برای آنها و این کار رو نکنند.

متاسفانه من در حیرت هستم از مجاهدین با تمام اندیشه ها، فلسفه ها و منطقی که به جوان ها ارائه داده. برای مثال من پریروز با یکی از دوستان مجاهدی که بریده صحبت می کردم و می گفتم این ارتشی که مجاهدین از خانم ها بر پا کردند، چه مفهومی می تواند داشته باشد؟…

هر چقدر هم سیاسی باشم، هر چقدر هم معتقد باشم، فکر میکنم انسان قبل از هر تئوری می تواند باشد. یعنی من قبول ندارم که زن و مرد را باید جدا کرد. چرا؟ چون باید قدرت زن باید شکوفا شود و مرد مزاحمی بیش نیست!

من معتقد به این حرف نیستم. فکر میکنم یک زن در کنار یک مرد مفهوم پیدا می کند. بشرطی که نگاه به زندگی یک نگاه برابر خواهی باشد. ولی متاسفانه در این فرقه زن رو از مرد جدا کردند و بعد شستشوی مغزی و سئوال و جواب در ضمیر ناخودآگاه اش. یعنی نفوذ به درون شما، نقطه صفر ذهن شما! من فکر میکنم این جنایتی بیش نیست. ما همه مان دارای یک فانتزم هایی هستیم که زندگی نمی کنیم ولی وجود دارد. شما هر روز باید بروی اعتراف کنی که در ذهن شما بعنوان خواب چه گذشته است؟ و اعتراف بکنید و بعد خودتون رو آماده کنید به تمدید شدن. من فکر میکنم این شستشوی مغزی است .

متاسفانه فکر می کنم که مجاهدین از بچه ها هدف داشتند. یک سری ربات بسازد که قابل کنترل باشد و اینها انسان نباشند. بلکه رباتی باشند که دستور بگیرند، بکشند و فرمانبر باشند. اشکال مجاهدین در این است که نخواست انسان ها رو و خاصیت انسان رو در نظر بگیره و خواست از آنها سربازی بسازد!

و اینکه به خانم ها قدرتی داد که همیشه آرزوی قدرت داشتند. این یک واقعیت است که اجتماع ما همیشه قدرت رو از زن گرفته و خواسته جنس دوم بکند. و مجاهدین با این قدرت تصنعی و غیر واقعی که به زن ها دادند فکر کردند که می توانند آنها را با خودشان حفظ بکنند. ولی از آنجاییکه معتقدم انسان روزی، روزگاری به خودش می آید، و انسان رو در نظر می گیرد، نیازهایش را در نظر می گیرد. فکر میکنم که یک زن نقش بزرگ اش همسر کسی بودن، در مرحله دوم مادر بودن و در مرحله سوم نقش اجتماعی داشتن، پست اجتماعی داشتن برای توازن است.

مجاهدین اشتباه بزرگ شان این بود که بجای تربیت برابری مرد و زن، خواست از کمپلکس های فردی افراد که زن در استبداد، حرام، حلال، خوب و بد رو که اجازه رشد نیافت، و مسعود و مریم رجوی از این مسئله سوءاستفاده کردند. زن ها رو موقتا به جایی رسوندند که قدرتمند بودند ولی زن نبودند. امروز همین زن ها در حال بیدار شدن هستند و دیدند که اون قدرت تصنعی ارضاء شون نکرد و باید چیزی باشند که طبیعت به اون ها داده یعنی مادر باشند.

امروز وقتی داستان شما رو می شنوم، می بینم، مطمئن هستم که در اشرف ممکنه شما خیلی احساس مثبت و لازم بودن می کردید. ولی به خودتون اومدید و به این رسیدید که زن بودن مهمتر از تمام حرف هایی است که زده می شد. و شما باید دنبال بچه هاتون باشید و دنبال واقعیت ها باشید.

