متن سلسله مصاحبه های سعید شاهسوندی
با
حسین مهری
(راديو
صدای ايران ـ آمریکا)
قسمت 145

انتخاب طرح و نام به سلیقه
سایت ایران قلم می باشد
03.05.2008
سعید شاهسوندی
منبع:
www.shahsawandi.com
چهرهها و گفتهها،
متن مصاحبهي شمارهي 145
تاریخ گفتوگو: جمعه 21/ ديماه/1386
برابر با 2008/ژانويه/11

محورهای
این گفتوگو:
1- ملاقات رجوی با صدام و کسب حمایت وی
2- فروردین 67، عملیات موسوم به آفتاب، پیروزی و غنايم آن
3- سخنرانی رجوی در عید فطر 1367 و خطکشیهای سیاسی- نظامی جدید
4- بسیج و گردآوری نیرو از خارج کشور و از میان اسرای ایرانی دربند صدام.
5- اصرار رجوی بر پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران!!
6- سخنرانی صدام حسین و اینکه اگر جمهوری اسلامی قطعنامه را نپذیرد
مجاهدین در تهران حکومت را سرنگون خواهندکرد.
7- نیمهي تیرماه 67، عملیات چلچراغ، پیروزی بر قوای خسته از جنگ جمهوری
اسلامی.
8- غنايم بسیار در عملیات چلچراغ، دامی بزرگ برای فروغلتیدن درعملیات
خودکشی.
حسین
مهري: هفتهي پيش درباره عمليات جنگي موسوم به"آفتاب"كه يكي از حملههاي
مهم مجاهدين خلق به ايران بود اشاراتي كرديد، اما ناتمام ماند. ميخواستم
بگويم در همان ايام كه اين اتفاق افتاد يعني در ديماه همان سالي كه اين
عمليات رخ داد آقاي رجوي با صدام حسين ملاقاتي كرد كه در مطبوعات هم منتشر
شد و سخن از اين گفت كه امسال، سال پاياني خميني است و همچنين سال شادمانه
ايران و عراق.
شاهسوندي:
بله. اين ملاقات در تاريخ 27 دي ماه1366 صورت گرفت.
این ملاقات در رسانههاي مجاهدین هم انعكاس پيدا كرد.درمورد جزئیات آن
اخبار دقیق و مفصل منعكس نشدتنهاگفته شد كه آقاي مسعود رجوي در كاخ رياست
جمهوري عراق در بغداد، باصدام حسين ديدار و گفتوگو نموده است.
اطلاعية كوتاهي است كه در نشریه سازمان آمده برایتان میخوانم:
"دراين دیدارپيرامون اوضاع منطقه تبادل نظر به عمل آمد و مسئول شوراي ملي
مقاومت ايران به مناسبت آغاز سال جديد ميلادي آرزو نمود كه امسال سال پايان
جنگ و سال پاياني رژيم خميني و برقراري صلح و دوستي ميان دو كشور همسايه
ميباشد. وي«آقاي رجوي» همچنين اهميت و ضرورت اجراي كامل قطعنامة شماره 598
شوراي امنيت ملل متحد را كه مورد حمايت عموم مردم ايران است يادآور شد.
طي اين گفتوگو رئيس جمهور عراق تاييد كرد كه عراق به تمام پناهندگان سياسي
ايران خوش آمد ميگويد."
سه روزپیش از این ،خانم مريم رجوي روز 24 دي ماه را روز پناهندگان سياسي
اعلام ميكند. يعني خودرا در موضعي می بینند كه به نمایندگی خود خوانده از
جانب کلیه گروه هاو پناهندگان سیاسی ایران، روز پناهندگان سیاسی تعیین
کنند.24 دي ماه روزي است كه افراد اخراجی به گابن پيروزمندانه به فرانسه
بازگشتند.
آقاي رجوي با سرمایه کردن این پيروزي سياسي دربغداد به ملاقات صدام
ميشتابد.اودر این ملاقات آرزو میکند سال نو میلادی سال پایان جنگ و سال
سرنگونی جمهوری اسلامی باشد ومهمتر از آن خواستار پذیرش قطعنامة 598 از سوی
جمهوری اسلامی میشود.
علت چنین درخواستی روشن است. خواست حکومت عراق است.در اين ايام سیاست آقاي
رجوي درهماهنگی کامل، درشکل و در محتوا،با سیاست عراق و خواست صدام حسین
است.وابستگی سازمان مجاهدین به لحاظ تسلیحات، تدارکات و کلاپشتیبانی و
لجستیک به عراق رو به افزایش است.اين همان ملاقاتي است كه شما اشاره كرديد.
مهري:
آقاي شاهسوندي، دربارة عمليات «آفتاب» توضيحات بيشتري بدهيد. اگر ممكن است
نتايج و عواقب آن را تشريح كنيد. در مورد غنايم و تجهيزاتي كه در اين
عمليات به دست مجاهدين خلق افتاده و خساراتي كه وارد كردند توضيح بدهيد.
شاهسوندي:
عمليات معروف به «آفتاب» اولين حمله از 3 مورد عمليات است كه درمقایسه
بااقدامات نظامی قبلی موسوم به "عملیات گردانی" از سطح نظامی و عملیاتی
بالاتری برخوردار است.
از فروردين تا سوم مرداد 1367كه آغاز عمليات موسوم به فروغ جاويدان است.
يعني طی مدت 4 ماه، مجاهدین مجموعاً 3 رشته عمليات انجام ميدهند:
1.آفتاب
2.چلچراغ
3.فروغ جاويدان
اين هر سه خصيصههاي مشتركي دارند.
عملیات آفتاب: بنابه اطلاعات دقیق من، عملیات قرار بود روز اول فروردین و
هنگام تحویل سال نو که حداکثر غافلگیری برای نیروهای جمهوری اسلامی است
انجام پذیرد امابدلیل عدم توافق وآمادگی طرف عراقی با یک هفته تاخیر روبرو
میشود.
عمليات «آفتاب» از نیمه شب هفتم فروردین1367 آغاز و تا نیمروز هشتم فروردین
ادامه پیدامیکند( برابربا28/مارس/1988)
بولتنهای خبري،نشريهو ارگانهاي تبليغاتي مجاهدین در پی این اقدام نظامی
بسيار فعال ميشوند.
اطلاعيهي زیر رابه نقل از ستاد فرماندهی مجاهدین برايتان ميخوانم:
"ستاد فرماندهي ارتش آزادي بخش ملي ايران امروز اعلام كرد كه فرماندهي
عمليات بزرگ آفتاب را كه با شركت 15 تيپ زرهي ارتش آزادي بخش صورت گرفت
برادر مجاهد مسعود رجوي، مسئول شوراي ملي مقاومت و فرمانده كل ارتش آزادي
بخش ملي ايران شخصاً بر عهده داشت و فرمان آتش خطاب به كلية نيروهاي رزمنده
در صورت 30 كيلومتر توسط جانشين فرمانده كل، خواهر مريم رجوي صادر شد."
اين زمانی است كه به قول معروف كبك مجاهدين خروس ميخواند.
1. دولت صدام حسین که توانائی آنها را در وارد آوردن ضربه به دشمن مشترک
مشاهده میکند بی دریغ امکانات و تجهیزات نظامی در اختیار می گذارد.
2. تحت تاثیر پیروزی گابن ،توانائی جذب نیرو از میان ایرانیان خارج کشور
بالاست.
3. شیب منحنی وضعيت جمهوري اسلامي رو به پايين است. نيروهاي جمهوري اسلامي
خسته از جنگ ،گرفتار بحران های گوناگون توان مقاومت ندارند .
درچنین شرایطی مجاهدين سرخوش از پيروزيهاي قبلي،باتاکتیک "بزن و نابود
كن"وارد عمل شده اند.
يعني مرحلة اول "بزن در رو" تمام شده و مرحلة دوم "بزن نابود كن" است.
ازاین روست که ملاحظه می کنید لحن اطلاعيهونیز عناوین و القابی که برای
خود بکار میبرندفرق می کند.عناوینی نظیر«فرمانده كل وجانشین فرمانده کل
ارتش آزادي بخش» عناوینی پرطمطراق و کپی برداری از عناوین آیت الله خمینی
است.
مسعود رجوی حملة ارتش آزادي بخش و پيروزي در عمليات "آفتاب" را نويد بخش
غلبة محتوم بررژیم خميني اعلام میکند و به نیرو های خود تبریک می گوید.
دراطلاعیه ستاد عملیاتی مجاهدین در توضیح نامگذاری عملیات به نقل از مریم
رجوی که ظاهرا فرمان آتش را صادر کرده است، این گونه آمده است:
"بنام خدا و بنام خلق قهرمان ایران و بنام فرمانده ارتش آزادی بخش ملی
ایران،بااستعانت ازآفتاب جاوید خراسان علی بن موسی الرضا هشتمين پيشواي
عقيدتي شيعيان و هشتمين پيشواي تاريخي و انقلابي كبير مجاهدان... آتش!"
ملاحظه میکنید!نامگذاری نیزنوعی كپي برداري از كارهاي جمهوري اسلامي است
.خاطرتان هست که جمهوری اسلامی مبتکر چنین نامگذاری هائی بود.عملیات
والفجر،کربلای 1و2و از این قبیل....
نيروهاي شركت كننده در عملیات 15 تيپ رزمي هستند.لازم است توضیح داده شود
که شمارگان افراد در تیپ های نظامی مجاهدین بین 100 تا 150 نفر و حداکثر
200 نفر میباشد.
بنابراین برآورد میشود که نيروي شركت كننده در اين تهاجم 2000 نفر وحداكثر
3000 نفر بوده است.
در اين عمليات لشکر77 خراسان ویک گردان از نیروهای ژاندارمری مستقر در
منطقه فکه در غرب شوش مورد حمله قرار ميگيرد.عمليات براساس تمركز قوا و
غافلگيري استوار است.
بنا بر ادعاي سازمان مجاهدين:
خسارات جمهوری اسلامی بالغ بر3500 كشته و مجروح می باشد
مجاهدين هم چنین تعداد 508 نفر را به اسارت می گیرند. از اين تعداد 91 که
نفر جراحات شديدداشتهدر محل رها شده و417 نفر بقيه به پشت جبهه(خاک عراق)
منتقل مي شوند.
بنا به ادعای مجاهدین در میان اسرادهها افسر و درجه هستند.از جمله 2 سرگرد
به نامهاي سرگرد «خليل ملكان» فرمانده گردان 110 لشكر 77، سرگرد «پرويز
فلاحتكار» فرمانده نيروي كمكي ژاندارمري جمعي قرارگاه موسوم به انصار 2 و
سروان «مسعود قنبري» جانشين فرمانده گردان مشاهده ميشوند.
براساس
ادعای مجاهدین لشكر 77 نابود شدهاست. این ادعا البته اغراق آمیز است ولی
دستگیری فرمانده گردان و تعداد اسرا و غنائم جنگی نشان از پیروزی آنان
میدهد.
اطلاعيه ارتش آزادی بخش در مورد خسارات نیروئی وارد آمده به جمهوری اسلامی
چنین ادعا میکند:
"گردان هائی که اغلب بطور کامل منهدم ویا بخش مهمی از آنها از بین رفت
وازتمامی آنها بجز گردان 134 نفراتی به اسارت درآمده و در پشت جبهه تخلیه
شده اند عبارتست از:
1.گردان 110لشکر77 موسوم به لشکر خراسان که فرمانده آن نیز به اسارت در
آمد.
2.گردان 291 مستقل تانك وابسته به لشکر 77 .
3.گردان 850 توپخانه لشكر 77.
4.گردان 148 لشكر 77.
5.گردان 104 لشکر 77.
6. گردان 773 لشکر 77.
7.گردان 307 ژاندارمری
8.گردان 315 توپخانه.
9. گردان 134
10. ستاد قرارگاه موسوم به انصار2..."
اطلاعیه مجاهدین البته ازدرصد و میزان خسارات وارده به هریک از گردان های
بالا اطلاعات دقیقی در اختیار نمی گذارد و بنظر میرسد که در لیست کردن
اسامی گردان ها جنبه تبلیغاتی هم مدنظر بوده است.
مسعود رجوی این تهاجم را " هدیه نوروزی مجاهدین به مردم ایران " توصیف
میکند.
بنا به ادعای مجاهدین،در تهاجم تجهيزات قابل ملاحظه ای نابود و بخشی هم به
غنیمت گرفته میشود.
بنا به همین ادعا،بخش عظیمی از انبوه تسلیحات ومهمات در صحنه نبرد علیه
دشمن(جمهوری اسلامی) استفاده شد و بخشی از غنائم به پشت جبهه یعنی عراق
منتقل شده است.
تجهیزات منهدم شده ادعائی:
_ 13 فروند تانک
_ 5 دستگاه نفر بر زرهی
_ یک قبضه توپ 130 میلیمتری
_5 قبضه توپ 105 میلیمتری هویتزر
_ 9 قبضه توپ 106 میلیمتری
_10 قبضه توپ ضد تانک 82 میلیمتری
_ 2 قبضه ضد هوائی 4 لول
_ یک دستگاه مینی کاتیوشا
_ 60 قبضه انواع خمپاره انداز
_50 قبضه تیربارهای سنگین
_ بیش از هزار قبضه مسلسل ژ3
_ بیست دستگاه انواع دوربین دیده بانی
_پنجاه دستگاه انواع بیسیم و تلفن صحرائیب
_ دهها دستگاه ژنراتور برق
_2 دستگاه لودر
_ 75 دستگاه انواع خودروهای نظامی
بخشي از ليست بالا و بخصوص ادعای بکارگیری آنها توسط خود جمهوری اسلامی با
توجه به تفاوت سلاحها ونحوه کاربرد آنها آنهم در صحنه عمل، ودر ضمن نحوه
آمار گیری در طول تنها 12 ساعت نبرد ، نشان از غیر واقعی بودن آمار فوق و
سنگین بودن کفه پروپاندی وتبليغاتي آن است.
تسلیحات و تجهیزات به غنیمت گرفته شده
اطلاعیه ستاد فرماندهی ارتش آزادیبخش هم چنین مدعی به غنیمت گرفتن تجهیزات
زیر میشود:
*4 فروند تانك با مسلسلها و كلية تجهيزات،
يك نفربر زرهي
*5 قبضه توپ 106 ميليمتري،
*10 قبضه توپ ضد تانك
SPG 182،
يك قبضه ضدهوايي 4 لول،
يك قبضه ضدهوايي يك لول،
يك قبضه مينيكاتيوشا،
20 قبضه مسلسل سنگين توشكا،
15 قبضه تيربار ژ3،
6 قبضه مسلسل كاليبر50،
5 قبضه خمپارهانداز 120،
15قبضه خمپارهانداز 81،
25 قبضه خمپارهانداز 60،
70 قبضه موشكاندازR
P G 7
،
10 قبضه نارنجكانداز،
بيش از 600 قبضه مسلسل ژ3،
150 قبضه مسلسل كلاشينكف،
3 دستگاه دوربين تلسكوپي شب،
3 دستگاه دوربين تلسكوپي ديدباني،
30 دستگاه بيسيم
R P G 7،
بيش از 100 دستگاه تلفن سانترال و تلفن صحرايي،
– 500 عدد ماسك گاز،
11 دستگاه جيپ فرماندهي،
2 دستگاه آمبولانس و انواع خودروها از جمله كاميون، كاميون 10 تن و
همچنين 500 موشك
R P G
و ...
بسياري تجهيزات و غنايم ديگر.
بنا به اطلاعیه ستاد فرماندهی مجاهدین ، در جریان عملیات آفتاب 30 نفر از
مجاهدین کشته میشوندکه پیکر اغلب آنها به پشت جبهه منتقل شده و شماری در
صحنه عملیات بجای گذاشته میشوند.
بنا بر همین گزارش، شمار زخمی های مجاهدین 93 تن است که در بیمارستان های
مجاهدین بستری میشوند.
در لحظات پایانی عملیات، رجوی ضمن تبریک به نیروهای خود، فرمان کوتاهی صادر
میکند که در آن آمدهاست:" در همه محور ها پیروزی بدست آوردیم... دشمن مثل
مار زخم خورده به خودمی پیچد. یعنی زود بجنبید. در این ساعات آخر مبادا
خستگی بر شما غلبه کند. بزرگترین هدیه ای که میتوانید برای فرماندهی کل
بیاورید، خودتان هستید."
شمارگان
اسراوغنايم نظامی
وسوالات جدی مربوط به آن
نیروی 2
وحداکثر3 هزار نفره مجاهدین علاوه بر غنائم فوق، 508 نفر نیز اسیر میگیرند.
91نفر بدلیل جراحات سنگین در محل رها شده و 417 نفر به پشت جبهه منتقل
میشوند.
این میزان اسیر با توجه به شمارگان مجاهدین از سوئی نشاندهندة برنامهريزي
خوب و استفاده از حداکثر غافلگیری است. واز سوی دیگرنشاندهندة اين است كه
طرف مقابل(جمهوری اسلامی) درشرايط غيرعادي و نامتعارف(اگر نگوئیم بحراني)
به سر ميبرد.وگرنه در شرائط متعارف جنگ كلاسيك نميبايست اين تعداد نيرو
توسط اين تعداد مهاجم به اسیری گرفته شوند.
واقعيت اين است كه نیروهای جمهوري اسلامي در اثر 8 سال جنگ وبرآورده نشدن
ادعاهای اولیه وفرسایشی شدن جنگ ، خسته شده وعلاوه بر مشکلات تدارکاتی و
لجستیکی که در این ایام گریانگیر نیروهای جمهوری اسلامی است خستگی روحی و
روانی نیز اضافه شده و ضریب تسلیم پذیری را بسیار بالا برده است.
دیگرجنبه تلخ ولی واقعي قضیه اين است كه نیروئی با ظرفیت 2تا 3 هزار نفر که
طبعا شماری هم کشته و زخمی داده(حداقل123نفر) و منطقه عملیاتی را بایدبسرعت
ترک کند، خود به تنهائی و به سرعت قادر به جابهجايی این میزان غنايم نظامی
واسیر نخواهد بود،الا بکمک نیروی نظامی و بزرگ حاضر در صحنه.
از اینرو است که بخشی از پیروزی "عملیات آفتاب" و شاید هم سهم قابل توجهی
از آن، در شروع؛ به توپخانه ارتش عراق بخصوص هنگام آتش تهیه وخمپاره باران
مواضع نیروهای ایرانی و در پایان عملیات وموقع تخلیه اسرا و تجهیزات،به
پشتیبانی و لجستیک ارتش عراق تعلق دارد. سهمی بزرگ از کیک شادمانی که آقای
رجوی با زیرکی سعی کرد از چشم خبرنگاران و سایرین پنهان دارد.
مهري:
آقاي شاهسوندي، در همين ایام رجوي سخنراني ميكند و ميگويد كه ايران يك
ارتش بيشتر ندارد و آن ارتش، ارتش آزاديبخش ايران است. منظور ايشان چيست؟
شاهسوندي:
درست است.عمليات «آفتاب» 12 ساعت طول ميكشد. اين را تاكيد بكنم كه كل
عمليات 12 ساعت است از نيمه شب شروع ميشود و تا نيمههاي روز به پايان
ميرشد. يعني تا جمهوري اسلامي بخواهد خودش راجمع كند و عكسالعمل نشان
بدهد آنها نيمهشب در تاريكي كامل، از غافلگيري كامل هم استفاده كردند و
ضربات را وارد كردند و اسرا را هم به پشت جبهه منتقل كردند.
شدت غافلگيري طوري است كه جمهوري اسلامي قادر به عكسالعمل بلافاصله نشد.
چون از آن طرف با ارتش عراق روبرو ميشود. اين پيروزي سازمان،در مطبوعات
وخبرگزاريها انعکاس گسترده داشت. عکس های اسرا و غنائم نشان داده میشدو
مجاهدین بعد از مدتها تبلیغ به معنای واقعی توانستند دستاوردي داشته باشند.
پیروزی در عملیات آفتاب، موضع آقاي رجوي را بسيار تقويت کرد. انعكاس چنین
تقويت موضعی را ما در سخنان ايشان واز جمله صحبتي كه شما فرموديد، به روشني
ميبينيم.
گفتهای كه شما به آن اشاره كرديد بخشي از صحبت های رجوی درمراسم عيد فطر
در يكي از پايگاههاي ارتش آزادي بخش است.(27 اردیبهشت 67)
یادآوری این نکته ضروری است که رهبری آقاي رجوي بر سازمان مجاهدین چند بعدی
است.ايشان هم رهبر سیاسی تشکیلات هستند هم فرمانده کل قوا و در عین حال
امام و رهبر عقیدتی.
در شرايطي كه پيروزيهاي بزرگ بدست ميآيد (ویا در شرائط شکست های
بزرگ)ايشان عبا و رداي رهبري روحاني و اعتقادي به تن ميكند و جلساتي
ميگذارد كه تا به اصطلاح جمعبنديهاي عقيدتي – ایدئولوژیک بکندو پیروزی
را دلیل درستی راه عقیدتی اش بنمایاند.
پیروزی در عملیات آفتاب مناسبت بسيار خوبي است،ماه رمضان هم به پايان رسيده
است و آقاي رجوي در يكي از قرارگاههاي سازمان همراه با خانم مريم رجوي به
مناسبت عيد فطر شركت ميكند.زمان برگزاری این مراسم سه شنبه 27 اردیبهشت
برابر اول شوال و روز عید فطر است.
مريم خانم مناجات نامه را ميخواند. مناجات مفصلي است كه وقت شما را
نميگيرم.با اللهم انا نرقب عليك في دوله كريمه تعزه به الاسلام و اهله و
تزل به النفاق و اهله از دعای "افتتاح" شروع ميشود. مریم رجوی از جمله دعا
میکند که " خدایا ما و مردم ما انتظار می کشیم و چشم براه حاکمیت دولت
کریمه هستیم... خدایا با استقرار دولت مردمی و دولت صلح و آزادی، پراکندگی
و آوارگی ملت ما پایان بده...
او این گونه دعای خود را بپایان میبرد: از خدا می خواهیم که هرچه سریعتر
فطر رهائی مردم ایران درسایه جنگ آزادیبخش علیه خمینی فرابرسدو انشاءالله
آنروز عید را در ایران و در کنار مردممان جشن بگیریم. (آمین و ابراز
احساسات حضار)
مسعود رجوی هم میافزاید: مبارک است انشاءالله.
بعد از آن آقاي رجوي سخنراني ميكند.سخنراني رجوي در ابتدا بار اعتقادي
دارد. يعني از موضع و مقام سياسي و نظامي نيست. با اين بيان شروع ميشود كه
اللهم اهل الكبرياء و العظمه و اهل الجود و الجبروت و اهل العفو و الرحمه و
اهل التقوي و المغفره، دعاي مربوط به ايام عيد فطر است، سپس میافزاید:
خدايا عيد فطر ما را – يعني فطر رهايي ما راامسال برسان ( یعنی امسال
جمهوري اسلامي را سرنگون كنيم ) بعد از آن سخنان و بيانات اعتقادي، رجوي به
نكات سياسي كه بيشتر مدنظر است اشاره ميكند و ميگويد:
"...بايدقدري سختي تحمل كرد.خدا چنين مقرر كرده است كه آنها را با دست شما
سرنگون و خار و خفيف و منهدم سازد و كيفر دهد. بدين وسيله خودتان را هم
آزاد كنيد."
رجوی میافزاید:
"بايد خيلي جدي كار كنيم. تصريح ميكنم كه ايران يك ارتش بيشتر ندارد و آن
ارتش، ارتش آزاديبخش ملي ايران است."
وقتي كه اين جمله را ميگويد شركت كنندگان در آن سالن، چنان به هيجان
ميآيند كه مدت مدیدی به دست زدن و هورا كشيدن ميپردازند.
رجوی میگوید:"آن چیزی که نزد خمینی ست ارتش خمینی ست دوش بدوش سپاه
خمینی.جز ارتش آزادیبخش ملی ایران هیچ چیز دیگری بنام ارتش ایران شناخته
نیشت و نخواهد بود.(کف زدن شدید حضار)
بدین ترتیب رجوی خطكشي وموضعگیری جدید ی ميكند.تا زمستان سال پیش وقتی در
عمليات گرداني به مراکز ارتش حمله میشد ویا از ارتش اسیر گرفته میشداطلاعیه
های سازمان اعلام میکرد که به نیروهای سپاه پاسداران و بسیج حمله کرده يعني
ابا داشت از اينكه بگويد به نيروهاي ارتش جمهوري اسلامي يا ارتش ايران،
حمله كرده است.
پيروزي خیره کننده در عملیات آفتاب از سويي و اسیرانی که دیگر نمیتواند
آنها را بسیجی و سپاهی بنامد از سوی دیگر باعث میشود که رسما اینگونه
موضعگیری کند.
رجوی می گوید؛اگر در مقابل اين ارتش[ارتش آزادی بخش] ايستادگي كنيد، آنچه
كه بر سرتان بيايد برعهده خودتان است. از ارتشي ها ميخواهد كه تسليم شوند
و به ارتش آزاديبخش بپيوندند.
ميگويد:
"اگر در آن دستگاه بمانيد، ارتش خميني هستيد. آن چيزي كه نزد خميني است
ارتش خميني است.دوش به دوش سپاه خميني است.جز ارتش آزاديبخش ملي ايران هيچ
چيز ديگري به نام ارتش ايران شناخته شده نيست و نخواهد بود."(كف زدن شديد
حضار)
موضعگیری از موضع قدرت در برابر سایر افراد و گروههای اپوزیسیون
خط کشی دیگر رجوی در باره افراد و گروههای سیاسی مخالف جمهوری اسلامی، اما
غیر مجاهد است. او از موضع قدرت این گونه ادامه میدهد:
"وانگهي ما با همه اتمام حجت كردهايم .به هركس گفتهايم بيا با عقايد خودت
همراه ما بجنگ.
اگر ميخواهيد در صفوف ارتش ايران باشيد،اگر ايرانيِ خواستار صلح و آزادي و
حاكميت مردم ايران هستيد،ولو با نقطهنظرها، برنامهها، ايدئولوژي سياست و
تشكيلات مجاهدين، يا با شوراي ملي مقاومت مخالف باشيد،
اگر راست ميگوييد و آزادي ميخواهيد بفرماييد. اين ميدان جنگ آزاديبخش
است.
با عقايد خودتان با روشهاي خودتان، با سنتهاي خودتان بجنگيد.
اگر گروه هستيد بفرماييد چه بهتر با اسم خودتان و عنوان خودتان و اطلاعيه
خودتان جنگ آزاديبخش بكنيد.
اگر هم گروه نيستيد و نميتوانيد مسائل خودتان را خودتان حل كنيد،بسيار خب
مانعي ندارد به صورت فردي ميهمان قرارگاهها و پايگاههاي ارتش آزاديبخش
باشيد. در كنار رزمندگان ما بجنگيد، با عقايد خودتان و اسم و رسم خودتان.
جز انضباط نظامي ما چيز بيشتري از شما نخواهيم خواست.
چه مایه گذاری ودرعین حال اتمام حجتی با همگان بیشتر از این متصور است؟
فرداکسی نمی تواند بگوید وعذر و بهانه بیاورد که بله من دستم از جنگیدن
کوتاه بود"
مهري:
این سخنان پيش از اعزام سپاهيان به جبهه چلچراغ است؟
شاهسوندي:
بله.هنوز عمليات "چلچراغ" صورت نگرفته ولي توپ آقاي رجوي هم از نظر سياسي
هم از نظر نظامي و هم از نظر عقيدتي پر هست.
به این ترتیب:
1.از نظر عقيدتي نيروها ی خود را شارژ ميكند كه امسال سال پاياني رژيم
خواهد بود واميدواريم فطر رهايي و سال پاياني باشد. باتحمل کمی سختی کار
تمام است.
2.با صدام هم كه ملاقاتش را انجام داده.
3.خطاب به نيروهاي ارتش جمهوري اسلامي اعلام ميكند كه چيزي به نام ارتش
جمهوري اسلامي به رسميت نميشناسيم.ارتش ايران ارتش خميني است.دوش به دوش
سپاه هستيد. ایران یک ارتش دارد و آنهم ارتش است.
4.براي گروههاي سياسي خط و نشان ميكشد كه بيايید و همراه با ما
بجنگد.وگرنه دم و دنبالچههاي جمهوري اسلامي هستيد حتي اگر مخالف جمهوری
اسلامی هم باشید.
5.گرچه دردعوتي كه ميكند زيركي و دام نهفته است . از سويي ميگويد بياييد
با هويت خودتان ولي بعد ميگويد كه ما نظم و ديسيپلين نظامي از شما
ميخواهيم. و معلوم است كسي كه در آن چارچوب قرار بگيرد در چارچوب سياست و
تشكيلات و استراتژي مجاهدين كه از طريق ارتش آزاديبخش اعمال ميشود بايد
قرار بگيرد.
6. نکته قابل ذکر درسخنراني رجوي ماجرای موضعگیری در قبال قطعنامه 598
سازمان ملل است.
اومیگوید: دنبالچههاي رژيم شاه و زائدههاي رژيم خميني درست رودرروي ما و
درست دست در دست رژيم چه در داخل و چه در خارج از ايران، با قطعنامة 598
شوراي امنيت سازمان ملل متحد مخالفت كرده و ميكنند."
7.رجوی با حرارت و تاکید تمام بنحوی که خودش نیز باورش شده می گوید:
"جنگ كه تمام بشود ديگر اثری از رژيم خميني باقي نميماند. مخالفین قطعنامه
همه همکار وشریک خمینی اند. دم و دنبالچه های او هستند. هیزم بیار خمینی
اند. بهمین دلیل وقتی خمینی تمام بشود از هیچکدام اینها اثری وجودی باقی
نخواهد ماند"
8.توهم او چنان است که خواستار کرسی ایران در مجامع بین المللی شده و می
گوید:
"آشکارا گفته ایم و می گوئیم تمام کرسی هائی که خمینی در سراسر جهان و در
سازمان های بین المللی غضب کرده ، از آنِ ما و حق مسلم ما و خلق ماست... از
کرسی ملل متحد گرفته تا کنفرانس کشور های اسلامی مربوط به مقاومت ایران
است... البته که کرسی ها مال ماست."
9. رجوي فراموش میکند كه پذيرش قطعنامه چه طناب داري براي او خواهد بود و
چگونه او را از امكانات زیستن در شكاف ميان جنگ ايران و عراق محروم خواهد
ساخت.
10.اودرراستاي سياست كشور ميزبان ونیز در توهم نظرات نادرست خویش خيلي جدي
ومحكم خواستار پذیرش قطعنامه 598 از جانب جمهوري اسلامي ميشود.امري كه چند
ماه بعد اتفاق ميافتد و نتايجش رادر عمليات موسوم به "فروغ جاویدان"
خواهيم ديد.
11.همسويي با سیاست های عراق وقتی کامل میشود که در همین سخنرانی از رجوی
چنین می شنویم:
"ما آشکار وباصراحت گفتیم که خیر! عراق دشمن نیست...همه حرفم اینجاست"
رجوی با چنین مواضعی وارد سال 67 میشود.
منابع جذب نیرو
مجاهدین هم زمان سه منبع نیروئی را مورد استفاده قرار میدهند.
1. بسیج وجذب نیرو از ایرانیان مقیم اروپا و امریکا و کشورهای پیرامونی
ایران نظیر ترکیه ، پاکستان و هندوستان.
در این ايام من در فرانسه هستم.تشكيلات سازمان در اروپا و امريكا وشماری
کشور های آسیائی نظیر هند و پاکستان، به شدت فعال است.فيلمهاي عملیات که
بنحو حرفه ای مونتاژ و تنظیم شده در سالنهاي مختلف برپردههاي بزرگ به
نمايش در می آید.تهييج وتشويق ایرانیان خارج کشور به منظور جذب آنان به
قرارگاه های سازمان در عراق دستور روز است.
2.دیگر منبع جذب نیرو، از میان افرادی که به اسارت گرفته شده اند.
با کار سیاسی _ تبلیغاتی بر روی افراد به اسارت گرفته شده شماری از آنان
داوطلب ماندن و فعالیت در صفوف مجاهدین میشوند.
3.منبع سوم جذب نیرو،سرباز گیری از میان ایرانیان اسیر در اردوگاههای اسرای
جنگی عراق.
تيمهاي تبليغاتي مجاهدين با توافق دولت عراق والبته بر خلاف كنوانسيونهاي
ژنو به اردوگاههای اسرای جنگی میروند وبا کار سیاسی تبلیغاتی اقدام به به
جذب اسراي جنگي ميكنند.
افرادی که به این ترتیب جذب میشوند،نظیر افراد تشکیلات از انگیزه های قوی
اعتقادی برخوردار نیستند. بنابراین عنوان رزمنده پیوسته و یا عناوین مشابه
به آنها داده میشود . جایگاه آنها در تشکیلات نیز مانند خود افراد تشکیلات
نیست . بیشتر یکنوع پیمانکاری و قراردادی است.
شماری از این افراد تحت تبلیغات و وعده پیروزی نزدیک و شماری نیز برای
رهائی از اسارتگاههای عراق و شرايط نامطلوب آن و البته شماری هم باتلفيقي
از انگيزههاي مختلف از جمله سیاسی و اعتقادی جذب مجاهدین میشوند.
این وضعیت مجاهدین و ارتش آزادی بخش است. بهشدت در صدد افزایش نیرو است
.تجهيزات نظامي هم بيدريغ در اختيارش گذاشته ميشود. بنابراین روز به روز
رشد ميكند،گرچه اين رشد، رشد واقعي نيست و از جهاتي بادکنکی است ولي به
هرحال عِده و عُدّة سازمان روز به روز بيشتر ميشود.
عملیات چلچراغ(فتح شهر مهران)
پیروزی و دام نهفته در آن
مهري:
بفرماييد كه تا عمليات فروغ چقدر فاصله داريم؟
شاهسوندي:
حدود سه ماه بعد ازعمليات آفتاب ،عمليات بزرگ بعدی سازمان مجاهدين بنام
"چلچراغ" است.
این عملیات نسبت به عملیات آفتاب دستاورد های نظامی بیشتری برای مجاهدین
داشت ولی به دلیل نزدیکی اش با عملیات فروغ انعکاس گسترده نیافت. هدف این
عملیات فتح شهر مهران است که با موفقیت همراه انجام میشود.
عمليات چلچراغ بسيار موفقتر از عمليات آفتاب است. بیش از هزار نفر اسیر
وغنائم بیشماری گرفته میشود.
در این عملیات زنان مجاهد نقش برجسته ای بازی میکنند. 68 نفر از مجاهدین
کشته میشوند که 10 نفر آنان زنان مجاهد هستند.
اطلاعیه ستاد عملیات مجاهدین در مورد غنائم عملیات چلچراغ مینویسد که "
تخلیه انبوه غنیمت های جنگی نیازمند صدها تریلر و زمان کافی ست . انتقال
این غنائم خود در حکم یک رشته عملیات جداگانه و پر مخاطره بود."
اطلاعیه ستاد مجاهدین غنائم چلچراغ را ینگونه لیست میکند:
تانک 54 فروند به شمول
38 تانك چيفتن،
14 تانك اسكورپيون،
2 تانك
T55
زرهپوش 48 دستگاه
موشک انداز سام هفت 43 دستگاه
سکوی موشک تاو 1 دستگاه
موشک سام هفت 63 عدد
موشک مالیوتکا 22 عدد
موشک تاو 11 عدد
مینی کاتیوشا با خودرو حامل 18 دستگاه
انواع توپ های مختلف 69 قبضه
تفنگ 106 میلمتری با خودروحامل 25 دستگاه
انواع خمپاره انداز 128 قبضه
موشک انداز آرپی جی 252
تفنگ ژ3 1582
دوربین های دیده بانی شب بیش از 70 دستگاه
صدها دستگاه بی سیم مخابراتی
آمبولانس، کامیون،نفر نظامی ، تریلر آیفا،مینی بوس،جیپ نظامی ولندکروز و
لند رور وتراکتورو... بیش از 210 دستگاه و....
همچنین شمار بسیار زیادی اسیر گرفته میشود.مجاهدین اسرا و غنائم نظامی را
به نمایش گذاشته و خبرنگاران را به دیدن آنها می آورند
عمليات چلچراغ در طول تاريخ سازمان مجاهدين ،بزرگترين و موفقترين عمل
مسلحانه سازمان مجاهدين است.
بهنحوی که اگر بخواهيم يك عمليات كاملاً موفقآميز را نام ببريم همين
عمليات چلچراغ است.
نيروهاي سازمان مجاهدين درحداکثر بسيج سياسي، نظامي و اعتقادي هستند. با
حداکثرتوان.نيروهاي نظامي هم همينطور. نيروهاي جمهوري اسلامي در حالت
بسيار بدي از نظر روحي هستند كه باعث ميشود سازمان غنائمي به اين بزرگي و
به اين مفصلي را به دست بياورد.
عمليات چلچراغ،گرچه بزرگترین پیروزی نظامی مجاهدین است در عين حال تلة ودام
بزرگي ميشود براي آنها.
بهرهبرداری سیاسی صدام حسین
از عملیات نظامی سازمان
همزمان با عمليات چلچراغ، صدام حسين سخنراني معروفی ميكندکه در مطبوعات و
رسانههاي عراقي منعكس ميشود.(خرداد67 برابرباژوئن 1988)
دراین سخنرانی صدام حسین ميگويد كه عراق به سطحي از آگاهي و توانايي سياسي
و نظامي رسيده است كه حس ميكند اگر نابودي دشمن در سرزمين خود او خدمت به
صلح است در اين كار ترديدي نخواهد كرد.
جمهوري اسلامي هنوز قطعنامه را نپذيرفته است. صدام حسين به عنوان رئیس كشور
درحال جنگ با ايران، براي اولين بار صحبت از سرنگوني جمهوري اسلامي در
تهران ميكند.
اين سخن جديدي است.صدام حسين از نابودي جمهوري اسلامي ، توسط نيروهاي عراقي
صحبت نميكند .
صدام ميگويد كه اگر ایران به تمام مسائلي كه من اشاره كردم توجه نكند،
مردم خودشان آنها را مجبور خواهند كرد كه به صلح تن در دهند.اين چيزي است
كه به آن ايمان راسخ دارم وقهرمانيهاي مجاهدين خلق در مهران(عمليات
چلچراغ) شاهد آن است.
معنی روشن حرف صدام حسین این است که اگر جمهوري اسلامي قطعنامه 598 را
نپذيرد ما به حمايت از مجاهدین خلق ادامه خواهيم داد. آنها را تشويق و
تجهيز خواهيم كرد وبه جان شما خواهيم انداخت. به این ترتیب صدام حسین سعی
میکند از پیروزی های نظامی مجاهدین بهره برداری سیاسی کند.
تهديد آشكار صدام حسين این است كه اگر شما قطعنامه را نپذيريد نيروهاي
مجاهد خلق در تهران شما را سرنگون خواهند كرد.
پذیرش قطعنامه 598 طناب دار ارتش آزادیبخش
در چنین شرايطي در حالی که مجاهدين هنوز طعم پيروزي عمليات چلچراغ رامزه
مزه مي کنند و هنوز نتوانسته اند روي پيروزيهاي این عمليات کار گسترده
تبليغاتی براه اندازند ،در ميان بُهت وحیرت همگان و از جمله مجاهدين رادیوی
جمهوری اسلامی درتاریخ 27 تیرماه، به نقل از فرمانده کل قوا(آیت الله
خمینی)آتش بس و پذیرش قطعنامه 598 از سوی جمهوری اسلام را اعلام
میکند.متعاقبا بيانيه معروف آیت الله خمینی(نوشیدن جام زهر) منتشر شد.
با اعلام پذیرش قطعنامه از سوی آیت الله خمینی، مرحلة وشرائط ديگري
درمنطقه آغاز ميشود.
بخشی از خواسته!! رجوی در سخنان عید فطر(27 اردیبهشت) مبنی بر قبول قطعنامه
توسط جمهوری اسلامی درست 2 ماه بعد متحقق میشود و در 27 تیرماه آیت الله
خمینی قطعنامه را می پذیرد.
اما بخش دیگر ایناستکه؛رجوی و رهبری مجاهدین سرخوش و سرشار از پيروزي
عملیات چلچراغ ودرعین حال گرفتار دام توهمات و تحلیل های نادرست
خود،نميداند كه چه قربانگاه و چه دام عظيمي در پيش روي دارد.
بنا به اطلاعات موثق، بعد از اعلام پذیرش آتش بس از سوی جمهوری اسلامی ،
صدام حسین، به رجوی اجازه انجام یک حمله طی مدت زمان یک هفته را میدهد.
رجوی از سويی گرفتارتوهم واز سوی دیگردررویای سرنگونی حکومت و کسب قدرت،
پژواک سخنان وتحلیل های خود را شنیده وآنهاراباورمیکند .چنین توهمی همراه
با میل مفرط به "قدرت" است که در سوم مرداد ماه 67، سبب ساز عملیات فروغ
جاویدان میشود.
عملیاتی که من آن را "قربانگاه" و "مسلخ بزرگ" نیروهای مجاهد ودرعین حال
آخرین تهاجم نظامی ارتش آزادی بخش میدانم.
مهري:
بسيار ممنون آقاي شاهسوندی گرامی، پس هفته آينده عمليات فروغ!
شاهسوندي:
از هفته ديگر به بررسی مقدمات ومراحل آغازین عمليات "فروغ جاویدان خواهيم"
پرداخت.
مطالبی دیگر
در ارتباط با سعید شاهسوندی:
ــ
گفتگوی
سعید شاهسوندی با مسعود بهنود،
نیم رخ ـ دیگر کشتن بس است
ــ مصاحبه های سعید شاهسوندی با رادیوصدای ایران قسمت 144
ــ مصاحبه های سعید شاهسوندی با رادیو صدای ایران قسمت 143
ــ مصاحبه های سعید شاهسوندی با رادیو
صدای ایران قسمت 142
ــ مصاحبه های سعید شاهسوندی با رادیوصدای ایران قسمت
141
ــ مصاحبه های سعید شاهسوندی با رادیوصدای ایران
قسمت 140
ــ مصاحبه های سعید شاهسوندی با رادیوصدای ایران قسمت 139
ــ مصاحبه های سعید شاهسوندی با رادیو صدای ایران
قسمت 138
ــ مصاحبه های سعید شاهسوندی با رادیو صدای ایران
قسمت 3 و 4
ــ
مصاحبه های سعید شاهسوندی با رادیو صدای ایران
قسمت2
ــ
مصاحبه های سعید شاهسوندی با رادیو صدای ایران ـ
قسمت 1
ــ فرزندان شکست ...
ــ
مصاحبه سعید شاهسوندی با نشریه چشم انداز ـ بخش اول
ــ
متن کامل نامه رجوی به مهندس مهدی بازرگان
ــ تبریک سایت ایران قلم به مناسبت افتتاح
سایت
آقای سعید شاهسوندی
سایت ایران قلم از انتشار
مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است
مسئولیت
مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد
|