|
فرقه
رجوي و نحوه برخورد با منتقدين
18.05.2009
محسن عباسلوـ كانون آوا
در دنياي مدرن و رو به تحول و پيشرفت كنوني در تمامي
زمينه هاي زنده گي فردي و اجتماعي بشري اعم از حوزه
اقتصادي، اجتماعي،فرهنگي، آموزشي ،سياسي و غيره... اصل
انتقاد و انتقاد پذيري به عنوان يك ركن بالابرنده و
عامل دگرگوني و پيشرفت امور مختلف فردي و اجتماعي
زندگي بشري پذيرفته شده و افراد و جرياناتي كه به روز
بودن و حركت در مسير توسعه برايشان حائز اهميت ميباشد
از انتقادهاي سازنده استقبال نموده و بهره كافي و وافي
را از آن ميبرند.
از آنجا كه در اين مقاله قصد بنده بر اين است با نگاهي
متأثر از ديدي سياسي و در حوزه اي مشخص( حوزه مسائل و
تحولات سياسي مربوط به كشور عزیزمان
ايران) به اين مسئله بپردازم لذا از حاشيه ها و بحث
هاي جانبي دوري جسته و مستقيم سر اصل موضوع ميروم:
در فاصله زماني سه دهه اخير كشورمان كه بعد از انقلاب
ضدسلطنتي، حكومتي اسلامي در ايران زمام امور را در دست
گرفته شاهد درگيري ها و نزاعهاي زيادي براي تسلط بر
اركان قدرت در ايران بوده ايم. اين نزاعها گه گاهي در
درون حكومت يعني باندهاي مختلف تشكيل دهنده حكومت و يا
اينكه غالباٌ بين جريانات خارج از حاكميت با حكومت
حاكم جريان داشته است.
يكي از اين جرياناتي كه مدعي است صاحب و محق اصلي
حاكميت در ايران بوده و براي ديگران نيز هيچ سهمي را
در نظر نميگيرد فرقه اسلامي ماركسيستي مجاهدين خلق
ايران ميباشد.
از آنجا كه در اين مبحث سوژه مان نوع نگاه به اصل
مترقي و بالابرنده انتقاد ميباشد ميخواهم ببينم كه
فرقه آقاي رجوي چه برخورد و نگاهي با مبحث انتقاد و
انتقاد پذيري داشته و دارد؟!
اگر نحوه برخورد فرقه مجاهدين خلق را با منتقدانش
بخواهيم برررسي كنيم بايد نگاهي كوتاه به تحولات سريع
و چشمگير و تصميمات غالباٌ غيرعاقلانه سالهاي اوليه
بعد از انقلاب ضد سلطنتي بيندازم.
با نگاهي كوتاه به اين دوران و ورق زدن صفحات دگرگوني
هاي اين زمانه خطير و تاريخي ( در اينجا كاري به مثبت
يا منفي بودن اين تحولات نداريم) ميتوانيم دريابيم كه
موضع مجاهدين خلق در عرصه تمامي اين تحولات موضعي آرام
و نرمال نبوده، بلكه موضع فرقه مجاهدين در برابر تمامي
تحولات موضعي برق آسا و همراه با هياهو و آشوب بوده
است. خواه اين موضع همسو با حاكميت حاكم بوده ويا
اينكه در جهت مخالفت با حاكميت بوده است.
نكته: فراموش نكنيم كه همين مجاهدين خلق از اولين
حاميان خميني بوده و آنقدر در مقطعي از اين دوران
نزديك به وي بودند كه در اكثر مراسمهاي اوليه دوران
بعد از انقلاب ضدسلطنتي اعضاي گارد محافظين خميني را
همين اعضا و كادرهاي مجاهدين خلق تشكيل ميداند.
بي ترديد مواضع برق آساي مجاهدين خلق در برابر تحولات
ايران عزيزمان مواضعي بر خواسته از تجربه و دانشي
تاريخي نبوده زيرا مجاهدين هرگز چنين پشتوانه و تجربه
تاريخي نداشته اند.
گاه و بيگاه در سرتاسر گيتي تحولاتي روي ميدهد كه اين
تحول ميتواند يك تحول سياسي، اجتماعي و يا يك بحران
طبيعي باشد كه شاهديم عوامل دخيل در اين حوزه ها
تصميماتي برق آسا و آني براي مقابله و يا كنترل تحول و
يا بحران موجود اتخاذ مينمايند.
اگر اين تصميمات اتخاذ شده نتيجه بسيار مثبتي هم در
برنداشته باشد اما غالباٌ تصميماتي ميباشند كه در
اتاقهاي فكر و با هم انديشي عوامل و نفرات تصميم
گيرنده اتخاذ شده است. بنابراين اگر تصميم اتخاذ شده
نتيجه خوبي هم در بر نداشته باشد اما معمولاٌ منجر به
بروز فاجعه نميگردد يا اينكه فاجعه را تشديد نميكند.
جاي تأسف فراوان است كه بايد اعتراف كنيم تصميمات حساس
و تاريخي فرقه مجاهدين به هيچ عنوان حتي در يك مورد هم
نتيجه خوبي در برنداشته كه هيچ بلكه يا منجر به فاجعه
شده و يا اينكه به دامنه فاجعه افزوده است.
در مقطعي از دوران اوليه انقلاب ضدسلطنتي سال
1357خورشيدي فرقه مجاهدين خلق از حاميان اصلي ملاها
بوده و در اكثر اطلاعيه هاي رسميشان آيت الله خميني را
امام خميني ميدانند و مورد خطاب قرار داده و در شكل
گيري پايه هاي اوليه حكومت اسلامي ملاها نقشي فعال و
قابل توجه را ايفا نموده و كمك شاياني به تثبيت موقعيت
امام خميني شان نموده و در مقطعي ديگر با موضعي كاملاٌ
راديكال و افراطي همين امام آقاي رجوي تبديل به دشمن
شماره يك وي ميشود.
تغيير موضعي كه هرگز برخواسته ازيك استراتژي و راهكار
حساب شده و سياسي نميتواند باشد، به درستي ميتوان گفت
كه اين تغيير مواضع ناشي از بي ريشگي و بي تجربگي دست
اندر كاران باند رجوي و يا بهتر است بگويم ناشي از
استبداد فردي رجوي بوده است. درست است كه سرعت و شتاب
روند تغييرات در اين دوران زياد بود اما راه براي
اتخاذ تدابيري خردمندانه با نگاهي به آينده و فراهم
نمودن زمان مناسبتري براي ابراز مخالفت و شكست رقيب
نيز هموار بود.
در همين دوران نيز افراد زيادي بودند كه مواضع و
تصميمات آقاي رجوي را به نقد كشيدند اما گوش شنوائي
وجود نداشت كه واقعيات موجود را درك نموده و انتقاد
منتقدين را بشنود.
بي توجهي به ايده و گفتمان صاحب نظران و انديشمندان
خير خواه از يك طرف و وجود نداشتن ظرفيتي براي شنيدن و
توجه به انتقادات از سوئي ديگر و خودكامگي و خودمحوري
طرفهاي درگير كار را به مناقشه اي دامنه دار كشانيد.
با شروع عملياتهاي تروريستي فرقه مجاهدين خلق راه به
روي هر گفتماني بسته شده و بهانه خوبي به حاكمان براي
سركوب مخالفان و تك قطبي نمودن حاكميت ميدهد.
صدها و هزاران فرهيخه و نوع دوست ايراني و حتي غير
ايراني فرياد برآوردند كه اين راه آقاي رجوي به
ناكجاآباد ختم ميشود. اما رجوي ميخواست شش ماهه بر تخت
حكومت بنشيند و گوشش به روي همه حرفها بسته بود و در
جهالت و آرزوهاي دست نيافتني و پليدش غوطه ور بود.
دنياي خيالات و اوهام رجوي هزاران انسان بيگناه را به
كام مرگ كشاند و هزاران خانواده را به نابودي كشانيد.
آنجا كه يكبار ديگر مجاهدين خلق به دامان دشمن ميهنمان
صدام ديكتاتور غلطيدند باز رجوي انتقادهاي هيچ كس را
نشنيد و قبول نكرد. وي به دامان دشمن ميهن پناه برد و
همگام با ديكتاتور عراق دست به جنايات بيشماري زده و
اكنون پس از ساليان سال تلاش بيهوده و عبث در باتلاقي
نابود كننده كه خودش عامل بوجود آوردنده آن ميباشد
گرفتار شده است.
جواب فرقه مجاهدين خلق به همه منتقدين هميشه فحش و
ناسزا بوده و ميباشد . نسبت دادن انواع تهمت ها به
منتقدين فرقه ( كه اين تهمت ها
فقط در شأن و مناسب خود رجوي و دارودسته اش ميباشد
)نوع ديگري از برخورد اين فرقه نادرست ميباشد.
سركردگان مجاهدين خلق به انتقادات بيروني هيچگاه توجه
نكردند كه هيچ بلكه نسبت به انتقادات منتقدين و
دلسوزان داخلي خويش نيز هميشه بي تفاوت بوده اند و به
جاي تشكر كردن از اين منتقدين راه برخورد خشونت آميز
را با اين افراد را درپيش گرفته اند. صدها منتقد داخلي
كه خيلي از آنها نيز از كادرهاي رده بالاي فرقه بوده
اند را به زندانهاي مخوف خودشان يا صدام فرستاده،
وحشيانه شكنجه نموده و يا ناجوانمردانه به قتل رسانده
اند.
آناني نيز كه از چنگ دژخيم اشرف جان سالم به در برده
اند را با تمامي قوا و توان سعي ميكنند از صحنه بيرون
نمايند. يا تلاش مينمايند وي را ترور شخصيتي نموده و
يا اينكه با تهديد و ارعاب از صحنه خارج نموده و يا
اينكه وي را اگر فردي ضعيف النفس باشد خريده و حرفها و
اتهامات بي اساس خود را از زبان وي به منتقدين نسبت
دهند .به اين اميد كه منتقدين صحنه را خالي نموده و
رجوي و عمالش بي هيچ مزاحمتي يكه تازي نموده و به هر
عمل كثيفي دست زده و هر ياوه سرائي كه خواستند بكنند.
اما اعضاي باند خرابكار و شيطاني رجوي مطئن باشند كه
منتقدين شما به خصوص اعضاي جداشده فرقه كه به خوبي شما
را ميشناسند بنا بر يك رسالت ملي و انساني هرگز ساكت
نخواهند نشست، اين افراد كه اكثراٌ انسانهاي وارسته و
آزادي خواه واقعي و طرفداران راستين حقوق انسانها
ميباشند نميتوانند ساكت بنشينند كه شما هر چه خواستيد
انجام دهيد.چماق بكشيد، ايميل و نامه تهديد آميز
بفرستيد و يا كتك بزنيد و تهديد به مرگ نمائيد و ....
اين امر هيچ تأثيري بر ارداه منتقدين شما نخواهد
گذاشت.
منتقدين شما تا آزادي افراد گرفتار در اردوگاه كار
اجباري اشرف در عراق و پادگان مريم در فرانسه و ساير
اسارتگاههاي شما از پا نخواهند نشست و به مبارزه خويش
با ماشين فساد و جهل رجوي ادامه خواهند داد.
ما راه خويش را پيدا نموده و براي بهتر طي نمودن
مسيرمان از هرگونه انتقادي با آغوش باز استقبال
ميكنيم، خوب است كه سركرده و مسئولين فرقه نيز فقط
يكبار هم كه شده با ديدي مثبت به انتقادات منتقدين
نگاه نموده و دست از چماق كشي، تهديد و فحاشي نسبت به
منتقدين خويش برداشته و كمي خود را با تحولات روز
تطبيق دهند، هر چند كه چنين امري دور از قاموس و ظرفيت
يك فرقه متحجر و جنايت پيشه ميباشد.
mohsen.abbaslou@iran-aawa.com
محسن عباسلو،كانون آوا،
18.05.2009
مطالبی در ارتباط:
ــ
مجاهدین
خلق بخشي از سياست هاي خطير عراق
( آسوشیتدپرس )
ــ نماینده فرقه در پارلمان اروپا ( آن
سینگلتون )
ــ
رجوی و ادعای نوآوری در ایدئولوژی و
دین (
سایت مجاهدین MWS )
ــ
دستگيري مريم رجوي و
خود سوزي هاي سازمان يافته
( کامبیز باقرزاده )
ــ
اوور، مقر اصلی فرقه مجاهدین
خلق ( رانیا نگارگر)
ــ
"
قلعه کهنه اشرف " در عراق و " قلعه مدرن اوروسورواز "
در فرانسه ( سایت ایران قلم
)
ــ
افشای توطئه کثیف فرماندهی اوورسوراوواز در مورد
جداشدگان و ایرانیان آزاده مقیم اروپا ـ 1
( آریا ایران )
ــ
طنز پیروزی نمایی فرقۀ رجوی!
( حامد
صرافپور )
ــ
توطئه
مریم عضدانلو از اوورسورواز فرانسه علیه قربانیان از
فرقه مجاهدین ( علی جهانی )
ــ
در حاشیه گفتگو با
یکی از نمایندگان پارلمان اروپا
( سعید محسنی )
ــ
چه کسی به دژ
اوورسورواز توجه می کند؟ (
ستار اورنگی )
ــ
ملاقات نمایندگان
کانون رهائی با سفیر عراق در دنهاخ
هلند
( پیام رهایی )
ــ
تناقضات
مجاهدین ( ایران سبز )
ــ
نامه به خانم میشل آلیوت ماری
وزیر کشور دردولت فرانسه
( الف مینو سپهر )
ــ
توطئه کثیف مجاهدین بر علیه جداشدگان ( آریا
ایران )
ــ هیاهوی جدید فرقه رجوی
( محمد بازیارپور )
ــ
بریف پارلمان
بریتانیا: کمپ اشرف و کنوانسیون
ژنو (
پارلمان بریتانیا )
ــ
نامه آقای مسعود خدابنده
به آقای نوری المالکی نخست وزیر عراق (
ایران اینترلینک )
ــ
ملاقات نمايندگان انجمن ايران باستان ـ آينده درخشان
با مقامات سفارت عراق در پاريس (
ایران باستان ـ آینده درخشان )
ــ
چرا فاصله بین کوه مردان وزنان!
اسیردراشرف تا بریدگی ومزدوری برای رژیم تنها نیم گام است ؟!! ( الف
ـ مینو سپهر )
ــ مجموعه مطالب در محکومیت حمله خشونت طلبانه فرقه
مجاهدین به اعضای جداشده ( ایران قلم )
ــ
نامه سرگشاده
خانم بتول سلطانی
به نمایندگان پارلمان اروپا ( بنیاد سحر )
ــ
نامه سرگشاده محمد حسین سبحانی به مریم رجوی
در مورد تهاجم اوباشان خشونت طلب و تروریست فرقه مجاهدین به وی در شهر کلن
آلمان ( محمد حسین سبحانی
)
ــ
گزارش تايم از اوضاع نابسامان
فرقه مجاهدین در اردوگاه اشرف
( مجله تایم)
ــ
مجاهدین خلق از عراق به کجا
خواهند رفت؟ (
اکونومیست )
ــ
روز
پاسخگویی رهبران فرقه مجاهدین نزدیک است
( علی جهانی فر )
ــ
آیا اشرف شهر شرف است؟!! ( رضا اسدی )
مصاحبه آن سینگلتون با دکتر موفق الربیعی مشاور امنیت ملی عراق در مورد
اردوگاه اشرف ( ایران اینترلینک )
ــ
سربازان آمريکايي براي محافظت از رجوي در اردوگاه اشرف حضور دارند
(مسعود
خدابنده)
ــ
در باره فرقه مجاهد
( اسماعیل هوشیار )
ــ
سرنوشت قلعه اشرف به کجا کشیده می
شود؟ ( بتول ملکی )
ــ
رویای دیروز و کابوس امروز مجاهد!
( حمید تقوایی )
ــ
در
باره ی هرزه درآيی های اخير مجاهدين
( محمد علی اصفهانی )
ــ
عوامفریبی
مجاهدین بخاطر جلب ترحم ( هادی شمس حائری )
ــ
فاجعه اصلی برای فرانسه، با
ورود رجوی به خاک این کشور رخ داده است!!
( بهار ایرانی )
ــ
عراق تشدید محاصره اردوگاه اشرف را رد کرد
( بی بی سی )
ــ
آخرین خبرها از
اشرف
( بهزاد علیشاهی )
ــ
مریم رجوی به فروپاشی تدریجی فرقه در قلعه اشرف اعتراف می کند
( یادداشت روز ـ ایران قلم )
ــ
شل شدن میخ فرقه گرایی در عراق
( علی جهانی فر )
سایت ایران قلم از انتشار
مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است
مسئولیت
مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد
|