امروز مجاهدین در جلو یک دیوار بتونی هستند که دیگر نمی توانند این دیوار بتونی رو هول بدهند و رد شوند زیرا کم کم واقعیت ها افشا می شود و همه می فهمند که مجاهدین از چه تاکتیکی استفاده کردند. از چه فریبی، از چه شکنجه ای به پدر مادرها استفاده کردند؟ پدر مادرها می رفتند عراق برای دیدن بچه هایشان و می گفتند که نه اینها مامورین وزارت اطلاعات هستند. و چه غمگین پدری که این همه راه رو می رفت و می داند که بعد از برگشتن به ایران ممکن است که دستگیر شود، ممکنه که زندانی شود، ممکنه هزاران انگ جاسوسی بهشون زده شود، باز این کارو می کنند برای دیدن فرزندانشان برای لحظه ای. ولی متاسفانه مجاهدین این رو هم زیادی می دانستند که یک پدر فرزندش را ببیند.

کاش می توانستند یک گروه مبارز با جمهوری اسلامی باشند. ولی چون انگشت گذاشتند روی حساسیت های انسان، یعنی انسان و روح انسان رو می خواستند کنترل بکنند، مطمئن باشید که هیچوقت انسان با صفاتی که بدنیا آمده نمی شود ازش جدا کرد. ولی مجاهدین قوی تر بازی کردند و خواستند روح انسان و نیازهای انسان رو دفورمه و راهش رو عوض بکنند. بهمین علت شکست خوردند و خواهند خورد. گروه های مبارزاتی نمی توانند از روح انسان سرمایه گذاری بکنند. باید انسان رو پیش از گروه و هر ایدئولوژی در نظر گرفت تا ما بتونیم کاری انجام دهیم. این گروه به نظر من شکست خورده است و امروز دارد دست وپا می زند و فکر میکنم که آخر عمر مجاهدین است. زیرا شما اینجا هستید. ما اینجا هستیم. در حال افشاگری و برای انجام دادن یک کار منطقی و این کار خیلی بزرگ و مقدس است. زیرا ما با بریدن از مجاهدین مطمئن هستم انرژی مبارزاتی در جای دیگر صرف خواهد شد که جنبش ملی و واقعی خواهد بود.

فکر میکنم تمام افرادی که اینجا هستند، مبارزه در خون و وجودشان است. ولی برای یک چیز انسانی و منطقی. نه برای ارضاء دو تا آدمی که قدرت طلب هستند، نگلومن هستند و می خواهند که فرمانده باشند. ما امروز دنبال فرمانده نمی گردیم. ما امروز دنبال کارهای انسانی، شورایی و مطرح کردن تک تک افراد هستیم به معنای واقعی کلمه. نه به معنای قدرت طلبانه!

متشکرم از اینکه به حرف های من گوش کردید. فکر میکنم خیلی غمگین هستند این حرف ها ولی باید آینده رو زیبا دید چون در هر حال همه ما داریم به هم می رسیم با هر عقیده ای، با هر اندیشه ای، با ایرانیت و احساس انسانیت داره مطرح میشه که باید مطرح شود!

 

برای دیدن فیلم سخنرانی اینجا کلیک نمایید

 

تنظیم و پیاده کردن متن از آریا ایران

بدلیل اشکال فنی در میکروفون،قسمت هایی از سخنرانی خانم جیلانی بدون صدا ضبط شده بود که متاسفانه حذف گردید.

۰۶/۰۶/۲۰۱۲

کمیته برگزاری تظاهرات

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

تظاهرات علیه حضور تروریستها در پاریس

به هنگام بازجویی مریم قجرعضدانلو در کاخ دادگستری فرانسه

 

 

فریاد آزادی، هفتم ژوئن 2012
http://www.faryade-azadi.com/2Haupt/Dadgah%20Maryam.HTM

 

روز سه شنبه 5 ژوئن 2012، همزمان با احضار مریم قجرعضدانلو به دادگستری جهت بررسی پرونده های قطور پولشویی و اعمال خشونتبار و اتهامات متعدد دیگر که هنوز پس از ده سال در جریان می باشد، دهها تن از اعضای جداشده مجاهدین ضمن تجمع اعتراض آمیزی که در میدان سن میشل و در برابر کاخ دادگستری فرانسه به انجام رسانیدند، به حضور سران این فرقۀ تروریستی در پاریس معترض شده و از دولت فرانسه خواستار مجازات و اخراج رهبران مجاهدین از فرانسه گردیدند.

 

 

تظاهرات ضد تروریستی اعضای پیشین مجاهدین که از صبح تا ساعتی پس از نیمروز ادامه داشت، با استقبال گسترده مردم فرانسه مواجه گردید و دهها تن از شهروندان فرانسوی با دوربینهای شخصی و موبایل اقدام به گرفتن فیلم و عکس از این گردهمایی نمودند و همزمان تعداد زیادی از شهروندان خواستار توضیحات بیشتر حول شناخت مریم و مسعود رجوی شدند که متعاقباً اعضای جداشده از مجاهدین که هرکدام دهها سال از عمر خویش را از نزدیک با مجاهدین گذرانده و تجارب زیادی از نقض آزادیها و محدودیتهای شدید زنان در این فرقه و جنایتهای سران مجاهدین در دست داشتند، به شرح مفصل این تجارب پرداخته و آگاهی های لازم را به اطلاع آنان رسانیدند.

 

 

پلیس امنیتی فرانسه که از قبل با خصلت تروریستی و خشونتبار مجاهدین آشنایی داشت و می دانستند که مجاهدین به دلیل سابقه تروریستی خویش و مغزشوییهایی که توسط رهبرانشان دارند، احتمال حمله و هجوم آنان به افشاگری معترضین وجود دارد، منطقه را تحت کنترل و نظارت خویش داشت و جهت برگزاری امن این تظاهرات حفاظت ویژه ای را فراهم کرده بود.

لازم به ذکر است که حین برگزاری این برنامه اعتراضی، چندین تن از سران فرقه مجاهدین با حضور در منطقه تلاش می کردند با گرفتن عکس و فیلم و حرکات تحریک آمیز دیگر مراسم را به آشوب بکشانند که اقدام آنان با دخالت پلیس و بیرون راندن آنان از منطقه خنثی گردید. تمامی این گماشتگان رجوی مجهز به دوربینهای فیلمبرداری و عکسبرداری بوده و مستمر با تلفن همراه با فرماندهان خویش در اورسوراواز در تماس بوده و از آنان رهنمود می گرفتند. این سرکردگان فرقه تروریستی در تیمهای دو تا سه نفره و گاه تک نفره در نقاط مختلف میدان و در دو سوی پل واقع بر روخانه مستقر شده و به شناسایی افراد می پرداختند و همزمان فرمانده این افراد بین آنان تردد می نمود و اطلاعات کسب می کرد و یا رهنمودهای لازم را به آنها می داد.

اعضای جداشده از مجاهدین که تمامی حرکات این افراد را زیر نظر داشته و قبل از شروع تظاهرات تک تک آنها را شناسایی و نقاط استقرار آنان (که خود را به مانند گردشگران در آورده بودند) زیر نظر داشتند، با دادن اطلاعات لازم به نیروهای امنیتی، پلیس را به حالت آماده باش در آوردند. گاردهای ویژه پلیس که دهها پلیس را برای حفظ امنیت به منطقه آورده بود، تمامی محدودۀ میدان و پل را تحت کنترل درآورده و این افراد خطرناک را از محل اجتماع جداشدگان بیرون نمودند.

تجمع اعتراضی با توزیع بروشورهای مختلف در بین مردم به مدت طولانی ادامه داشت و جداشدگان با گرفتن پلاکاردهای مختلف و چرخیدن در محوطه میدان، با شعارهای ضدتروریستی خویش، از دولت خواستار محاکمه و مجازات و اخراج مریم رجوی و دیگر تروریستهای فرقه از فرانسه شدند.

در پایان این مراسم اعتراضی، اعضای پیشین مجاهدین با حضور در سالن مخصوص کنفرانس، ضمن تجلیل از آقای هادی شمس حائری و سخنرانی حول مبارزات ایشان و جنایتهایی که رجوی در حق این بزرگمرد انجام داده بود و نقض حقوق بشر علیه این پدر که به مدت بیست سال از حق دیدار فرزندان خویش محروم مانده بود (و مسعود رجوی حتا از یک تماس تلفنی این پدر با فرزندانش دریغ نموده بود و اجازه نداد حتا تا لحظه مرگ با فرزندان خویش صحبت کند)، سخنرانی کردند و یاد و خاطرۀ او را گرامی داشتند.

 

 

در ادامه همچنین از پدر بزرگوار آقای علیرضا نصرالهی (مرحوم حاج محمد کریم) یاد شد و مراسم نمادینی برای ختم ایشان برگزار گردید و حاضران یک دقیقه کف زدند. آقای علیرضا نصرالهی نیز ضمن سخنان پرشور خویش از جنایتهایی که رجوی در مورد او و خانواده اش مرتکب شده بود سخنرانی نمود و شرح داد که چگونه رجوی به دروغ خبر کشته شدن او را به پدر و مادرش داده بودند و اطلاعات غلط به آنها رسانیده بودند که دیگر پیگیر دیدار او نباشند. نشست با سخنرانی آقایان جهانگیر شادانلو و جواد فیروزمند و خانم دکتر بهیه جیلانی (جامعه شناس و روانشناس و از مدافعین حقوق زنان) پیرامون مناسبات درونی مجاهدین و نقض آزادیها و حقوق بشر و محدودیتهای شدید زنان در فرقه به مدت دوساعت ادامه یافت که خبر آن متعاقباً به اطلاع هموطنان خواهد رسید.

 

 

فریاد آزادی
6 ژوئن 2012

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

تظاهرات ضد تروریستی،همزمان با بازجویی از مریم رجوی در کاخ دادگستری فرانسه

 

 

آریا ایران، ششم ژوئن 2012
لینک به منبع

 

 

ویدئوی برگزیده:

 

 

از ظهر روز سه شنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۱ برابر با ۵ ژوئن ۲۰۱۲،گروه هایی از ایرانیان آزاده با تجمع در مقابل کاخ دادگستری،میدان سن میشل و نقاط دیگری از مرکز پاریس به تظاهرات اعتراضی بر علیه فرقه تروریستی رجوی پرداختند.

 

 

این تظاهرات که همزمان با بازجویی از مریم رجوی سرکرده سازمان تروریستی مجاهدین در کاخ دادگستری پاریس صورت گرفته بود،مورد استقبال مردم منطقه قرار گرفته و با شعارهای کوبنده همراه با تظاهر کنندگان،خواستار اخراج گروه تروریستی رجوی از فرانسه شدند.

 

 

دولت فرانسه از مدتی پیش با فراخواندن سران فرقه رجوی به کاخ دادگستری،راجع به پرونده ۱۷ ژوئن و اعمال تروریستی این سازمان در خاک فرانسه و کشورهای اروپایی را شروع کرده و آنها را مورد بازخواست قرار دادند.

 

 

در همین رابطه گروه هایی از ایرانیان آزاده و تعدادی از شهروندان فرانسوی همراه با افراد جداشده از مجاهدین،در برابر کاخ دادگستری و خیابان های اطراف آن تجمع کرده و در میان چشمان از حدقه بیرون آمده بادی گاردها و مزدوران رجوی که در تمام منطقه حضور داشتند،با پرچم ایران و پلاکاردهایی حاوی عکس و توزیع هم زمان بروشور اقدام به تظاهرات و حرکت اعتراضی نمودند.تظاهر کنندگان با صدای رسا شعار می دادند؛رجوی تروریست را از فرانسه اخراج کنید.آنها تروریست هستند!

 

 

این تظاهرات که با استقبال مردم منطقه مواجه شده بود،سئوالات زیادی را در بین مردم بر انگیخت.مردم مراجعه کننده ضمن درخواست بروشور می پرسیدند؛چرا فرانسه محل تاخت و تاز گروه تروریستی رجوی است؟آنها که در بین مردم خود جایی ندارند،چرا چنین خطرناک در میان ما جای گرفته اند؟ما از مقامات کشوری خواهیم خواست که آنها را مورد محاکمه قرار داده واز خاک فرانسه اخراج نمایند.فرانسه جای تروریسم نیست!

تظاهرات اعتراضی ایرانیان آزاده که همزمان با بازجویی مقامات قضایی از مریم رجوی در کاخ دادگستری صورت گرفته بود،در میان ابراز احساسات مردم منطقه به پایان رسید.

بخش دوم این حرکت اعتراضی،بحث و گفتگو حول مسئله تروریسم و حضور خطرناک فرقه رجوی در فرانسه و اروپا بود که در یکی از سالن های مجلل پاریس برگزار گردید.

در این جلسه که به مدت ۲ ساعت طول کشید،ضمن سخنرانی تعدادی از حاضرین حول مسائل مربوط به فرقه رجوی،خاطره مرحوم هادی شمس حائری و حاج محمد کریم نصراللهی پدر بزرگوار آقای علیرضا نصراللهی نیز گرامی داشته شد.

در این رابطه آقای محمد حسین سبحانی ضمن تجلیل از مرحوم هادی شمس حائری از خصوصیات،تلاش ها،افشاگری ها وظلمی که فرقه رجوی بر او و خانواده اش روا داشته بود صحبت کرد.

 

 

پس از آن آقای علیرضا نصراللهی ضمن بازگویی برخی خاطرات با پدربزرگوار اش برای اولین بار فاش ساخت که سازمان تروریستی مجاهدین در پادگان اشرف رابطه او و خانواده اش را قطع نموده و به پدرش گفته بودند که علیرضا در یکی از عملیات ها کشته شده است.

 

 

سخنران بعدی آقای مهندس جهانگیر شادانلو بود که به ماهیت تروریستی گروه رجوی و فعالیت آنها برای خروج از لیست تروریستی پرداخت.او در قسمتی از سخنانش تاکید نمود که ایرانیان ساکن غرب به ماهیت خطرناک آنها پی برده و آنها را تروریست می شناسند و از این پس نیز فریب این گروه را نخواهند خورد.

 

 

خانم دکتر بهیه جیلانی از دیگر سخنرانان این جلسه بود که ضمن پرداختن به بی محتوا بودن حضور زنان در مجاهدین ،آنها را فریبی بیش ندانسته و حرکت نمایشی رجوی را در جهت رسیدن به قدرت ارزیابی نمود.او تاکید نمود،رجوی انسانیت اعضا و هوادارن خود را دزدیده و آنها را تهی نمود تا با شستشوی مغزی از آنان ماشینی برای فرمانبری و ابزاری برای تروریسم و فرقه گرایی تولید نماید که از مدت ها پیش شکست خورده و هم اکنون در پایان راه و شکست نهایی است.

فیلم ها و تصاویر تظاهرات و سخنرانی ها در آینده منتشر خواهد گردید.

۰۵/۰۶/۲۰۱۲

کمیته برگزاری تظاهرات

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

فرانسه مریم رجوی را به اتهام جرایم سازمان یافته، پولشویی، هدایت عملیات تروریستی در اروپا و زندانی کردن افراد در فرانسه تحت بازجویی قرار داد

 

 

مجاهدین مونیتور، دهم ژوئن 2012
http://mojahedinmonitor.blogspot.de/2012/06/blog-post_09.html

 

بازجویی از مریم رجوی توسط دستگاه قضایی فرانسه انجام شد

جدا شدگان از مجاهدین اعلام کردند که سه شنبه پنجم جون 2012 مریم رجوی بخاطر فعالیت های تروریستی ، نقض حقوق بشر، و خود سوزی های پاریس و همچنین بدنبال صدها شکایتی که توسط قربانیان این سازمان از این فرد صورت گرفته برای باز پرسی و بازجویی به دادگستری فرانسه در پاریس احضار شد.
(ایران اینترلینک)

دستگاه قضایی فرانسه موارد متعددی از جرایم سازمانیافته گروه مجاهدین خلق و در راس آنان مریم رجوی ( در خاک فرانسه ) را مورد بررسی قرار داده است که علاوه بر موارد بالا شامل پولشویی، هدایت عملیات تروریستی از خاک فرانسه، وادار کردن افراد به خودسوزی و نقض قوانین مهاجرتی فرانسه است.

همچنین مطلع شدم برخی از اعضای مجاهدین که در خاک فرانسه این گروه را ترک کرده اند شکایاتی را علیه سران این گروه مطرح ساخته اند. آنها مدعی هستند که بعنوان اعضای ناراضی، گروه مجاهدین آنها را در اروپا (فرانسه - قلعه مجاهدین در اور سور واز) زندانی ساخته و مجبور می کرده است ساعت های طولانی در شرایط محبوس باقی مانند.

پرونده قضایی مجاهدین در فرانسه مفتوح است و ماهیت جنایت کارانه " وادار کردن اعضای ساده دل به خودسوزی" بر نیرو های امنیتی و قضایی فرانسه پوشیده نیست. سئوال این است که آیا دولت فرانسه این موضوع را تحت الشعاع ضد و بند های سیاسی قرار خواهد داد و یا به این جنایات علیه بشریت رسیدگی قاطعانه و عدالتمند خواهد نمود.

 

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد