_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

kanoon-ghalam@hotmail.de

www.iran-ghalam.de

ده پرسش و ده پاسخ در بارۀ مجاهدین خلق(8)

 

02.01.2008

احمد باران- پاریس

ABaaraan@yahoo.fr

 

 لینک به پرسش اول:

لینک به پرسش دوم:

لینک به پرسش سوم:

لینک به پرسش چهارم:

لینک به پرسش پنجم:

لینک به پرسش ششم:

لینک به پرسش هفتم:

 

 

سئوال ۸ :  تعدادی از ایمیل‌های دریافتی نظر شما را در بارۀ نحوۀ تنظیم رابطۀ درست با مجاهدین جویا شده‌اند و بعضی هم عنوان کرده‌اند که مجاهدین هم مثل رژیم اسلامی دارای مدره هائی‌ هستند که می‌شود با آنها به طریقی کنار آمد. شما چه نظری دارید؟

 

اوّل اجازه بدین تکلیف خودم را با رژیم اسلامی حاکم مشخص کنم. بعید می‌دانم کسی ولو باداشتن فقط ذره‌ای انسانیت، شرافت، و یا حتی عِرق میهنی بتواند در این رژیم دوام بیاورد. مسئولین اصلی این حکومت به خصوص آنهائی که بعد از سی خرداد ۱۳۶۰ به نحوی در حاکمیت نقش تصمیم گیرنده داشته‌اند همه شریک در جنایات رژیم هستند و بایستی روزی پاسخگوی اعمال خود باشند. مبنای وجودی این رژیم بر دشمنی با آزادی ست، و جز سرکوب و اختناق کار دیگری نکرده است. ولایت فقیه یعنی نقض حاکمیت ملی، یعنی تعدی و تجاوز به حقوق انسانی همۀ هموطنان. حالا شما به من بگوئید در کجای چنین سیستمی می‌توان به دنبال مدره گشت. اختلاف مدعیان اصلاح طلبی و مدره نمائی در شکل و فرم است نه در محتوا. اینها با سنگسار مخالف نیستند بلکه معتقدند نباید در ملاء عام صورت گیرد و بایستی در یک جای محدود اجرا شود. این حرف مثلاً مدره هاست دیگر! سردستۀ این مثلاً مدره‌ها هم خاتمی بود، نه؟ این همون کسی‌ست که می‌گوید ولایت فقیه ستون و خیمۀ نظام است. باید به اوگفت که ای خاک بر سر تو و خیمۀ نظام تو. آخر کجای این مدره است؟ بنابراین هر کس که به دنبال مدره در این حکومت مىٰ‌گردد آب در هاون می‌کوبد و باید به او گفت که چنین تفکری از هوای تهران هم کثیف تر است. ببینید من یک تست ساده برای هر کس که از درون حکومت مدعی مدره بودن است دارم. این تست یک سئوال بیشتر ندارد. سئوال هم این است که در تابستان سال ۶۷ کجا بوده و چه می کردی، و نظرت در بارۀ قتل عام زندانیان سیاسی در آن زمان چیست؟ اگر هم در آن زمان از این اتفاق خبر نداشتی، حالا که اسنادش رو شده، حالا چه می‌گوئی؟ از این طریق می‌شود محک زد هر کس چقدر مدره است! خلاصه کنم، آنچه در حاکمیت اسلامی یافت می‌نشود همانا مدره و مدرنیسم است. هر چه هست و هر که هست ارتجاع و تخریب در ذات خود دارد.

امّا چون پرسش شما در بارۀ مجاهدین است، اجازه بدین من هم تمرکز پاسخم را همان جا بگذارم. هر کس که معتقد است در بین مجاهدین افراد مدره پیدا می‌شود، نه مجاهدین را شناخته و نه می‌داند که فرقه چیست. تفاوتهای فردی و خصلتی را نمی‌شود منکر شد، ولی درب خانۀ مجاهدین بر پاشنۀ روابط فرقه‌ای می‌چرخد. در چنین تشکیلاتی صحبت از مدره جز تمسخر گوینده را در پی نخواهد داشت. مجاهدین در پی فریب افراد و دول خارجی هستند و خود را مدافع آزادی و دموکراسی جا می‌زنند. آنها در حالی چنین ادعاهائی می‌کنند که در عمل تحمل شنیدن نظرات مخالفینشان را ندارند و باصطلاح آنها را سنگسار سیاسی می‌کنند و گاهاً هم با چاقو و قمه به جانشان می‌افتند. بعد هم ادعا میکنند که مخالفین چنین کرده‌اند. به این می‌گویند عوامفریبی از نوع مجاهدی آن. پاسخ امریکا و اتحادیه اروپا هم به این عوامفریبی کاملاً روشن است. همین دیروز، ۳۱ دسامبر ۲۰۰۷، مجاهدین بار دیگر در لیست سیاه ترور در اروپا ثبت و ابقاء شدند. این یعنی دست رد به سینۀ همۀ دروغگوئی‌ها و عوامفریبیهای مجاهدین.  امریکا و کانادا و استرالیا هم که پیشاپیش تکلیف خودشان را روشن کرده‌اند. خوب این از پاسخ دولتها. پاسخ مردم ایران هم که چیزی بهتر از این نیست.  در عین حال این حق مجاهدین است که برای آنچه خودشان درست می‌دانند کار و فعالیت کنند مادامی که موجب اذیت و آذار دیگران نشوند. ببینید، من اگر چه به از بالا تا پائین مجاهدین ایراد دارم، اگرچه آنها را همزاد عقیدتی خمینی میدانم، اگر چه آنها را طرد و افشاء می‌کنم، در عین حال مخالف حذف فیزیکی آنها هستم. به نظر من برخورد صحیح با مجاهدین باید در چارچوب مبارزۀ افشاگرانۀ سیاسی با آنها باشد. باید بی‌محابا به افکار ارتجاعی و فرقه‌ای آنها تاخت و مشت آنها را برای همه باز کرد، باید نزد مقامات کشورها، نمایندگان پارلمانها  و مسئولین ذیربط ماهیّت دیکتاتوری آنها را روشن کرد تا در چاه تبلیغات دروغین آنها نیفتند، ولی ضمناً بایستی حق دموکراتیک آنها را برای فعالیت غیر خشونت‌گرا محترم شمرد. تنها در چنین حالتی میتوان نگهبان ارزشهای دموکراتیک بود وگرنه باز در یک دور باطل قرار می‌گیریم. فراموش نکنیم که دموکراسی خیابان یک‌طرفه نیست. بگذارید واضحتر بگم، اگر روزی همین مجاهدین دست از آزار مخالفینشان برداشتند، رسماً و علناً و عملاً از خشونت فاصله گرفتند و به قوانین دموکراتیک در عمل پایبند شدند، آنوقت مردم و جامعۀ بین‌الملل هم تحملشان خواهند کرد. کما اینکه اگر رژیم اسلامی به خواست مردم برای آزادی تن دهد و حق حاکمیت ملی را با نفی و الغای ولایت فقیه به رسمیت بشناسد آنوقت شایستۀ احترام خواهد بود. تا آن زمان- به فرض وقوع آن- باید با جدّیّت با آنها (هم رژیم اسلامی و هم مجاهدین خلق) برخورد سیاسی و افشاگرانه کرد. 

ادامه دارد.      

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد