_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

کتاب " گسستن بند و زنجیرها "

قسمت سوم

11.02.2008

نویسنده: Steven Hassan

ترجمه: پروین حاجی

بعد از اتمام "برنامه نویسی زدائی ام" مجددآ برای تحصیل به کالج بازگشتم و موفق به اخذ لیسانس مشاوره روانشناسی شدم. با پی بردن به موقعیت خودم به عنوان مشاور و عضو پیشین فرقه خودم را وقف کمک به افرادی کردم که گرفتار فرقه بودند و باید از فرقه رها می شدند و تصمیم گرفتم که به این افراد کمک کنم که از دام فرقه نجات یافته و به زندگی طبیعی و معمولی بازگردند و از حالت مخرب کنترل فکری آزاد شوند.

از سال 1979 من راههای مختلفی را رفتم تا به مردم راجع به خطرناک بودن گروه هائی که بر فکر و اندیشه کنترل کامل دارند، آموزش و آگاهی دهم و درست در سالیکه پیروان "جیم جون" در "جونز تاون" غنا دست به عمل خودکشی جعی زدند من نهادی به نام "اعضای پیشین مون" را بنیاد نهادم.

نهاد "اعضای پیشین مون" یک نهاد غیر انتفاعی و آوزشی که تشکیل شده از اعضای پیشین فرقه بود. کار مان انتشار خبر نامه و برگزاری کنفرانس و بر قراری یک مجتمع برای دادن اطلاعات و روشنگری افراد راجع به ماهیت و افکار سازمان "مون" بود.

پس از مدتها بعد از این فعالیتم من به عنوان مسئول هماهنگ کننده قومی "فوکس" انجام وظیفه میکردم. "فوکس" به عنوان شبکه اطلاع رسانی، و با همکاری تمام افراد از فرقه های مخرب مختلف کار میکند. و در این مرحله نیز مستقلآ مرکزی را بنام "مرکز و انستیتیوی رهائی افکار و اندیشه" با شبکه اینترنتی :

http://www.freedomofmind.com که مصمم است افکار عمومی را راجع به کنترل افکار توسط فرقه ها آشنا کند، راه اندازی کردم.

“Combatting Cult Mind Control” در سال 1988 کتاب را نوشتم که به عنوان بهترین و پر فروش ترین کتاب سال شناخته شد. انتشار این کتاب به من این موقعیت را داد که تجربه ام را به عنوان مشاوره فرقه به تمام مردم دنیا انتقال دهم. این کتاب به زبانهای اسپانیائی-فرانسوی-آلمانی-ژاپنی-ایتالیائی-لهستانی و چک ترجمه شد. در این کتاب بیشتر اساس کارم در زمینه "مشاوره-خروجی" بود، به این معنی که دنبال یک راه نجات که مبنایش قانونی و یک جایگزین بدون اجبار و زور و غالبآ بر اساس برنامه زدائی غیر قانونی بودم.

تحولات دوازده ساله باعث پیشرفت در هدفی که داشتم و صیقل دادن تکنیکها یم برای مبارزه با کنترل افکار فرقه های مخرب شد. در سالهای اولیه 1990 بود که من متوجه این جریان شدم که راهبران اکثر فرقه ها ی بزرگ دنیا کتاب Comatting… مرا خریداری نموده تا خود آموزی کنند که چگونه بتوانند اعضای خود را در مقابل روش "مشاوره-خروجی"مقاوم کنند و مانع از خروج افراد از فرقه شوند. کیپ مک کین بنیانگذار "کلیسای بین الملل مسیح" چندین بار کتاب مرا در نشستهای 1500 نفره اش نشان داد و به پیروانش یادآوری کرد که هر کس این کتاب را بخواند و یا با من ارتباطی بر قرار کند مرتکب بدترین گناه شده که هرگز قابل بخشایش نمی باشد. با این روش رهبران فرقه موفق شدند روابط عاطفی و خانوادگی را قطع و مانع روابط افراد فرقه با افراد خارح از فرقه شوند. من هم اکنون به این نتیجه رسیدم که این قطع ارتباطات و موانع خود نعمتی برای پی بردن به چگونگی تغییر ماهیت و تغییر چهره دادن فرقه ها بود. این کار فرقه مرا بر این داشت که مصمم تر و آگاه تر از قبل با انتخابی موثر راهی را پیدا کنم برای آموزش دادن و آگاه کردن خانواده ها و دوستان اعضای اسیر در فرقه که چگونه با استراتژی موثر با عزیزانشان ارتباط بر قرار کنند. من به این نتیجه پی بردم که تمامی دوستان و خانواده های اسیران در فرقه دچار نوعی عذاب روح و روانی هستند بخاطر وضعیتی که نزدیکانشان در آن گرفتارند و در بعضی از مشکلات ارجاع داده شده به من این موضوع بسیار عمیق بود. من فهمیدم برای به حرکت در آوردنشان برای یک روش مبتکرانه برای نجات عزیزانشان من باید راهی را پیدا می کردم که به آنها قوت اختیار میدادم به صورت فردی و همچنین گروهی با مسئولیت مخصوصآ نشان دادن محبت بزرگسالان به عزیزانشان. افشاگری فرقه ها بهترین هدف و راهی است که من هم اکنون از آن استفاده میکنم چیزی که من از آن به عنوان استراتژی "اثر متقابل برای نزدیک شدن به هدف" یاد میکنم.

این کتاب نتیجه بیست و پنج سال تجربه در کمک به هزاران نفر از تمام نقاط دنیا می باشد و تمرینی است با عمل و دست داشتن مستقیم برای نزدیک شدن و کمک کردن به افرادی که تحت تاثیر شدید روش کنترل فکری شدند میباشد. و جمعآ راه اندازی سایت اینترنتی وسیله ای که باعث دستیابی دستیابی سریع و ارزانتر افراد به اطلاعات راجع به فرقه های مخصوص شد باعث تاثیر فراوانی برای رسیدن سریعتر من به هدف هایم برای روشن سازی عموم راجع به فرقه شد.

RELEASING THE BONDS

Empowering People to THink for Themselves

Part 3

After my deprogramming, I returned to college and went on to complete a master’s degree in counseling psychology. Realizing my unique position as a former cult member and counselor, I dedicated myself to helping others. Since 1979 I have taken many avenues to educate people about he danger of mind control groups. That year, following the mass suicide of the followers of Jim Jones at Jonstown, Guyana, I founded Ex-Moon Inc., a non profit educational organization made up of ex-member of Moon’s Unification Church. I published a news letter, held media conferences, and established a clearinghouse for information about the moon organization. I later served for a year as the national coordinator of FOCUS, a support and information network of former members of destructive cult groups. Now I have founded Freedom of Mind Institute and Freedom of Mind Resource Centre, Inc. (Http://www.freedomofmind.com), with its Internet web site dedicated to informing the public about destructive mind control and deceptive cult practices.

In 1988, I wrote Combatting Cult Mind Control: The #1 Best-Selling Guide to Protection, Rescue, and Recovery from destructive Cults (Park Street Press). The publication of this book allowed me to share my experience as a cult counselor with people all over the world. The book was translated into Spanish, French, German, Japanese, Italian, Polish and Czech. Combatting was based on my work in the field of “exit-counseling,” a rescue method that was developed as a legal, non-coercive alternative to the intrusive and often illegal method of deprogramming.

Changes over the past twelve years have caused me to develop my approach and refine my techniques. In the early 1990s, I learned that the leaders of many larger cults had started buying copies of Combatting so that they could learn how to prepare their members to resist the exit counseling process. Kip McKean, who founded the International Churches of Christ, reportedly held my book up at a general assembly meeting and told some of 15,000 members that they would be in sin if they met with me or even read my book. In this way, cult leaders were able to impede the efforts of many families by preventing members from meeting with people outside the group.

I now know that this roadblock was actually a blessing in disguise because it forced me to develop more effective ways of teaching family members and friends how t think strategically and interact with their loved one in creative ways. I began to see that all of a cult member’s family and friends are traumatized by the situation, in some cases quite profoundly. I realized that mobilize them into resourceful mode, I had to find ways to empower them, both as individuals and as a team of concerned, loving adults. These revelations have became the cornerstones of the method I currently use, which I call the Strategic International Approach.

This book is the culmination of my twenty-five years of experience in helping thousands of people all over the world and describes a practical, hands-on approach to helping those affected by mind control process. In addition, the development of the Internet, which provides fast and economical access to information about particular cult groups, has played an enormous role in the development of my new approach. Indeed, this book could not have been written prior to the development of the Internet…

سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد