_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

kanoon@iran-ghalam.de

info@iran-ghalam.de

www.iran-ghalam.de

مخاطب اصلی مریم در واشنگتن، وزارت خارجه آمریکا یا نیروها ناامیدی و سرخوردگی در اشرف

 

 

ایران دیدبان، سی ام اوت 2011
http://irandidban.com/fa/TopNews
-ناامیدی%20و%20سرخوردگی%20در%20اشرف/16926

 

اگرچه نمایشِ تظاهرات و استخدام و گردآوردن چند خارجی و پناهنده ی از همه جا بی خبر در یک تجمع برای رهبری مجاهدین به منزله ی اثبات" داشتن هوادار" و " بودن " است، اما این شیوه ی شیادانه، به پاشنه آشیل تبلیغات مجاهدین و رسوایی عالمگیر تبدیل شده است، به خصوص این بار که مطبوعات و رسانه های آمریکا هم به آن حساسیت نشان دادند!

حالا دیگربه کلکسیون فضاحت های مجاهدین در اروپا؛ به رسوایی استخدام پناهندگان غیرایرانی در کمپها و گذاشتن تور گردشگری برای اهالی اروپای شرقی و برگزاری اردو برای دانش آموزان سوئد و بردن آنها به فرانسه، رسوایی جمع کردن مستمندان و بی خانمانها درآمریکا هم اضافه شد.

اما برای رهبری مجاهدین چنین فضاحتی و صدبار بدتر از این رسوایی نمی تواند اهمیتی داشته باشد؛ چیزی برای از دست دادن ندارد که بخواهد معطل این حرفها بشود، مسئله بود و نبود است، هر طور شده، با هر وسیله و به هر شکل باید خود را از غرق شدن نجات دهد. در هر نقطه از بغداد و پاریس گرفته تا ژنو و واشنگتن سر از آب بیرون می آورد و فریاد کمک خواهی سر می دهد تا فریادرسی پیدا شود و از نابودی نجاتشان دهد.

در همین دست و پا زدنها و زیر و رو شدنها است که بسیاری از حقایق روشن می شود!

از جمله این حقایق کدهایی است که هر بار و در هر پیام " مسعود و مریم " برای ساکنان اردوگاه اشرف ارسال می شود و مختصات اشرف و نسبت گردانندگان مجاهدین با نیروها را نشان می دهد.

پیام اخیر رجوی در باره " حوادث لیبی" و پیام مریم به " ایرانیان آزاده در واشنگتن " سرشار از این کدها است و نشان می دهد که اضمحلال تشکیلاتی و بی انگیزه گی نیروها به حداکثر رسیده است و رهبری مجاهدین به شدت نگران بحران نیرویی و تشکیلاتی است.

بعد از حوادث مرداد در اردوگاه اشرف، رهبری مجاهدین آن را به نام " فروغ اشرف " نامگذاری کرد؛ راجع به بار معنایی این نامگذاری و آنچه با استناد به سخنان رجوی از " فروغ " می توان فهمید این است که نیروها آن گونه که گردانندگان مجاهدین می خواستند، نایستادند و فرار کردند.*

بعد از آن تاریخ هم نشستهای درونی مجاهدین محتوایی جز به اعتراف کشاندن نیروها و اقرار ایشان به کم کاری و عمل نکردن به تعهدات و گرفتن تعهد دوباره از آنان برای ایستادگی و مردن در اشرف نداشته است.

کد پیام رجوی این بود که در صورت ایستادگی و همراهی کردن نیروها، ناتو و قوای نظامی غرب راضی به استفاده از آنها برای حمله به ایران می شوند.

و مریم کد داد که عمل یکایک آنان به مسئولیت شان، دنیای سیاست و تعادل قوا را به نفع مجاهدین خواهد چرخانید و اظهار امیدواری کرد که آنان بتوانند از عهده مسئولیتهایشان برآیند!

پیچیدن کدهای مورد نظر برای نیروهای محصور در اردوگاه اشرف در لفافه ی موضوعات مختلف و گفتن در ظاهر آنها به مخاطبینی مانند "ایرانیان آزاده در واشنگتن" که هیچیک ایرانی و آزاده نیستند، از شگردهای نخ نما و کهنه ی شده ی رهبری مجاهدین می باشد.

اما آنچه به خوبی و بر اساس اخبار رسیده از اشرف به دست می آید این است که بی انگیزگی، یأس و سرخوردگی نیروها ، فشاری به مراتب بیشتر از ضرب العجل عراق برای خروج از این کشور بر روی گردانندگان مجاهدین وارد آورده است و بسیاری از نیروها را فقط با این امید که به زودی از لیست گروههای تروریستی خارج می شوند و امکان انتقال آنها به اروپا باز می شود، نگهداشته اند.

___________________

* رجوی بحثی تحت عنوان " تنگه و توحید " با مضمون آسیب شناسی عملیات فروغ جاویدان برگزار نمود که در آن علت شکست آن عملیات را عدم ایستادگی نیروها و مشکلات جنسی آنان معرفی کرد.

 

 

 

همچنین ............

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

دروغ سایت مجاهدین/ به راستی شرکت کنندگان در تجمع مجاهدین در واشنگتن چه کسانی بودند؟

 

 

وبلاگ گاه نوشته های آلفرد، سی ام اوت 2011
http://1freedomseeker.wordpress.com/2011/08/28/mekgatherings/

 

ایرانیان؟! شرکت کننده در تجمع حمایتی از مجاهدین در جلوی ساختمان وزارت خارجه آمریکا

 

مجاهدین خلق در ماههای اخیر تلاش زیادی کرده اند تا به روش های مختلف از لابیگری در میان مقام های سابق آمریکا و کنگره این کشور گرفته تا با پرداخت پولهای کلان به شخصیت های سیاسی و برگزاری همایش و تجمع، به وزارت خارجه آمریکا فشار وارد کرده و آن را وادار به خروج نام آنها از لیست سازمانهای تروریستی خارجی دولت آمریکا بنمایند. در تازه ترین این تلاشها روز جمعه ۲۶ آگوست (۴ شهریور) تجمعی چند صد نفره در حمایت از این گروه در جلوی ساختمان وزارت خارجه آمریکا شکل گرفت. طبق معمول، سایت های وابسته به این سازمان تروریستی اقدام به پوشش خبری گسترده این تجمع تحت عنوان “تظاهرات بزرگ ایرانیان آزاده در واشنگتن”نمودند. پس از این اتفاق کنجکاو شدم ببینم واقعا افراد شرکت کننده در این تجمع ها چه کسانی هستند. پس از مدتی جستجو در اینترنت و مطالعه مقاله های خارجی و تماشای ویدئو مصاحبه با عده ای از شرکت کنندگان متوجه شدم که اساسا عده کثیری از افراد شرکت کننده در این تجمع ها آمریکاییان بازنشسته، از کار افتاده، فقیر یا بی خانمانی هستند که اصلا نمیدانند سازمان مجاهدین خلق چیست، از چه کسانی تشکیل شده یا اینکه چه سابقه خشونت بار و تروریستی دارد. این افراد با خرج مجاهدین از مسافت های طولانی برخی مثلا از کالیفرنیا به واشنگتن آورده شده، اسکان داده شده و سپس به این تجمع آورده شده بوده اند. به این افراد تنها گفته شده بوده است که مجاهدین مخالف رژیم جمهوری اسلامی و به دنبال برقراری حکومتی پایبند به حقوق بشر و دموکراسی در ایران است. به آنها گفته شده بوده که ماندن مجاهدین ادر لیست، به معنای مرگ ۳۴۰۰ نفر انسان مستقر در کمپ اشرف خواهد بود. این عده هم از روی دلسوزی و نیز از آنجایی که مخارج سفرشان تمام و کمال پرداخت میشده است به واشنگتن آمده اند! در زیر خلاصه مقاله افشاگرانه منتشر شده در یکی از سایت آمریکایی در این ارتباط ارائه میشود.

زید جیلانی خبرنگار این سایت به میان تجمع کنندگان رفته و به مصاحبه با آنها پرداخته است که فیلم مصاحبه را پایینتر میتوانید مشاهده کنید. وی مینویسد: “در میان جمعیت عده زیادی غیر ایرانی حضور داشتند که لباس، پیشانی بند یا حتی جلیقه های زرد رنگ منقوش به پرچم و آرم سازمان مجاهدین خلق و تصاویر رهبران آنها یعنی مریم و مسعود رجوی را پوشیده بودند. این گروه اطلاعات بسیار اندکی راجع به ماهیت مجاهدین خلق داشتند و در حین مصاحبه هنگامی که علت حضور آنها در این تجمع را میپرسیدم به من تنها جوابهایی کلیشه ای میدادند و میگفتند که برای حمایت از حقوق بشر و دموکراسی به آنجا آمده بوده اند. برخی از آنها حتی نام ام ای کی [مخفف نام مجاهدین خلق به انگلیسی] را هم اشتباه تلفظ میکردند!”

او میگوید: “برخی از شرکت کنندگان با اتوبوس به محل آورده شده بوده اند. هزینه تردد، خوراک و اسکان آنها پرداخت شده بوده است.”

یکی از شرکت کنندگان ملوین سانتیاگو، فرد بی خانمان ۲۳ ساله ای است که در پناهگاه بی خانمان ها در جزیره استاتن نیویورک زندگی میکند. او به گزارشگر گفته است که روز قبل از تجمع دوستش پلاکاردی در این ارتباط را در محل کلیسایی که همه روزه برای دریافت غذای مجانی به آنجا میرفته، دیده است. از آنجاییکه هزینه رفت و آمد و غذای آنها تمام و کمال پرداخت میشده است، تصمیم گرفته اند که به همراه ۱۰۰ نفر دیگر به وسیله چهار اتوبوس اجاره ای به محل تجمع بروند. ملوین در مصاحبه با خبرنگار اذعان میکند که فرصت کافی در مورد کسب اطلاع در مورد مجاهدین نداشته و فکر میکرده اسم گروه “اشرف” هست و کارش حمایت از افراد مستقر در کمپ اشرف میباشد.

دو نفر دیگر از شرکت کنندگان آمریکایی، همراه با دوست ایرانی خود از آرکانزاس به واشنگتن آمده اند. یکی دیگر از شرکت کنندگان در تجمع، بازیکن آمریکایی سابق تیم صبا باتری است که هدف خود از شرکت در تجمع را حمایت از حقوق بشر در ایران اعلام میکند. او میگوید از طریق کلیسایی که برای عبادت به آنجا میرود، از برگزاری این برنامه مطلع شده است. او اذعان میکند که اصلا نمیداند ام ای کی (سازمن مجاهدین خلق) چیست.

 

فیلم کامل مصاحبه ها:

 

همانطور که از این مصاحبه و جواب های شرکت کنندگان آمریکایی از همه جا بی خبر حاضر در این تجمع برمی آید، مجاهدین خلق از اعتماد و خوش قلبی این افراد سوء استفاده و از آنها برای رسیدن به اهداف سازمانی خود، استفاده ابزاری نموده است. به احتمال زیاد اگر این افراد از سابقه مجاهدین در ترور آمریکایی ها و دست زدن به عملیات های متعدد خرابکاری و مشارکت در قتل عام کردها و شیعیان توسط صدام در اویل دهه ۹۰ آگاه بودند، هرگز در چنین تجمعاتی حاضر نمیشدند.

 

 

همچنین ............

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پیام بهزاد علیشاهی خطاب به اعضا و هواداران سازمان مجاهدین خلق

 

 

بهزاد علیشاهی، کانون وبلاگ نویسان مستقل ایرانی، بیست و هفتم اوت 2011
http://www.cibloggers.com/?p=6875

پیام به هواداران و اعضای سازمان مجاهدین خلق

سلام به همه شما اعم ازاعضا ، هواداران تشکیلاتی و در ارتباط و یا هواداران ساده سازمان مجاهدین خلق . حتمأ همه شما مرا میشناسید چه زمانی که برنامه های مرا در سیمای آزادی تماشا میکردید و خنده برلبانتان مینشست و چه زمانی که خبر عملیاتهایم در ایران را میخواندید و چه امروز که فحش میدهید و تهدیدم میکنید.همه پیام من به شما در چهارکلمه این است که” فکر کنید آنگاه بپرسید” سازمان مجاهدین با بسیاری ترفندها نمیگذارد شما فکر کنید با عمده کردن تضادتان با جمهوری اسلامی ، با تهمت به بقیه و مزدورخواندن آنها و بامظلوم نمایی وبه رخ کشیدن شهیدان و اسیرانش ، با رابطه های عاطفی با تحریک احساساتتان و صدها شیوه دیگر ؛ فارغ از اینهمه شما باید بیندیشید و فکر کنید به همه چیز حتی به سازمان و رهبریش .

سازمان مجاهدین و رهبریش از شما در خارج کشور برای اسارت و به مرگ کشاندن دوستانتان و دوستانمان در اشرف سوإستفاده میکند ؛ از نظر رهبری سازمان نقطه مثبت شما این است که از نزدیک اشرف را ندیده اید و یا بسیار کم دیده اید و با جنایات و فجایعی که سازمان در آنجا پدید آورده آشنایی کامل ندارید ، قبول کنید که کسی از نزدیک با قربانی در تماس نیست راحت تر میتواند عامل دست جنایتکاران شود ، کما اینکه کسی که بمباران میکند در برابر فرمان بکش مطیع تراست از کسی که چاقو به دست دارد . شما در خارج کشور در خانه و خانواده خودتان با امکانات کشوری که در آن هستید ؛ زندگی میکنید ، دوستان خودتان را دارید و تفریحات و علاقه مندی های خودتان ، با وابستگانتان در تماسید و تلفن و اینترنت و رادیو و نشریه در اختیار دارید، چیزی که اسرای اشرف نشین از آن محرومند و شما با کمک به این سازمان عملا به اسارت آنها کمک میکنید.

هیچوقت به خودتان جرأت داده اید که بپرسید چرا سازمان به اشرف نیاز دارد ؟ آیا واقعا برای جان اشرف نشینها ارزشی قائل است ؟ چرا هیچوقت تلاش نکرده آنها را به اروپا و آمریکا انتقال دهد ؟ یا لااقل درخواستی در این باره نکرده ؟ هیچوقت از خودتان پرسیده اید که چرا مسعود رجوی مخفی شده است ؟ مگر مسعود رجوی نبود که موقع آزادی از زندان شاه گفته بود : بعنوان یک مجاهد ناچیز و به اقتضای وظیفه انقلابی و انظباط تشکیلاتی خود را آماده کرده بودم تا ناچیزترین سرمایه خود را یعنی جانم را به انقلاب این خلق بزرگ تقدیم کنم تا پیرو صدیقی برای قهرمانان ملی و رزمندگان بزرگواری باشم که با جانبازی و نثارخون خود ثابت کرده اند که خلق ما تصمیم قطعی را برای نجات خویش گرفته است .حالا چه شده که برای حفظ این سرمایه ناچیز مخفی شده ؟ البته ناگفته نماند آن حرفها هم مربوط به زمان آزادی وگرنه درزندان چه گذشته بماند. دوستان اگر مخفی شدن مسعود رجوی برای حفظ جان نیست برای چیست ؟لااقل این را بپرسید ! چرا مریم رجوی اشرف را ترک کرد و فرار را بر ماندن در اشرف به همراه رزمندگانش ترجیح داد ؟ البته که شما اخلاقأ نمیتوانید این سئوال را از مریم رجوی بپرسید چرا که خودتان هم دردنیای آزاد به سر میبرید و تمایل ندارید به اشرف بروید.

مگر مسعود رجوی در پیامش به اشرف نشین ها در آخر فروردین هشتاد و نه، نگفت که هر نفسی که از مرگ بگریزد حرام است ؟ نمیخواهید بپرسید مسعود رجوی چند بار از مرگ گریخته ؟ زندان شاه ، فرارش از ایران وفرارش به کررات از اشرف و مخفی شدن امروزش؟ .

چرا هیچوقت نمیپرسید سازمان مخارج اینهمه تبلیغات وپروپاگاندا را ازکجا میاورد ؟ مگر نه اینکه پول گرفتن وابستگی هم دارد ؟ شما باور میکنید اینهمه خرج از پول جمع کردنهای سیمای آزادی باشد؟ اگر پولی به شما میرسد و نمیخواهید بپرسید و خوب نیست که بپرسید پولها از کجا میایند ، لااقل بپرسید چطور تا بحال نشده با این همه پول یک تظاهرات یا یک آکسیون یا حتی یک شعار نویسی درست و حسابی نه فتوشاپ یا یک برگه چسبانده شده توی باجه تلفن در ایران ترتیب دهند. چرا برای نشان دادن حمایت مردمی در ایران یک روز را به اسم روز مجاهدین یا روز ریاست جمهوری مریم رجوی اعلام نمیکنند که مردم به تظاهرات بیایند ، باور کنید اگر یک عصر تابستانی اعلام کنند که مردم برای حمایت از مجاهدین در تهران در خیابان ولی عصر قدم بزنند ، آنروز و آن عصر خیابان ولی عصر خالی ترین خیابان جهان خواهد شد اگر فکر میکنید اینطور نیست چرا به سازمان این پیشنهاد را نمیدهید؟ تا لااقل من یکی شرمسار سازمانتان شوم

چرا از سازمان نمیپرسید اینهمه که از مردمسالاری دم میزنند چرا هیچکدام از سایت ها و وبلاگهای این سازمان بخش نظرات باز و آزاد ندارند ؟ چرا با هیچکس حاضر به بحث و مناظره نیستند ؟ چرا همه را با تهمت و تهدید سرکوب میکنند ؟ چرا به کسی جواب نمیدهند ؟ چرا پاسخگو نیستند ؟ میشود از این اعمال و سکنات دمکراسی زاده شود ؟ بقول خودشان افعی کبوتر میزاید؟

چرا از سازمان نمیپرسید اگر اینهمه عاشق جدایی دین از دولت هستند، چرا اسم دولت آینده را که جمهوری دمکراتیک اسلامی گذاشته اند رسمأ تغییر نمیدهند و پسوند اسلامی را برنمیدارند ؟

چرا سازمان گذشته اش را تا بحال نقد نکرده است ؟ چرا حاضر به تعامل و همکاری با هیچکس و هیچگروهی نیست مگر اینکه آن شخص و آنگروه مثل قصیم و سامع و هزارخانی صدبار مجیز مسعود و مریم را بگویند و زیر چتر سازمان فقط مواضع سازمان را تائید و تبلیغ کنندو بقول مهوش سپهری قبل از هرکاری در اشرف برقصند . اینکه مهوش سپهری کجاست را هم میتوانید جزء سئوالاتتان بپرسید.

چرا نمیپرسید چطور است سازمان همه جداشدگانش را مزدور جمهوری اسلامی مینامد ؟ با کدام مدرک و سند ؟ چطور کسی که بیست سال با جمهوری اسلامی جنگیده یکشبه میتواند مزدور جمهوری اسلامی شود و مامور وزارت اطلاعات ؟ وزارت اطلاعات خود سازمان آیا کسی را که نه بیست سال بلکه فقط چند مقاله علیه سازمان نوشته باشد حاضر است بعنوان مامورو مزدور استخدام کند؟

چرا از سازمان نمیپرسید البته شاید مصالح شما اجازه ندهد که بپرسید که اگر طلاق اجباری و ممنوعیت رابطه جنسی و غسل هفتگی و عملیات جاری درست است و شایسته چرا فقط برای اشرف نشینان است ونه برای همه هواداران و شما که سئوال میکنید؟

سازمان مجاهدین اشرف نشین ها را با فعالیت های شما و شما را با سخنرانان خارجی و سخنرانان خارجی را با پول فریب میدهد و پول را با به نمایش گذاشتن شما و اشرف نشین ها و سخنرانان خارجی از طرف حسابهایش میگیرد.

پرسیدن حق شماست .بپرسید! اگر سازمان و رهبری سازمان پاسخ دادند و قانع شدید ایمان شما به سازمان محکم تر خواهد شد و اگر در مقابل این پرسش ها و کمتر از آن شما را هم مزدور و مامور خواندند ،یقین حاصل خواهید کرد که از این سازمان و رهبریش کبوتر زاده نخواهد شد و هر تلاشی در این راه بر علیه دمکراسی و مردمسالاری و پیشرفت است. امتحان کنید.بپرسید! 
http://www.cibloggers.com/wp-content/uploads/2011/08/MPSH002.MP3  

http://www.4shared.com/audio/9M7J0mjc/MPSH002.html” target=_blank>MPSH002.MP3   

http://www.4shared.com/audio/9M7J0mjc/MPSH002.html]MPSH002.MP3]

 

 

 

همچنین ............

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

تلاش های بی ثمر سران فرقه جهت خروج از لیست تروریستی آمریکا‏

 

 

علی جهانی

26.08.2011

 

 

در خبرها آمده که سر انجام بعد از سه ماه تاخیر فرقه رجوی و سازمان های سیاسی و نظامی مرتبط با این فرقه برای پانزدهمین سال پیاپی در لیست تروریستی وزارت خارجه امریکا باقی می ماند و این گزارش در تاریخ هیجدهم اوت دوهزارو یازده صادر شده و تقدیم کنگره آمریکا گردیده است .

 

این گزارش امسال در حالی منتشر میشود که سران فرقه از ماهها پیش دست به تلاشهای گسترده و مذبوحانه زده و با صرف هزینه های کلان همه توان خودش را بکار گرفته و در یک بسیج قرار داشت ولی هیچکدام از این تلاشهای مذبوحانه از جست و خیزهای میمون وار مریم خانوم  به این طرف و آن طرف گرفته تا لابی های یهودی و تعدادی از بازنشستگان دولت سابق آمریکا که عمدتا از افراطی ترین جناح های جنگ طلب هستند که سران فرقه آنها را با خرج های هنگفت برا ی یک سخنرانی می آوردند و تا بسیج گسترده نیروها برای خروج از لیست همگی بی ثمر ماند و به شکست انجامید و این فرقه دوباره برای پانزدهمین بار پیاپی در لیست  تروریستی باقی ماند .

 سران فرقه و بطور خاص رجوی ها مثل همیشه خوابهای خوردن لف لف پنبه دانه زیادی دیده بودند اما مثل همیشه بی نتیجه و عقیم ماند . رجوی ها می خواستند اولا با خروج از لیست تروریستی وزارت خارجه آمریکا مثل همیشه که بجای تکیه بر توده زحمتکش مردم به دولتهای خارجی تکیه داشته باشند مثلا زمانی به صدام دیکتاتور سابق عراق که پدر خوانده رجوی بود تکیه داشتند و الان هم به افراطی ترین جناح های جنگ طلب در آمریکا تکیه داشته باشند که خوشبختانه این بار هم تیرشان به سنگ خورد .

همچنین رجوی ها امسال بطور خاص به دنبال این بودند که در آستانه بسر رسیدن مهلت دولت عراق تا پایان سال جاری میلادی که چهار ماه دیگر از این مهلت باقی مانده از یک طرف به نیروهای سر خورده و وارفته و روحیه باخته روحیه بدهند و در یک فرار به جلو اینطور وانمود بکنند که عمر تشکیلاتی سازمان بسر نرسیده و بعدش هم بدینوسیله بتوانند  نیروها را در مقابل نیروهای عراقی بسیج کنند و با دست زدن به اقدامات خشونت آمیز علیه نیروهای عراقی آنها را تحریک کنند تا مجددا مثل گذشته  به حوادث دلخراش دست بزنند و نیروهای عراقی را وادار کنند که حادثه دلخراش اخیر را که منجر به کشته شدن دهها تن و مجروح شدن صدها تن از قربانیان گرفتار در چنگال سران فرقه که در قلعه اشرف مستقرند تکرار کنند و بدینوسیله به اهداف پلید و شیطانی خود برسند و از طرف دیگر می خواستند هم  با خروج از لیست  با دست باز تری در کشورهای غربی جولان بدهند و هم احتمالا جائی  در یکی از کشور های اروپائی برای مسعود خان که اکنون سالیان هست که بعد به درک واصل شدن صدام دیکتاتور سابق عراق پدر خوانده اش را از دست داده و یتیم گشته است و در سوراخ موش بسر می برد دست و پا کنند . لذا به همین دلایل بود که امسال به  تلاشهای گسترده دست زده بودند و با تمام قوا بسیج شده بودند که هر طوری شده از لیست تروریستی وزارت خارجه آمریکا خارج شوند که خوشبختانه اینبار هم مثل سالهای گذشته موفق نشدند و تیرشان به سنگ خورد و ناکام شدند .

بنابراین جای بسیار خوشحالی دارد و اینجانب بعنوان عضو جدا شده از این فرقه تروریستی که به مدت بیست سال عمرم در مناسبات استالینی و تار عنکبوتی این فرقه تباه شد با کمال خرسندی این خبر خجسته را به همه تبریک می گویم بطور خاص به خانواده های شجاع و دلیر  قربانیان گرفتار در چنگال سران فرقه تبریک می گویم که اکنون بیش از یک سال در شرایط سختی در جلوی درب قلعه در تحصن بسر می برند تا بلکه بعد سالیان طولانی موفق به دیدار با عزیزانشان بشوند و به آنها نوید اینرا می دهم که باقی ماندن این فرقه در لیست مقدمه ای است که کمک می کند تا پایان سال جاری به خروج فرقه از عراق که به  رهائی قربانیان از چنگال سران فرقه  خوشحالی خانواده ها منجر خواهد شد

در پایان من بعنوان عضو جدا شده از این فرقه تروریستی که به مدت بیست سال در این فرقه گرفتار بودم خطاب به دولتمردان آمریکا اعلام می کنم که بنده با کمال خرسندی از این اقدام شما استقبال می کنم و بسیار خوشحال هستم ولی این اقدام را به تنهائی برای برچیده شدن بساط تروریستی سازمان کافی نمی دانم بلکه به نظر بنده اولا   بایستی از فعالیتهای تمامی سازمانهای مرتبط با این سازمان در کشورهای غربی و بطور خاص در آمریکا جلوگیری شود و ثانیا ازحمایت همه جانبه این فرقه در عراق که در سالیان بعد از سقوط صدام بطور فعال و مستمر ادامه داشته  و بر خلاف قانون اساسی کشور عراق و بر خلاف نظر دولت منتخب و قانونی مردم شریف عراق از ماندن این فرقه تروریستی در عراق حمایت کرده اید .و اکنون زمان آن فرا رسیده تا در راستای خواسته بر حق دولت عراق مبنی بر خروج این فرقه از عراق تا پایان سال جاری میلادی حمایت کنید وبه دولت عراق کمک نمائید تا بصورت مصالمت جویانه مشکل خروج فرقه از عراق حل گردد و بساط فرقه گری رجوی در عراق بر چیده شود و همه قربانیان گرفتار در چنگال سران فرقه آزاد گردند و بدینوسیله موجبات خوشحالی خانواده های این قربانیان را فراهم سازید

با امید به اینکه چنین شود و تا پایان سال جاری با بسته شدن درب قلعه اشرف بساط تشکیلات تار عنکبوتی و پوسیده فرقه بر چیده گردد و رجوی ها با ید اکنون که تلاشهای مذبوحانه شان جهت خروج از لیست تروریستی بی ثمر مانده به فکر پاسخگوئی این سالیان خیانت ها و جنایات خودشان که علیه مردم شریف عراق و مردم ایران و نیروهای نا راضی در داخل سازمان انجام داده اند باشند و آن روز نه تنها دیر نیست بلکه بسیار نزدیک  هست به امید آن روز

 

 

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد