_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

iran_ghalam@yahoo.de

www.iran-ghalam.de

  چهل و دو تن شاهد وقایع کمپ اشرف کجا هستند؟

 

18.12.2013

مسعود خدابنده، ایرانیان دات کام

(ترجمه ایران اینترلینک)

لینک به متن اصلی (انگلیسی)

چهل و دو تن شاهد وقایع کمپ اشرف کجا هستند؟

چهل و دو تن شاهدین حمله ای که در تاریخ اول سپتامبر ۲۰۱۳ به کمپ اشرف صورت گرفت پس از آن که در تاریخ یازدهم سپتامبر به کمپ لیبرتی منتقل شدند اکنون به شکل مرموزی ناپدید شده اند. مقامات دولت عراق از طرف سازمان ملل ماموریت یافته اند تا در مورد این حمله تحقیق کنند. حمله ای که پنجاه و سه تن کشته بجای گذاشت. مقامات دولت عراق اما اعلام کرده اند که از زمان انتقال نجات یافتگان این حمله به کمپ لیبرتی امکان ارتباط با آنها را نداشته اند. این افراد آخرین نفرات باقی مانده در کمپ عراق جدید (اشرف) بودند که تحت نظارت سازمان ملل برای همیشه تعطیل گردید.

زمانی که این حمله بوقوع پیوست مجاهدین خلق حدود صد تن از وفاداران خود را بصورت سمبلیک در کمپ اشرف نگه داشته بودند و بهانه عجیبشان هم این بود که اینها میخواهند اموال باقی مانده سازمان را بفروشند. کاری که هیچ گاه بصورت جدی دنبال نکردند. پنجاه و سه تن از این افراد در حمله افراد ناشناس با دستهای بسته کشته شدند ولی متعاقب این واقعه رهبران مجاهدین خلق از همکاری کامل با تیم های تحقیق مراجعه کننده سر باز زدند. این تیم ها و هیئت ها شامل مقامات سازمان ملل متحد، سفارت امریکا در بغداد و مقامات دولتی کشور عراق می گردید.

معاون نماینده دبیرکل سازمان ملل متحد در بغداد، آقای گرگی بوستنین در روز سوم سپتامبر از کمپ دیدار کرد و از دولت عراق خواست تا “در مورد این حمله جنایتکارانه بصورتی هر چه سریع تر تحقیقاتی شفاف و بی طرفانه ای را آغاز کند”. وی همچنین خواست تا “دولت عراق نتیجه این تحقیقات را بصورت عمومی منتشر کند”. محققین عراق پس از تحقیقاتی گسترده اولیه در داخل و اطراف کمپ اشرف اعلام کردند که متاسفانه آنها هنوز نمی توانند هویت حمله کنندگان را مشخص کنند و بالا تر از آن هنوز نمی توانند دقیقا بگویند که این حمله دقیقا به چه صورتی و چگونه بوده است. مسئولین این تحقیقات اعلام کردند که عدم همکاری سازمان مجاهدین خلق و سر باز زدن آنها از تحویل فیلم ها و عکس هایی که تهیه کرده اند طبعا کمکی به تحقیقات نمی کند. این فیلم ها شامل آرشیوی از مدارک قبل، هم زمان و بعد از این واقعه است که مجاهدین خلق از خودشان تهیه کرده اند. زمان زیادی نگذشت که برای تیم های تحقیقاتی کاملا مشخص شد مجاهدین خلق غالب مدارک و شواهد را بسرعت و قبل از شروع تحقیقات دستکاری کرده اند و مشخص شد آنها تا جایی پیش رفته اند که برخی از اجساد را در سطح کمپ و حتی به بیرون از آن جابجا کرده اند تا سناریو های دلخواه خود را ساخته و عکس و فیلم تهیه کرده و در دستگاه تبلیغاتی خود در کشورهای غربی مصرف کنند. آنها همچنین بسیاری از شواهد و مدارک مورد نیاز در تحقیقات را بسرعت و قبل از ورود تیم های تحقیقاتی از بین برده اند.

روزی که کمپ اشرف در حال بسته شدن برای همیشه بود، یک مقام رسمی عراق اعلام کرد که “بنابر همان مقدار ویدئو و عکسی که مجاهدین خلق منتشر کرده اند”، مشخص است که “غالب کشته شدگان توسط نفرات خودی داخل کمپ کشته شده اند”. ولی “سازمان مجاهدین به چهل و دو تن عضو باقی مانده ای که شاهدین این مجرا هستند اجازه همکاری با تحقیقات را نمیدهد”. در این مدت دیگر مقامات مسئول هم به کرات از عدم همکاری رهبران مجاهدین خلق در به نتیجه رساندن این تحقیقات و کشف حقیقت شکایت کرده اند.

مجاهدین خلق مدعی هستند که هفت تن از اعضای شناخته شده آنها بعد از حمله به کمپ اشرف مفقود شده اند و مدعی شده اند که “آنها توسط نیروهای عراقی برده شده اند و سپس به استان العماره منتقل شده اند تا به ایران مسترد گردند”. کسانی که با تاکتیک های مجاهدین خلق آشنایی دارند این سناریو را صرفا تبلیغاتی با هدف منحرف کردن اذهان از موضوع اصلی ارزیابی می کنند. دولت عراق و همچنین دولت ایران هر گونه دست داشتن در این حمله را تکذیب کرده اند و میگویند هیچ اطلاعی از مکان این هفت نفری که مجاهدین اسم می برند ندارند. البته این هفت تن از نزدیک ترین افراد به مسعود رجوی رهبر فرقه مجاهدین هستد. خود مسعود رجوی هم الان بیش از ده سال است که مخفی و فراری است و بنابر این امکان اظهار نظر ندارد.

مسعود رجوی و همسرش مریم به پیروانشان دستور داده اند که اعتصاب غذا کنند. اعتصاب غذایی که بصورتی غیر واقعی و تعجب بر انگیزی اکنون از مرز صد روز نیز گشته است. خواسته آنها بازگرداندن این هفت نفری است که درست مثل خود مسعود رجوی هیچ ردی از آنها پیدا نشده است. با توجه به این که نه محل این هفت نفر معلوم است و نه معلوم است چه کسی آنها را نگه داشته (اگر دیگر سناریو ها را منتفی کرده باشیم) و با توجه به این که اصلا معلوم نیست که این هفت تن زنده هستند یا مرده، عاقبتی برای کسانی که اعتصاب غذا کرده اند متصور نیست. اعتصاب غذایی است بدون هدف. اعتصاب غذایی که معلوم نیست خواسته اش از کی است و چه کسانی باید اینها را “پس بدهند” تا اعتصاب متوقف شود. بسیاری از ناظرین به این مطلب اشاره کرده اند که منطق این اعتصابیون و خواسته آنها با اتهاماتی که وارد می کنند همخوانی ندارد. آنها میگویند که کسانی آمده و پنجاه و سه نفر از نفراتشان را کشته اند و هفت نفر دیگر را با خود برده اند. در چنین سناریویی منطقی تر است اگر تصور کنیم که این افراد مهاجم از کشته شدن بقیه مجاهدین خلق بخاطر گرسنگی و یا هر درد دیگری خوشحال و مسرور خواهند شد. با این حساب آنها چرا باید بخواهند که شما به اعتصاب غذایتان پایان دهید و نمیرید؟

بخشی از مطبوعات غربی در راستای پشتیبانی از دخالت های مجاهدین خلق و در امور عراق در روزهای اخیر گزارش کرده اند که “یک گروه متخصص غیر وابسته در سازمان ملل” که هویت مشخصی هم به آن نداده اند از دولت عراق خواسته تا به تحقیقات در مورد این موضوع مشخص سرعت بخشند. بنابر گزارش رویترز گروه کاری سازمان ملل در مورد ناپدید شدگان غیر داوطلبانه در بیانیه ای گفته است “ما از دولت عراق میخواهیم که به تحقیقات در مورد این واقعه سرعت ببخشد تا محل و سرنوشت این هفت تن گمشده مشخص شود”.

این گروه کاری می افزاید که ” این جنایتکاران در این جریان با دست باز عمل کرده اند و اتهامات و ادعا هایی هم وجود دارد که مدعی است شواهدی از دست داشتن نیروهای عراقی در این ماجرا وجود دارد”.

در همین منابع اضافه شده که گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد اعدامهای غیر قانونی فردی و جمعی، آقای کریستوفر هاینز هم میگوید: “قوانین بین الملل مشخصا از دولت ها میخواهد تا تمامی اتهاماتی که در مورد قتل عنوان می شوند را بصورت جدی و عادلانه بدون در نظر گرفتن موقعیت متهمین مورد بررسی و تحقیق قرار دهند”.

ولی شاهدیم که همزمان با فعالیت شدید رجوی برای پخش گسترده این مطالب در مطبوعات غربی در راستای مشروعیت بخشیدن به اعتصاب غذای تشکیلاتی مجاهدین خلق، مسئولین تحقیق در عراق تاکید می کنند که اگر چه همین بیانیه و نظرات منعکس شده بر حق دولت عراق برای تحقیق تاکید دارد و به مسئولین عراقی اجازه می دهد و میخواهد تا با چهل و دو تن شاهدین این واقعه مصاحبه کنند ولی سازمان ملل تا این لحظه نتوانسته این شاهدین عینی را در اختیار محققین امر قرار دهد. در واقع این سازمان ملل است که به فرمانده های فرقه رجوی اجازه داده است تا این شاهدین را در خود هضم کرده و در کمپ لیبرتی مخفی کنند. کمپی که نه سازمان ملل و نه دولت عراق به داخل آن دسترسی ندارد. این در حالی است که بدون مصاحبه و ارتباط با این شاهدین کلیدی عملا به نتیجه کامل رساند این تحقیقات امکانپذیر نخواهد بود.

متصصین در مورد فرقه رجوی و مجاهدین خلق که با دولت عراق در این مورد همکاری می کنند به مقامات بخش حقوق بشر سازمان ملل و مسئولین کمپ هشدار داده اند که بشدت نگران حال این چهل و دو نفر و در کنار آن وخامت حال کسانی هستند که در کمپ لیبرتی در حال اعتصاب غذا بسر می برند. اخبار درز کرده از داخل کمپ توسط کسانی که هنوز موفق به فرار نشده اند حاکی از آن است که این چهل و دو نفر بصورت جداگانه نگهداری می شوند و هیچکس در کمپ نه آنها را دیده و نه خبری از آنها دارد. واضح است که این چهل و دو نفر اطلاعات مهمی دارند که رهبران مجاهدین خلق نمیخواهند افشا شود. هیچ شکی وجود ندارد که این افراد تحت فشار شدید قرار گرفته اند تا واقعیت ها در مورد آنچه در کمپ اشرف بوقوع پیوسته را مخفی نگه دارند. نگرانی موجود از این بابت است که اگر این افراد تن به این خواسته نداده و وفاداری خود به مخفی نگه داشتن اطلاعاتشان را ثابت نکنند مطمئنا کشته خواهند شد. نماینده ویژه سازمان ملل باید همراه با سخنان دیگرش خواستار دسترسی سریع و بدون واسطه به این افرادی که اکنون ناپدید شده اند باشد تا از سلامت آنها اطمینان حاصل کند چرا که اتهاماتی وجود دارد که میگوید شواهد فراوانی هست که در کمپ لیبرتی فرماندهان و رهبران مجاهدین خلق دسترسی افراد به غذا را منع نموده اند تا اعتصاب غذایشان ادامه پیدا کند. تحقیق در مورد این نقض حقوق بشر نیز طبعا جزو مقولاتی است که نماینده ویژه سازمان ملل باید جزوی از وظایف خودش دانسته و بصورت فوری و تا دیر نشده اقدام کند.

دولت عراق بارها اعلام کرده که خواستار آزادی عمل بیشتری است تا بتواند دسترسی آزاد و بدون واسطه ای به نفرات داخل کمپ لیبرتی داشته باشد و خواستار این است که بتواند کسانی که خودشان خواستار ترک کمپ بصورت داوطلبانه هستند را از بقیه جدا کند. ولی متاسفانه این خواسته بخاطر احترامی که دولت عراق برای سازمان ملل و دفتر آن در بغداد قائل است به نتیجه نرسیده است. نماینده مجلس آقای رافع عبدالجبار این مسئله را بسادگی اینطور مطرح می کند. “سرعت انتقال اعضای مجاهدین خلق به کشورهای ثالت بسیار پایین است چرا که بغداد کنترل این مسئله را به سازمان ملل واگذار کرده و از آن تبعیت می کند و متاسفانه سازمان ملل هم در عراق از ایالات متحده امریکا تبعیت می کند. ما باید اذعان کنیم که با استقلال کامل عراق هنوز فاصله زیادی داریم”

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

سعی مریم رجوی در تحقیر مستمر اعضای مجاهدین خلق. محبت درون او کجا رفته است؟

آن خدابنده , سینگلتون

10.12.2013

لینک به متن اصلی (انگلیسی)

سعی مریم رجوی در تحقیر مستمر اعضای مجاهدین خلق. محبت درون او کجا رفته است؟

شاهدیم که این روزها برخی از پشتیبانان سازمان مجاهدین خلق که در کشورهای غربی زندگی می کنند بصورتی علنی به آنها پشت کرده و برخی از فعالیت های این سازمان را به زیر سوال می برند (البته بیشتر این افراد قبول ندارند که کاملا از این سازمان فاصله گرفته اند و انتقاداتشان را درونی میدانند).

این افراد این روزها در شوک بسر می برند و باورشان نمی شود که چگونه توسط دستگاههای مختلف سازمان مجاهدین بصورتی وحشیانه مورد حمله قرار گرفته اند. آنها وقتی در داخل سازمان بودند واقعا معتقد بودند که این نوع حملات کاملا قابل قبول است و حرکات سازمانشان واقعا مبارزه ای بر علیه ماموران وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی است. امروز اما خودشان را تحت همین حملات یافته اند و کم کم متوجه می شوند که این اتهامات نه تنها بی پایه و بنیان هستند که مشخصا اعمال می گردند تا بتوانند با تولید وحشت از گسترش انتقادات جلوگیری کرده منتقدین را ساکت کنند. البته من شکی ندارم که این افراد با استوار ماندن بر شجاعت درونی شان به راهشان ادامه خواهند داد و از حق و حقیقت فاصله نخواهند گرفت.

رجوی ها البته سالهاست مدعی هستند که هر کس علیه آنها کلمه ای صحبت کند و بخصوص اگر آن فرد عضو سابق هم باشد حتما توسط جمهوری اسلامی ایران استخدام شده و ماموریتش هم هر بار در چهار چوب نقشه ای مخوف است برای از بین بردن سازمان و رهبرانش آن یعنی باز مسعود و مریم رجوی. ولی راستی دلیل و مدرک این ادای رجوی ها کجاست؟

منتقدین به مجاهدین و شخص رجوی، بارها به این نکته اشاره کرده اند که بیشترین صدمات به مجاهدین خلق را رهبران فرقه یعنی مسعود و مریم رجوی وارد کرده اند. واضح است که آنها بودند که دستور خودسوزی ها را صادر کردند و آنها بودند که جلوی رسیدن دارو را گرفتند و آنها بودند که نفرات را جلو انداختند تا در درگیری کشته شوند و البته در آخرین دستور العمل آنها هستند که با جمع کردن غذا و ادعای “اعتصاب غذای داوطلبانه” این بار در حال کشتن افراد از طریق گرسنگی هستند.ولی و از طرف دیگر همه شواهد و گفتار و کردار منتقدین نشان میدهد که این افراد قبل از هر چیز نگران سلامت و حقوق انسانی افراد هستند. بنابراین رجوی باید بداند که پیامها و رفتار و گفتارش بشدت متناقض هستند.

مشکل اینجاست که، اگر آنطور که مریم رجوی تمام دستگاه فرقه و داستانش را روی آن سوار کرده، رژیم ایران غایت شر و حامی تروریسم و غیره است پس گفتار و کردار این ماموران و مستخدمین نگران وزارت اطلاعاتش که هیچ چیزی خواسته ای جز خیر و محبت و آزادی برای افراد گرفتار در مجاهدین خلق (در هر سطحی) ندارند و نشان نمیدهند را چگونه باید توجیه کرد؟

تا بحال ندیده ایم که حتی یکی از آنها خواستار مرگ اعضا بوده باشد. در واقع و بالعکس همه ما نشان داده ایم که همگی صرفا بدنبال کمک به این افراد هستیم تا کرامت، انسانیت و شخصیت آنها به آنها باز گردانده شود. کرامتی و انسانیتی و شخصیتی که توسط مریم رجوی از آنها دزدیده شده است. منتقدین مسعود و مریم رجوی، رهبران مجاهدین خلق، ده ها سال است که مشغول افشای جنایت ها و فساد این دیکتاتورهای کوچک هستند. و البته همگان دیده اند که سالهاست که در این راه هر گونه فحاشی، ترور شخصیت و حتی حملات فیزیکی را هم به جان خریده اند. فحاشی ها، ترور ها و حملات فیزیکی که البته مستقیما بدستور و تحت فرماندهی این دو فرد تبهکار صورت گرفته است.

هر کسی که کوچکترین ارتباطی با موضوع مجاهدین خلق در رابطه با هر موضوعی، در هر برهه زمانی و در هر کجا یی که داشته باشد و با اعضای سابق این سازمان برخورد کند در اولین تماس متوجه خواسته ساده و قابل درک و بی خم و پیچ آنها می شود که نگران دوستان و همراهان و خانواده خود هستند. همه در اولین قدم و برخورد متوجه می شوند که هیچ هدف مخفی و پنهانی در میان نبوده و نیست.

مجاهدین خلق در هر وضعیتی و به هر ترفندی بدنبال نشان دادن دولت ایران بعنوان دولتی ذاتا شر و ستمکار هستند. حال اگر به همین منطق مجاهدین پایبند بمانیم، ناظرین حق دارند از رجوی ها سوال کنند که پس این همه مهر و محبتی که اینها نثار اعضای گرفتار فرقه می کنند از کجا سر در آورده است؟ این وزارت اطلاعات حکومتی ستم گر و ذاتا شر چرا تبدیل به بنیاد خیریه و کمک رسانی شده است؟

واقعا فکر کنید! چه کسی در ده سال اخیر بیش از مسعود و مریم رجوی به اعضای این سازمان صدمه زده است. ستمگری و فسادی که حاکم بر روابط داخلی این گروه است را هیچ کس بهتر از کسانی که قربانی این دستگاه شده اند نمی دانند و نمی توانند بیان کنند. آنها چه می گویند؟ و راستی مهر و محبت انسانی مریم رجوی کجا رفته؟ چرا این فرد هیچ واکنش و مهرو محبتی نسبت به نفرات خودش نشان نمی دهد ولی در مقابل تمام انرژی و وقت و پولش را صرف جنگیدن علیه کسانی می کند که چنین مهر و محبتی را دارند و بدنبال راه حل هستند؟

رجوی میگوید خواسته اعتصاب غذای اجباری آنها بازگشت هفت نفری است که ناپدید شده اند. ولی وی هنوز هیچ مدرک و سندی ارائه نکرده که این افراد حتی زنده هستند یا مرده چه رسد به این که کجا هستند و این که چرا هیچ خبری از آنها نیست.

کسانی که می توانند در این رابطه گره گشا باشند نه نمایندگان سازمان ملل هستند و محققین دولت عراق. این کلیدهای گشایش مسئله، ۴۲ نفری هستند که در این جریان کشته شدن ۵۳ نفر در کمپ اشرف توسط مهاجمینی نامشخص شاهد بوده اند. اما این ۴۲ نفر که اکنون به کمپ لیبرتی منتقل شده اند در قرنطیه رهبران و فرماندگان سازمان مجاهدین نگهداری می شوند و هیچ امکان ارتباطی با آنها وجود ندارد. چرا؟ آیا جز این است که اینها اطلاعات مشخصی از آن واقعه، در آن کمپ اشرف و در آن روز مشخص دارند؟

تا زمانی که فاکت ها وشواهد قابل دسترس نبوده و علنی نشوند، اعتصاب غذا حرکتی بغایت بی معنی است و صرفا ایجاد درد و رنجی بی حاصل و غیر لازم. و در این حرکت بی معنی اگر انتهایی وجود نداشته باشد که ندارد، تا کی باید ادامه بدهند؟ بنظر می رسد که باز هم ما شاهد نوع دیگری از ظلم و ستم رجوی ها هستیم علیه انسانهایی مجبور. و باز در کمال خونسردی و بی تفاوتی.

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پس اندوهگین نسازدت سخن آنها. همانا دانیم آنچه را نهان دارند وآنچه را پدیدار کنند

13.09.2013

میترا یوسفی، سوئد

http://iran-interlink.org/wordpressfa/?p=6614

پس اندوهگین نسازدت سخن آنها همانا دانیم آنچه را نهان دارند وآنچه را پدیدار کنند (سوره آسمانی « یس» آیه مبارک ۷۶)

صدای بال زدن کرکس ها دیگربار وهنوز ازلانه ی عنکبوتی که رجوی به خصلت منافقانه ولاف وگزاف های مصلحت جویانه« اشرف» می نامید، سخت موهن وهراس انگیز می نماید. اشرف ربیعی! اولین همسررجوی ولاجرم نخستین زنی که مورد تجاوز، ستم و سودجویی های بی رحمانه ی اوقرارگرفت. نه تنهاازآنک مرد شوهرنامیده اش درنهایت قساوت وکمال نامردی اورا در جهنمی که باجنایاتش ساخت رها کرد ورفت، بلکه نام یک زن آزادیخواه، پیشرو وروشنفکررا بر برده سرای عصرحاضرنهاد وروح پاکش را آزرد. برعلیه افکارمترقی وی حتی حرمسرای شرم آگینی برپا کرد شلوغ ومتعفن از فجایع باورنکردنی، هرآنچه اشرف ربیعی دررهش بی مهابا دست اززندگی هم شُست.

چه کسی می داند از مطامع چندجانبه ی رجوی؟ شاید همان ایران هم، وقتی نخستین رئیس جمهوری ایران را به راه ناخواسته هل می داد، دختررئیس جمهوررا هم دیده ودلباخته، هوای رها شدن ازشر« اشرف » به دندان طمع گرفت. با قربانی کردن وی، هم ماشین تبلیغاتی اش راه می افتاد ( سرآغاز قتل اشرف ربیعی طی درگیری مسلحانه وآستانه ی ازدواج عجولانه رجوی با فیروزه بنی صدر یک سری نامه های عاشقانه وستایش آمیز به اسم وی، خطاب به رجوی ازفرانسه به مراکزرجوی ها درکشورهای مختلف پخش گردید) وهم تجدید فراش می کرد. حرص وطمعی به شیوه ی مردان هوس بازوشهوت ران بزودی که به همسرنزدیک ترین همراه ودوستش مهدی ابریشمچی روی گردانید تا « مریم عضدانلو» قربانی دیگر، اگردسته دسته زنان ودختران جوان ازپشت نیمکت مدرسه تا زندان ها و گلوله باران ها را در ردیف جداگانه یی قراردهیم وبشماریم. درآن قلعه ی بی قانون فرزندان اعضا را ربودند و به غریبی ودورها بردند. یک روز ازدواج اجباری شد و روزی طلاق! واگرحرف می زدی، تحت ضرب وشکنج قرار می گرفتی. تلخ تراز خود ضرب وشکنج، تشکیل جوخه های ضربت زنانه بود تحت ترکتازی رجاله های لات ولمپنی چون مهناز شهنازی وهمپالکی هایش، مبادا فراشان مذکر رجوی مرتکب گناه لمس جنس مخالف شوند!

آری و باری، هرکسی مجرب ستم ها وزمانی اسیرفرقه ی رجوی، اززمان سقوط صدام حسین، می توانست سرنوشت شوم اسیران رجوی را پیش بینی کند. آدم هایی که فقط موسم تشکیلات فرقه یی وانزوای منجمد اردوگاه موسوم به «اشرف» به کار رجوی می آمدند، اسارت ودیگر هیج! اردوگاه اشرف، تجسم قلعه ی سنگباران ونه جای دیگر! سرزمین های آزادتر ومهد اجتماع، وزش نسیم آگاهی ونیوش ترانه ی محبت، پایان انزوا وتنهایی مفرط ومحض، دیگر ازچنگال دیو، رها شده، به انسانیت وخویشتن، باز می گشتند واسباب زحمت برده دار ورشکسته!

ازهمانجا میشد شرایط وبلایای کنونی را دید وخبرهای دهشتناک را شنید. اندوهناک و وحشت زده تصورکرد چهره ی مصیبت زده ی « اشرف»، مادر دلسوخته ی « یاسرحاجیان» یکی ازقربانیان توطئه ی۱۰ شهریور ویا « مهین نظری» مادر نگون بخت « امیرشمس حائری»، نمونه یی از قربانیان قطع رابطه ی فرزند و والدین که رجوی غاصبانه بُرید، نخست فرزندان را به راه های دور وخانه های غریب فرستاد تا تلخ ترین روزها را تجربه و«عشق» و« عاطفه » را ُکم کنند. سپس ازسنین۱۴-۱۶ سالگی، جهت تشکیل هسته های تروریستی، به قلعه ی بدنام ومخوف بازگردانیده شوند. برای شماری ازآنان هرگز کهنگی شرایط رجوی جایگزین اجتماع متمدن نشد، دست به خودکشی زدند ویا مرگ های مشکوک وفجیع گریبان شان گرفت.

حال ورای فواصل وپشت مه غلیظ متراکم انزوا آیا مادران نگون بخت را جرات پی گیری ازسرنوشت شوم فرزند و رخصت شیونی هست؟ یا تجاوزات جنسی وروحی افشاء شده، همه ی توان شان را ازبُن وریشه، تیشه زده، به آتش وچون خاکستری برباد داده است !؟

قتل هایی چنین استثنایی و غریب که دررابطه با رجوی، کارنامه و پیشینه اش به شدت مشکوک می گردد.

بازگشت به شروع این خطوط ، شکی نیست که رجوی پشتیبان ومتحد بی تعارف وآشکار صدام حسین، به خصوص پس از همکاری مشمئزکننده وانزجارآور در سرکوبی قیام شیعیان وکرد مقارن جنگ اول خلیج که حتی عنوان « عملیات مروارید» برای آن برگُزید، میهمان میزبان کش شد وجایش درخطه ی عراق نیست. رجوی خود بهتراز همه می دانست! وهمچنین می دانست که ترک قلعه « اشرف» سبب ترک خوردن تا شکستن کامل تشکیلات فرقه یی اوست. می دانست باالغای بردگی سی ساله، نه تنها آزاده گان به خویشتن بازمی گردند، بلکه رازهای دهشتناکش فاش خواهد گشت وآخرین ماوایش را هم از دست خواهد داد. همان طور که چون شیطان، ازبهشت خواست ملت ایران، به اعمال شنیع، خیانت ها و جنایت ها، وسوسه ی آدمیان به گمراهی، رانده شده است.

نظرات همرهانم درپیوستن وگسستن ازرجوی، طبیعتا مرا بیشتر متقاعد می کند واساسا همراهی

نظرات، شگفت انگیزاست و اطمینان بخش، زیرا از محک تجربه یی گران به میان می آید!

رجوی با زیکزاک های محیرالعقئل، از سرودهای ضد امپریالیستی و عزم ریختن خون آمریکایی برایران زمین تا به کرنش وتعظیم وتکریم متحجرترین محافظه کاران آمریکایی، حتی فرستادن زنش به رامشگری بدنام ترین سیاستمداران آمریکایی از لحاظ اخلاقی، توامان یدک کشان دشمنی افراطی و بی پرده برعلیه ایران واسلام، بی توجه به لاف وگزاف های راه حسین وشیوه های مذهبی فرقه گردانی اش، تبلیغ بازیچه گری خود وفرقه اش کرد ومی کند.

به پشتگرمی قدرت ها، قلدربازی کرد ونفس کش ها طلبید. درعراق ستم زده ی صدام حسین با کمال وقاحت دست بکار توطئه ها شد، تا وقتی درب قلعه ی اشرف را بستند وجلویش را گرفتند. تمامی مدت به فحاشی وبدگویی دولت انتخابی ومشروع عراق پرداخت تا آنجا که دریکی از معرکه های رسوای پاریسی اش، پاتریک کندی، لعنت وننگ نام کندی، درکسوت مزدوری رجوی که مدتهاست فاش شده، برسقوط صدام افسوس ها خورد و آمریکایش! را به جهت سقوط صدام ملامت ها کرد: « برای یک مشت ملا؟». نمی دانم درآن میهمانی و وقت قرقره ی فرمایشات معرکه گردان، آقا جلال گنجه یی لباس بزم اش را پوشیده بود و یا رزم اش!

وقتی مقامات عراقی به پایداری واستقامت دروازه ی قلعه را گشودند، لجوجانه، در بهانه گیری کاذب وعذر بدتر ازگناه فروش اموال، صدنفر انتخابی خودش را همانجا نگاه داشت ونه تنها از حکم تخلیه کامل طفره می رفت، یاوه سرایی ادعای بازگشت به محل « اشرف »! می کرد.

راستی به قول خودشان « بازهم اشرف خروشید»، فیلمنامه را که نوشته بود؟ «قدرخواه» نامی که به خیال خودش فیلمسازست وهنرمند! تنظیم آهنگ متن اش هم کار خنیاگرگنگ وکور وکر از دریافت امانت حقایق! نه این که نمی دانند! برای پاره استخوانی تمارض می کنند، خودرا به کوچه علی چپ می زنند، پرده ی جهل بروجدان کشیده اند.

واما درمورد ۵۲ نفرکذایی، پس ازواقعه شیون رده های بالای تشکیلاتی شان! گویای نکته هایی ست از نظر هوشیار وتیزبین! لیاقت احراز مقام تشکیلاتی درفرقه گرایی نه بیشتراز شرک وتسلیم رجوی شدن است. وگرنه اگر حمله یی صورت گرفت، با همه ی علف واولاف فرمانده و عضو شورا و… و… درسوابق سی ساله، عرضه ی دفاعی شان چه شد؟ همان هایی که زیرسایه ی صدام حسین وحصارسرد قلعه ی اشرف، خیره سری ها،جنایت ها،فحاشی ودست درازی،« کشتن کفترپربسته» می کردند، باد به غبغب می انداختند، نفس کشیدن ها می طلبیدند. اما فقیروتوخالی! عرض سال ها، سازمان های اطلاعاتی ازمابهتران ودولت های غربی در کار دستگیری نفوذی هایی بودند که دستگاه رجوی عرضه ی فهمیدنش را هم نداشت.

مقارن این سخنان، خبرخروج خزندگان وکَنه های سمج رجوی ازساحت زمین های مزروعی غصب شده موسوم به « اشرف»، مژده بخش می شود تا به تعبیرخود رجوی، پایان بخش فتنه ی رجوی باشد.

« اُرد» ازما بهتران، و سیاست دیگر کشتی بان، ظاهرا کار خودش را کرد وجیک مریم رجوی درنیامد مگر پیام تخلیه خوش نشینی برزمین کشاورزان عراقی!

بند عهده داری حفاظت از اموال کذایی رجوی کذاب، حق سرقت شده ی خلق عراق در کام رجوی هم، سودجویی خود ارباب هاست. وگرنه خرج باقیمانده ی رجوی گردانی، باید از کیسه ی خودشان می رفت. کمااین که درابتدای فرار رجوی به غرب، دراعترافات مستند یک مقام « سیا»، از خرده دزدی های افراد فرقه درآمریکا، تا سرقت صندوق های پست جهت استفاده ی نامشروع ازکارت های اعتباری ملت آمریکا، کاملا آگاه و راه را برای ادامه ی این جنایات بازگذاشتند! تا ازجیب ملت برود ونه کیسه ی حکمران!

دریغ ازخون سرخ وسرهای سبزکه برباد رفت، جان های شیفته وشیرین که قربانی نفاق و یک مشت دروغ شد.

تشریح وقایع، تبیین بعد ازاین، کشف نکته های غائله ی اخیر و توضیحات روشنگرانه ی واقعه ی هولناک طی مقاله های همرهانمان درپیوستن وگسستن از رجوی، بویژه دو ستون نویسی « مسعود خدابنده» قابل دسترسی است. خدای را شکر که این استعدادها در عصاری کاهنده ی رجوی نیست ونابود نشد، به فنا نرفت. چراغی است ومشعلی فراراه حقایق!

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

12.09.2013

لینک به منبع

اردوگاه اشرف در عراق محل سابق استقرار سازمان مجاهدین خلق ایران  به طور کامل تخلیه شده است. خبرگزاری آسوشیتد پرس به نقل از مقامات عراقی گفته  آخرین بازماندگان مجاهدین در این اردوگاه که ۴۲ نفر بودند دیشب آنجا را ترک کرده  اند. پیشتر حدود سه هزار نفر از اعضای این سازمان به اردوگاه حریه منتقل شده بودند . آیدین صالحی گزارش می دهد

http://www.youtube.com/watch?v=yy1tzfd6EPQ&feature=share&list=UUHZk9MrT3DGWmVqdsj5y0EA

 

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

انعکاس خبر تخلیه کامل کمپ  اشرف در بی بی سی، رادیو فردا

12.09.2013


بی بی سی، دوازدهم سپتامبر ۲۰۱۳:

لینک به منبع

اردوگاه اشرف به طور کامل تخلیه شد

منابع خبری از تخلیه اعضای باقی‌مانده سازمان مجاهدین خلق از اردوگاه اشرف خبر داده‌اند.

خبرگزاری آسوشیتدپرس از قول مقامات عراقی نوشته است که ۴۲ عضو باقی‌‌مانده سازمان در اردوگاه اشرف، این مجموعه را ترک کردند.

دولت عراق که پس از سقوط صدام حسین روابط نزدیکی با ایران داشته است، در این سال‌های گذشته تلاش زیادی کرد تا این اردوگاه را تخلیه کند.

اعضای شورای ملی مقاومت ایران که سازمان مجاهدین خلق جزئی از آن است، این خبر را تایید کرده‌اند.

محمد محدثین، از اعضای عالی‌رتبه این شورا، گفته است مریم رجوی، رئیس شورا، از اعضای باقی‌مانده سازمان مجاهدین خلق خواست اردوگاه اشرف را ترک کنند.

محمد بختیار، روزنامه‌‌نگار در بغداد، در گفت‌‌وگو با بی‌‌بی‌‌سی فارسی ضمن تایید این خبر گفت که این اعضای باقی‌‌مانده، طبق توافق با دولت عراق این اردوگاه را ترک کردند.

در روزهای گذشته دولت عراق از باقی‌مانده اعضای مجاهدین خلق که در اردوگاه اشرف مستقر بودند، خواسته بود این مکان را ترک کرده و به اردوگاه لیبرتی بروند.

در حمله ده روز پیش افراد ناشناس در اول سپتامبر، دهم شهریورماه به اردوگاه اشرف، دست‌کم ۵۰ نفر کشته شدند.

به گفته آقای بختیاری حمله ده روز پیش باعث افزایش فشارها بر سازمان مذکور شد تا باقی مانده اعضایش را از کمپ اشرف خارج کند.

به گفته محمد بختیار، از اموالی که سازمان مجاهدین خلق ادعای مالکیت بر آنها داشته، صورت‌‌برداری شده و پس از انتقال این اموال به قسمتی از اردوگاه، اعضای باقی‌‌مانده آنجا را به مقصد اردوگاه لیبرتی (حریه) ترک کردند.

پیش از این سه هزار نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق به اردوگاه لیبرتی منتقل شده بودند.

محمد بختیار به بی‌‌بی‌‌سی فارسی گفت تخلیه اردوگاه اشرف در پی “فشارهای سازمان ملل متحد و سفارت آمریکا”، ساعت ده شام‌گاه چهارشنبه به وقت محلی با حضور شماری از نیروهای تیپ دو پیاده ارتش عراق صورت گرفت.

محمد بختیار می‌‌گوید سازمان مجاهدین خلق، ارزش بسیار زیادی برای اموال مورد ادعایی‌اش اعلام کرده بوده و تاکنون دولت عراق را به کارشکنی در فروش این اموال متهم می‌‌کرده است.

ژنرال جمیل شمّری، رئیس پلیس استان دیاله، گفته است که ساکنان بازمانده در اشرف، ابتدا از ترک این اردوگاه سر باز می‌زدند ولی نهایتا با مداخله فرستادگان سازمان ملل متحد، راضی به ترک این محل شدند.

به گفته او، اعضای سازمان مجاهدین خلق پیش از ترک اردوگاه توسط نیروهای عراقی بازرسی بدنی شدند.

اردوگاه اشرف حدود ۲۷ سال پیش در سال ۱۳۶۵ خورشیدی توسط صدام حسین در اختیار سازمان مجاهدین خلق قرار گرفت.

حمله به اشرف و واکنش‌هاحمله اخیر به این مجموعه واکنش های گسترده‌‌ای بر انگیخت. نمایندگی سازمان ملل متحد در عراق و کمیساریای عالی حقوق بشر با انتشار بیانیه‌‌ای این حمله را محکوم کردند.

در این بیانیه گفته شده بود که نمایندگان هیات در بازدید از اردوگاه اشرف، ۵۲ جنازه را که در یک سردخانه موقت در اردوگاه نگهداری می‌شود، مشاهده کردند. در آن زمان گفته شد که حدود یکصد نفر در اردوگاه اشرف حضور داشتند.

مقامات اتحادیه اروپا و آمریکا نیز حمله به ساکنان اردوگاه اشرف را محکوم کرده و خواستار رسیدگی به این واقعه شدند اما در مورد عامل حمله، اظهار نظری نکرده‌اند.

از سوی دیگر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با انتشار بیانیه‌ای از کشته‌‌شدن این اعضای سازمان مجاهدین خلق در اردوگاه اشرف، ابراز خوشحالی کرده است.

سپاه در بیانیه خود شمار افراده کشته‌‌شده را ۷۰ تن عنوان کرده و گفت که آنان به دست فرزندان مجاهدان عراقی کشته شده‌اند.

پس از این واکنش‌‌ها علی موسی، سخنگوی نوری مالکی، نخست‌‌وزیر عراق به خبرگزاری فرانسه گفت: “عراق حق دارد تا از آنها (اعضای مجاهدین خلق) بخواهد این محل را ترک کنند.”

به گفته سخنگوی نخست وزیر “این یک دستور است، آنها باید این محل را تخلیه کنند.”

نمایندگی سازمان ملل در عراق هم با انتشار بیانیه‌‌ای گفته است ما معتقدیم که دولت عراق با توسل به‌‌زور و بدون هر گونه تاخیری درصدد عملی‌‌شدن این خواسته است.

بازمانده از جنگ هشت ساله

اردوگاه اشرف در زمان جنگ ایران و عراق در نزدیکی بغداد ایجاد شد تا اعضای سازمان مجاهدین خلق که از ایران گریخته بودند، در آن مستقر شوند.

اعضای این سازمان از امکانات تسلیحانی برخوردار بودند و بلافاصله پس از اعلام آتش بس در جنگ ایران و عراق در سال ۱۳۶۷ شماری از آنان به داخل خاک ایران اعزام شدند اما نیروهای جمهوری اسلامی ایران توانستند پیشروی آنها را متوقف و آنها را وادار به عقب‌نشینی به داخل خاک عراق کنند.

پس از حمله ائتلاف بین المللی به رهبری آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ میلادی و سقوط حکومت صدام حسین، رهبر سابق آن کشور، نظامیان آمریکایی اعضای سازمان مجاهدین را “نفرات مسلح غیرمتخاصم” تعریف کرده و پس از خلع سلاح آنان، حفظ امنیت ساکنان اردوگاه اشرف را برعهده گرفتند.

با خروج نیروهای آمریکایی از عراق، امنیت این اردوگاه به دولت عراق سپرده شد که احتمالا تحت فشار دولت ایران، خواستار خروج آنان از اردوگاه و حتی از عراق شد.

براساس توافق بین سازمان ملل و دولت عراق در دسامبر سال ۲۰۱۱، بیش از سه هزار تن از ساکنان اردوگاه اشرف به محل دیگری موسوم به اردوگاه لیبرتی منتقل شدند و در حال حاضر، کمیساریای آوارگان سازمان ملل به وضعیت پناهندگی آنان رسیدگی می‌کند.

سازمان مجاهدین خلق ایران به عنوان یک گروه اسلامگرای مخالف نظام سلطنتی ایران پایه گذاری شد و در سال های قبل از انقلاب، به عملیات مسلحانه علیه حکومت وقت مبادرت می‌کرد و از حامیان مهم انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ بود.

این سازمان تا چندی پیش در فهرست سازمانهای تروریستی آمریکا و اتحادیه اروپا قرار داشت.

-

رادیو فردا، دوازدهم سپتامبر ۲۰۱۳:
لینک به منبع

مقام‌های رسمی عراقی روز ۲۰ شهریور ماه به خبرگزاری آسوشیتد پرس گفتند که اردوگاه اشرف «به‌طور کامل» از «۴۲ نفر باقی‌مانده» از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران در آن، تخلیه شده است.

با این حساب بخشی از خواست‌های آمریکا و سازمان‌های بین‌المللی نیز برای تخلیه کامل این اردوگاه برآورده شده است.

خواست‌هایی که پس از رخداد مرگبار دهم شهریور بار دیگر مطرح شدند. این بار دولت نوری مالکی در عراق دستور تخلیه «بدون تاخیر» اردوگاه را صادر کرد.

روز دهم شهریور ماه در پی انفجارهایی که این اردوگاه رخ داد، ۵۲ نفر کشته شدند.

سازمان مجاهدین خلق ایران که اکثر اعضای آن به اردوگاه حریت (لیبرتی) انتقال داده شده‌اند، دولت عراق را مسئول «حمله» به اردوگاه اشرف می‌داند.

دولت عراق چنین چیزی را تکذیب کرده است و دلیل این رخداد مرگبار را «انفجار در بشکه‌های نفت و گاز در پی درگیری احتمالی داخلی» عنوان کرده است.

دولت نوری مالکی پس از آن علاوه بر دستور تخلیه این مکان، اعلام کرد تحقیقاتی انجام می‌دهد.

ایالات متحده آمریکا با ابراز نگرانی از این رخداد و محکوم کردن «حمله» به آن، خواستار انجام تحقیقات بازرسان سازمان ملل در مورد آن شده است.

ماری هارف اندکی پس از این رخداد از سازمان مجاهدین خلق خواست تا برای انتقال باقی‌مانده اعضای در اردوگاه اشرف تمام آنچه لازم است، انجام دهد.

پس از انفجارهای دهم شهریور ماه، سپاه پاسداران ایران نیز ناگهان بیانیه‌ای منتشر و از «حمله مجاهدان شهید عراقی» به این اردوگاه ابراز خوشحالی کرد؛ آنچه با گفته‌های احمد خاتمی از روحانیون تندروی ایران نیز ادامه پیدا کرد. امام جمعه موقت تهران نیز از این «حمله» ستایش کرد.

این موضوع نیز با ابراز نگرانی آمریکا روبه‌رو شده است.

بازرسان گروه کمک‌رسانی سازمان ملل در عراق، «یونامی»، ۱۱ شهریورماه از اردوگاه اشرف دیدن کردند و به گفته این سازمان، قرار است دلیل مرگ ده‌ها نفر در آن مشخص شود.

-

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

خلاصه مصاحبه با تلویزون مردم در رابطه با: کشتار ۱۰ شهریور در کمپ اشرف ومسائل اتفاق افتاده

 

10.09.2013

محمد کرمی، وبلاگ عیاران

لینک به منبع

ده روز از این کشتار دهشتناک می گذرد اما هنوز مسعود رجوی سکوت پیشه کرده است. چرا؟ آیا از پاسخگویی می هراسد؟ آیا در جریان این حمله آسیبی به او وارد شده است؟ آیا در آن محل بوده و با احساس خطر شبانه از آنجا خارج شده و بقیه افراد را مثل همیشه به عنوان طعمه نگه داشته تا درگیر شوند و فرصت فرار داشته باشد؟

استراژی یا خط رجوی در رابطه باکمپ اشرف چی بود؟ علیرغم انکه می دانستند باید تخلیه کنند.

یک پروسه مختصری از روز اول در سال ۲۰۰۳ پس از سقوط صدام که قرار بود آن زمانها مجاهدین کمپ اشرف را تخلیه کنند، تا الان که تخلیه نشده… رجوی در رابطه کمپ اشرف چنین می گفت( قرارگاه اشرف ظرف ایدئولوژی، ناموس و شرف مجاهدین خلق هست و تاکید داشت به هیچ وجه قرارگاه اشرف را از دست نخواهد داد و به صراحت می گفت ترجیح می دهم قرارگاه اشرف محل دفن اعضاء سازمان باشد تا از انجا خارج شوند) درهمان زمان بر اساس خط استراتژی که مسعود رجوی مشخص کرده بود به این شکل بود: اگر در رابطه با تخلیه کمپ اشرف سازمان مجاهدین با ارتش امریکا مواجه می شد، تا جائی با آنها پیش می رفتند که به درگیری فیزیکی کشیده نشود. اما اگر با ارتش و دولت عراق مواجه می شدند، مسعود رجوی فرمان داده بود که باید بالاترین بهای ممکن از دولت عراق گرفته شود آنکه چه تعداد کشته بشوند مهم نبود و بیان کرده بود که سازمان هر بهائی که نیاز باشد خواهد پرداخت….

ماموریت این افراد در کمپ اشرف مانده بودند چی بود؟

در واقع این ۱۰۰ نفر که در آنجا مانده بودند در۳ بخش سازماندهی شده بودند:

۱ – روابط- سیاسی -اجتماعی: مهمترین وظیفه این بخش هماهنگی با انواع انجمنهای دست ساز حقوق بشری و مدافع زنان و وکلا درعراق، و همچنین ارتباط با گروههای مختلف ضدمالکی، برخی از گروههای تروریستی و رهبران آنها (مثل طارق الهاشمی) جهت انجام فعالیتهای مشترک سیاسی-اجتماعی و عملیاتی در عراق بوده است .

۲- اطلاعات و امنیت :

بخش «روابط-سیاسی-اجتماعی» و بخش «اطلاعات-امنیت» در هماهنگی با هم، مهمترین ارگانهای موجود اشرف طی این مدت بوده اند چرا که لیبرتی بدلیل دارا بودن یکسری محدودیتها امکان انجام هر نوع فعالیتی به رجوی نمی دهد. زهره قائمی به عنوان فرمانده اشرف، پیش تر مسئول بخش اجتماعی و سیاسی در عراق و وظیفه ستاد وی ارتباط با شیوخ و عشایر مختلف عراقی جهت انجام تظاهرات و گردهمایی و جمع آوری امضا بود. گیتی گیوه چیان نیز که از معاونین زهره قائمی محسوب می شد، مسئولیت بخش امنیت را برعهده داشت.

این بخش ها به صورت ادغامی (و با آن ترکیب قوی که شامل دهها افسر مجرب می شود)، برای فروش اموال در اشرف جمع نشده بودند. پس از سقوط صدام، مجاهدین صدها عضو استخبارات عراق را استخدام نمودند که اطلاعات زیادی از فعالیت نیروهای مقاومت عراقی و جمهوری اسلامی برای مجاهدین گردآوری می کردند و آنها نیز اطلاعات را تجزیه و تحلیل کرده و در اختیار پنتاگون قرارمی دادند. این افراد که همچنان در استخدام مجاهدین هستند، فعالیتهای خود را در هماهنگی کامل با ستادهای ذکر شده در اشرف به انجام می رسانیدند

۳- بخش تبلیغات : نیز به عنوان یکی از مهمترین ارگان موجود در اشرف، وظیفه تهیه و تولید بخش قابل توجهی از برنامه های سیمای آزادی را برعهده داشته است. بیشتر برنامه های این تلویزیون ماهواره ای از داخل اشرف تهیه و تولید شده است. بخش تبلیغات یکی از مهمترین ستادهای مجاهدین جهت تأثیرگذاری بر مردم در داخل و خارج بوده که طی ۴ سال گذشته نیز بیشترین فعالیت جهت آشوب و شورش در ایران را دنبال می کرده است. این ستاد از یکسو مبلغ جنگ مسلحانه و مدافع جنگ و تحریم علیه مردم ایران، و از سوی دیگر مبلغ شورش علیه دولت قانونی عراق و مدافع حرکتهای مسلحانه و آشوب گرانه در عراق بوده است.

مریم رجوی در پیامش از » سوزاندن راه حل بازگشت به اشرف» صحبت کرده است. مگر باز گشت به اشرف راه حل بود؟ این داستانی بود که مریم قجر عضدانلو از کاخ خود در کنار رود سن با اجاره کردن تعدادی سیاست باز از دور خارج شده که اکثرا درکشورهای خود پیگرد خلافهای قانونی دارند با دادن دلار های اغشته به خون برای سخنرانی و دائم با پاره کردن حنجره های خود شعا رمی دادند «بازگشت به اشرف» که هیچ موقع مجامع بین المللی این موضوع را جدی نگرفتند. آقای علی ناظر به درستی به آنها شارلان های انسان فروش نام نهاده است.

تا امروز به خاطر اشرف چه تعداد کشته شده یا چه بهائی برای این خط استراتژی غلط داده شده است ؟ بطور مختصر بیان کنم: ۲نفر در سال ۱۳۸۴ در شهر بغداد ربوده شدند و تااین تاریخ خبری از انها نشد. درپائیز سال ۱۳۸۷ در حمله گروهی از عراقیان به اشرف نزدیک ۱۵۰ نفر زخمی شدند، یکی از زنان هم یک چشمش را ازدست داد. در سال ۱۳۸۸ در روزهای ۶ و۷ مرداد طی حمله نیروهای عراقی ۹ نفر کشته و ۲۰۰ زخمی بر جای گذاست. در حمله ۱۹ فروردین ۱۳۹۰ بزرگترین درگیری ارتش عراق با مجاهدین بود که ۴۰ نفر کشته شدند و بیش از ۵۰۰نفر زخمی شدند که ۳۶ نفر هم اسیر شدند که بعدا آزاد شدند. و بالاخره ۱۰ شهریورامسال در تهاجمی که انجام شد ۵۲ نفر کشته و هفت نفر ناپدید شدند که در کل ۱۰۲ کشته ونزدیک به ۱۰۰۰ مجروح بوده است.

در رابطه با حمایت های مردم عراق که سازمان ادعا می کرد که بیش از ۲۰ میلیون حمایت کردند وامضاء داده اند. پس ان ۲۰ ملیون امضا و حمایت مردم عراق چی شد انها گفته بودند اگر برای مجاهدین مسئله پیش بیاید انها مدافعشان هستند

این حمایت های خارجی که این همه سخنرانی می کردندو شعار برگشتن به اشرف را می دادند چی شد؟ چرا بعد از این موضوع پیدایشان نشد؟ کجا رفتند آنهائی که شعار می دادند باید مجاهدین به اشرف برگردند؟ کجا هستند آن افغانی و آفریقائی ها وعرب که برای تظاهرات می آمدند و گلوی خود را پاره می کردند؟ کجاست آن سیاست بازان یا به عبارت دقیق تر دلال های انسان فروش کجا هستند؟

فضای دنیای مجازی اینرنت بعد از جریان کشتار بر خلاف سری های قبل که در اشرف درگیری پیش می آمد. در سری های قبل مردم ابراز همدردی می کردند اما این باربجز هواداران خارجه نشین این فرقه کسی با انها همدردی نمی کرد. بلکه رهبری سازمان یعنی شخص رجوی و مریم قجر را به زیر علامت سئوال برده بودند که می بایست بیایند جواب این خون ها را بدهند و بد وبیراه می گفتند.

۱۰ روز از این کشتار دهشتناک می گذرد اما هنوز مسعود رجوی سکوت پیشه کرده است. چرا؟ آیا از پاسخگویی می هراسد؟ آیا در جریان این حمله آسیبی به او وارد شده است؟ آیا در آن محل بوده و با احساس خطر شبانه از آنجا خارج شده و بقیه افراد را مثل همیشه به عنوان طعمه نگه داشته تا درگیر شوند و فرصت فرار داشته باشد؟ اینها سوآلاتی است که پاسخ به آن نیازمند زمان بیشتر است.

این نوشته خلاصه مصاحبه با تلویزون مردم تی وی حول کشتار و اتفاقاتی که درکمپ اشرف در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۳۹۲ افتاده است .


http://www.youtube.com/watch?v=vumgL0Xym7M

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

چرا لب نمی گشایید تا پایانی باشد بر این همه خون

 

10.09.2013

همایون کهزادی، انجمن یاران

لینک به منبع

چرا لب نمی گشایید تا پایانی باشد بر این همه خون

راستش نمیدانم چرا وچطور بعضی ها جنون ویا مریضی این را دارند که ریختن خون بیگناهی را که به زمین میریزد نظاره گر باشند؟ وروی آن تحلیل کنند وبحث کنند وبا کمال ناباوری ککشان هم نگزد …

میخواهم بگویم اگر هیزم نباشد آیا آتشی را که هرکسی روشن میکند میتواند ادامه دار باشد یا خیر ؟

بدون شک جواب نه می باشد !

حال میخواهم به تعدادی از این مزد بگیرها ی رجوی مثال :

آقای سینا دشتی،

حسین پویا،

حسین یعقوبی،

مهرداد هرسینی،

مسلم اسکندر فیلابی ،

زینت هاشمی،

رضا اولیا و دیگر هوادارانی که فقط با دلار های رجوی در صحنه حاضر میشوند بگویم چرا آب بر آسیاب دشمن جوانان ایران میریزید ؟ چرا آتش بیار معرکه رجوی شده اید ؟چرا زیر بغل این جانی هندوانه میگذارید که جوانان ایران را به کشتن دهید؟

آیا همین کارهای شما نفش بنزین بر روی آتش نیست؟ آیا فکر نمیکنید همین کارهای شما انگیزه ای میشود برای ریختن خون اسیران لیبرتی واشرف؟ باورکنید شما هم در این قتل وعام شریک بوده اید

به پارلمانترها شخصیتهای سیاسی نگاه نکنید که از این فرقه دفاع میکنند. اینها نه بخاطر دلسوزی است ونه بخاطر فیلسوف بودنشان بلکه این کارها فقط وفقط بخاطر دلار است .

بهتر است به خود آیید و به این کشت وکشتاربه این همه خون وخونریزی خاتمه دهید. شاید به قدری در تفکرات رجوی فرو رفته اید که شاید حواستان نباشد ولی باور کنید که اگر شما وامثال شما نباشد خونی به ناحق زمین نخواهد ریخت .

بانی وقاتل این عزیزانی که در اشرف کشته شدند کیست ؟

بهتر است اندکی با خدای خود خلوت کنید میبینید که جز مریم ومسعود ودیگر سران فرقه کسی دیگری نیست لذا به همه شما میگویم تا دیر نشده وخونهای بیشتر ریخته نشده از این فرقه دست بکشید واورا وادار کنید که دیگر آخر خط است و بجایی نخواهد رسید تا شاید خون کمتری ریخته شود زیرا این خونها به هیچ نتیجه ای نخواهد رسید .

همایون کهزادی

انجمن یاران ایران – پاریس

 

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

امروز به دستور نخست وزیری عراق کمپ اشرف تخلیه کامل می‌شود

 09.09.2013

سید امیر موثقی، کانون آوا

لینک به منبع

بعد از گذشت ۱۰سال و بعد ازاینکه بسیاری در کمپ اشرف کشته و مجروح شدند، امروز دولت نوری المالکی اعلام کرد که کمپ اشرف بدون هیچگونه چون و چرا باید کاملاً جمع شود و باقیمانده نفرات باید با خفت و خواری به کمپ لیبرتی منتقل شوند

آری مریم قجر در اوج بی شرافتی انقلابی امروز تصاویر کشته های اخیر در اشرف را به دست میگیرد و از آمریکا واروپا و کلاه آبی‌ها در خواست میکند تا امنیت را برای نیروهای پس مانده اش در عراق تأمین کنند. اما نکته قابل توجه این است که دیگر نمی‌گوید پس مانده هایش را در عراق به کمپ اشرف برگرداند. آری به راستی سئوال اینجاست پس شعار برگشت به اشرف از کمپ لیبرتی چه شد؟ براستی چرا بعد از گذشت این همه درگیری و خونریزی فرقه رجوی از اشرف با خفت و خواری خارج شد؟ چرا و به چه دلیل مسعود رجوی پاسخگو نیست و فرار را بر قرار ترجیح داده است؟ براستی این رهبری فرقه همانی هست که در بیداد گاه های شاه از سازمان و از ایدیولوژی آن دفاع میکرد و در برابر دستگاه دیکتا توری شاه ایستادگی میکرد واز بنیان گذاران ساز مان دفاع میکرد؟ آری امروز بر همگان واضح و روشن است که رجوی سالیان سال است که برای حفظ منافع کثیف خودش همه چیزرا بزیر پا میگذارد و خفقان مطلق را بر ای خود توشه میکند تا مبادا دمش در تله گیر بیافتد. امروز به خوبی از عکسهای مونتاژ شده از کشته های اخیر کمپ اشرف میتوان فهمید که چرا دستها بسته است و چرا کشته روی تختهای بیمارستان افتاده اند و چرا فرقه رجوی دارد دردنیا مظلوم نمایی میکند. فقط و فقط میخواهد وانمود کند که مجاهدین تا به آخرایستادند و بادست خالی جنگیدند و اشرف را به زور از ما گرفتند و امروز دیگر ما مسئولیتمان را در برابر خدا و خلق به اتمام رساندیم و همه هم دیدند که چه بر سر مان آوردند. آری مریم رجوی در اوج شعف و افتخار به خود می بالد که چنین کسانی به پایش ایستادندو کشته شدند و خودش و مسعود هنوز زنده هستند و برای به قدرت رسیدن در ایران دیگران برایشان تلاش میکنند. امروز باید ار سران این فرقه پرسید چرا و به چه دلیل دارید انسان‌ها را در عراق به کشتن میدهید و مانع از خروج آن‌ها می‌شوید؟ حال که دیگر تمامی امکاناتتان هم از بین رفت و نابود شد وهمه را دولت عراق مصادره کرد واز فردا به تاراج خواهد گذاشت، آیا هنوز هم ماندن در عراق را ترجیح میدهید. آیا هنوزمنتظر یک راه حل دیگری هستید؟ آیا منتظر این هستید تا مابقی نفرات در کمپ لیبرتی هم مثل این ۱۰۰ نفر کشته و زخمی و به اسارت در بیایند و برایشان مجلس و نوحه سرائی را براه باندازید؟ آیا هنوز تجربه به دست نیاوردید برای اینکه مانع خونریزیهای بیشتر شوید؟ ای وای برشما سنگ دلان که با نسل ایمان چه ها که نکردید و خودتان برای خودتان بهترینها را انتخاب کردید. خودت در پاریس، مسعود در گوشه‌ای با یاران به دنبال عیاشی و مشتی هم در اشرف و لیبرتی زیر موشک و خمپاره باید تکه تکه شوند چون انقلاب مریم قجر خون میخواهد. براستی که شرمتان باد! نه خجالت میدانید چیست و نه شرف دارید نه غیرت و نه بویی ازانسانیت برده‌اید تازه مدعی هستید برای آزادی و رفاه ملت مبارزه میکنید. ای وای برشما از خدا بی خبران باشد تا روزی که دست انتقام گریبانتان را بگیرد و تقاص این همه خیانت هارا بپردازید.

سید امیر موثقی

آلمان کلن

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

اسلحه ۶۷

09.09.2013

مهدی خوشحال، ایران فانوس

لینک به منبع

از آن روزی که بزرگترین کتاب مدرسه تاریخ را زیر بغل گرفته و با پای پیاده راه دوری را به مدرسه می رفتم، همیشه با تاریخ و کتابش مشکل داشتم. به نظرم تاریخ کتابی که به خورد ما می دادند، پر از جعل و دروغ و تحریف و مبالغه و کم و زیاد کردن وقایع بود.

تاریخ فرقی نمی کند چه در گذشته و چه امروز، مانند داستانی است که اگر از اول و تا به آخر، تمام و کامل نوشته و تعریف نشود، یا به گونه ای نیمه کاره نوشته و روایت شود، از آن می توان تعبیرها و تفسیرهای مختلفی ارائه داد و نتایج مختلفی را استنتاج کرد.

یکی از این موارد، کشتار ۶۷ بود که قریب به یک ربع قرن از آن گذشته است. البته مورخان و روشنفکران و سیاسیون مختلفی از این واقعه طی چندین کتاب و صدها مقاله، تعبیرها و تفسیرها و نتایج مختلفی را ارائه داده اند.

کسانی از راه دور و کسانی از راه نزدیک و کسانی بدون منظور و کسانی با قصد و نیت و بهره برداری سیاسی، دست به نگارش و تحلیلهایی در این ارتباط، زده اند. و النهایه کسانی از فاجعه ۶۷ به مثابه سلاحی برنده علیه مخالفین و منتقدین خود استفاده می کنند و خود را صاحب و قیم آن خونها می دانند.

باورش سخت است، باوری که بتواند از خون مردم سلاح بسازد. مردمی که زنده نیستند تا از خون و حیثیت و آرمان شان، دفاع کرده و چند و چون و اصل داستان را بر ملا بکنند. همیشه همین طور بوده است. مردگان بیشتر از زندگان تحریف و مورد سوء استفاده قرار گرفته اند.

کشتار ۶۷، می بایست خون شان تنها به عنوان قربانی و درس تاریخ و مبارزه، یادآوری و نگارش می شد و نه سلاحی در دست این و آن، علیه هر آنکس که مخالف و منتقد باشد، مورد استفاده قرار گیرد و از همه بدتر، خونهایی که برای سیاه سازی و سپیدسازی این و آن، تبلیغات شود.

سال ۱۳۶۷ یکی از سر فصل های مهم تاریخی بود. دو کشور ایران و عراق، پس از ۸ سال جنگ تمام عیار به نتایج زیانبار جنگ رسیده بودند. هر دو طرف، فهمیدند که این جنگ به نفع کشورهای غرب و شرق و به زیان ایران و عراق است. هر دو کشور در منتهای عبرت و ناتوانی، در صدد صلح و سازش بودند. تقریباً جنگ شباهتی به جنگ جهانی داشت، چون که بیش از ۵۰ کشور در آن شرکت غیر مستقیم داشتند و همه سود سرشار برده بودند. در هنگام آتش بس اما در طرف عراق که بخشی از مخالفین ایرانی به نام مجاهدین خلق را به کار می گرفت، روند صلح را به تمسخر گرفت. مجاهدین که تا آن زمان تنها در شکاف جنگ مابین ایران و عراق، جنگ شبه کلاسیک انجام می دادند، دانستند که با صلح مابین ایران و عراق، جنگ آنها نیز به اتمام خواهد رسید. هیچ طرح و نقشه ای برای آتش بس و هیچ نقشه ای برای مبارزه بدون صدام حسین و شرایط غیر جنگی، نداشتند. چنین شد که در اوج توانایی و فرآیند جنگهای چریکی و پارتیزانی و شبه کلاسیک، همه سرمایه شان را وارد جنگی بی برنامه و بدون فرماندهی، کردند.

در جلسه توجیهی و برنامه ریزی قبل از آن عملیات که مسعود رجوی با افسران عراقی داشت، گویا وفیق السامرایی از انجام عملیات ناراضی بود و توجیه اش این بود وقتی ارتش عراق طی ۸ سال جنگ نتوانست، چگونه مجاهدین با ارتش کوچک شان به تهران خواهند رسید. ولی صابرالدوری از صدام حسین خواست تا به این عملیات که به خود زنی شباهت داشت، رضایت دهد. از نگاه صابرالدوری، در این جنگ ز هر طرف شود کشته، به سود صدام حسین است.

عملیات فروغ جاویدان| مرصاد، چند روز پس از توافق آتش بس مابین ایران و عراق، آغاز شد. مجاهدین در این جنگ که با همه سرمایه و توان شرکت کرده بودند، ۱۴۰۰ تن تلفات جنگی و ۹۰۰ تن زخمی متحمل شدند. در طرف مقابل، حکومت ایران که دستش به رهبران مجاهدین نمی رسید، در تلافی این جنگ حدوداً ۳۰۰۰ تن اسیر را به اعدام محکوم کرد. این در حالی بود که در طرف مجاهدین نیز حین عملیات فروغ جاویدان|مرصاد، اسیران ایرانی را به اعدام محکوم می کردند.

عملیات هستی سوز و جنون آسای فروغ جاویدان|مرصاد، که تنها سه روز به طول کشید، دستاوردش به طور خلاصه چنین بود.

۱ـ عدم آزادسازی بییش از ۲۰۰۰ تن اسرای ایرانی در طرف مجاهدین.

۲ـ ۱۴۰۰ کشته و ۹۰۰ تن زخمی در حین جنگ و در طرف مجاهدین.

۳ـ حدوداً ۳۰۰۰ تن اعدام در داخل زندانهای ایران که اکثراً مجاهد بودند.

۴ـ حذف اصلاحات و اصلاح طلبان تا ۱۰ سال آینده در صحنه سیاسی ایران.

۵ـ در طرف ایران نیز تلفات جانی وجود داشت که از آمارش اطلاعی ندارم.

یک سیاستمدار کارش تنها جنگ کردن و تلفات دادن نیست، بلکه مدیریت دوران بعد از جنگ نیز خود سیاست و تدبیر بالایی را می طلبد. چرا رهبری مجاهدین چنین کرد، زمانی که دو دولت با آن همه پشتوانه و اقتدار در نقطه ضعف تن به سازش داده و به دنبالش برای آزادسازی اسرای جنگ تدارک می دیدند، نیروی سوم که تنها زایده جنگ و نان جنگ ایران و عراق را می خورد اما در نقطه قوت به سر می برد، از آن فرصت طلایی و فوق طلایی، سود لازم را نبرد و باعث شد تا حداقل ۴۴۰۰ تن از نیروهایش در زندانهای ایران و جبهه جنگ، قربانی شوند.

مسعود رجوی در آن زمان که دو طرف ایرانی و عراقی، دستهای خود را بالا برده بودند، ضمن این که در مقابل ایران در وضعیت بهتری به سر می برد، همچنین بیش از ۲۰۰۰ تن اسیر از طرف ایران در اختیار داشت که با آزادسازی آنان قادر بود در کنار اخذ امتیازات متنوع، حداقل ۳۰۰۰ اسیری که در آستانه اعدام به سر می بردند، آزاد کند.

ولی هیهات که او با هر آنچه آزادسازی و آزادکردن، مخالف بود.

مسعود رجوی، در تمامی عمرش تنها دو بار مبادرت به آزادسازی اسیر نمود و از هر دو بابت هزینه گزاف پرداخت. یکی در مورد خودش در زندان شاه بود که جان دهها تن را فدای آزادی خودش کرد و دیگری در مورد زنش در زندان فرانسه که باز هم جان دهها تن را در آتش سوزاند، تا اسیری را آزاد کند.

ولی او هیچگاه در مورد آزادی اسراء چه اسیران خودش در زندانها و چه اسیران جمهوری اسلامی که در جنگها اسیر می کرد، کوششی نکرد. سودی در آزادی و آزادسازی و دوران پس از جنگ نداشت. اگر چنین می کرد، آرمان و ایدئولوژی و عملکرد سابقش زیر سئوال می رفت. این چنین شد که مثل همیشه و به جز در مواقع شخصی، فرار به جلو کرد و از کیسه مردم هزینه داد. هزینه ای که هر طور حساب شود، تنها به سود خودش بود. چرا این که او در شرایطی به سر می برد و در نقطه ای ایستاده بود که جمله زندگان را خطری برای موقعیت خود، و شهداء و زندانیان را برای سپیدسازی خود و سیاه سازی دشمن، استفاده می کرد.

اتفاقاً کسانی چون ایرج مصداقی و سعید شاهسوندی و دیگران که از آن فاجعه جان سالم به در بردند، مسعود رجوی سخت با آنان دشمن است. چرا این که زندگان ممکن است بعداً به رازی آشنا شوند که مردگان هرگز نمی توانند. چرا این که زندگان قادرند روزی به حقیقت آشنا شوند و آن را معترف شوند و سخنگوی خود شوند، ولی متاسفانه مردگان قادر به سخن گفتن و انتخاب سخنگویی که مستحق آن باشند، نیستند.

کدام مورخ و نقالی حاضر است در چنین برهه بحرانی دست به قلم ببرد و حقیقت را بنویسد و چهره و اتوریته خود را فدای حقیقتی بکند که آن حقیقت، دشمنانی بغایت قرون وسطایی و بی منطق و افراطی داشته باشد و هر نقد و حقیقتی را با دشنام و تهمت پاسخ دهد.

این نامه نگاریهای زبونانه که مسعود رجوی برای سران حکومت ایران می نویسد و نشان از ضعف اش است و از موضع حفظ جان می نویسد، می بایست در سال ۶۷ و دوران آتش بس نوشته می شد که نشان از اقتدارش بود و در ازای نامه اش، می توانست جان هزاران تن را نجات داده و از فروپاشی هزاران خانواده جلوگیری می شد. ولی هیهات که او همه سرمایه اش تنها و تنها در یک نقطه گره خورده و برای یک منظور به کار رفته و او اعتقادی به آزادی و نجات دیگران ندارد و هنوز هم واژه نجات را نجاست می نامد.

با این وصف و با وجودی که زمان طلاست، هنوز یک راه فرار و خروج وجود دارد. اما آن راه خروج کمافی السابق دخیل بستن به جنگ و گروگانگیری و قایم شدن پشت اسرای باقیمانده نیست، بلکه آزادی بی قید و شرط و بی چون و چرای همه اسرای باقیمانده است.

“پایان”

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نامه خانواده های استان آذربایجان غربی درمحکومیت اقدامات بازدارنده و آزاردهنده مسعود رجوی و سران مجاهدین خلق

 

05.09.2013

نیم نگاه

لینک به منبع

نامه خانواده های استان آذربایجان غربی درمحکومیت اقدامات بازدارنده و آزاردهنده مسعود رجوی و سران مجاهدین خلق

به نام خدای مهربان

رهبری و سران مجاهدین خلق سالهاست که فرزندان ما را درعراق تحت اسارت گرفته اند. آنان از هر گونه تماس و ارتباط با دنیای خارج و حتی اعضای خانواده هایشان منع شده اند که مغایر با مفاد منشورجهانی حقوق بشر است. ما اطمینان داریم سران مجاهدین از اینکه فرزندان ما با دنیای خارج از تشکیلات مخوف رجوی در تماس باشند و از سیر تحولات و رویدادهای مربوط به ایران و جهان آگاهی یابند سخت وحشت دارند. چرا سران مجاهدین اجازه خروج فرزندان ما را از کمپ لیبرتی نمی دهند؟ چرا مسعود رجوی از اینکه ساکنین کمپ لیبرتی تحت نظارت سازمان ملل متحد به کشورهای اروپایی انتقال یابند سخت پریشان و آشفته حال است؟ ما سخنان سخیف و توهین آمیز رجوی در ماه رمضان در رابطه با کسانی که به کمپ های پناهندگی در آلبانی و آلمان منتقل شده و یا قصد خروج از لیبرتی را دارند بشدت محکوم می کنیم.

ما واقف هستیم رجوی به هیچوجه مایل نیست فرزندان ما به دنیای آزاد پا بگذارند و وی به شکلی جنون آمیز خواهان قربانی کردن فرزندان و عزیزان ما درعراق است. شیفتگی جنون آمیز رجوی به قدرت ، سلامت روانی و ذهنی او را از بین برده است. رجوی تشنه خون است او همچنان در دهه ۵۰ و ۶۰ شمسی بسر می برد و سطح تفکر او متناسب با تحولات و رویدادهای زمانه تکامل نیافته است.

از نظر ما رجوی یک بیمار روانی است تا یک رهبر سیاسی. او باید در دادگاه جنایی بین المللی به دلیل پی ریزی مناسبات فرقه گرایانه در تشکیلات تروریستی اش و قربانی کردن بسیاری از اعضای مجاهدین در راه هدفی پوچ و بیهوده محاکمه شود.

ما معتقدیم ، شیفتگی جنون آمیز رجوی به قدرت ، سلامت روانی و ذهنی او را از بین برده است. رجوی تشنه خون است

ما جمعی از خانواده های استان آذربایجانغربی حمایت خود را از اقدامات کمیساریای عالی امور پناهندگان و آقای بان کی مون دبیرکل سازمان ملل متحد و همکاری دلسوزانه کمیته بین المللی صلیب سرخ ، انجمن های بین المللی و نهادهای حقوق بشری در زمینه سازی خروج فرزندان و بستگانمان از عراق و انتقال آنان از کمپ لیبرتی به کشور آلبانی و سایر کشورهای اروپایی اعلام می داریم و سران و رهبری مجاهدین خلق را به دلیل سنگ اندازی و مانع تراشی در انتقال هر چه سریعتر ساکنین کمپ لیبرتی به خارج از عراق که در تناقض با تعهدات شان به سازمان ملل و دولت عراق است را شدیدا محکوم می کنیم.

ما از سران مجاهدین انتظار داریم به منشور جهانی حقوق بشر احترام گذاشته و بیش از این مانع تماس و ملاقات ما با فرزندان و عزیزانمان در کمپ لیبرتی نشوند. ما اصرار داریم تا هر چه زودتر تحت نظارت یونامی و کمیته بین المللی صلیب سرخ با بستگانمان در لیبرتی دیدار و ملاقات کنیم. بیش از سه دهه است که رهبران مجاهدین خلق بر خلاف همه موازین حقوق بشری ، تعهدات انسانی و اخلاقی مانع تماس و ملاقات خانواده ها با افراد مستقر در اشرف و لیبرتی شده اند. این شرایط تلخ و اندوهبار قابل تحمل نیست. سازمان های بین المللی و حقوق بشری میبایست به سران مجاهدین خلق گوشزد کنند که به خواسته و مطالبات مشروع و قانونی خانواده ها احترام بگذارند.

ما اقدامات بازدارنده و آزاردهنده رهبری فرقه مجاهدین را نکوهش می کنیم. رجوی تعدادی از اعضای مجاهدین ساکن اشرف را طی روزهای اخیر قربانی و فدای امیال شوم و کثیفش کرده است بی تردید مسئولیت خون های ریخته شده از نظر ما شخص رجوی است.

ما برای رهایی و نجات فرزندان و عزیزانمان از حصارهای ذهنی و فیزیکی فرقه رجوی لحظه ای درنگ نخواهیم کرد و به تلاش های خود برای انتقال آنان از لیبرتی به خارج از عراق ادامه خواهیم داد.

رونوشت به :

آقای بانکی مون دبیرکل سازمان ملل متحد

آقای احمد شهید نماینده ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد

کمیته بین المللی صلیب سرخ دفتر تهران و ژنو

آقای عبدالکریم لاهیجی رئیس فدراسیون جهانی حقوق بشر

دیده بان حقوق بشر

عفو بین الملل

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

چرا همه نفرات کشته و مفقود اشرف از مسئولین حفاظتی مسعود رجوی هستند؟ + تقسیم دنیا به مجاهدین و وزارت اطلاعات

05.09.2013

نادر نادری

لینک به منبع

ضمن محکوم کردن  جنایت مشترک دولت عراق و رجوی  از خدا می خواهم که انتقام این افراد را از دولت عراق وتمام مسببین ومریم و مسعود رجوی بگیرد .

اما آنچه قابل تعامل است ترکیب افرادی است که در واقع فنا شدن ترکیبی از محافظین  درجه یک مسعود رجوی و مریم رجوی یعنی محافظین نزدیک ولایه اول  این دو نفر که بیانگر دو موضع یا دو سوال است

یکم / وجود محافظین لایه اول و فرمانده گارد حفاظت رجوی محبوبه جمشیدی  که طبق اخبار مجاهدین جزء افراد ناپدید است در جریان اخیر  و  وجود مسولین بالای از آقایان و وجود اعضای بالای شورای رهبری مثل زهره قائمی / خانم کامیاب هم از شورای رهبر بودن و هم ‍گارد نزدیک و درجه و قدیمی ترین نفر حفاظت مسعود رجوی  نشان دهنده وجود مسعود رجوی  و پنهان شدن مسعود رجوی در اشرف است  + تصویری که محل افتادن اجساد کشته ها است محلی است که  در اشرف بصورت مخفی ساخته شد  و برای عادی سازی به اسم پروژه تصفیه آب  در اطراف آن تابلو های تصفیه آب و……. نصب کرده بودن اما تصاویر مر بوط به داخل آن محوطه است که شکی در آن نیست و این افراد برای عدم دسترسی نیروهای عراقی به مسعود رجوی  اقدام به زد خورد کردن  وحساب شده بوده والا چرا این بار همه محافظین و فرمانده گارد  حفاظت رجوی  و مسئولین بالا که هر کدام در مقاطعی جزء گارد حفاظت بودن کضته و مفقود  شدن؟؟؟؟؟؟

دوم اینکه / اگر این نباشد  و کشته شدن این سطح از بالاترین اعضاء تشکیلاتی وفرماندهان و محافظین رجوی ها  یک اقدام حساب شده و مهندسی شده از طرف سازمان است که یا برای از بین بردن مخالفین درون تشکیلاتی بوده یا برای پیش بردن خط خطوط  سازمان برای پش برد اهداف رجوی یک عملیات انتحاری دسته جمعی است و مهندسی شده است /

اما هر جه هست مریم رجوی با دمش گردو می شکند و خوشحال تر از همیشه است

دوباره این نkایت را محکوم می کنم و امیدوارم که خداوند از مسببین این جنایت  انتقام سختی بگیرد

نادر  نادری / فرانسه

-

دنیا تقسیم بر دو دنیا ÷ ۲= مجاهدین / وزارت اطلاعاتی

از مغزهای کودن و اندیشه های فرقه ای بیشتر از این هم نباید انتظارداشت آنهم از نوع فرقه رجویسم

بنده چند وقت پیش در جواب یک کتاب که سر پا سفارشی و دیکته شده از طرف مجاهدین به آقای بلومفیلد سپرده شده بود و به نیت تطهیر کردن و شستشوی رخت چرک های گذشته این گرو که همیشه بعنوان افتخارات و حتی از دروس تشکیلاتی این سازمان به حساب می آمد یک فیلم جنایت گروه هم پیمان و متحد مجاهدین ‍گروه که مرتبا در سیمای آزادی مجاهدین نماینده آنها خبر رسانی و تحلیل سیاسی بصورت آنلاین انجام میده واز مجاهدین کمکهای مالی زیادی دریافت می کنند وحتی یکی از نماینده های آنها برای مراسم های مجاهدین در پاریس تحت اسم اینکه برای حمایت از جنبش در سوریه اقدام به جمع آوری نفر میکند و سوری های مقیم اروپا را برای مراسم مجاهدین جمع می کرد در پاریس در حال پخش بروشور های مجاهدین بود کنجکاو شدم و از او سوال کردم که اهل کجا هستی و گفت سوریه ای هستم و کلی جریان کمکهای بقول خودش سیدة مریم را گفت و با افتخار از جنایت فیلم را به من داد از طریق بلوتوس تلفن و بنده هم به طریقی در یو توب گذاشتم و در وبلا‍گم که در طی دو روز گذشته آنرا برداشتن بگذریم نفر مجاهدین که مقیم لوگزامبورگ است وکارهای مجاهدین را در این شهر محل زندگی من است را دنبال می کند و محل زندگی بنده را می داند چند روز پیش جلوی من را گرفته و به اصطلاح دلسوزانه و همراه با تهدید گفت توی جلسه ای بودم وسازمان مدارکی پیدا کرده که این فیلم ها درست شده وادیت شده توسط دولت ایران است و به تو دادن که آنها را بگذاری یک طوری آنها را سر به نیست کن برایت گران تمام می شود ببینید احمقی این سازمان مترق ؟؟؟؟

همان طور که مشاهده می کنید این فیلم ها در یوتوب لینک شده و تاریخ لینک آنها هم مربوط به چند سال قبل ورود به اروپاه است اما حالا چرا حراسان دست پاچه از این دو سه تا فیلم اگر به همین تازه گیها فیلم جشن به مناسبت۱۱ سپتامبر که از طرف خود شخص مریم رجو,ی برگزار و هدایت می شد و سه روز جشن بخاطر کشته شدن انسانهای بی گناهی که فقط جرم آنها امریکایی بودن خانم رجوی و مسعود خان این همه شیرینی سور سات راه انداختن را به زودی زود حامیان اجاره ای خانم عضدانلو خواهند دید .

حال بنده لینک این فیلم ها را مجددا در اختیار شما مخاطبین عزیز قرار می دهم خودتان قضاوت کنید : و در ضمن با تهدید و…… بنده جا نمی خورم کوتاه نمی آیم همچنان خانم رجوی دیدی که با بیش از ۱۰ قلاده از سگ های هارت که هر کدام از یک کشور روی سر من ریختن هیچ غلطی نکردی و من هم کوتاه نپوشیدم

لینک فیلم های که مجاهدین آنرا به اطلاعات ایران نسبت میدهند

http://youtu.be/M4aLWH-Srmk

http://youtu.be/jx6M0qporwc

لینک فیلم جنایت هم پیمان مریم رجوی در سوریه گروه النصر از یو توبی حذف شده در وبلاگم قابل مشاهده است

نادر نادری.فرانسه

 

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

خطاب به کمیساریای عالی پناهندگان، سازمان ملل، صلیب سرخ و دیگر ارگانهای بشر دوستانه

لینک به منبع

04.09.2013

اولاً، حمله به کمپ اشرف را محکوم میکنیم واز تمامی ارگانهای بین المللی درخواست مداخله وکمک به این اسیران میباشند

دوماً، خطاب به سران سازمان مجاهدین کسی جز مسعود رجوی ومریم ودیگران سران فرقه بانی وعامل این حمله وریختن خون این عزیزان نبوده ونیست واین سران فرقه تروریستی هستند که باید جوابگوی این خونها باشند

لذا از سازمان ملل، صلیب سرخ وکمیساریا عالی پناهندگان میخواهیم که هرچه زودتر سران این فرقه را وادار کرده تا دست از سر این اسیران برداشته وبه دنبال زندگی خود بروند در غیر این صورت این خونها همچنان ادامه خواهد داشت. زیرا، همه اسیران هیچکدام بجز تعدادی انگشت شمار که دست در خون جوانا ن دارند حتی یک نفر هم در آنجا به اختیار خود نمانده است وبه زور در آنجا مانده اند.

زیرا سران فرقه از خروج اسیران ممانعت میکنند. آیا کسی جز سران فرقه عامل این خونها هست؟

چرا رجوی ودیگر سرکردگان این فرقه باید آنها را نگاهدارند تا این گونه خونها ریخته شود اگر رجوی از خواستهای شوم خود که برای به قدرت رسیدن خودش میباشد دست بکشد بدون شک هیچ خونی ریخته نخواهد شد.

راستی بنگرید که فرق بین رجویها واسیران را تعدادی در کشورهای اروپایی در عشق وخوشگذرانی ودیگران باید در اشرف کشته شوند

اگر این فرقه به قول خودش برای خلق قهرمان ایران میجنگد…

اگر به قول خودش همه افسر ارتش ازادیبخش هستند…

اگر فرقی بین اعضا وسران فرقه نیست…

اگر همه یک درد مشترک ویک هدف دارند…

پــــــــــــــــــــــــــــس رجـــــــــــــــــــــوی وسران فرقه کـــــــــــــــــجــــــــــا هسـتــــــنــــد؟

چرا باید اعضای ناراضی کشته شوند ولی سران فرقه در عیش ونوش وبیخیالی به سر ببرند؟

پس در این وسط مسئولیت سازمان ملل چیست؟

مسئولیت کمیساریا عالی پناهندگان چیست؟

صلیب سرخ چرا سکوت کرده؟ چرا کسی به این رجوی وفرقه تروریستش نمی گوید دست از سر این اسیران بردارید؟

چرا همچنان مریم رجوی اصرار دارند که به اشرف برگردند؟ چرا باید شخصیتهای سیاسی که با پول خریده شده اند از این فرقه برای بازگشت به اشرف حمایت کنند وهمه ساکت شوند؟

آری نتیجه این سکوت همین است که میبینید.

لذا از شما ارگانهای بین المللی میخواهیم که هرچه زودتر این فرقه وشخص رجوی را وادار کرده تا دست از خشونت وترور برداشته واسیران را به حال بگذارد تا به دنبال زندگی عادی خود بروند

محمود سپاهی

همایون کهزادی

انجمن یاران ایران – پاریس

رونوشت به:
سازمان ملل
کمیساریای عالی پناهندگان
صلیب سرخ

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 سلطانی در برنامه ارتباط با شما، بی بی سی: رجوی این صد نفر را طعمه قرار داده بود

لینک به منبع

04.09.2013

صحبتهای خانم بتول سلطانی از انجمن زنان ایران در برنامه ارتباط با شما رادیو بی بی سی

بی بی سی: خانم سلطانی شما درباره درگیری روز یکشنه گذشته اول سپتامبر در اردوگاه اشرف چه فکر می‌کنید؟ و مقصر اصلی به نظر شما کیست؟

من بتول سلطانی هستم از آلمان این کشتار انسانی را محکوم می کنم. من بیست سال در تشکیلات رجوی بوده ام و مقصر رجوی است چرا که تصمیم گیرنده همه وقایع این فرقه فقط بر عهده ایشان است، کسی از خودش اراده و اجازه ای ندارد و اهرم همه تصمیم گیریهای رجوی، شخص مریم رجوی و تشکیلات او است که بصورت ۲۴ ساعته کنترل می شود.

بخصوص در این رابطه تصمیم به نگهداشتن ۱۰۰ نفر توسط رجوی در اردوگاه اشرف و تخلیه نکردن کامل با توجه به همه هشدارها از یکطرف از زمان سقوط صدام تا به ماههای گذشته از یکطرف و وضعیت کشور عراق از طرف دیگر یک تصمیم بسیار اشتباه بود روی سایر تصمیم گیریهای رجوی که ایشان حتی حرأت نمی کند که ظاهر بشود و خودش مسئولیت بپذیرد بلکه مسئولیت را بر گردن مریم رجوی در پاریس می اندازد. و یا بر گردن اعضاء و هیچوقت هیچ مسئولیتی راایشان نپذیرفته است.

در کشوری که بعد از سقوط صدام هر روز در معابر عمومی اش و اماکن آن شاهد انفجار و قتل و غارت هستیم چه برسد به این نفرات که دشمنان سرسختی در عراق و ایران دارند.

در یک کلام رجوی آنها را طعمه قرار داده و باز هم ا ز خون آنها در حال حاضر داره سوء استفاده می کنه برای باز هم باقی ماندن در عراق، در حالیکه این تصمیم گیریها ضد بشری و با هیچ معیاری منطبق نیست و برای همه واضح است حتی برای انبوهی از هواداران خودش نظیر ما که او ما را بریده و خائن و مزدور می خواند حتی برای ما هم روشن است که این تصمیم گیریها بازی با جان افراد است و ضد انسانی است و ربطی به تلاش برای آزادی و دمکراسی در ایران ندارد و بلکه آن روی سکه دیکتاتوری است.

رجوی این افراد را در عراق نگهداشته و بر طبل جنگ و مخالفت با دولت عراقی یعنی آقای نوری المالکی می کوبد و هر روز مانع تراشی می کند برای پناهنده شدن این نفرات و اینکارش گروگانگیری است و مرغ غذا و عروسی کردن افرادش برای دولتهای اسرائیل و آمریکا رجوی این افراد را نگهداشته است و زمان می خرد و آرزو می کند تا قدرتهای بزرگ آمریکا یا اسرائیل با استفاده از گزینه نظامی آنها را مسلح کرده و با استفاده از الگوی ارتش آزاد سوری از مرز ایران روانه ایران کند یعنی اقدامی به غایت ضد میهنی و ضد مردمی در یک کلام کشتار و گروگانگیری رجوی در راستای قدرت طلبی

بی بی سی: شما چه راه حلی را پیشنهاد می کنید؟

ما در سایت خودمان سایت زنان هم در آلمان فراخوان داده ایم و گفته ایم:

من از همه مجامع بین المللی می خواهم که افراد باقیمانده در عراق را که گروگان رجوی هستند خارج از کنترل و تسلط تشکیلات در گروههای کوچک به کشورهای مختلف منتقل کنند. چون هیچ کشوری خواهان این نیست که یک قرارگاه متعلق به رجوی در کشورش تأسیس بشود.

من از همه ایرانیان کشورها می خواهم که رجوی را تحریم کنند و از همه کسانی که دانسته یا ندانسته هنوز به هواداری از این تشکیلات مبادرت می کنند متوجه باشند که جریانات پشت پرده چیست. و یک کمپین بین المللی لازم است برای نجات جان باقیمانده حدود ۳۰۰۰ نفر در عراق و همینطور سایر گروگانهای تشکیلات رجوی در پایگاههای آنها در کشورهای مختلف

لینک به سایت بی بی سی

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

بی بی سی: بازرسان سازمان ملل از کمپ اشرف بازدید کردند + گزارش رادیو فردا

لینک به منبع

لینک به متن گزارش خبرگزاری فرانسه (انگلیسی)

بازرسان سازمان ملل از کمپ اشرف بازدید کردند

یک روز پس از کشته شدن ده‌ها تن از ساکنان کمپ اشرف در عراق، گروهی از بازرسان سازمان ملل متحد از این کمپ بازدید کردند. مشخص نشده که نتیجه تحقیقات این گروه چه زمانی منتشر می‌شود.

به گزارش رویترز، الینا نابا، سخنگوی سازمان ملل متحد روز دوشنبه دوم سپتامبر، (۱۱ شهریور) با اعلام این خبر گفت که تحقیق درباره اینکه چه اتفاقی در اردوگاه اشرف افتاده، مسئولیت دولت عراق است.

یکشنبه اول سپتامبر، دهم شهریور کلیک گزارش شد که شماری از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران که در اردوگاه اشرف به سر می‌بردند، کشته شده‌اند.

رویترز گزارش داده که بیانیه سازمان ملل متحد کشته شدن ۴۷ نفر را تایید کرده اما سازمان مجاهدین خلق ایران اعلام کرده که از میان یکصد ساکن اردوگاه اشرف، ۵۲ نفر کشته شده‌اند.

یک مقام عراقی نیز که از اعضای گروهی است که از سوی نخست وزیر عراق برای تحقیق درباره این واقعه تعیین شده به خبرگزاری فرانسه گفته “صبح امروز (دوشنبه) که وارد اردوگاه اشرف شدیم با اجساد ۵۲ نفر رو به رو شدیم.”

این مقام عراقی که نخواسته نامش فاش شود مدعی شده که بازرسان در داخل اردوگاه مقادیر زیادی از مواد منفجره از جمله تی ان تی در داخل خودروها، خانه‌ها و خودروهای سنگین کشف کردند.

یکی از سخنگویان سازمان مجاهدین خلق ایران به خبرگزاری فرانسه گفته است که این “قتل عام” توسط نیروهای عراقی انجام شده و سایر اعضای این گروه در لیبرتی، اردوگاه دیگر مجاهدین خلق ایران در نزدیکی بغداد از امروز، دوشنبه دست به اعتصاب غذا زده‌اند.

به گفته این عضو سازمان مجاهدین خلق ایران ساکنان لیبرتی “تا زمان تامین شدن امنیت ساکنان اردوگاه اشرف و لیبرتی و آزاد شدن گروگان‌ها” و توقف خشونت‌ها به اعتصاب غذای خود ادامه می‌دهند.

پیشتر سازمان مجاهدین خلق ایران در وبسایت خود تصاویری منتشر کرد و مدعی شده بود که نیروهای عراقی عامل حمله بوده اند اما دولت عراق دخالت در این حمله را تکذیب کرد و نوری المالکی، نخست وزیر عراق دستور تحقیق درباره این واقعه را صادر کرده است.

آلیستر برت، معاون خاورمیانه وزارت خارجه بریتانیا از خشونت رخ داده در این واقعه ابراز انزجار کرد و در یک بیانیه که روز دوشنبه منتشر شد، اعلام کرد: “ما این واقعه را به شدت محکوم می‌کنیم.”

بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل متحد ساعاتی پس از انتشار خبر این رخداد ابراز تاسف کرد و دولت عراق را مسئول تامین امنیت اعضای سازمان مجاهدین خلق دانست.

سفارت آمریکا در عراق هم این واقعه را محکوم کرده است.

روز گذشته سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با انتشار کلیک بیانیه‌ای از کشته شدن اعضای سازمان مجاهدین خلق در اردوگاه اشرف، در عراق، ابراز خوشنودی کرده است.

سپاه در بیانیه خود که لحن تندی داشت، شمار افراد کشته شده را ۷۰ تن عنوان کرده و گفته که آنان به دست “فرزندان مجاهدان عراقی” کشته شده‌اند.

بر اساس توافقنامه‌ای میان دولت عراق و مقامات سازمان مجاهدین خلق قرار شده است که اعضای این سازمان به تدریج از اردوگاه اشرف به اردوگاه لیبرتی منتقل شوند و از آنجا مقدمات انتقالشان به دیگر کشورها فراهم شود.

-

رادیو فردا، سوم اوت ۲۰۱۳: …

لینک به منبع

« سازمان‌ملل نباید تنها به اطلاعیه درباره اشرف اکتفا کند»

هانا کاویانی

۵۲ کشته یا ۱۵ کشته… حمله و شلیک خمپاره و درگیری با نیروهای عراقی، یا دعوای داخلی بین نیروهای مجاهدین خلق… اطلاعات منتشر شده از هر دو درباره آنچه که در ساعت‌های آغازین روز یکشنبه ده شهریور در قرارگاه اشرف رخ داده است، همچنان ضدونقیض است.

آنطور که سازمان مجاهدین خلق گفته است، ۵۲ عضو این سازمان در حمله روز یکشنبه کشته شده، و ۷ تن از آن‌ها به گروگان گرفته شده‌اند. حمله‌ای که این سازمان دولت عراق را متهم به انجام آن کرده است.

علیرغم انتقال اکثریت اعضای مجاهد خلق به کمپ لیبرتی یا آزادی همچنان صد تن از اعضای مجاهدین در اشرف مانده بودند. جواد احمدی، از اعضای این سازمان در قرارگاه اشرف دلیل اقامتشان در این قرارگاه را حفاظت و فراهم آوردن زمینه فروش اموال مجاهدین خلق در اشرف و برمبنای تفاهنامه‌ای با دولت عراق عنوان کرده است.

او اما از مشکلات دراین زمینه به رادیو فردا می‌گوید: «دولت عراق اجازه فروش حتی یک قلم از اموال و امکانات اشرف را به صد نفر باقی مانده نداد. قرار بود که با طرف قراردادهایی که پیدا می‌کنیم، ‌ با آن‌ها قرارداد ببندیم، ‌ و آن‌ها را فروش برسانیم. دو طرف قرار داد هم پیدا کردیم، اما دولت عراق مانع از اجرای این قرارداد‌ها و فروش اموال شد.»

این مشکلاتی که این عضو سازمان مجاهدین خلق از آن سخن می‌گوید، ‌ موجب طولانی شدن ِ اقامت آن‌ها در این قرارگاه شده است. اقامتی که جواد احمدی می‌گوید، به صورت شهروند غیر نظامی و بدون حفاظتی جدی می‌شود. در برخی از عکس‌ها و ویدیوهایی که این سازمان از اجساد افرادش پس از رخداد یکشنبه منتشر کرده، بسیاری از آن‌ها جلیقه‌های محافظتی ضد گلوله بر تن دارند. جواد احمدی می‌گوید این جلیقه‌ها پیش‌تر در زمان حضور آمریکایی‌ها در عراق، ‌برای محافظت به آن‌ها داده شده بود.

او دراین‌باره می‌افزاید: «ما شهروندان بی‌سلاحیم که ساکن اشرف هستیم. به دلیل تهدیدات تروریستی‌ای که متوجه ما بود، ‌ این جلیقه‌های شخصی را برای تک تک افراد تهیه کرده بودیم. دولت عراق اجازه نداد که افرادی که به لیبرتی منتقل شدند، ‌این جلیقه‌ها را به همراه ببرند. به همین علت در پی دو بار هجوم موشکی به لیبرتی ما شهید و مجروح بسیار دادیم. اما چون در حمله اخیر از نزدیک و به سر شلیک کردند، افراد را کشته یا تمام کش کرده‌اند.»

اعضای سازمان مجاهدین خلق می‌گویند نیروهای دولتی عراقی مسئول حمله روز یکشنبه هستند اما دولت عراق از زمان انتشار اخبار، ‌عکس‌ها و فیلم‌ها در این زمینه دلایل متعدد و همچنین آمار متناقضی درباره تعداد کشته شدگان منتشر کرده است. از سویی گفتند صداهای انفجار از انفجار بشکه‌های نفت و گاز بوده است یا درگیری داخلی افراد مجاهدین موجب کشته شدن ِ افراد این سازمان شده است. سپاه پاسداران ایران اما روز یکشنبه ۱۰ شهریور در بیانیه‌ای با ابراز خوشحالی از حمله گروهی که آن‌ها را فرزندان «مجاهدان شهید عراقی» نامیده به اردوگاه «اشرف» گفته است که در این حمله حدود ۷۰ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق کشته شده‌اند.

عبدالکریم لاهیجی، رییس فدراسیون بین المللی برای حقوق بشر ارزیابی خود درباره این اطلاعات را اینگونه با رادیوفردا در میان می‌گذارد: «یا عده‌ای از نفوذی‌های جمهوری اسلامی بودند که با اطلاع مقام‌های عراقی به داخل کمپ رفته‌اند و این درگیری را به وجود آورده‌اند و این فاجعه صورت گرفته، ‌ که دلیل این سناریو هم اعلام خوشوقتی و اعلامیه رسمی است که سپاه پاسداران منتشر کرده است. که به هر حال به عنوان ضربه‌ای که به مجاهدین وارد کرده است. یا اینکه خود ماموران عراقی به هر دلیلی شاید درگیری‌ای در آنجا صورت گرفته، و واقعا دست به این کشتار زده‌اند. اینکه بین خود مجاهدین اختلافی صورت بگیرد و این اختلاف منجر به کشته شدن ده‌ها تن بشود – روایت‌های مختلف از تعداد کشته شدگان وجود دارد- و مقام‌های انتظامی عراق هم در محل فقط ناظر باشند، ‌به نظر من روایت معتبری نیست.»

دلیل این رخداد‌ها هر چه و عامل آن هر که باشد دولتهای آمریکا و کانادا و همچنین سازمان ملل متحد را مجبور به واکنش به آن کرده و آن‌ها این رخداد و کشته شدن ِ‌افراد را محکوم کرده‌اند.

ایلیانا نبعا سخنگوی یونامی، ماموریت سازمان ملل متحد در عراق، در اینباره به رادیو فردا می‌گوید: «من از جایگاه سازمان ملل، و مأموریت سازمان ملل در عراق می‌توانم بگویم که ما هر بار این گونه رخداد‌ها چه در اشرف و چه در لیبرتی را با شدید‌ترین لحن محکوم کرده‌ایم. اما تضمین امنیت این دو قرارگاه در دست نیروهای امنیتی عراق است. ما تنها برای تضمین امنیت ساکنان، ‌ می‌توانیم این مسئولیت را به نیروهای عراقی گوشزد کنیم، و در صورت نیاز ساکنان کمپ‌ها به کمک‌های پزشکی، ما باید مطمئن شویم که این افراد به کمک‌های دارویی و پزشکی دسترسی فوری دارند.»

درباره رخداد یکشنبه طرفین خواستار تحقیق همه جانبه شده‌اند. اعضای سازمان مجاهدین می‌گوید در صورت دخالت نکردن سازمان ملل متحد، آن‌ها تضمینی برای ادامه اقامت امن در اشرف ندارند. نخست وزیر عراق، ‌ نوری المالکی هم که بنا بر اعلام سازمان ملل مسئول حفظ امنیت اردوگاه و ساکنان آن است، روز یکشنبه دستور تحقیق در این زمینه را صادر کرده است.

عبدالکریم لاهیجی، رییس فدراسیون بین المللی برای حقوق بشر هم می‌گوید با توجه به تناقض‌های موجود در اطلاعات و کشته شدن افراد، ‌باید تحقیقاتی مستقل در این زمینه صورت بگیرد: «اینجاست که باید به سازمان ملل متحد هم فشار آورد. کشته شدن چهل، پنجاه یا هشتاد نفر، ‌ آن هم کسانی که در یک کشور خارجی هستند و آن کشور هم مطابق اصول حقوق بین المللی ماموریت حفاظت از جان و امنیت آن‌ها را دارد، ‌ مسلم است که سازمان ملل متحد و کمیساریای عالی پناهندگان این سازمان نمی‌تواند تنها به یک اخطار یا اطلاعیه اکتفا کند و باید از طریق مکانیزم‌های سازمان ملل به دولت عراق فشار آورد که تن به انجام این تحقیقات دهد و مسببان این کشتار مشخص شوند.»

سازمان ملل متحد روز دوشنبه گروهی را راهی کمپ اشرف کرد. بنا بر گفته جواد احمدی عضو سازمان مجاهدین خلق به رادیوفردا، آن‌ها از همه اجساد و محل درگیری عکس و مدرک جمع آوری کرده‌اند، ‌اما ایلیانا نبعا از سازمان ملل به رادیوفردا می‌گوید، ‌این اطلاعات به صورت عمومی منتشر نمی‌شود. این رخداد‌ها در عراقی به وقوع می‌پیوندد که همین سازمان ملل متحد روز یکشنبه اعلام کرد در خشونت‌های ماه اوت در آن، دستکم هشتصد نفر کشته شده‌اند.

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

 اطلاعیه های مطبوعاتی اتحادیه اروپا و دولت بریتانیا در رابطه با کشتار ساکنین کمپ اشرف
بیانیه نمایندگی عالی اتحادیه اروپا در امور خارجه، خانم کاترین اشتون، در مورد قتل ساکنین در کمپ اشرف


03.09.2013

لینک به متون انگلیسی


نمایندگی عالی اتحادیه اروپا در سیاست خارجی و امنیت و معاون ریاست این کمیسیون امروز بیانیه زیر را صادر نمود:

“من به شدید ترین شکل ممکن قتل هایی را که دیروز در کمپ اشرف بوقوع پیوست محکوم می کنم. قتل هایی که بنا بر گزارشات به قیمت جان تعداد زیادی از ساکنین کمپ تمام شده است. من به خانواده این قربانیان تسلیت گفته و آرزو بهبودی سریع برای مجروحین خشونت های دیروز را دارم.

شرایطی که این واقعه خشونت آمیز در آن بوقوع پیوسته است باید روشن شود و آنهای که بعنوان مسئولین این خشونت شناسایی شوند باید پاسخگو باشند. من از تصمیم دولت عراق برای شروع تحقیقات استقبال می کنم. همچنین من از مقامات عراق میخواهم تا اطمینان حاصل کنند که ساکنین این کمپ در قبال خشونت های بیشتر حفاظت گردند و مجروحین این وقایع به درمان و دارو دسترسی داشته باشند.

اتحادیه اروپا به راه حلی صلح آمیز در قبال مسئله کمپ اشرف پایبند است و من بصورت کامل از تصمیمات نمایندگی سازمان ملل در عراق (یونامی) در ماموریت بشر دوستانه شان و تصمیم اخیر برای تحقیقات بی طرفانه و شفاف حمایت می کنم. من همچنین از تمامی طرف های ذیربط و بخصوص دولت عراق درخواست می کنم تا در زمینه تحقیقات نمایندگی سازمان ملل متحد (یونامی) کمک کار باشند.

———-

وزیر خارجه بریتانیا خشونت ها در کمپ اشرف در عراق را محکوم می کند.

وزیر خارجه بریتانیا، آقای الیستر برت، از شنیدن خبر خشونت های واقع شده در کمپ اشرف در عراق منزجر شد.

آقای الیستر برت وزیر خارجه گفت:

شنیدن خبر خشونت های واقع شده در کمپ اشرف من را منزجر کرد. خشونت هایی که ما معتقدیم به کشته شدن تعدادی از ساکنین این کمپ منجر گردیده است. ما بشدت این مسئله را محکوم می کنیم و به یاد خانواده های قربانیان این واقعه هستیم.

سفارت ما در بغداد در رابطه ای نزدیک با نمایندگی سازمان ملل در عراق قرار دارد و این نمایندگی برآورد از وضعیت را آغاز کرده است. ما از فعالیت های آن حمایت می کنیم و از دولت عراق درخواست می کنیم تا حد اکثر کمک را به سازمان ملل بکند. دولت عراق همچنین باید هر کاری که برای تضمین حفاظت این ساکنین لازم است را انجام داده و از نجات یافتگان این واقعه مراقبت کند و البته باید تحقیقاتی شفاف و سریع در مورد این قضیه را شروع نماید تا کسانی که مسئول این واقعه بوده اند به دادگاه سپرده شوند.

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

به کشتن دادن افراد در اشرف به بهانه حفظ اموال

03.09.2013

علی جهانی



بر اساس خبرهای رسیده از قول رسانه ها روز یکشنبه یکم سپتامبر؛ با کمال تاسف نیروهای عراقی به کمپ اشرف حمله کرده و تعدادی از ساکنان انجا را کشته و مجروح کرده اند ؛ ما ضمن محکوم کردن هر گونه خشونت بخصوص افرادی که بی دفاع بوده اند از دولت عراق می خواهیم که جلوی تکرار این گونه اعمال خشونت بار را از طرف نیروهای خودش بگیرد و از راههای مسالمت آمیز مسئله خروج مجاهدین از عراق را دنبال نماید . اما سئوال اساسی اینست که رجوی چرا این تعداد از نیروها را در اشرف نگه داشته است ؟و چرا در مقابل درخواست دولت عراق برای تخلیه کامل اشرف نه تنها تا بحال مقاومت کرده است و به اولتیماتوم های دولت عراق توجهی نکرده است بلکه به تحریک نیروهای عراقی برای متوسل شدن به خشونت پرداخته است ؟ البته مجاهدین می گویند برای تعیین تکلیف اموال خودشان در اشرف این تعداد را نگه داشته اند .ولی سئوال من از رجوی اینست که آیا این حفظ اموال مهمتر از جان افراد هست ؟ البته برای رجوی قدرت و حفظ اموال بسیار مهمتر از جان افراد هست وبرای جان افراد هیچ ارزشی قائل نبوده ونیست و او برای حفظ جان خودش و مال و اموالش با دجالیت خاص خودش دکان شهید سازی راه انداخته و همیشه سعی کرده نیروها را به کشتن بدهد . ولی در مورد حفظ اموال اشرف یک بهانه و دروغی بیش نیست ؛ چرا که رجوی در سال شصت و چهار در یک درگیری لفظی با احزاب کردی عراق در منطقه گلاله کردستان پایگاههای خودش را با دست خودش منفجر کرد و آنجا را ترک کرد و هیچ نیرویی برای حفظ اموال کشته نشدند و یا برای خلع سلاح همان سلاحی را که ناموس مجاهد خلق می دانست نه تنها هیچ مقاومتی نکرد بلکه دودستی آنها را تقدیم ارتش امریکا در عراق کرد . پس حالا چی شده است که به بهانه حفظ اموال افراد را در اشرف به کشتن می دهد ؟ آیا اموالی نظیر تخت و کمد های زنگ زده و درب و داغان و چند خود روی تعمیری و چند ساختمان قدیمی که از ارزش مادی بالایی هم برخوردار نیست ارزش اینرا دارد که جان انسانها را سپر بلای آن کنی و به کشتن بدهی ؟
لذاحفظ اموال دروغی بیش نیست و مسئله رجوی اینست که به هر بهانه ای به سبب طینت و ذات خشونت گرایی خودش که از اندیشه فرقه گرایانه و قرون وسطایی اش نشات می گیرد افراد را به کشتن بدهد و فرق نمی کند چطور باشد ؛یک زمان به بهانه عملیات و یک زمان به بهانه حفظ اشرف و حالا هم به بهانه حفظ اموال اشرف اینطوری نیروهای بی دفاع را به کشتن می دهد و حالا بیش از هر زمان دیگری معلوم می شود که چرا در این مدت مریم رجوی تمام تلاش خودش را معطوف کرده بود که نه تنها با کمیساریای عالی پناهندگان برای انتقال نیروها از کمپ لیبرتی به کشورهای ثالث همکاری نمی کرد بلکه با کار شکنی و سنگ اندازی مانع خروج افراد شده و خط بازگشت به اشرف را تبلیغ می کرد و حالا مریم رجوی باید جواب بدهد که چرا می خواست نیروها را به اشرف منتقل کند ؟ و چرا می گفت که امنیت اشرف صد برابر از امنیت لیبرتی بیشتر هست ؟ لابد می خواسته همه را به اشرف منتقل کند تا در یک قتلگاه همه را به کشتن بدهد و اینطوری از شر نیروها خلاص گردد و تا دیگر به کشورهای ثالث منتقل نشوند و بعد دست به نا فرمانی و افشاگری علیه سران فرقه بزنند
در این رابطه چند وقت پیش رجوی در یک پیام صوتی خشم خودش را از نا فرمانی های نیروهای سازمان در لیبرتی و کمپ پناهندگی در کشور آلبانی ابراز داشته و با لحن چاله میدانی گفته بود که هرکس نمی خواهد بماند ٌبرود گورش را گم کند ٌ و بعد هم با دجالیت به نیروها وعده بهشت داده بود که آدم یاد دوران قرون وسطایی می افتد که کلیسا با سوء استفاده از جهالت مردم بهشت را به انها پیش فروش می کرد و حالا رجوی هم با این اندیشه فرقه گرایانه و قرون وسطایی اش به نیروها وعده بهشت داده و بهشت را به انها پیش فروش کرده است
نتیجه اینکه رجوی به سبب اندیشه خشونت طلبی و برای خلاص شدن از دست نا فرمانی نیروها و جلوگیری از خروج انها از عراق و رد گم کردن مخفیگاه خودش و برای فرار از پاسخگویی در قبال انواع و اقسام سئوالاتی نظیر رجوی کجاست؟ و چرا هنوز مخفی هست و بیرون نمی اید؟ و چرا مانع خروج نیروها از عراق شده است؟و هزاران سئوال دیگر که به ذهن نیروها زده است؛ بسیار از این اتفاق و کشتار نیروها استقبال می کند و همواره رجوی برای حفظ جان خودش و فرار از پاسخگویی؛ نیروها را به بهانه های مختلف سپر بلا کرده است وبا قرار دادن آنها در مقابل نیروهای عراقی و تحریک نیروهای عراقی و وادار کردن انهاکه دست به خشونت بزنند ؛ بدینوسیله نیروهای بی دفاع را به کشتن داده است و زالو صفتانه از خون انها ارتزاق کرده و به حیات خار و خفیف و خائنانه اش ادامه داده است و از این به بعد هم می خواهد اینطوری ادامه دهد . اما دیگر دیر شده و زمان بر علیه رجوی است و شرایط عوض شده و دیگر رجوی نه تنها نمی تواند با تمسک به کارها یی نظیر به کشتن دادن نیروها و مظلوم نمایی و یا آویزان شدن به قدرتهای خارجی و سوء استفاده از جنگ در خاورمیانه و حمایت از جنگ افروزی در سوریه به مطامع شیطانی اش برسد؛ بلکه با شتاب بسوی فروپاشی به پیش می رود
در پایان ما یک بار دیگر ضمن محکوم کردن این خشونت آفرینی و کشتار افراد بی دفاع از طرف نیروهای عراقی از دولت عراق خواهان این هستیم که از طریق راههای مسالمت آمیز مسئله خروج نیروهای سازمان از عراق را حل و فصل نماید

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانون ایران قلم کشتار قربانیان فرقه مجاهدین را محکوم میکند

اصرار رهبری فرقه مجاهدین برای ماندن در عراق بخشودنی نیست ، همانطور که عملکرد آنانی که قربانیان این فرقه را به قتل رساندند، بخشودنی نیست

03.09.2013



سحرگاه یکشنبه پادگان اشرف بعد از اولتیماتومهای فراوان مورد یورش نیروهای انتظامی عراق قرارگرفت. ماموران حکومتی که حکم قضایی تخلیه را دراختیارداشتند، دربدو ورود با مقاومت گسترده حدود ۱۰۰ نفر از اعضای مجاهدین که بدستور رجوی هنوز در پادگان اشرف باقی مانده بودند، روبروشدند. در درگیری حاصله تا بحال بیش از ۵۲ نفر از مجاهدین کشته شده اند. از سرنوشت بقیه افراد هنوز اطلاعی در دست نیست.عکس ها و تصاویر منتشره نشان می دهد که تعدادی از آنان با دستهای بسته به رگبار بسته شده اند. دولت عراق هیچگونه مسئولیتی را در این رابطه بعهده نگرفته و مجاهدین هم بر این اعتقادند که سربازان عراقی آنان را مورد حمله قرار داده اند.

کانون ایران قلم این یورش وحشیانه به انسانهای بی دفاعی که قربانی سیاستی ضد انسانی شده اند را به شدت محکوم می کند و از آقای بانی کی مون دبیر کل سازمان ملل متحد میخواهد که بلافاصله تحقیق در مورد حوادث خونین شب گذشته را شروع کرده و و باقیمانده ساکنان اشرف را تحت حفاظت فوری سازمان ملل قرار دهد.
سازمان مجاهدین میخواهد با درخواست های بزرگ از قبیل خروج دستجمعی و انتقال به یک کشور شرایط را برای مراحل اجرائی کار مشکل کند. لذا تقاضا داریم که افراد به صورت تک به تک به کشورهای آزاد جهان منتقل شوند. این کار با همکاری ملل متحد و کمیساریا پناهندگان عملی است.
مجاهدین می بایست بلافاصله تمام امکانات خود را برای خروج ساکنان اشرف و لیبرتی از عراق در بحران فرو رفته بکار بگیرند. ساکنان اشرف و لیبرتی باید بلافاصله به کشور ثالث منتقل شوند. اصرار رهبری فرقه مجاهدین برای ماندن در عراق بخشودنی نیست ، همانطور که عملکرد آنانی که قربانیان این فرقه را به قتل رساندند، بخشودنی نیست.
کانون ایران قلم
آلمان

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پیامهای بیشتر در محکومیت حمله و کشتار در کمپ اشرف

02.09.2013

مسعود جابانی، دوم سپتامبر ۲۰۱۳:

در طی گزارشات رسیده بیش از پنجاه تن از مجاهدین ساکن پادگان اشرف در شب گذشته مورد حمله گروهی مسلح قرار گرفته و بیرحمانه به قتل رسیده اند.

عکس ها و تصاویر منتشره نشان می دهد که تعدادی از آنان با دستهای بسته به رگبار بسته شده اند. دولت عراق هیچگونه مسئولیتی را در این رابطه بعهده نگرفته و مجاهدین هم بر این اعتقادند که سربازان عراقی آنان را مورد حمله قرار داده اند.

امنیت پادگان اشرف از سال ۲۰۰۹ بعهده دولت عراق سپرده شده است و مجاهدین هم در قراردادی که با دولت عراق بسته اند می بایستی تا دسامبر ۲۰۱۱ این محل را بتدریج ترک می کردند.

آنچه که مسلم است دولت عراق بهیچوجه قادر به برقراری امنیت در کشور خویش نمی باشد. در عراق روزانه بر اثر انفجار بمب و عملیات انتحاری ده ها نفر کشته میشوند و این در حالیست که هنوز ناظران بین المللی در سراسر کشور حضور دارند و در مناطقی حکومت نظامی حاکم است.

گروه های مختلف جهادی و القاعده و طرفداران صدام شیعه ها و سنی های افراطی هرکدام در مناطقی حاکمیت دارند و دولت مرکزی را از اجرای قانون کشوری باز می دارند. دخالت کشورهای مختلف در این بازار آشفته هم به وخامت اوضاع می افزاید.

پس از سقوط صدام در سال ۲۰۰۳ توسط نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا ، مجاهدین خلع سلاح شدند و مدتی تحت حفاظت آنها قرار گرفتند. موقعیت مجاهدین در کشوری که توانسته بود پس از مدتها دیکتاتور حاکم (صدام) را از پای درآورد بسیار استثنائی بود. در آن زمان نیروهای تازه به قدرت رسیده همه دست نشاندگان صدام را دستگیر کرده و یا از بین برده بودند تنها مجاهدین که در آن زمان دست راست صدام محسوب می شدند، جان سالم بدر برده بودند و ادعای ارث و میراث هم می کردند.

آقای رجوی در طی تمامی این سالها بعنوان مهمان ناخوانده با نیروهای تازه به قدرت رسیده عراق سرجنگ را آغاز کرد و با بازمانده نیروهای صدام از طریق جمع آوری امضا و پول به مبارزه با دولت نوپا پرداخت. سیاستی که برای هیچ دولت تازه به قدرت رسیده ای قابل قبول نخواهد بود.

آقای رجوی در تمامی این سالها جان فرزندان این آب و خاک را برای مطامع سیاسی و فرقه ای اش به خطر انداخته است. رهبری که یازده سال در اختفا بسر می برد و از خون کشته شدگان بی پناه ارتزاق می کند. رهبری که هرگز به نسخه های پیچیده شده سازمان های حقوق بشری و پناهندگی برای نجان جان نیروهایش اعتنائی نکرده است رهبری که برای از هم نپاشیدن مناسبات فرقه ای اش حاضر است که صدها نفر را جلوی تیغ جلادان بیرحم و سقاوت پیشه قرار دهد.

جلادانی که به آخرین گروه بازمانده در اشرف

هجوم برده بودند قصد داشته اند که تمامی افراد ساکن اشرف را به قتل برسانند که خوشبختانه تعدادی از آنان هنوز زنده هستند و می توانند جزئیات این فاجعه هولناک را تشریح نمایند و قاتلین را به جوامع بین الملل معرفی نمایند.

آقای رجوی نیز می بایست در چنین دادگاهی به محاکمه کشیده شود و دلایل خویش را برای سرپیچی از معاهدات بین المللی و به کشتن دادن صدها مجاهدخلق بیان نماید.

کانون وبلانویسان مستقل ایرانی، دوم سپتامبر ۲۰۱۳
لینک به منبع

کشتار بجای رها شدن خواست کیست؟

در باره کشتار فرماندهان و اعضای بالا و نیز تعدادی از اعضای مسئله دار و مخالف فرقه مجاهدین در قرارگاه اشرف تا این لحظه اخبار ضد و نقیضی به گوش میرسد , حمله نیروهای عراقی , حمله مردم خشمگین , حمله گروههای مسلح داخلی , اختلافات داخلی و درگیری بین نیروها و نیز انفجار منابع سوخت و خشمگین شدن اعضا و حمله به نیروهای ارتش از مواردی است که گفته شده , اما بیشک این کشتار یک هدیه برای مریم و مسعود رجوی است کسانی که ارزش سازمان وفرقه خود را در شهید بیشتر میدانند و در این برهه از زمان که با فروپاشی مواجه هستند نیاز مبرم به مظلوم نمایی جهانی دارند.

اعضایی که میتوانستند در کشور ثالث پناهندگی گرفته وزندگی جدیدی را تجربه کنند به قتلگاه فرستاده شدند اعضایی که برای کشته شدن آماده شده بودندهمگی در عکسها با جلیقه های ضد گلوله و کلاه خود گویی به مصاف دشمن میرفته اند .

ما اعضای کانون وبلاگنویسان ضمن محکوم کردن این جنایت وتسلیت به بازماندگان و خانواده های منتظر تلاش برای نجات باقیماندگان این فرقه در اشرف و لیبرتی را از همه مجامع بین المللی و سازمانهای حقوق بشری و وجدانهای آگاه خواستاریم

همچنین به خانواده مرحوم هادی شمس حائری که عمری در تلاش برای دیدار فرزندانش به سر برد بابت درگذشت امیر شمس حائری فرزند ش تسلیت میگوییم , بالاخره در جهانی فارغ از جنگ و کشتار و در دنیایی بدون محدودیت های فرقه ای وحصار و بند امیر امروز میتواند پدرش را ملاقات کند

انجمن یاران، پاریس، دوم سپتامبر ۲۰۱۳
لینک به منبع

انجمن یاران ایران، فاجعه انسانی اخیر در کمپ اشرف را بشدت محکوم مینماید

آخرین به روز رسانی اسامی قربانیان به شرح زیر است :

زهره قائمی، گیتی گیوه چیان ، میترا باقرزاده، ژیلا طلاع، فاطمه کامیاب، مریم حسینی، مجید شیویاری، عظیم نارویی، رحمان منانی، حسن جباری، سعید اخوان، حسین رسولی، ناصر حبشی، علی اصغر مکانیک، علی محمودی، ابراهیم اسدی، مهدی فتح الله نژاد، علیرضا خوشنویس، محمد رضا صفوی، حمید باطبی، احمد بوستانی، احمد وشاق، قاسم رضوانی، قباد سعید پور، ناصر سرابی، حسین مدنی، اردشیر شریفیان، فریبرز شیخ الاسلام، ذکریا پور محمدی، یاسر حاجیان و حسن غلام پور

انجمن یاران ایران، بدینوسیله این اقدام تاسف بار را که آن را فاجعه انسانی مینامیم، بشدت محکوم می نماییم.

مسوولیت آنچه که در اشرف رخ داد، تنها  و تنها به عهده رجوی میباشد که بهانه فروش باقیمانده اموال، باعث چنین خونریزیهایی میشود.

کسانی که همه از اعضای نفرات حفاظت و امنیت رجوی بوده اند و در اشرف باقی مانده بودند، امروز با دستهای از پشت بسته در اشرف کشته شدند.

چه پاکنی برای پاک کردن این جنایات میتوان پیدا کرد؟

در حالی که رجوی اعضای جدا شده و پناهدگان در آلمان و آلبانی را خائن مینامند، مریم قجر در پی لابیگری برای بدست آوردن جایگاهی در سطح بین المللی است، ولی غافل از اینکه این جنایات، تصویر او را و سازمان مخوف مجاهدین را در سطح بین المللی، منفور و منفور تر میکند.

حمید رضا سلمانی، یاران، دوم سپتامبر ۲۰۱۳
لینک به منبع

تناقض در حرف ها و موضع گیری های سازمان( فرقه رجوی)

سازمان از طرفی خواهان برگشت نیروهای اسیر در چنگ فرقه به پادگان اشرف را دارد از طرف دیگر جنجال تبلیغاتی برپا میکند که اشرف در محاصره کامل نیروهای امنیتی عراق قرار دارد و جلوی ورود هرگونه مواد غذایی و حتی دارو و سوخت را میگیرند. و لیست منتشر میکنند که مدتهای مدید است که هیچ گونه سوخت و خدمات به آنها نرسیده و جلوی ورود این اقلام گرفته شده است و خواهان سهم بیشتری از آب و برق از کشور عراق هستند حتی بیشتر از سهم شهروندان عراقی چرا که چون ارباب سابق شان آنها را تافته جدا بافته میدانست و کماکان این توهم برای رهبری گروه متصور است که می تواند دوران گذشته را برگرداند. زهی خیال باطل.

اگر اشرف فاقد امکانات اولیه برای اسکان میباشد چرا سازمان درخواست بازگشت به این پادگان را دارند آیا غیر از این است که در آنجا خیال رهبری راحت تر است و می تواند هر سازی برای نیروها بزند و نیروها را کماکان اسیر خود نگه دارد و این دیوار گوشتی را برای حفاظت از رهبری سازمان حفظ کنند. از طرف دیگر در اطلاعیه خود سازمان آمده است که

یک سخنگوی هیأت سازمان ملل در عراق با زبان دوگانه به آسوشیتدپرس گفت مقامات ملل متحد در اشرف حضور ندارند و نمی توانند خبرهای قطع آب و برق را تأیید کنند

اما اسمی از این سخنگو برده نمی شود تنها به ذکر خبر پرداخته میشود تا جلوی تحقیق در این رابطه گرفته شود که مبادا دروغی برملا شود. اشرف یا لیبرته هیچ کدام فرقی با هم نمی کنند هر دو مکان برای رهبران سازمان نقش دیوار گوشتی را بازی میکنند تا مبادا به افراد سطح بالای سازمان آسیبی برسد در تمام درگیری هایی که سازمان با نیروهای عراقی بوجود آورد دیدیم که هیچ کدام از نیروهای سطح بالای سازمان آسیبی ندیدند و تنها افراد معترض و فریب خورده بودند که کشته شدند.

حمید رضا سلمانی

انجمن یاران ایران- پاریس

 

 

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مطالب بیشتری مرتبط با حمله و کشتار در کمپ اشرف

02.09.2013

 

 

اسماعیل وفا یغمائی، وبلاگ دریچه زرد، دوم سپتامبر ۲۰۱۳:
لینک به منبع

اطلاعیه

عده ای فکر میکنند من تنها زندگی میکنم، یا با همسرم. ولی تنها زندگی نمیکنم.صبح وقتی دست و رویم را میشویم دوسه تا شهید در کنار دستشوئی مشغول شستن سر و روی خودند،مسواک که میزنم آنها هم هستند.سر میز صبحانه و از پله ها که پائین میروم دم در منتظرند و در خیابان در کنار منند.تا ظهر تا شب، در کافه، در برگشت به خانه اگرشامی باشد، سر میز نشسته اند و تا وقتی میخوابم.

نصف شبها گاهی که بیدار میشوم میبینمشان. در پرتو چراغ خواب، ولی ترسی از آنها ندارم.دوستان منند. دوستان من بودند و خواهند بود. به آنها عادت کرده ام و آنها هم به من.

امروز صبح تعدادشان بیشتر شد. در سلاخ خانه اشرف و قتی به قناره آویختندشان و کشتندشان وقتی باخبر شدم تعداد زیادی از آنها را در خانه خود یافتم .اکثرشان را میشناختم و حالا خانه بیشتر شلوغ است.شهدا انسانهای خوبی هستند، اطلاعیه های سیاسی را باور ندارندو زیرشان را امضا نمی کنند، مارک و تهمت را باور ندارند، شهدا دروغ نمی گویند، به سر ادم لجن نمیریزند،به دنبال قدرت نیستند، شهیدند فقط! به همین دلیل می آیند وبا هزار تا مارک روی پیشانی آدم با آدم زندگی میکنند، با محبت به آدم لبخند میزنند و دلجوئی میکنند ،بگذرم، گویا میخواستم اطلاعیه بدهم.

می خواهم بگویم جنایتی بزرگ انجام شد . رفتند و تعداد زیادی مجاهد را که اکثرشان سی سالی رنج کشیده بودند کشتند.آنها انسانهای ارزشمندی بودند،آنها بسیار رنج برده بودند، مالکی و خامنه ای کیف کردند.بازیگران جهانی ککشان نگزید، سپاه پاسداران اطلاعیه داد.مجاهدین انعکاسات گرفتند.اطلاعیه دادند، گفتند حماسه است و قهرمانی که من نفهمیدم چرا؟حتما آدم نفهمی هستم که نمیفهمم چرا. وقتی میروند یک عده را دست وپایشان را میبندند و در حصار پولادین جبری که دهسال است زمینه های سیاسی ایدئولوژیکش با صدها آکت سیاسی و سخنرانی و توجیهات مختلف مشروع،چیده شده و میکشندشان،چرا قهرمانی است؟، این را نمیفهمم که مهم نیست، عده ای حتما متاثر شدند وبعضی ها گریستند آقا رضا روحانی که یک خروار تهمت خیانت بر سر ودوشش بار شده امروز دو سه بار تلفن زد چون از این کشتار داشت دق میکرد و میخواست دو کلمه بغضش را با یکی بترکاند، من باز هم گیج شدم که چنین آدمی! که این همه گویا توطئه کرده و گویا با رژیم بند و بست کرده!!چرا باید اینقدر بغض کند، قاعدتا چنین آدم خطرناکی باید خوشحال باشد این را هم نفهمیدم ، به همین دلیل مقالاتی را هم که دوستان سابقش علیه او و رفیق توطئه گرش!نوشته اندوخیلی چیزهای دیگر را نفهمیدم ،که علتش بدون شک نفهمی من است و نه کس دیگر ، بگذرم وبرسم به اصل اطلاعیه…

من این سوگ بزرگ را این درد خونریز کشتار را که هرگز نمیتوانم هضمش کنم (آنقدر که از آدم بودن خودم دلم گرفته و دلم میخواست در چنین وضعی جزو جمعیت پرندگان بودم نه انسانها)،به آنها یعنی مجاهدین و به دوستانشان و به خانواده های رفتگان تسلیت میگویم.امیدوارم روزی بانیان و آمران ودست اندر کاران این جنایت توسط مردم ایران به دادگاهی عادلانه برده شده ومجازات شوند .من نه اعتقاد این افراد را دارم و نه پیرو مشی سیاسی شان هستم و نه رهبرانشان رهبران منند اما باور دارم اینها جزو نیروهای مردم بودندو تسلیت به مردم ایران. اینان بی پناه بودند و مظلوم و رنجکشیده از رژیم خمینی و رژیم عراق و بسا کسان دیگر،آینها ادمهای شریفی بودند که در ته خط بندی وجدانشان و گروگان شرفشان بودند و نه چیز دیگر، به هم میهنان خارج کشور میخواهم بعنوان یک عضو از جامعه ایرانیان خارج کشور که داغ ستم ملایان را داریم ودارند بگویم در این شرایط باید از زاویه انسانی و با تمام تضادهای سیاسی ، ازباقیمانده افرادی که در لیبرتی در معرض قتل عامند هر طور میتوانید حمایت کنید. این حمایت اگر مستلزم حمایت از «دو رهبر» و سازمان آنها و شورای آنهاست در این شرایط باید انجام شود تا کشتاری دیگر انجام نشود تا راهی پیدا شود. به دو رهبر نیز تسلیت میگویم ولی این سئوال را همراه با تسلیت میخواهم اگر باور کنند با کمال ادب ودوستانه مطرح کنم. این پنجمین کشتار است میتواند ششمین و هفتمین بشود و کار را تمام کند.

یکی دو ماه قبل تلاش این بود و گفته میشد باید از لیبرتی به اشرف بازگشت چون اشرف امن تر است! چه امنیتی ؟ امروز امنیتش را دیدیم، رفتند و همه را سر بریدند. میخواهم بگویم ارج و قربتان سرجای خود.شرایط مشخص است و نقش کلیدی شما در سازمانتان ولی بسیاری از نظرات شما و پیش بینی هایتان درست در نیامده که بهایش را سه نسل پدران ما ، ما و فرزندان ما پرداخته ایم و داریم میپردازیم، به این مسئله توجه کنید. لطفا توجه کنید.

چه میخواهید بکنید؟ و میدانید که در اینجا، شمائید که مسئول هستید وباید رهبری کنید.خودتان هم اعلام رهبری کرده اید و گویا یکی از اصلی ترین چالشهای این سی ساله در خارج و داخل سازمان مقوله رهبری بوده است.به کجا میخواهید رهبری کنید؟ تا کجا؟مقصد کجاست؟تا هم اکنون از کجا وتا به کجا رهبری کرده اید؟ .

من به روال عموم اعتقاد مذهبی ندارم وبدون نگرانی از فرجام خود،و در گذر از تجربه ای نظری و عملی اعتقاد دارم در سطحی از آگاهی انسان خود رسول خود است و بی نیاز از آنچه عوام و عموم دنبال میکنند، ولی امروزبا این کشتار خونین و شهادت تقریبا تمام ساکنان اشرف، بار دیگر وزن عظیم شهادت دردناک این شهیدان و بی وزنی و بی ارزشی حیات مادی خود را نه با ارزشهای شیعی و اسلامی بل بطور آزاد با این کشتار حس کردم. احساسی فلسفی، احساس اینکه زندگی با تمام وزنش بجز سایه ای گذرا در زمان بی پایان نیست و آنانکه میروند و این چنین میروند علامت سئوالی را خلق میکنند که وزن آن به سنگینی ستارگان مرده و حفره های سیاه کهکشانی است که می توان در چشم به هم زدنی منظومه شمسی را در خود فروکشد،احساس کردم مرگ حفره سیاه ظاهرا هول انگیزی است که از اینسو فرو میکشد تا در آنسو آنان را که شاستگی وجانی و انسانی( نه صرفا سیاسی و انقلابی) دارند به دامان شاید جهانی دیگر همان سعادت بی پایان پرتاب کند. این احساس را در باره این شهیدان داشتم ولی با این همه و در کنار این احساس (و با تاکید بر اینکه در این جهان با تمام زیبائیهای شگفتش اینقدررنج کشیده ام و از بودن و وزن بار هستی شناخت پیدا کرده ام که از جاودانگی و حیات مجدد علیرغم اعتقاد نسبی به آن بیزارم و میخواهم مرگ من نیستی کامل باشد و خداوند لطف فرموده دیگر بار مرا مثل این بار سر خود و بدون اجازه خلق نفرماید و بگذارد نیست باشیم)میخواهم از شما بپرسم:

ایا این مبارزه صرفا یک مبارزه درزمینه ای اینچنین و حیطه فلسفه ای خونین است که با کشتار تام و تمام هم کوشندگان و باز شدن درهای بهشت وسعادت جاودان پایان میابد و همه باید در درون این حفره فرو روند یا قرار است بر زمین خاکی این سرمایه های سنگین انسانی خشتی بر خشت نهند و زمزمه کنند

ای وطن آباد می سازم ترا

اگر اولی است لطفا اعلام کرده و خیال همه را راحت کنید که بدانیم باید با سینه گشاده هر چند ماه کشتاری را در پی کشتاری را پذیرفت وبا پایان تمام نیروی انسانی وجان دادن آخرین نفر بن بست فلسفی را شکست و در معیت رهبر به جنت الماوا پا گذاشت. واگر دومی است پس باید افقی را نشان داد که بتوان بر این افق نشانی از راه و مقصدی درست یافت راه و مقصدی که برای همگان و نه فقط جمعی از کوره ها و بندها عبور کرده بلکه برای همگان قابل قبول باشد، زیرا شما خود را آلترناتیو سیاسی و تنها آلترناتیو سیاسی یک ملت بزرگ هفتاد و چند میلیونی متنوع با اعتقادات سیاسی و فلسفی بسیار متفاوت وحدود چهارده ملیت نیرومند و ریشه دار و نه آلتر ناتیو فلسفی یک گروه یا فرقه میدانید.

امیدوارم بدانید بیان این همه نه به طنز است و نه به دشمنی ، بیان حقیقت است و بتابراین به آن کمی بیندیشید. پیش از این از حدود هفت سال قبل در همین زمینه چندین مقاله مفصل نوشته ام و چندین شعر سروده ام که در دسترس است بنابراین توضیح بیشتر ضروری نیست.

روان فرزندان مردم ایران که به شقاوتبار ترین شیوه کشتار شدند شاد و هستیشان با رستگاری جاودان ناشناس امیخته باد. به آنان میاندیشیم و اندوهشان را بر دل داریم و ننگ و نفرتی همگانی و ملی بر کسانی که خون اینان را به شقاوت ریختند.

اسماعیل وفا یغمائی

ده شهریور۱۳۹۲

.

حنیف حیدرنژاد، پژواک ایران، دوم سپتامبر ۲۰۱۳:
لینک به منبع

به کشتار انسان ها در قرارگاه اشرف پایان دهید، بازی با جان انسان ها را تمام کنید

گزارش های منتشر شده از سوی سازمان مجاهدین خلق ایران که تا عصر روز یکشنبه اول سپتامبر ۲۰۱۳ اعلام شده است، از کشته شدن ۵۲ نفر از اعضاء این سازمان در قرارگاه اشرف در عراق خبر می دهند.

دولت عراق با تمام ارتباطات پیدا و پنهانش که با رژیم جنایتکار حاکم در ایران دارد، سازمان ملل متحد و نمایندگی آن در امور مجاهدین در عراق و دولت ایالات متحده آمریکا، همه باید پاسخ دهند که چه تدابیری در زمینه تأمین و تضمین ایمنی جان مجاهدین مستقر در قرارگاه اشرف در عراق انجام داده بودند؟ چرا و چگونه و به چه دلیل این کشتار انجام شده است؟ مسئول کشته شدن این افراد چه کس و چه کسانی بوده اند؟ کلیه آمرین و عاملین و همه مسئولین و مسببین این کشتار باید به سرعت شناسائی، دستگیر، محاکمه و مجازات شوند.

یک هیئت بی طرف از سازمان های حقوق بشری باید بتواند به سرعت و بدون هیچگونه محدودیت، تمام اقدامات لازم برای حقیقت یابی در مورد این کشتار را به عهده بگیرد. هرگونه مانع تراشی از سوی هر نیروئی بر سر راه تشکیل و کارِ چنین هیئتی، نشان از دست داشتنِ مستقیم یا غیر مستقیم در این کشتار از سوی نیروی مخالفِ چنین هیئتی می باشد.

در حالی که ۱۸ ماه از انتقال افراد قرارگاه اشرف به کمپ لیبرتی می گذرد و به لحاظ سیاسی کاملا مشخص است که این سازمان دیگر جائی در کشور عراق ندارد، چرا، چرا، چرا و به چه دلیل و با کدام استدلال این سازمان جان اعضاء خود در این کشور را در معرض خطر مستقیم کشتار قرار می دهد؟ در ۱۸ ماه گذشته ۱۰۰ نفر از اعضاء این سازمان در قراگاه اشرف مانده بودند تا امور مالی و حفاظت از اموال سازمان مجاهدین در قرارگاه اشرف را حل و فصل نمایند. رهبری سازمان مجاهدین خلق باید پاسخ دهد که چرا “حفاظت از اموال” موجود در قرارگاه اشرف بالاتر از حفاظت از “جان” اعضاء این سازمان قرار دارد؟

همه نیروهای مسئول در تامین جان مجاهدین ساکن در عراق، باید به بازی سیاسی خود و وسیله قرار دادن جان انسان ها بخاطر منافع سیاسیشان بلادرنگ پایان دهند. سازمان ملل متحد باید بطور فعال در این بازی کثیف دخالت کرده وهمه اقدامات لازم برای خارج کردن اعضاء سازمان مجاهدین خلق از عراق را به عهده گرفته و تمام اقدامات لازم را به عهده بگیرد که تا زمان خروج آخرین نفر از افراد این سازمان از عراق، دیگر و به هیچ وجه، کمترین تهدیدِ جانی متوجه آنها نگردد.

کشتار امروز اعضاء غیر مسلح سازمان مجاهدین خلق در قرارگاه اشرف لکه ننگی برای تمام طرف های ذی ربط و مسببین این جنایت بوده و روز شرمساریِ همه آنانی است که در هر موضع و منصب توان آن را داشته اند که جلوی چنین کشتاری را بگیرند، اما کوتاهی کرده اند.

حنیف حیدرنژاد

۰۱٫۰۹٫۲۰۱۳

منبع:پژواک ایران

.

محمد رزاقی، وبلاگ رزاقی، دوم سپتامبر ۲۰۱۳:
لینک به منبع

نهایت که رجوی به آرزویش رسید !

دیروز عده ای از اعضاء فرقه رجوی در اردوگاه بد نام اشرف کشته شدند بنا به خبرهایی که سایت فرقه مافیایی رجوی اعلام کرده ۵۲ عضو این فرقه در درگیری با ارتش عراق کشته شده اند و از طرف دیگر دولت عراق هر گونه درگیری ارتش با اعضاء فرقه رجوی را تکذیب کرده و اعلام کرده کشتار بوسیله یک گروه شکل گرفته که خانواده های انها توسط اعضاء فرقه رجوی در انتفاضیه شعبانیه در سال ۱۹۹۱ در داخل عراق کشته شده اند .

شخصآ با هرگونه کشتار و اعدام هر انسانی مخالف هستم و بهترین راه برای اجرای عدالت دادگاههای ذیصلاح میباشد وتاکید می کنم کشتار این عده از اعضاء فرقه مافیایی رجوی نه تنها هیچ مشکلی را حل نمی کند بلکه باعث خوشحالی رجوی هم می شود چون رجوی رذل زنباره و مریم قجر با دارو دسته جنایتکارش که در کنار رود اور سوراواز پاریس جا خوش کرده نیاز به ننه من غریبم بازی دارد تا در پشت این صحنه بازار گرمی خود ادامه بدهد و خزیدن رجوی در سوراخ موش و فرار خود به پاریس به همراه نزدیک ۲۰۰ عضو فرقه را قبل از شورع جنگ در عراق را لاپوشانی کند .

وقتی اسامی کشته شده های فرقه رجوی را دیدم بین انها کسانی بودند که سالیان سال با روش و استراتزی رجوی مخالف بودند و یک عده هم مسخ شده در ایدئولوژی دست ساز رجوی که در شکنجه اعضا ناراضی دست داشتند و همچنین در توطئه زندانی کردن افراد جدا شده در زندان تیف ساخته مشترک رجوی رذل زنباره و جنایتکاران جنگی پنتاگون در عراق که رجوی مریم قجر دیوانه وار عاشقشان هستند !

واقعیت اینکه رجوی رذل زنباره برای عدم پاسخگویی به شکستهایش همیشه نیاز به خون و خونریزی دارد تا در پشت این خونها خود را مخفی بکند و وانمود کند که در حال مبارزه هست در حالی که بیش از ۱۰ سال معلوم نیست در کدام سوراخ موش پنهان شده .

راستی رجوی رذل زنباره که همیشه عربده می کشید که از سانتی متر به سانتی متر اردوگاه بد نام اشرف دفاع خواهد کرد ؛ اگر کوهها بجنبد اشرف ز جا نجنبد و … الان کجاست تا بیاد از اشرف دفاع کند؟

مریم قجر با پرداخت هزاران دلار به هر نماینده سابق از دور خارج یا جنگ طلبان آمریکایی و بر پا کردن شوهای مختلف با بزک و دوزک روی سن هر بار بوزینه وار ادا اطورا ریئس جمهور باسمه ای را در میاورد وخواهان باز گشت اعضاء از کمپ لیبرتی به اشرف می باشد خود به عراق نمی رود تا در این فیض بزرگ اشرف نشینی سهیم باشد؟!

راستی از جیره خواران و همپالگیهای رجوی باید پرسید شما که در نوشتن فساد نامه بر علیه جدا شده ها و منتقدان فرقه ؛ در حمله به قربانیان فرقه در اروپا و تهدید به قتل مخالفان خود از کافه گراند تا سواحل استرالیا خود را رستم دستان نشان می دهید چرا در عراق حضور ندارید مثل اینکه شما ها هم فقط بعد از خوردن ودکا آبست و یا زدن یک بست تریاک خود را مبارز و مجاهد ؛ شورایی ؛ پسر شجاع حس می کنید؟!

راستی چرا دیگر سران فرقه و همپالگیهای رجوی درشهرهای امن اروپا ویا کنار رود اورسورواز کنگر خورده لنگر انداخته اند و تنها هنرشان در اوردن ادا اطورا بوزینه وار در تلویزیون سیمای اسارت فرقه رجوی و بیل به هوا منتظر هستند در عراق عده ای کشته شوند و اینها بیایند عربده بکشند نمی روند در خط مقدم مبارزه اینها تا کی می خواهند با این دغل بازیها یک عده را به کشتن بدهند تا خود در اروپا با سس مبارزه به زندگی خفیف و خائنانه خود ادامه بدهند ایا مرگ حق برای دیگران؟!

حال با کشته شدن این عده فقط رجوی که یک مدتی از این خونها برای خود دفتر دستک درست می کند و از قبل ان برای خودش نان دانی درست می کند و بیشتر از همه اعضاء اسیر در لیبرتی را به اسارت نگه می دارد تا روزی برسد که یک کشتار دیگری را بوجود بیاورد .

هموطنان ؛ خانواده اعضاء اسیر در چنگال رجوی رذل زنباره ؛ شخصیتهای سیاسی مستقل ؛ ارگانهای بین المللی و حقوق بشری ؛ احزاب و سازمانهای سیاسی ایرانی من بعنوان یک عضو سابق این فرقه و با شناختی که از این فرقه دارم تنها راه نجات اعضاء اسیر خروج هر چه سریعتر اعضاء از عراق می باشد و باید از رهبر این فرقه و مریم قجر خواست دست از سر این اعضاء نگون بخت بردارند و اجازه بدهند انها برای ادامه باقی عمرشان خود تصمیم بگیرند و تا زمانی که رهبر فراری این فرقه رجوی رذل زنباره و مریم قجر و دیگر سران این فرقه مافیایی با سرنوشت این افراد بازی می کنند این کشتار و خونریزیها ادامه دارد و مطمئن هستم تنها کسی که خواهان مرگ اعضاء خود هست رجوی رذل زنباره هست تا از پاسخگویی به شکستهایش فرار کند .

همچنین از دولت عراق تقاضا می کنم که برای پایان دادن به حضور این فرقه مافیایی به هیچ وجه از سلاح و راههای خشونت امیز استفاده نکند و اجازه ندهد گروههای سر خود با کشتن اعضاء فرقه رجوی اب در اسیاب رجوی بریزند و بارها تاکید کرده ام تا زمانی که سران فرقه کنترل این اعضاء نگون بخت را دارند هیچ راه حل مسالمت امیزی متصور نیست و تنها راه برای پایان دادن به این فرقه مافیایی محاکمه سران جنایتکار این فرقه مافیایی است که می تواند جلو خون و خونریزی را بگیرد .

پاریس : محمد رزاقی

.

ع .ریحانی، پژواک ایران، دوم سپتامبر ۲۰۱۳:
لینک به منبع

آقای رجوی ! اموال اشرف چقدر می ارزد؟

آقای رجوی ! در یکی از نشست های انقلاب ایدئولوژیکتان در بحث پاکیزه شدن توسط این انقلاب و دل و جان بە شما سپردن ، آیەای از انجیل را دو بار خواندید و روی آن تاکید کردید

” او چنگال خود را در دست گرفته و خرمن خود را پاک خواهد کرد. گندم را در انبار جمع می کند ولی کاه را در آتش خاموش نشدنی خواهد سوزانید.»

این آیە از متی ، باب ٣ ،آیەء ١٢است . این آیە مربوط بە وعدەای است کە یحیی تعمید دهندە بە مردم می دهد . اشارەء او بە مسیح است و وعدەء آمدن مسیح را می دهد. در آن هنگام این سخن بە شما بر می گشت. منظورتان در اینجا با توجه به حرفهای قبلی و بعدی کە زدید روشن بود . شما می خواستید در موضع نبوی و خدایی، با ابزار انقلاب ایدئولوژیک ، خرمن خودتان را کە ما بودیم پاک کنید ، گندم ها را برای موقعی که نیاز بدانید در انبار ذخیرە کنید وکاهها را هم کە بی ارزش بودند در آتش بسوزانید

آقای رجوی ! در آن لحظاتی کە این کلمات را از زبان شما می شنیدم هرگز تصور نمی کردم کە آن گندم ها را در انبار اشرف و برای حفظ اموال مادی آنجا در آتش “شمر” صفتان و جنایتکاران ،رها کنید .

ای خدای ماده و ای صاحب جانها و نفسها و خونها ! حالا بفرمایید قیمت اموال آنجا چند است؟ ۴٠٠ ملیون خوب است؟! چک و چانەای ندارید بزنید؟

ای خدای مجسم و ای صاحب جانها ! چند نفر دیگر باید توسط آن وحوشان ذبح شوند تا بفرمایید کافی است، اموال را صورت جلسە کنید و پیگیری آن را بە تیم وکلای زبدەء خویش بسپارید و آن جانهای عزیز را از آنجا نجات دهید و تن بی دفاعشان را بیشتر از این به رگبار گلولەء وحوشان نسپارید؟

آقای رجوی ! دل بە دود و دم جنگ و آشوب منطقەای نبندید . این خونهای شریفی کە ریختە می شود یک مسئول دیگر بە غیر از وحوشان ولایت هم دارد که شمایید . اگر صد رژیم هم در سوریه و ایران و عراق بە سر کار بیاید و برود ، پاسخگو هستید. پاسخگوی اینکە چکار می توانستید برای نجات جان آنها بکنید و نکردید

چه سادە

چه به ساده گی گفتند و

ایشان را

چه ساده

چه به ساده گی کشتند

ع . ریحانی

منبع:پژواک ایران

.

سیدامیرموثقی، کانون آوا، دوم سپتامبر ۲۰۱۳:
لینک به منبع

رجوی در آخورش به این کشته ها می بالد!

درروز گذشته از طریق رسانه‌های خبری مطلع شدم که تعداد ۵۲نفر از اعضای فرقه رجوی در عراق در درگیریهایی که با نیرو های عراقی داشته‌اند، کشته شده‌اند.

برایم سؤال بود آیا هنوز هم رجوی از ریخته شدن خون این انسان‌ها لذت میبرد. انسانهایی که دست و پا بسته و روی تخت درمانگاه و روی زمین در خون خود غلطیده اند ورجوی با شور و شعف تمام و در سیمای موسوم به آزادی در شب گذشته با بیشرافتی تمام شروع به پخش این عکسهای کشته شدگان میکرد ومیگفت این‌ها همه مجاهدان خستگی ناپذیری بودند که با خون خودشان آینده را برای من تضمین کردند. آری این است خصلت رجوی که از ارتزاق خون بی گناهان همواره برای خود زمان را خریداری میکند. براستی سؤال اینجاست که خودت کجائی و چرا بیرون نمی آیی و پاسخگو نیستی. چرا با اندک گماشته در همه کشور های امریکایی و ارو پایی برای تبلیغلت تظاهرات راه می‌اندازی و خودت در خلوت خود در سوراخی خزان خزان دست افشان و پای کوبان به حرافی میپردازی. اری همه باید در اشرف کشته شوند و به خارجه نیایند تا به تو تف کنند و لعنت بفرستند. امروز اشرف هم دیگر پاک سازی شد حالا میخواهی چه کار کنی؟ فردا لیبرتی هم پاک سازی می‌شود. آنوقت میخواهی چه کار کنی؟ با مریم و اطرافیانش از فرانسه میخواهی به ایران حمله کنی و حکومت را سرنگون سازی؟ پس خودت کجایی ای ملعون خبیث! ای خیانتکار! ای تیر خلاص زن! امروز کسانی که با تیر خلاص کشته شدند تو بودی که به آن‌ها تیر خلاص زدی نه سربازان عراقی. تو و زنت هستید که از خونریزی استقبال میکنید. شما مسئول این خونهای ریخته شده هستید نه دولت مالکی ونه حکومت ایران. شما هستید که باید پاسخگوباشید به مجامع بین المللی. شما باید در دادگاه جنایت علیه بشریت محاکمه شوید. به امید آن روز

سید امیر موثقی

آلمان کلن

.

بهروز ریحانی،  پژواک ایران، دوم سپتامبر ۲۰۱۳:
لینک به منبع

قتل‌عام مجاهدین خلق، هماهنگی کامل

سپاه پاسداران جمهوری اسلامی در یک اقدام نادر دم خروس جنایت فجیع مالکی- خامنه‌ای در اردوگاه اشرف را آشکار کرد. ابعاد این درنده‌خویی وحشیانه به حدی می‌باشد که رژیم و دولت مالکی به پرت‌وپلاگویی‌های متناقض متوسل شده‌اند. علی موسوی سخنگوی نخست‌وزیر عراق کشتار در اشرف را به «درگیری در بین ساکنان این اردوگاه نسبت داد» و به تبعیت از رئیس خبیث‌اش نوری المالکی مدعی شد که «نیروهای عراقی در کشتن این افراد دخالتی نداشته‌‌اند» اما به فاصله چند ساعت سپاه پاسداران طی یک اطلاعیه رسمی اعلام کرد که «در سالروز مرگ باهنر و رجایی» مجاهدین عراقی انتقام تاریخی خود را از منافقین گرفتند»، سپاه سرکوبگر که با همدستی مزدوران عراقی به این قتل‌عام ضد‌انسانی مبادرت کرده بود، فراموش کرده که سخنگوی مالکی قبل از آن گفته بود «این خبر که نیروهای عراقی مسئول کشته شدن اعضای مجاهدین هستند را تکذیب می‌کنیم». البته رادیو بی بی سی که ید طولایی در سرپوش گذاشتن بر جنایت‌های آخوندها دارد، در یک گزارش خبری به مدد قاتلین آمد و چنین وانمود کرد که شنوندگانش بهتر است به تکذیبیه‌ی سخنگوی مالکی اعتماد کنند!

اما واقعیت چیست؟ سپاه قدس خامنه‌ای در هماهنگی کامل سیاسی، امنیتی و نظامی با نیروهای دولت عراق، این جنایت ضدبشری را تدارک و اجرا کردند. آن‌ها بعد از خمپاره باران اردوگاه اشرف، وارد آن شدند و تک تک ساکنین بی دفاع اشرف را به گلوله بستند. با نگاهی به عکس‌های شهدای این جنایت هولناک معلوم می‌گردد که مهاجمین با کینه‌ای حیوانی گلوله‌های تیر خلاص را در شقیقه‌های مجاهدین شلیک کردند. نوع و شیوه‌ی کشتار و سبعانه بودن این جنایت، تماما حاکی از آن است که فقط و فقط چنین وحشیگری از عهده‌ی نیروها و تحت امر و تابع ایدئولوژیک نظام ولایت فقیه برمی‌آید. زمانی که سپاه پاسداران در یک اطلاعیه رسمی از این کشتار تحت عنوان «انتقال الهی» نام می‌برد، جای کوچکترین شک و تردیدی باقی نمی‌گذارد که این عملیات تهاجمی از پیش توسط نیرو و سپاه قدس رژیم طراحی شده است. اقرار سپاه که کشتار مجاهدین را «مایه تشفی خاطر» دانسته است نشان می‌دهد که این ارگان بعد از طراحی این جنایت در انتظار نتیجه‌ی آن بوده تا بلافاصله اطلاعیه شادباش آنرا صادر کند. باید توجه داشت که زمانبندی این عملیات تروریستی در شرایطی انجام گرفته است که منطقه خاورمیانه و جهان تمامی توجهات خود را معطوف به زمان و چگونه حمله‌ی آمریکا به سوریه کرده است. قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس که کشتار مجاهدین در اشرف تحت‌نظر او انجام گرفته، پیش از آن از طریق دولت مالکی و بطور خاص بوسیله‌ی فالح فیاض مشاور امنیت ملی نخست وزیر عراق به آمریکا پیام داده بود که «سوریه خط قرمز انقلاب اسلامی می‌باشد» یا سرزمین سوریه معراج ما به سوی آسمان است و یقیناً گورستان آمریکایی‌ها»، این تهدیدات تروریستی آشکار، چنانچه در عمل تاکنون به اثبات رسانده، چتر حمایتی از ساکنین اشرف و لیبرتی را کوتاه و کم رنگ کرده و می‌کند، به بیان دیگر همین گردنکشی و تهدیدات باعث شده که دولت‌های غربی چشم‌هایشان را بر جنایات انجام گرفته بر علیه مجاهدین در عراق، ببندند. به همین دلایل در شرایط کنونی حفاظت و حمایت از جان ساکنین لیبرتی و اشرف، یک زمینه‌ی انسانی علیرغم هر اختلاف سیاسی می‌باشد. خانم مریم رجوی رییس جمهور برگزیده‌ی شورای ملی مقاومت، بعد از این جنایت سبعانه طی پیامی گفتند «ایالات متحده و ملل متحد را فرا می‌خوانم که برای جلوگیری از استمرار این قتل‌عام‌ها، تمامی اعضای مجاهدین را به فوریت به آمریکا و اروپا منتقل کنند.» به عقیده‌ی من این یک خواست عاجل می‌باشد، و هر آنکس که خواهان حفظ جان و سلامت این رزمندگان می‌باشد، باید به هر طریق ممکن برای انتقال مجاهدین به مقاصدی که خانم رجوی آنرا درخواست کرده است، تلاش کند. تماس و ارتباط و درخواست از دولت آمریکا و دولت‌های اروپایی می‌تواند از طریق ایمیل، تماس تلفنی و نامه‌نگاری انجام گیرد و این عمل نیک از عهده‌ی هر شخصی بر می‌آید.

بهروز ریحانی ۱۱ شهریور ۱۳۹۲

منبع:پژواک ایران

.

محمد ب، وبلاگ باند رجوی، دوم سپتامبر ۲۰۱۳:
لینک به منبع

کشتار ساکنان اشرف، به هر دلیل و بهانه ای محکوم است

روز گذشته، دهم شهریورماه با یک خبر شوکه کننده مواجه شدم. قتل عام ساکنان اشرف که حدود هشتاد نفر می شدند، توسط نیروهای عراقی!

این خبر وقتی بسیار برایم تأثربرانگیز شد که اسامی کشته شدگان را یکی یکی مرور کردم. کسانی که سالیان سال با آنها زندگی کرده بودم و خاطرات تلخ و شیرینی با تک تک آنها داشتم. راستی در این جریان بایستی چه کسی را تقبیح کرد؟ دولت عراق؟ سازمان مجاهدین؟ سازمان ملل؟ دولت آمریکا؟…

دولت عراق از قبل از شروع ماه رمضان هشدار داده بود که تا آخر این ماه فرصت می دهد که اشرف را تخلیه کنند. دولت عراق هشدار داد که به سازمان ملل خاطرنشان کرده است که برای عملی کردن این خواسته دست به هرکاری خواهد زد.

در آن زمان اعلام خطرهای زیادی از طرف منتقدان سازمان و جدا شدگان صورت گرفت ولی متاسفانه گوش شنوایی نبود. رهبری سازمان، سرسختانه خواستار نه تنها ماندن آن هشتاد نفر در اشرف که بازگرداندن سه هزار نفری که به لیبرتی رفته بودند نیز به اشرف شد.

راستی این قانون کجا تصویب شده و طبق کدام اصولی است که در یک کشور خارجی به مدت یازده سال بنشینید و نه تنها به خواسته های میزبان که خواهان خروج هست توجه نکنید بلکه جا و محل را نیز خودتان مشخص کنید و از طرفی برای صاحبخانه شاخ و شانه هم بکشید؟

بالاخره روز دهم شهریور دولت عراق (البته بصورت غیر رسمی) تهدید خود را عملی کرد. هم دولت عراق به خواسته خود رسید و هم رهبری مجاهدین. دولت عراق به تخلیه اشرف که می خواست رسید و رهبری مجاهدین هم به کشتار تازه و خونهای سرخ تازه ای که لازم داشت تا مظلوم نمایی کرده و بن بست سیاسی و تشکیلاتی خود را بشکند، رسید.

رجوی چنانچه از خون صدها و هزار نفر دیگر هیچگونه اخمی به ابرو نیاوره برای این شصت نفر نیز هرگز ناراحت نخواهد شد و آن را لازمه ادامه مبارزه می داند و می گوید «راه مجاهدین همیشه با خون باز شده است» آنچه برای رجوی مهم است حفظ جان خود می باشد جان صدها انسان دیگر در مقابل او هیچ ارزشی ندارد.

در این میان تنها ضرر کننده و زیان دیده کسانی هستند که در بامداد دهم شهریور جان خود را از دست دادند و فدای سرکشیهای احمقانه و نابخردانه رهبری خود شدند.

قطعا این عمل وحشیانه دولت عراق مردود، محکوم و قبیح است ولی آیا رهبری سازمان که بارها ضرب شصت دولت عراق را چشیده و لمس کرده بود، نمی توانست از این فاجعه جلوگیری کند؟ آیا اموال اشرف در مقابل جان این افراد باارزشتر بود؟

تمامی کسانی که مسائل مجاهدین را دنبال می کنند بخوبی می دانستند و یقین داشتند که فاجعه ای در راه است. قطعا خود رجوی نیز چنین فکر میکرد. همه هشدارها از طرف کسانی که دلشان برای ساکنان بی دفاع می سوخت، داده شد ولی متاسفانه هیچ گوش شنوایی نبود و چنین شد که نباید میشد….

چند پیام دیگر در محکومیت کشتار امروز در کمپ عراق جدید , سابقا اشرف

02.09.2013

کانون آوا، اول سپتامبر ۲۰۱۳
لینک به منبع

رجوی فقط خون می خواهد

بقرار اطلاع خبرگزاریها سحرگاه امروز پادگان اشرف بعد از اولتیماتومهای فراوان مورد یورش نیروهای انتظامی عراق قرارگرفت. ماموران حکومتی که حکم قضایی تخلیه را دراختیارداشتند، دربدو ورود با مقاومت گسترده حدود ۱۰۰ نفر از اعضای مجاهدین که بدستور رجوی هنوز در پادگان اشرف باقی مانده بودند، روبروشدند. در درگیری حاصله تا بحال بیش از ۵۲ نفر از مجاهدین کشته شده اند. از سرنوشت بقیه افراد هنوز اطلاعی در دست نیست.

این حادثه تاسف انگیز در حالی اتفاق افتاد که از ماه های پیش شواهد آن کاملا معلوم بود. در حالی که تعداد بمب گذاری ها در بغداد روبه افزایش گذاشته و امنیت داخلی عراق حتی برای حکومت قابل تامین نبود، رهبری مجاهدین و بالاخص مسعودرجوی با بلاهت تمام بر طبل جنگ و درگیری کوبیده و خواستار انتقال افراد از کمپ لیبرتی به اشرف شده بود. از طرف دیگر حکم تخلیه اشرف از یکسال پیش توسط قوه قضاییه عراق صادر شده و دولت عراق مترصد اعمال حاکمیت قانونی بر بخشی از خاک خود بود. آقای رجوی از قبل در جریان این حمله بوده و مسئول مستقیم این خونریزی می باشد.

کانون آوا تاسف عمیق خودرا از کشته شدن بی حاصل قربانیان فرقه اعلام می دارد و برانتقال سریع افراد مستقر در لیبرتی به خارج از عراق اصرار می ورزد.

رجوی خون می خواست و به ارزویش رسید.

-

تحریریه ایران فانوس، اول سپتامبر ۲۰۱۳
لینک به منبع

کشتار در اردوگاه اشرف محکوم است

سحرگاه امروز اول ماه سپتامبر، نیروهای عراقی به اردوگاه اشرف که بیش از ۸۰ تن مجاهد خلق در آن سکونت داشتند، حمله کرده و در اثر این حمله دهها تن کشته شدند.

از نظر ما حمله به اردوگاه اشرف و کاربرد خشونت به هر دلیلی که صورت گرفته باشد، محکوم است به ویژه در مورد کسانی که قادر به دفاع از خود نبوده اند.

مجاهدین اذعان دارند که قربانیان اخیر در راستای دفاع از اموال اردوگاه اشرف، جان خود را از دست دادند. اما این یک دروغ آشکار است. مجاهدین در گذشته و به دفعات در مقابل اموال شان، جان اعضای خود را ترجیح داده اند. اما این بار داستان به گونه ای دیگر است. آنها در سال ۱۳۶۴ زمانی که در منطقه کردستان عراق به سر می بردند، در اثر درگیری لفظی با گروه طالبانی، همه پایگاههای خود در منطقه گلاله را منفجر کرده و اعضای خود را بدون درگیری و تلفات، به عقب نشینی وادار کردند.

اما این بار گویا منافع رهبری مجاهدین به ویژه مسعود رجوی، چنین ایجاب می کند تا تعدادی را سپر بلای خود کند و یا اقدام به رد گم کردن در ارتباط با مخفیگاه خود کند.

بدین سبب و بدلیل نیازمندی خون و ترجیح دادن اموال به خون اعضاء، رهبران مجاهدین مریم و مسعود رجوی را محکوم می کنیم و اذعان می کنیم که آنان هر چه زمان می گذرد در راستای گره گشایی و استفاده ابزاری از جان اعضاء، کوتاهی نمی کنند.

تحریریه ایران فانوس

-

مهرداد ساغرچی، ایران فانوس، اول سپتامبر ۲۰۱۳
لینک به منبع

جنایت کشتار افراد بی دفاع در اشرف

بار دیگر افراد بی دفاع در کمپ اشرف به خاک و خون کشیده شدند. این جنایت در شرایطی انجام شد که دولت و حاکمیت عراق میدانست که این اقدام اولا غیر قانونی و غیر انسانی است و ثانیا شرایط را برای کسانی که در سازمان هستند برای خروج مشکل خواهد کرد. این اقدام یک جنایت نابخشودنی در مرحله اول برای دولت و حاکمیت عراق است. این شرایط البته که از قبل برای هر کس قابل پیش بینی بوده است. پیشتر از همه برای رهبری مجاهدین که میدانستند حکومت شیعی عراق متحد عملی حکومت شیعی ایران است و اینکه آنها برای منافع خودشان از هیچ حرکتی فروگذار نخواهند. پس باید سوال کرد چرا رهبری مجاهدین حاضر شد دوباره چنین قربانی شدن افراد را نظاره گر باشد. سوال اینجاست این لیست بالا بلند مسئولین تراز اول سازمان دیگر هرگز نه برای سازمان ساخته میشوند و نه اینکه توجیهی برای کشته شدن آنها خواهد بود. الا اینکه بگوییم خودشان خوب میدانستند که سرنوشت افراد در اشرف چه میشود. آیا مگر نمیشد چند ماه قبل همه افراد مستقر در اشرف را به کشور آلبانی منتقل کرد؟

حال ضمن محکوم کردن هرگونه حمله به غیر نظامیان از سازمان ملل و همه ارگانهای حقوق بشری تقاضا داریم که نگذارید این خونریزیها ادامه پیدا کند و در خروج ساکنان کمپ به محل امن و نهایتا انتقال به کشور سوم اقدام فوری کنند.

سازمان مجاهدین میخواهد با درخواست های بزرگ از قبیل خروج دستجمعی و انتقال به یک کشور شرایط را برای مراحل اجرائی کار مشکل کند. لذا تقاضا داریم که افراد به صورت تک به تک به کشورهای آزاد جهان منتقل شوند. این کار با همکاری ملل متحد و کمیساریا پناهندگان عملی است.

از کشورهای اروپایی به خصوص کشور آلمان و صدراعظم آلمان درخواست داریم که برای انتقال افراد و همینطور رسیدگی فوری به مجروحان مداخله کرده و با انتقال بخشی از این افراد از جان این افراد حفاظت کند.

این افراد اساسا به زور توسط قوانین سر سخت فرقه ای در سازمان نگاه داشته شده اند. این افراد از ترس و هراس چیزهایی که فرقه برای آنها ساخته است قدرت تصمیم گیری و شهامت خروج را ندارند و به جز با دخالت حکومتهای غرب و برداشتن چتر تشکیلاتی فرقه از بالای سر افراد میسر نیست.

این تهدید برای سایر ساکنان کماکان وجود دارد و تقاضا داریم که هر چه سریعتر اقدامات خودتان را انجام دهید.

مهرداد ساغرچی

آلمان / اول سپتامبر۲۰۱۳

 

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

فاجعه انسانی کشته شدن نزدیک به ۴۴ تن که اکثرا از فرماندهان نزدیک به رجوی بوده اند را محکوم می کنیم

02.09.2013

زنان ایران

لینک به منبع

تا ساعت ۸ بامداد یکشنبه به وقت محلی، ۱۹تن از کشته شدگان در اشرف، شناسایی شده اند. این نفرات عبارتند از زهره قائمی، همردیف مسئول اول سازمان مجاهدین، گیتی گیوه چیان از اعضای ارشد شورای رهبری سازمان مجاهدین و مسئول حفاظت اطلاعات و امنیت رجوی، میترا باقر زاده از فرماندهان ارشد شورای رهبری، ژیلا طلوع از اعضا و فرماندهان شورای رهبری، فاطمه کامیاب از فرماندهان حفاظت رجوی، مریم حسینی از اعضا و فرماندهان شورای رهبری، مجید شیویاری از نفرات کلیدی امنیت، عبدالعظیم نارویی از مسئولین، حسن جباری، سعید اخوان، رحمان منانی، حسین رسولی از نفرات کلیدی امنیت، علی اصغر مکانیک،ابراهیم اسدی، مهدی فتح الله نژاد از مسئولین، علیرضا خوشنویس از مسئولین و محمد رضا صفوی، شهرام یاسری از مسئولین، سید علی سید احمدی، کورش سعیدی از مسئولین ،حمید باطبی، احمد بوستانی، احمد وشاق از فرماندهان حفاظت رجوی، قاسم رضوانی، قباد سعیدپور، ناصر سرابی، حسین مدنی از مسئولین و مترجم زبان انگلیسی، اردشیر شریفیان، فریبرز شیخ الاسلام، ذکریا پورمحمدی، یاسر حاجیان، حسن غلام پور، ناصر حبشی، محمد علی محمودی، حمید صابری، علی فیض

قاتل کشته شدگان اخیر، سازمان مجاهدین خلق به رهبری رجویها ا ست، آنها هستند که ۱۰ سال است بر طبل جنگ و ماندن در عراق می کوبند و همیشه شعارشان این بوده اشرف پایدار! چو اشرف نباشد تن من مباد!

دولت عراق بیش از یکسال است که به اینها مشخصا در رابطه با اشرف اولتیماتوم داده است که بایستی اشرف را ترک کنند. و از طرف دیگر سازمان یکسره بر عکس فریاد جنگ و حتی برگشت سایر نفرات را نیز می داد.

توجه کنید که ۱۰۰ نفر از کسانی که واقعا انتخاب رهبری بوده اند که اینها باید از بین بروند و همانگونه که در لیست هم مشاهده می شود همه از اعضای نفرات حفاظت و امنیت رجوی بوده اند بنابر ا ین تصمیم گرفته شده که این افراد باید کشته شوند وگرنه کیست که نداند اشرف جای ماندن نیست، آنوقت این سازمان جنایتکار این عده اندک را نگهداشته که اموال بفروشند!

باید به رجویها گفت: شما که اینقدر برایتان مال مهم است نه جان افراد پس چگونه است که مریم قجررجوی ۲۶۰ هزار دلار را به مصر برای هدفی نامعلوم کمک می کند آنوقت جان افرادی که همه سابقه های طولانی و از نفرات حفاظت و امنیت و اطلاعات او هستند را در اشرف برای فروختن اموال اسقاطی نگه می دارد واقعا کجا هستند دادگاههای عادلانه تا از این شیادان و قاتلان انسان حساب بکشند!

افسوس که فریاد رسی برای این نفرات نیست. مجامع بین المللی و افکار عمومی از کسانی که در باطلاق مانده اند می خواهند که خودشان فرار کنند و از طرف دیگر رجویها مدعی می شوند که داوطلبانه در اشرف یا لیبرتی مانده اند، اما ما به شمامی گوئیم آنها نمی توانند قبل از هرچیز بخاطر اینکه مغز و روحشان آزاد نیست و در اسارت این سکت هستند تصمیم بگیرند و همه چیزشان هر لحظه زیر کنترل است.

امیدواریم که کسی به صدای ما جدا شدگان از این سکت گوش بدهد.

افسوس از این سکوت و بی عملی که این تشکیلات باز هم با خرج کردن پولهای حاصل از نفت مردم عراق و خریدن پارلمانترها همچنان در خارج کشور مریم رجوی مشغول اروپا گردی است و رایزنی برای رسمیت بخشیدن به دیکتاتوری رجوی و ماندن درعراق و برگشت به اشرف نه آزادی و پناهندگی واقعی نفرات و باز هم امروز تنها مرگ و جراحت نصیب این افراد می شود.

اعضای انجمن زنان

اول سپتامبر۲۰۱۳

رونوشت به
وزارت خارجه آمریکا
دبیرکل سازمان ملل متحد آقای بان کی مون
صلیب سرخ
دفتر یونامی در بغداد
کمیساریای عالی پناهندگان
پارلمان اروپا

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد