_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

kanoon@iran-ghalam.de

info@iran-ghalam.de

www.iran-ghalam.de

آقای فرخ نگهدار و سازمان مجاهدین خلق ایران 

10.11.2008

محسن کردی

دو سازمان "مجاهدین خلق ایران" و چریکهای فدایی خلق، هردو از با سابقه ترین سازمانهای سیاسی و تروریستی ایرانی هستند که فدائیان امروز دیگر مشی مسلحانه چه در فکر و چه در عمل را کنار نهاده اما سازمان مجاهدین به نظر من بطور تاکتیکی و تنها به این دلیل که انجام ترور در مجموع به ضرر اهداف این سازمان تمام می شود تروریزم را کنار نهاده است. پس از انقلاب (طبق معمول ایرانی جماعت) اتفاق غریبی در صحنه سیاسی گروههای انقلابی بر سر تقسیم سفره انقلاب رخ داد که معمولا در کشورهایی که کار مردم شان حساب و کتاب و منطق دارد چنین اتفاقاتی رخ نمی دهد. سازمان چریکهای فدائی خلق، یک سازمان لائیک و ضد دین (در تئوری) در کنار حکومت اسلامی قرار گرفت و به نظر من بطور تاکتیکی به دفاع از آن پرداخت و بر عکس و با کمال تعجب یک سازمان اسلامی تندرو مانند مجاهدین خلق ایران شد دشمن خونی رژیمی که هم مرام خودش و به عبارتی جای پدرش بود. در تحلیل اعمال هرد دو سازمان، سازمان مجاهدین خلق با هوچی گری ها و ترفندهای تبلیغاتی و ایجاد سر و صدا دلیل همکاری و یا دستکم عدم مخالفت فدائیان خلق با جمهوری اسلامی را حاصل خود فروختگی، بریده گی و بی اخلاقی و و و .. (از این القاب بسیار ردیف کرد) وو. اعضا و رهبران فدائیان خلق دانست. "دلیل" بزرگش هم این بود که میگفت که من که مسلمان دو آتشه هستم رژیم اسلامی را قبول نداشته و با آن مبارزه می کنم تو کمونیست ضد خدا و دین روی چه حسابی با این رژیم گرم گرفته ای؟ سوالی که در آن زمان سازمان فدایی با خجالت به آن پاسخ می گفت و آن اینکه جمهوری اسلامی با همه عیبهایش بخاطر خصلت ضد امپریالیستی اش ارزش دفاع را دارد و خود در کنار حزب توده به دفاع از تمامیت رژیم پرداخت در عین حال که تذکرهایی دوستانه و دلسوزانه نیز برای "نظام" صادر می کرد.
از طرفی سازمان فدائیال خلق از یک سندروم روحی وحشتناکی رنج می برد و نقطه ضعفش بود و آن اینکه، بهرصورت، حتا اگر بطور تاکتیکی حمایت و یا عدم مخالفت با جمهوری اسلامی را تبلیغ می کرد در عین حال باید تاوان حمایت از بی ارزش ترین و انگل ترین قشر جامعه یعنی آخوند دوزاری را هم میداد. چیزی که هظمش برای توده سازمانی و چریک جماعت خیلی سخت بود و مغموم شان می کرد. پیش خود می گفتند که آنهمه بمب گذاری و ترور و انفجار در مقابل شاه و دم و دستگاهش با آن جلال و جبروت و آدمهای با کلاس اش حالا بیاییم نعلینهای این عمامه بسران پیزوری را بلیسیم؟
از طرفی در اوایل انقلاب هنوز چریک بودن (از نظر ما تروریست بودن) ارزش بود. حتا آرزو بود. از دوران شاه همین که چریک بودی، تروریست بودی و بخاطر هدفت، که خلق قهرمان و توده محروم باشد آدم میکشتی و بمب می گذاشتی خودش کلی برایت نزد هم سن و سالان و برخی بزرگترها اعتبار می آورد. حالا سازمان مجاهدین خلق و پیکار و اقلیت این مشی را پی می گرفتند و حسرت این کارها را به دل خیل هواداران فدایی می گذاشتند. اینها به فدایی ها سرکوفت میزدند که بریده اند (میگفتند بریده مزدور) و اینکه جا زده اند و می ترسند بر علیه جمهوری اسلامی دست به اسلحه ببرند برای همین با این دشمن ایدئولوژیک شان کنار آمده اند.
وقتی امروز به کل ماوقع نگاه میکنیم می بینیم که اگرچه موضع هر دو سازمان در آن مقطع هرکدام به جای خود غیر منطقی بود، اما یک تفاوت بزرگ داشت. سازمان فداییان بهرحال طی یک روند منطقی و عقلی به این راهکار رسیده بود که با رژیم در نیافتد اما سازمان مجاهدین خلق تنها بخاطر دریدگی و خصوصیات اخلاقی مسعود رجوی بود که با رژیم در افتاده بود. مسعود رجوی یک آدم لجباز و یک دنده و خودپسند از همان آغاز توقعش از سازمان مجاهدین خلق یا سازمانی که او رهبری اش را بکند چیزی بجز تشکیل یک گروه سکت که همه اش او را تکریم کنند و عقده هایش را ارضاء کنند نبود. اینکه یک زن اگرقرار است به رهبری سازمان مجاهدین خلق برسد باید حتما عیال او باشد ارضاء کننده آرزوهای دوران کودکی اش بود که ایده اش را از داستان آدم گمنامی که بر حسب اتفاق پای دیواری خوابیده بود و کفتری که مردم هوا کرده بودند و روی سر او نشسته بود گرفته بود. همان کبوتری که روی سر هرکس می نشست می شد شاه آن دیار. حالا مردم ایران کبوتری را در انقلاب هوا کرده بودند و روی سر خمینی نشسته بود و پر و پوخ و فضله اش هم به سر مسعود رجوی افتاده بود که عبارت بود از مالک شدن سازمان مجاهدین خلق و نه شاه ایران شدن!
باری، سازمان مجاهدین خلق با چنین رهبری دریده و بی چاک و دهنی بد جوری حال رفقای فدایی را می گرفت و به آنها سرکوفت میزد. رفقای فدایی با رویی سرخ شده از خجلت کنار گذاردن مشی مسلحانه و با حالتی ترحم بر انگیز به دفاع ازخود می پرداختند و اگر میدیدند سر کوچه مجاهد ایستاده راه شان را کج میکردند و از کوچه بغلی رد می شدند که هدف نگاههای تحقیر کننده مجاهدین قرار نگیرند. کم کم و پس از گذر سالها و دهه ها، و فرو ریزی بلوک شرق و از میان رفتن حامیان (عدالت خواه) گروههای تروریستی چپ، و فرا رسیدن تئوری های "پایان تاریخ" و عزیز شدن تفکر سرمایه داری دمکرات، فدائیان جان تازه ای گرفتند و با اعتماد بنفس بیشتری مشی مسلحانه، و بخصوص سازمان مجاهدین خلق را زیر ضرب گرفتند. از آنطرف هم همانگونه که آمد، سازمان مجاهدین نیز بخاطر فشارهای وارده و اینکه دیگر چریک بودن و تروریست بودن و بمب گذاری از مد افتاده بود، خود نیز در موضع ضعف قرار گرفتند. البته این "وقحا" (وقیح ها)، یعنی سازمان مجاهدین هرگز مشی مسلحانه خود را نقد نکرده اند بلکه فعلا می گویند راههای دیگری را بر گزیده اند. حالا قضیه تا حد زیادی برعکس هم شده است. یعنی این فدائیان هستند که سرکوفت مشی مسلحانه و تروریستی سازمان مجاهدین را به رخ شان می کشند که این کارها زشت است. اما مجاهد جماعت دریده تر از آن است که اهل خجالت و این حرفها باشد. (اصلا دیده اید که یک فرد مذهبی تندرو و اهل ترور و مشی مسلحانه از کرده های خود ابراز پشیمانی کرده باشد که سازمان مجاهدین دومی آن باشد؟). لذا میتوان نتیجه گرفت که اگر فدائیان خلق امروز مشی مسلحانه را رد می کنند و در مورد گذشته های خودشان مانند قضیه سیاهکل هم مثل گذشته حماسه سرایی نمی کنند به این دلیل است که ایدئولوژی اسلامی چراغ راه شان نیست. اما مجاهدین عکس این قضیه هستند و لذا انتظار اینکه اینها حتا روی یک کار خودشان نقدی داشته باشند اشتباه است.
حال برای بار چندم آقای فرخ نگهدار باز دارد برای سازمان مجاهدین و عاقبت آن اشک می ریزد و بقول سعدی "لاحول گوید شادی کنان". و این در شرایطی که سازمان مجاهدین اصلا چنین "حمایت هایی" را نمیخواهد و اگر علنا از مواضع آقای نگهدار اعلام "برائت" نمی کند از آن جهت است که به خیال خود نمیخواهد با سر و کله زدن با فرخ نگهدار خود را در سطح او قرار دهد. (کذا).
اما چرا فرخ نگهدار ول نمی کند؟ دلیلش همان اوایل انقلاب و سرکوفتهای آن زمان است که فدائی جماعت از مجاهد دریافت می کرد و مثل خار می بلعید. هر گونه دلسوزی و ابراز نگرانی و ترحم به سازمان مجاهدین خلق مرهمی بر زخمهای کهنه دل فدائیان از داغ آن کرکری خواندهای اوایل انقلاب دوره مجاهدین است. اینجوری فدائیان به خود دلداری میدهند و خود را تراپی میکنند که رد مشی مسلحانه کار درستی بوده و بدین ترتیب عقده های شان از آن سرکوفتها درمان می شود.
حال این بحث ها را بگذاریم کنار. ما چه؟ ما که نه فدایی هستیم و نه مجاهد در مقابل وضعیتی که برای مجاهدین پیش آمده است چه موضعی داشته باشیم؟ قبل از ادامه بحث بگویم که از نظر انسانی و حقوق بشر آنچه که فرخ نگهدار در رابطه با وضع امروز پایگاه اشرف در عراق می گوید کاملا درست و انسانی است و شکی در این نیست. اما حرف من چیز دیگری است.
من می گویم این هم باز یکی ازهمان اخلاقهای افراطی گری ما ایرانی جماعت است. وقتی چریک و کله خر می شویم میرویم که از سیاهکل شروع کنیم و ولیعهد گروگان بگیریم و دکل برق منفجر کنیم و از این جور آرتیست بازی ها. و وقتی هم که مشی مسلحانه را رد می کنیم و به حقوق بشر می پردازیم باز از آنطرف بام می افتیم. برای خاتمی و رفسنجانی خلخالی و خمینی و خامنه ای و لاجوردی همانقدر حق قائل می شویم که برای خودمان! حالا حق قائل میشویم باز قابل فهم است. اما دیگر وکیل مدافع شان که نباید شد! آن اوایل انقلاب که جمهوری اسلامی تروریست به خارج می فرستاد و از اپوزیسیون چپ و راست در قبرس و پاریس و لندن می کشت و جای همبستگی و محکوم کردن جمعی بود، مخالفان سیاسی تبعیدی این ترورها را به هم تبریک می گفتند و یا دستکم لبخند رضایت می زدند. حالا البته آن اخلاق زشت رفته و جمعا از حقوق هم دفاع می کنند. اما این هم مرز هایی دارد. آقا ترور بد است بسیار خوب. تو نکن! و تروریست جماعت را بطور عام محکوم کن. اما مجبور هم نیستی که وقتی آدم می فرستد و حق لاجوردی را پس از دنیایی جنایت کف دستش می گذارد آنچنان به قضیه بپردازی و محکوم کنی که کم مانده است برایش مجلس ختم بگیری! چه لزومی دارد که حتما در برابر ترور این جانور موضع اتخاذ کنی؟ آیا کسی بود که از ترور این جانور دلش خنک نشد بجز خاتمی؟ بله آقا.. من اینقدرها هم "انسان" نیستم. من تا اینجا انسان هستم که بطور کلی ترور را محکوم کنم و خودم هم دست به ترور نزنم و این روش را به کسی هم توصیه نکنم و از مضراتش بسیار بگویم اما نیازی هم نمی بینم که از ترور لاجوردی آدمی زانوی غم به بغل بگیرم که نشان بدهم که خیلی به حقوق بشر تعهد دارم. نه ندارم! اینقدرها انسان نیستم! اینچنین است در مورد مجاهدین خلق. اینها میخواهند که سر به تن بنده و فرخ نگهدار و همه منتقدین مجاهد جماعت نباشد و اصلا از شنیدن این قبیل حمایت ها از دهان امثال ما ترش میکنند. مجاهد اگر نخواهد فرخ نگهدار از او حمایت کند کی را باید ببیند؟ خوب آقا ولشان کنید به حال خودشان. خود فرخ نگهدار می گوید که اینها در اروپا و آمریکا لابی دارند که حرف درستی هم هست. چندین سناتور آمریکایی و لرد فلان انگلیسی از آنها حمایت کرده اند. (راستی این لرد ایوبری هنوز زنده است؟ مجاهدین چپ و راست حمایت های او از خودشان را تبلیغ می کردند. مثل "مناظره دکتر و پیر" دکتر شریعتی که هروقت "پیر" میخواست از یک "متفکر" فاکت بیاورد از میان این همه پیامبر میرفت به سراغ جرجیسی مثل "دکتر گوستاو لوبن". از زبان او بر درستی اسلام حکم می آورد و من در آن سالهای ۱۵-۱۶ سالگی از خودم می پرسیدم که اگر دکتر گوستاو لوبن اینقدر مرید اسلام و مقدسات اسلام است چرا اسمش مثلا غلامعلی لوبن یا محمدعلی لوبن نشده؟ چرا مسیحی مانده؟).
مجاهدین در پارلمان بسیاری کشور ها آدم دارند و پارلمان اروپا هم چند سال پیش از آنها در مقابل جمهوری اسلامی حمایت کرد. آیا سازمان فدایی مقامی حتا به اندازه یک دربان در این پارلمان ها آشنا دارد؟ در مورد فدائیان، عضو پارلمان که طلبشان حتا یک مامور جریمه پارکینگ هم ندارند که به حمایت آنها یک جریمه پارکینگ روی ماشین اعضای سفارت جمهوری اسلامی نصب کند. آقای نگهدار، یکی باید بیاید دستی به سر و گوش خود شما بکشد و از شما حمایت کند. چه اجباری است که هر از گاهی به سازمان مجاهدین بند می کنید؟ خود میدانید که اینها مار تر از این هستند که خود را گرفتار جمهوری اسلامی بکنند و چنین چیزی رخ نخواهد داد. بقیه اش هم به درک اسفل السافلین! به درک که دربدر شدند، به درک که جوانی شان را به پای خودپسندی های یک آدم از خود راضی تباه کردند، به درک که شده اند ملعبه دست یک زوج روانپریش، به درک که آواره شدند! اصلا بگذار زندگی شان تباه شود. مگر زندگی میلیونها ایرانی امروز تباه نیست؟ اینها هم اضافه بر آنها! قطره ای از دریا.
حال اگر میخواهید فکر بحال فرزندان آنها که در دست یک سری از اعضای خفاش این سکت قرار دارند و آنها را مغز شویی می کنند بکنید باز یک چیزی.

 

مطالبی در ارتباط:

ــ گزارش  « اداره حراست از قانون اساسی» استان وست فالن آلمان درباره مجاهدین خلق در سال 2008 ( سایت خبرگاه )

ــ مصاحبه با آقای علی جهانی فرد از اعضای جداشده از مجاهدین (  سایت ایران قلم)

ــ جزييات تازه از عقيم سازي زنان عضو فرقه رجوي براي ارتقاي سازماني ( بتول سلطانی )

ــ مصاحبه  با خانم بتول سلطانی ـ قسمت اول ( بنیاد سحر)

ــ آیا فرانسه ریسک پذیرش مجاهدین خلق را تقبل خواهد کرد؟! ( بهار ایرانی )

ــ فرقه رجوي اقدام به جراحي رحم زنان و عقيم سازي آنها مي‌كند ( فارس )

ــ اقدامات تروریستی - انتحاری کماکان گزینه اول مجاهدین در غرب است ( بهار ایرانی )

ــ اشرف «شهر» مردگان، شهری که در آن عشق ممنوع است ( خبرگاه )

ــ بمناسبت 10 اکتبر روز جهانی مبارزه برای لغو حکم اعدام ( فرزاد فرزین فر )

ــ متن نامه تقدیم شده به سفارت عراق در فرانسه توسط هیئتی از جداشدگان ( وبلاگ حسن زبل )

ــ در پس پرده دروغگویی ها و واژگونه نگاری ها ، مجاهدین خلق، کمپ اشرف، عراق ( ایران اینترلینک )

ــ شش عکس منتشر نشده از مریم رجوی در پادگان اشرف ( وبلاگ حسن زبل )

ــ مجاهدین خود پادگان اشرف را برچینند! ( فرخ نگهدار )

ــ آقای پیرانسر عضو قدیمی و باسابقه مجاهدین خلق از این سازمان میگوید ( وبلاگ حسن زبل )

ــ اردوگاه آتی  فرقه مجاهدین کجاست؟ ( کاوه پور )

ــ دستگیری افراد وابسته به مجاهدین در فرانسه و سوئیس ( رادیو فردا )

ــ از فاجعه سوم مي توان اجتناب کرد‏ ( فرخ نگهدار )

ــ ابراز نگرانی کازاکا به نمایندگی از مریم رجوی از فعالیت اعضای جداشده در پارلمان اروپا ( سایت ایران قلم )

 ــ جلسه پارلمان اروپا حول محور "سازمان مجاهدین خلق/ شورای ملی مقاومت و فعاللیت های آنان"  ( ایران اینترلینک )

ــ آیا سازمان مجاهدین خلق یک فرقه است؟ ( بهرخ محجوب )

ــ سازمان مجاهدین به کنترل قرارگاه اشرف توسط دولت عراق اعتراف کرد ( بتول ملکی )

ــ اندک اندک، جمع مستان می رسند ( بهزاد علیشاهی )

ــ گوشه ای از منابع مالی مجاهدین در عراق - ضمیمه ای بر اسناد استقلال و سرفرازی مجاهدین- 2 ( جواد فیروزمند ـ انجمن آریا )

ــ اطلاعیه  در خصوص شرایط کنونی پادگان اشرف در عراق ( انجمن ایران باستان آینده درخشان )

ــ گزارشی از جلسه پاریس ( سمپوزیم مجاهدین، آغاز ِ پایان) با حضور آقایان حسن پیرانسر، علی جهانی فرد و حمید سیاه منصوری

ــ نشانه شناسی استیصال در پیام تکراری شهریور 86 مسعود رجوی ( سایت مجاهدین )

ــ مجاهدين خلق در صدای آمريکا، نمایشنامه در یک پرده ( سایت گویا )

ــ شهر بی مغزها ( پارس ایران )

ــ دلخوری یک سرباز گمنام ولایت رجوی از خبرنگار صدای آمریکا ( خبرگاه )

ــ از دست دادن پرستیژ توی برنامه تلوزیونی جالب بود ( من راه نشین) !

ــ VOA TV- برنامه میز گردی با شما- بیژن فرهودی - علیرضا جعفر زاده و محمد حسین سبحانی( ویدئو کامل در یو تیوب ـ سایت آریا)

ــ سمپوزیوم " مجاهدین، آغاز پایان" ( انجمن ایران باستان آینده درخشان )

ــ دفاع جعفرزاده از سازمان مجاهدین خلق و نظرات محمد حسین سبحانی در این مورد (  برنامه تلویزیونی صدای آمریکا )

ــ تبریک و تهنیت به اسرای پادگان اشرف ( کانون رهایی )

ــ نامه به آقای جلال طالبانی رئیس جمهورعراق ( الف ـ مینو سپهر )

ــ کنترل اشرف ( ادوارد ترمادو )

ــ مصاحبه  با دکتر خانباباتهرانی در مورد کنترل پادگان موسوم به اشرف توسط ارتش عراق ( رادیو آلمان )

ــ کنترل قرارگاه اشرف در دست دولت عراق ( بنیاد سحر )

ــ آخرین خبرها از پادگان اشرف در عراق ( آرش صامتی پور )

ــ کنترل اردوگاه مجاهدین برای اولین بار در اختیار عراق ( رادیو بی بی سی )

ــ  ارتش عراق کنترل اشرف را در دست گرفت ( رادیو فردا )

ــ نیروهای آمریکایی از امروز عملیات انتقال مسئولیت اشرف به نیروهای عراقی را آغاز می کنند ( ایلاف )

ــ اردوگاه اشرف تحت كنترل نيروهاي عراقي قرار گرفت ( شبكه تلويزيوني الفرات عراق )

ــ قرارگاه اشرف، از درون و از بیرون ( تحریریه بنیاد سحر )

ــ دولت عراق در پی مصوبه ضد تروریستی خود، حامی مجاهدین در استان دیالی را دستگیر کرد ( تحریریه ایران قلم )

ــ دولت عراق پایگاه اشرف را کنترل خواهد کرد ( رادیو بی بی سی )

ــ همزمان با سفر ملک عبدالله به عراق روزنامه العرب الیوم اردن گزارش داد: عراق بزودی مسئولیت کنترل پادگان اشرف را بر عهده می گیرد ( سایت ایران قلم )

ــ  دستور بازداشت شماری از مسؤولان مجاهدین در عراق صادر شد ( تلویزیون الجزیره )

ــ آیا دولت عراق یک گام به سمت کنترل پادگان مجاهدین در عراق برداشته است؟ ( هیئت تحریریه ایران قلم )

ــ دولت عراق ارتباط با مجاهدین خلق را ممنوع کرد ( رادیو بی بی سی )

ــ یک گردان از ارتش عراق پیرامون پادگان مجاهدین در این کشور مستقر شد ( هیئت تحریریه ایران قلم )

ــ نامه  به نخست وزیر عراق ( کانون رهایی )

ــ بن بست در بن بست ( سایت ایران قلم )

ــ آمریکا، عراق و صلیب سرخ گفتگوهای محرمانه برای اخراج مجاهدین از عراق را شروع کردند ( ایندیپندنت )

ــ ملاقات نماینده سازمان مجاهدین خلق و سفیر دولت اسرائیل در ایتالیا ( سایت ایران قلم )

ــ عراق مجاهدین خلق را به فعالیت های ضد دولتی متهم کرد ( رادیو فردا )

 

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد