_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

kanoon@iran-ghalam.de

info@iran-ghalam.de

www.iran-ghalam.de

به رسم دوستی

05.05.2009

حامد صرافپور، ایران باستان
http://www.perseetavenir.com/farsi/?p=429

همرهان صدیق خانم عضدانلو که همیشه پا به پای ایشان در خط مقدم رزم و حماسه و در سنگر پایداری فرانسه حضور داشته و دارند گاه و بیگاه به اذن ایشان سر از نوازش تار و تنبور برداشته و نیم نگاهی هم هرچند گذرا به مقالات دوستان پیشین می اندازند که باز هم جای شکرش باقی است:
(البته پر واضح است كه چون آخوندها هرگز نتوانسته و نمي توانند مستقيماً ساحت مقدس هنر و هنرمند را به زبان آلوده خود بيالايند، با به خدمت گرفتن مزدوران اطلاعاتي و استخدام زباله هاي از هضم رابع گذشتة «تيف»، زبان دنائت باز كرده اند و هر ازگاهي، علي گدا آنها را بعد از چريدن در بارگاه ولايت، به سوي اينترنت و يا اينطرف و آنطرف كيش مي دهد. اما از آنجا كه انشاء همه را وزارت بدنام اطلاعات آخوندي ديكته مي كند و ترجيع بندها يكي است، خيلي ساده و آسان و بدون اندكي مكث و تأمل مي توان طرف را شناخت ولو اينكه در هر زر ورقي خود را پيچانده باشد، چون هيچ عطر و ادكلني قادر به دفع بوي مشام آزارشان نيست.)

ای کاش خانم عضدانلو اجازه می داد تا در اشرف نیز یک خط اینترنتی دایر شود تا آن بنده خداهای سن و سال گذشته برای یکبار هم که شده چشمشان به صفحۀ یاهو بیفتد و در ابهام و بی خبری از دنیا نروند! و لااقل در پایان عمر هم که شده مثل من و دیگر دوستانم بتوانند پست الکترونیک و چت و تلفن همراه و رسیورهای ماهواره ای و ام پی 3 و… را (که هر کودک دبستانی با آن آشناست) بشناسند و از نزدیک ببینند! این البته محصول انقلاب شگرف مریم عضدانلوست که از تحصیل کرده ترین ارتش دنیا می تواند بی سوادترین افراد را استخراج کند!

بگذریم، باز هم جای خوشبختی است که مریم خانم اجازه داده اند این دوست و همراه صدیقشان سری به اینترنت بزنند تا پیام بانوی گرامی مرضیه را (و البته نامۀ بنده را) مشاهده نموده و مواضع خود علیه مرا بیان نمایند! این که چرا مریم خانم ایشان را (که البته از هنرمندان عزیز ما هستند) انتخاب نمودند تا ما را با واژه های غنی برآمده از فرهنگ آقای مسعود رجوی بیارایند و لمپنیزم ایشان را یکبار دیگر به هموطنان ما بنمایانند کاملاً مشخص است، آقای کامیار به خاطر سالیان دراز حضور در کارهای هنری بهترین کسی بود که می توانست با خانم مرضیه هم تماس بگیرد!!! و از موضع یک هنرمند! خطابه اش را صادر کند. پس ایشان انتخاب شدند تا لمپنیزم را از زبان یک هنرمند به عرصۀ ظهور رسانده و آلوده شدن هنر به فرهنگ لمپنی در این فرقه را هرچه بیشتر در معرض نمایش بگذارند. ولی به رسم دوستی! ترجیح دادم چند نکته را یادآور شوم و آنگاه قضاوت را برعهدۀ هموطنان خود بگذارم:

1. ایشان فراموش نموده اند «تیف» زندان دیگری بود که آقای رجوی در تبانی با آمریکاییها ایجاد نموده و آنرا جایگزین ابوغریب کرده بودند! و محلی نبود برای خوشگذرانی و کاریابی و زندگی. بعکس، زندان تیف (که یک زندان کاملاً مخفی نگهداشته شده توسط آمریکایی ها و به درخواست و التماس مجاهدین بود)، یکی از پر فشارترین مکانها برای برانیدن اعضای پیشین فرقۀ رجوی به حساب می آمد که در آنجا از روی فشارهای فراوان جسمی و روحی ناچار شوند فکر رفتن به اروپا را از ذهن خود پاک کرده و به ایران روی بیاورند و تحت نظر وزارت اطلاعات رژیم قرار بگیرند تا به لحاظ سیاسی بسوزند و دیگر نتوانند به افشاگری علیه رجوی دست بزنند. یعنی دقیقاً همان ترفندی که رجوی در زمان صدام بکار می برد تا افراد جداشده به ایران مسترد شوند و خود رجوی هم بارها در نشستهایش اینرا تأکید داشت.

الان هم این فرقۀ رجوی است که باید به مردم ایران حساب پس دهد که چرا فرزندانشان را در این سالیان اسیر کرده بود و چرا بعد از سقوط صدام آنان را در زندان تیف محبوس کرده بود و چرا فقط چند تن از اعضای خود را (که با مقداری پول رضایت آنان را جلب کرده بود تا در اروپا سکوت پیشه کنند)، علاوه بر نورچشمی های مریم خانم، به اروپا فرستاد؟ آقای نورالله زاهد که هم اکنون توسط فرقه به اروپا منتقل شده است یکی از رهبران معترض به عملکردهای فرقه (در قرارگاه هفتم اشرف) بود، آقای منصور اسماعیلی یک بریده از فرقه بود که چندین ماه در تیف حضور داشت و از آنجا فرار کرد و به اشرف بازگشت و اطلاعات مربوط به آنجا را به فرقه داد و برای این خوش خدمتی به اروپا منتقل شد!!! اینها چیزی نیست که قابل فراموش کردن باشد.

2. این دوست گرامی که سالها است در درون فرقه بسر می برد و بدون اجازۀ سرانش جرأت رفتن به داخل اینترنت را ندارد و هیچ مقاله ای و یا نامه ای هم نمی تواند خود به خودی بنویسد، تصور می کند دیگران هم در خارج از فرقه باید برای ورود به اینترنت و یا مقاله نویسی از کسی اجازه ای گرفته باشند!!! براستی که مریم خانم چه گوهران بی بدیلی پرورش داده است که حتا به این حد اشراف ندارند هر کودکی در ایران (چه رسد در خارج) براحتی می تواند به اینترنت دسترسی داشته باشد و نقطه نظرات خودش را در تالارهای مختلف و وبلاگهای مختلف بنویسد…. آنوقت این هنرمند از دنیا بی خبر مانده، مقالاتی که حرفهای ناگفتۀ خود ما در تمامی سالیان حضور در اشرف است که اجازۀ طرح آنرا نداشتیم، دیکته شدۀ دیگران می پندارد!! افسوس از این همه بی اطلاعی و نادانی که ناشی از فرقه گرایی است!

3. سخنگوی هنرمند خانم مریم عضدانلو سخن زیبایی را نیز هم شأن خانم رئیس جمهورشان به من نسبت داده است که بدون کم و کاست آنرا برای اطلاع هم میهنان می آورم تا فرهنگ پیشرفتۀ مریم خانم بهتر شناسانده شود:

(مي گويند: «خر و قاطر را كه يكجا مي بندند اگر «هم بو» نشوند، «هم خو» مي شوند. با خودم گفتم تو هركه هستي باش، اما وقتي تو را با آخوندها مدتي در يكجا مي بندند ديگر از خويت هويداست، اگرچه بويت پيدا نباشد)

البته ایشان باز هم فراموش کرده در این کلام زیبا مشخص کند آنکس که تمام عمرش را در کنار مریم خانم و مسعود خان گذرانده، تبدیل به «خر» شده بوده است و یا «قاطر»! که اینک با آن یکی هم خو شده است؟ چون تا آنجا که به فرقۀ شما برمی گردد در همان اشرف هم به من این لقب را عنایت کرده بودند! بله تعجب ندارد، خانم رقیۀ عباسی برای تحقیر اینجانب که جرأت نموده ایشان را از عالم تقدس پایین بکشم و مورد انتقاد قرار بدهم، از نیروهای تحت مسئولیت خود می خواست تا مرا «یابو» صدا بزنند! این البته کاملاً درست بود چون مدتهای طولانی همنشینی با ایشان و رهبر عقیدتی شان مرا از انسانیت خارج و هم شأن خودشان کرده بود! بیچاره عناصر درمانده و هنرمند نمایی که هنوز نمی دانند توهین به دیگران به خاطر افشاگری علیه رهبران فراری و مخفی شده شان، تنها و تنها موجب بهم خوردن گنداب درونی مناسباتشان می شود که هیچ در این شرایط به نفعشان نیست. وقتی فردی با یک عمر همنشینی با برادر مسعود! و قرار گرفتن زیر چتر انقلاب خواهر مریم! در مبارزه علیه رژیم حاکم بر ایران به درجۀ «یابو»یی مفتخر می شود، البته که در ادامه باید «خر و قاطر» هم نام بگیرد تا رده بندی های خانم مریم عضدانلو تکمیل شود!

4. این هنرمند گرامی که در طول حضور مقطع خود در اشرف و بدیع زادگان به کار موزیک می پرداخت و آنگاه همسفر با مریم خانم در اروپا بسر می برد تا امثال خانم مرضیه و دیگر هنرمندان بنام را به کام خانم عضدانلو بیندازد و هرگز در شرایط دشوار نظامی و فشارهای آنچنانی نشستهای تحقیر کنندۀ فرقه قرار نگرفته بود تا درک کند ساکنان قرارگاههای اشرف دراین سالیان دراز چه بر سرشان آمده و چگونه در زیر بمبارانها تنها می ماندند و رهبرانشان در امنیت و آسایش بودند و وقتی علفهای بیابان را می خوردند رهبرانشان چه خوراکهای مخصوصی میل می فرمودند و در نشستهای مختلف دیگ و طعمه و بند ف و غیره توهینهای مستمر مسئولین فرقه نثارشان می شد، خود را هم در کنار ساکنان اسیر اشرف در یک پیمانه قرار میدهد و می گوید:

(اما در مقابل، ما اشرفي ها، با سري افراشته و سينه يي ستبر، دست در دست خلق محبوبمان و اعضا و هوادران و پشتيابانان غيور اين مقاومت همچنان پايدار تا تحقق سرنگوني اين رژيم منحوس لحظه اي آرام و قرار نداريم و البته كه اين وظيفه و مسؤليت ما اشرفي هاست كه به پاس اينهمه مهر و عاطفه مردمي كه نثارمان مي كنند، هر روز خود را از هر ناخالصي پاك كنيم تا پاسخگوي مسؤليتهايمان باشيم و از جمله همواره نيز خوشحاليم و افتخار مي كنيم كه توانستيم اشرف و حومه اش را از جرثومه اي بنام «تيف» كه چراگاه وزارت اطلاعات بود پاك كنيم. اين يكي از برگهاي زرين 6 سال پايداري اشرف است.)

انگار نه انگار که اسیران اشرف حسرت یک خیابان دیدن هم به دلشان مانده است و مانند ایشان هر ماه در یک جشن و مراسم و کنسرت خارجی شرکت نمی کردند که چشمشان به نفرات بیرونی هم بیفتد و چند خانواده را هم مشاهده نمایند! شگفت اینکه ایشان حتا اطلاع ندارند تیف مورد نظر ایشان یک زندان آمریکایی رجوی بود و بنا به خواست سران فرقه و با کمک آمریکاییها پابر جا مانده بود که در آن افراد جداشده را خسته و درمانده نمایند و وادارشان کنند از خیر خارج رفتن بگذرند و به دامان وزارت اطلاعات رژیم افتاده و به لحاظ سیاسی بسوزند تا رجوی بهرۀ سیاسی آنرا ببرد!

در پایان، باز هم به رسم دوستی دیرین از این هنرمند که قربانی و اسیر فکری فرقۀ رجوی است می خواهم یکبار هم که شده به گذشته ها بنگرد و به تحلیها و تفسیرها و استراتژی ای که رهبرشان مدعی آن بود نگاهی بیندازد تا حقیقت توخالی بودن تقدس این رهبری برایش عینی و ملموس شود و به خونهایی که به فرمان همین رهبران ریاکار و تبهکار و به خاطر قدرت طلبی آنان ریخته شده نیز بیندیشد، آنگاه خواهد دید که چگونه بسا بسا بیشتر از من و دیگر دوستان جدا شده از فرقه در پی افشای چهرۀ ناپاک آنها خواهد بود.

حامد صرافپور «انجمن ایران باستان، آیندۀ درخشان»

مطالبی در ارتباط:

ــ ملاقات نمایندگان کانون رهائی با سفیر عراق در دنهاخ هلند ( پیام رهایی )

ــ تناقضات مجاهدین ( ایران سبز )

ــ نامه به خانم میشل آلیوت ماری وزیر کشور دردولت فرانسه  ( الف مینو سپهر )

ــ توطئه کثیف مجاهدین بر علیه جداشدگان ( آریا ایران )

ــ هیاهوی جدید فرقه رجوی ( محمد بازیارپور )

ــ بریف پارلمان بریتانیا: کمپ اشرف و کنوانسیون ژنو  ( پارلمان بریتانیا )

ــ نامه آقای مسعود خدابنده به آقای نوری المالکی نخست وزیر عراق ( ایران اینترلینک )

ــ ملاقات نمايندگان انجمن ايران باستان ـ آينده درخشان با مقامات سفارت عراق در پاريس  ( ایران باستان ـ آینده درخشان )

ــ چرا فاصله بین کوه مردان وزنان! اسیردراشرف تا بریدگی ومزدوری برای رژیم تنها نیم گام است ؟!! ( الف ـ مینو سپهر )

ــ مجموعه مطالب در محکومیت حمله خشونت طلبانه فرقه مجاهدین به اعضای جداشده ( ایران قلم )

ــ نامه سرگشاده خانم بتول سلطانی به نمایندگان پارلمان اروپا ( بنیاد سحر )

ــ نامه سرگشاده محمد حسین سبحانی به مریم رجوی در مورد تهاجم اوباشان خشونت طلب و تروریست فرقه مجاهدین به وی در شهر کلن آلمان ( محمد حسین سبحانی )

ــ گزارش تايم از اوضاع نابسامان فرقه مجاهدین در اردوگاه اشرف ( مجله تایم)

ــ مجاهدین خلق از عراق به کجا خواهند رفت؟ ( اکونومیست  )

ــ روز پاسخگویی  رهبران فرقه مجاهدین نزدیک است ( علی جهانی فر )

ــ آیا اشرف شهر شرف است؟!! ( رضا اسدی )

مصاحبه آن سینگلتون با دکتر موفق الربیعی مشاور امنیت ملی عراق در مورد اردوگاه اشرف ( ایران اینترلینک )

ــ سربازان آمريکايي براي محافظت از رجوي در اردوگاه اشرف حضور دارند (مسعود خدابنده)

ــ در باره فرقه مجاهد ( اسماعیل هوشیار )

ــ سرنوشت قلعه اشرف  به کجا کشیده می شود؟ ( بتول ملکی )

ــ رویای دیروز و کابوس امروز مجاهد! ( حمید تقوایی )

ــ  در باره ی هرزه درآيی های اخير مجاهدين ( محمد علی اصفهانی )

ــ عوامفریبی مجاهدین بخاطر جلب ترحم ( هادی شمس حائری )

ــ فاجعه اصلی برای فرانسه، با ورود رجوی به خاک این کشور رخ داده است!! ( بهار ایرانی )

ــ عراق تشدید محاصره اردوگاه اشرف را رد کرد ( بی بی سی )

ــ آخرین خبرها از اشرف ( بهزاد علیشاهی )

ــ مریم رجوی به فروپاشی تدریجی فرقه در قلعه اشرف اعتراف می کند ( یادداشت روز ـ ایران قلم )

ــ شل شدن میخ فرقه گرایی در عراق  ( علی جهانی فر )

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد